مادرانی که جنگ را پیش بردند

پسرهای ننه عبدالله حاصل قوام خانواده

درست است که سرتاسر سال‌های دفاع مقدس پر است از عملیات و روزهای درخشان و پیروزی‌ها اما آزادسازی خرمشهردر روز سوم خرداد گویی برتری و شیرینی خاصی نسبت به باقی روزهای آن دارد. وقتی شهر زیبا و آرام و ثروتمند خرمشهر در ۵۷۸ روز تبدیل شد به خونین‌شهر و هنوز که هنوز است گویی نه رد ترکش و خمپاره و موشک که زخم کاری و شوک بزرگ جنگ بر پیکر و روح شهر خراش انداخته و مانده است. عملیات آزادسازی خرمشهر آزادسازی خرمشهر از مهم‌ترین اهداف عملیات بیت‌المقدس در سال 1361 در جنگ تحمیلی عراق با ایران بود که این شهر پس از 578 روز از اشغال رژیم بعث عراق آزاد شد.عملیات بیت‌المقدس در 30 دقیقه بامداد روز 10 اردیبهشت 1361 با قرائت رمز عملیات (بسم‌الله الرحمن الرحیم. بسم‌الله القاسم الجبارین، یا علی ابن ابی طالب) از سوی فرماندهی آغاز شد. حماسه آزاد‌سازی خرمشهر در همه ابعاد آن، اعم از نظامی، حماسی و فرهنگی، نقطه عطف مهمی‌ در تاریخ انقلاب اسلامی‌ایران است و روحیه سلطه‌ستیز ملت ایران، امروز قوی‌تر و مستحکم‌تر از پیش همچنان در مسیر رشد و بالندگی قرار دارد. سوم خرداد نه فقط یادآور آزادی خرمشهر که یادآور فداکاری‌ها و ایستادگی‌های تحسین‌برانگیز مدافعان ایران اسلامی‌ در برابر نیروهای متجاوز است.

