یک برداشت از3 واقعه
پاسخهای تاریخی ایران به دخالتهای استکبار
روز 13 آبان یادآور سه رویداد مهم در تاریخ معاصر ایران است. تبعید امام خمینی(ره) به ترکیه در 13 آبان 1343، کشتار دانشآموزان در 13 آبان 1357 در دانشگاه تهران و تسخیر سفارت امریکا در تهران در 13 آبان 1358، سه رویداد مختلف بودند که شباهتی به هم نداشتند، ولی هر یک در شکل دادن به حرکت انقلاب اسلامی نقش خاصی ایفا کردند. هویت هر سه رخداد، مبارزه با استکبار و عوامل آن بوده و به همین دلیل این روز «روز ملی مبارزه با استکبار» نامیده میشود. 13 آبان در واقع سالروز وقایع متفاوتی بود که اگرچه در سه زمان، سه مکان و به سه شکل متفاوت اتفاق افتادند ولی هر سه رویداد دارای یک حلقه وصل بودند و آن صفآرایی و رویارویی دو نیرو در مقابل یکدیگر بود. یکی اراده ملت ایران برای نیل به استقلال و آزادی و احقاق حقوق خویش و دیگری عزم بیگانگان و وابستگان داخلی آنها برای مسدود کردن راه تحقق این آرمان بزرگ ملی و دینی و مردمی بوده است. به این مناسبت به شرح مختصری از این حوادث میپردازیم:
آغاز دوران تبعید امام خمینی
در 13 آبان 1343 امام خمینی(ره) توسط مأموران حکومت شاه بازداشت و پس از انتقال از قم به تهران، به ترکیه تبعید شدند. این تبعید در پی اعتراض امام به سیاستهای حکومت پهلوی و از جمله تصویب لایحه کاپیتولاسیون به وقوع پیوست. امام 9 روز پیش از تبعید، یعنی در چهارم آبان آن سال در مراسمی که به مناسبت میلاد حضرت زهرا(س) در منزلشان برگزار شد، با ایراد نطقی جنایات و مفاسد کاپیتولاسیون را تشریح کردند. کاپیتولاسیون دو هفته پیش از این سخنرانی، در 21 مهر در مجلس شورای ملی به تصویب رسیده بود. امام در پی این سخنرانی در سپیده دم 13 آبان توسط یک گروه از مأموران ساواک به سرپرستی سرهنگ مولوی ـ رئیس ساواک تهران ـ بازداشت شدند و هنوز آفتاب از افق سرنزده بوده که با یک فروند هواپیمای نظامی از فرودگاه مهرآباد به ترکیه تبعید شدند. اطلاعیه کوتاه ساواک که از رادیو و تلویزیون و روزنامهها انتشار یافت، چنین بود: «طبق اطلاع موثق و شواهد و دلایل کافی چون رویه آقای خمینی و تحریکات مشارالیه علیه منافع ملت و امنیت و استقلال و تمامیت ارضی کشور تشخیص داده شد، لذا در تاریخ 13 آبان 1343 از ایران تبعید شد.»(1) در پی تبعید امام خمینی با وجود فضای خفقان، موجی از اعتراضها بهصورت تظاهرات در بازار تهران، تعطیلی طولانی دروس حوزهها و ارسال طومارها و نامهها به سازمانهای بینالمللی و مراجع تقلید جلوهگر شد. آیتالله حاج مصطفی خمینی فرزند امام نیز در روز تبعید ایشان بازداشت و زندانی شد و پس از چندی در 13 دی 1343 به ترکیه نزد پدر تبعید شد. امام خمینی(ره) جمعاً 11 ماه در ترکیه به سر بردند، سپس ساواک با هماهنگی دولت ترکیه ایشان را در 13 مهر 1344 به عراق تبعید کردند. ایشان به مدت 13 سال تحت نظارت توأم با فشار رژیم بعثی عراق بودند. در بحبوحه انقلاب اسلامی و در نتیجه افزایش اختناق رژیم بغداد، امام خمینی در مهر 1357 راهی فرانسه شدند و طی 4 ماه اقامت خود در آن کشور انقلاب اسلامی را تا مراحل پیروزی هدایت کردند و سپس در 12 بهمن 1357 به کشور بازگشتند. امام در طول هجرت 14 ساله خود به روشنگری افکار عمومی ایران و جهان نسبت به ماهیت حکومت شاه پرداخته و زمینه انقلاب مردمی و سقوط رژیم پهلوی را فراهم ساختند. به همین دلیل نقطه شروع دوره هجرت یعنی 13 آبان 1343 و همچنین نقطه پایان آن یعنی 12 بهمن 1357 بهعنوان «یومالله» شناخته شده است.