مهدیه جاهد
خبرنگار

 کتاب پسرهای ننه عبدالله
 محمد نورانی تمام آنچه اتفاق افتاده است را با قلم سعید علامیان برایمان روایت کرده است. پسران ننه عبدالله دفترچه خاطرات و روزشمار ابتدای جنگ و اشغال خرمشهر تا سوم خرداد و آزادسازی خرمشهر است.
جدای از احترام و ارج و قربی که شهدا بین ما دارند، آیا رزمندگان این دفاع هشت ساله نیز برایمان همان قدر آشنا و قابل احترامند؟ آیا آنها را نیز که خود حافظه شگفت‌انگیز تاریخ و بخش مهمی‌ از سرنوشت کشورمان هستند، می‌شناسیم؟ محمد نورانی خود به تنهایی گنجینه و خاطره زنده‌ای است از روز اول جنگ تا همین حال حاضری که این نوشته‌ها را می‌خوانید. دقیقاً از ساعت اولی که اولین شلیک به سمت ایران شد. او تمام جزئیات این اتفاق را در کتاب پسرهای ننه عبدالله جمع کرده. ‌این کتاب نه‌ تنها راوی جنگ است که مرجعی است برای تمام جزئیات و تک تک خاطرات و اتفاقات آن.
جنگ ناگهان می‌رسد
(از مرز آمده بودم به خانه سر بزنم. نزدیک ظهر بود. عطر دستپخت مادرم مرا به آشپزخانه کشاند. با خوشحالی بغلم کرد و بوسید... با هم از آشپزخانه بیرون آمدیم. هنوز سفره را پهن نکرده بود که یکباره صدای چند انفجار در شهر پیچید.)  زندگی عادی و جریان عادی زندگی با جنگ ناگهان متلاشی می‌شود. یکباره بوی عطر خوش دال‌عدس تبدیل می‌شود به مدتها کنسرو لوبیا خوردن با حشره و ریگ داخلش.
در کتاب چه می‌خوانیم؟
 همه چیز در پسرهای ننه عبدالله اولین است. اگر شما هم به غوطه ور شدن در تاریخ و کنکاش در اتفاقات کوچک و بزرگ و ریز و درشتش علاقه‌مندید و دلتان می‌خواهد از ابتدای جنگ و اولین نفرها و اولین حرکت‌ها و اولین عکس‌العمل‌ها و اولین اقدامات باخبر شوید سراغ خوب کتابی می‌روید. با روایت نورانی با اولین شهدای مدافع شهر و اولین شهدای جنگ آشنا می‌شوید. از دردهای مردم عادی بودن تا رنج‌های فرمانده و مسئول بودن در جنگ آشنا می‌شوید. از سختی‌های جنگ شهری و هوشیاری فرماندهان کم سن و سال اما پخته آن نیز آگاه می‌شوید. در این کتاب جنگ سخت با چهره خانواده، با رفتارهای مادرانه و با بندهای عاطفی درهم می‌آمیزد. جنگ با عرق خونی، با غیرت، با شجاعت و بوی آشنای به جان آمیخته خاک وطن پیوند می‌خورد و شکل معجزه متجلی می‌شود. محمد نورانی روایتش را با اولین لحظه شروع جنگ آغاز می‌کند و اتفاقات هر روز آن را می‌نویسد. چه از منظر خودش که سمتی داشته و چه از این جهت که خودش و خانواده‌اش جزئی از مردمی‌ بودند که در آتش ابتدایی جنگ می‌زیسته‌اند.
او همان‌طور که جنگ نظامی‌ را توضیح می‌دهد، از زندگی خود نیز می‌گوید. از کودکی ‌اش، از محله‌های شهری که در آن می‌زیسته و حالا زیر گام‌های متجاوزان فرو رفته است و نقطه جذاب کتاب همین است. شما هم زمانی که تاریخ جنگ و نحوه اشغال و آزادسازی خرمشهر را می‌خوانید همزمان با زندگی بومی، رفتار‌ها، کنش‌ها، سنت‌ها و زیست مردم منطقه و در عین حال با زندگی فرمانده و رزمنده و جانباز بزرگی نیز آشنا می‌شوید و همین‌طور خاستگاه این مردان بزرگ، مادران و پدران و نحوه تربیت آنها. نکته طلایی کتاب عشقی‌ است که این مردان از خانواده خود گرفته‌اند که اگر در دامن مادران پر مهر سرزمین‌شان نمی‌بالیدند هرگز خونشان برای دفاع از   سرزمین‌شان به جوشش نمی‌افتاد. شاید ننه عبدالله، خانواده پر مهر ایرانی و پسرانش تمام پسران و مردانی بودند که در آتش این جنگ سوختند، به شهادت رسیدند، مجروح شدند اما گردی از خاک را به غیر ندادند.
صورت خشن جنگ
خرمشهر را خدا آزاد کرد. خدایی که از آستین مردان و زنان غیور جنوب، که با چنگ و دندان و جان و مال در مقابل دشمن تا دندان مسلح و خونخوار ایستادگی کردند، برآمده بود. اما سختی‌ها و مشقت‌های این ایستادگی کمتر به چشم آمده است و کسی نمی‌داند این مدت به مدافعان شهر و مردم چه گذشته است.
نمی‌داند وقتی اسم مجروح می‌آید چه تصوری از آن جرح در جنگ دارند یا وقتی کسی در جنگ به شهادت می‌رسد، نحوه شهادت و کشته شدن واقعی‌اش در ذهن چطور از آب درمی‌آید. تجسم بودن در آن شرایط هم گاهی سخت می‌شود. اما نورانی در این خاطره‌گویی گاهی ما را با واقعیت‌های تند و تلخی از نحوه و جزئیات مجروحیت و شهادت رزمندگان روبه‌رو کرده است.
چهره خشن و پرخاشگر و تهاجمی‌جنگ را به تصورمان نقش می‌اندازد و شاید کمی‌ با فانتزی‌های ذهنمان متفاوت باشد.  
یا چطور در شرایط غافلگیری در جنگ شهری مردانی که حتی کمترین تجهیزات برای جنگ را نداشته‌اند در برابر برنامه‌ریزی بلند مدت جهانی که پشت ارتش بعث مخفی شده بود ایستادگی کردند. پسرهای ننه عبدالله را انتشارات سوره مهر در 354 صفحه به همراه عکس‌ها و نمایه وارد دنیای نشر کرده است.