روز کشتار دانشآموزان
روز 13 آبان 1357 و در روزهای اوجگیری انقلاب اسلامی دهها نفر از دانشآموزان که برای انجام تظاهرات در محوطه دانشگاه تهران تجمع کرده بودند، هدف تیراندازی مأموران حکومت قرار گرفته و به شهادت رسیدند. بهدلیل بسته بودن درهای دانشگاه هیچ یک از دانشآموزان نتوانستند از برابر آتش گلولههای مأموران بگریزند و این امر تلفات آنان را افزایش داده بود. این جنایت توسط دولت شریف امامی صورت گرفت؛ دولتی که نام کابینه خود را «آشتی ملی» نهاده بود. حادثه 13 آبان 1357 بعد از حادثه 17 شهریور آن سال، دومین خونریزی عمده دولت جعفر شریف امامی بود؛ در حالی که عمر سیاسی این دولت از 70 روز تجاوز نمیکرد. ابعاد حادثه دانشگاه به حدی بود که وقتی در برنامه اخبار شبانگاهی گزارش تیراندازی مستقیم سربازان به روی دانشآموزان در دانشگاه از شبکه سراسری تلویزیون پخش شد، وزیر وقت علوم بلافاصله از مقام خود استعفا داد و فردای آن روز کابینه شریف امامی نیز سقوط کرد. از آن پس روز 13 آبان «روز دانشآموز» نامیده شد.
روز تسخیر «لانه جاسوسی»
روز 13 آبان 1358 ساختمان سفارت امریکا در تهران توسط جمعی از دانشجویان معترض تصرف شد. از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران تا زمان تسخیر سفارت امریکا در تهران دیپلماتهای امریکایی مستقر در سفارتخانه از هیچ تلاشی در جهت مقابله با نظام نوبنیاد جمهوری اسلامی ایران فروگذار نمیکردند. تماس با سرکردگان گروههای ضد انقلاب، ارتباط حمایتی با شبکههای کودتا و براندازی در داخل کشور و تأمین مالی گروهکهای تروریستی که در غرب و جنوب ایران به انفجار در لولههای نفتی و یا ایجاد نا امنی و بیثباتی، ترور و خونریزی در مناطق کردنشین مشغول بودند، از عملکردهای مأموران سیاسی فعال در ساختمان سفارت امریکا بود. این حقایق در اسناد لانه جاسوسی نیز آمده است. بعضی از مقامات بلند پایه دولت کارتر پس از شکست وی در انتخابات 1359.ش در خاطرات خود، به نقش نامطلوب و مخرب دستگاه حکومتی امریکا علیه ایران که از طریق سفارتخانه آن کشور در تهران هدایت میشد اقرار کردند. سفارت امریکا در تهران طی زمستان 1357 تا پاییز 1358 به مرکز فرماندهی عملیات جاسوسی و خرابکاری علیه جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده بود؛ نظامی که عمر سیاسی آن به یک سال نمیرسید. با این حال سفارت امریکا زمانی توسط دانشجویان تسخیر شد که امریکا خواست مشروع ملت ایران در استرداد شاه و اموال و داراییهای بلوکه شده ایران را نادیده گرفت و حتی امکاناتی وسیع در اختیار فراریان حکومت شاه گذاشت تا تشکیلات خود را علیه انقلاب سازماندهی و فعال کنند. تسخیر لانه جاسوسی امریکا در تهران از ابتدا با حمایت امام خمینی(ره) مواجه شد. امام در این باره فرمودند: « شما میبینید که الان مرکز فساد امریکا را جوانها رفتهاند گرفتهاند و امریکاییهایی هم که در آنجا بوده گرفتند و آن لانه فساد را به دست آوردند و امریکا هم هیچ غلطی نمیتواند بکند و جوانها هم مطمئن باشند که امریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند. بیخود صحبت اینکه اگر دخالت نظامی کند، مگر امریکا میتواند دخالت نظامی در این مملکت بکند؟ ... غلط می کند دخالت نظامی بکند.
دخالت نظامی در این سه حادثه همانگونه که ذکر آن رفت، در سه زمان متفاوت و در سه نقطه کشور به وقوع پیوست اما هر سه رویداد یک مشخصه واحد داشتند و آن ایستادگی مردمی در برابر اقدامات و دشمنیهای بیگانگان و یا حکومتهای وابسته به آنها بوده است. این رویارویی و صفکشی تا به امروز ادامه یافته است. آنکه از سر ضعف و زبونی و با هدف پیروزی خود در برابر عزم و اراده مردم میگوید «صدای انقلاب شما را شنیدم... و متعهد میشوم خطاهای گذشته از هر جهت جبران شود...» با آن کسی که اصرار دارد مذاکره صلح دوبارهای صورت گیرد و حتی مهره جنگطلب خود را نیز برکنار میکند ، هر دو چهرههای متفاوت شیطانی هستند که اعتقادی به مردم و آرمان آنان ندارند و در برابر آن ایستادگی میکنند، در عین آنکه در برابر این اراده احساس ضعف و استیصال نیز میکنند. آنکه در تمام دوران حکومت خود شدیدترین اختناقها را به مدد ساواک علیه گروههای اسلامی برقرار میکند با آنکه در دوران حکومت خود به تشدید تحریمهای 40 ساله کشورش علیه جمهوری اسلامی و اشخاص و نهادهای اسلامی میپردازد تفاوتی ندارند. هر دو در برابر اراده مردم ایستادهاند و هر دو نیز میدانند که این ایستادگی و عناد، بیثمر است.
از اینرو دشمنان مردم ایران در حوادث مختلفی که در روزهای 13 آبان به وقوع پیوستهاند، اهداف و ماهیت یکسانی دارند. چنانکه خود این سه حادثه نیز یک رویکرد داشت و به عبارت دیگر 13 آبان حاوی یک درس از سه رویداد بود.