در حواشی یک قتل سینمایی!/آیا شیران معرکه پویش نه - به - اعدام راه می‌اندازند؟!

نگاهی به پیشینه قتل‌های سینمایی و حواشی آ ن

مریم اسدزاده
 نویسنده

اواخر مهرماه خبری در فضای مجازی منتشر و سپس در رسانه­‌ها پخش شد که برای هر انسان سالمی تأسف­‌بار و حزن‌انگیز بود. قتل از زمان مرگ هابیل به دست قابیل قبیح بوده و هست. اما این بار خبر مرگ کسی منتشر شده که تمام ایرانی­‌ها حداقل یک کار او را دیده بودند و با نامش آشنا بودند. داریوش مهرجویی کارگردان بزرگ سینمای موج نوی ایران و همسرش وحیده محمدی‌­فر فیلمنامه‌نویس و همراه او در اغلب فیلم‌­هایش، به قتل رسیده بودند و این مرگ قلب همگان را به درد آورده بود.
در این میان، هر کس به نوعی می‌­خواست به سؤال درون ذهنش پاسخ دهد، زیرا با اتفاقی غیرعادی و خارج از عرف که نظیرش در ایران دیده نشده بود، حالا در رأس اخبار فرهنگی، هنری کشور قرار گرفته بود.
در فضای چندین ساله اخیر، باز هم برخی از سینماگران شروع به گرفتن آب گل‌آلود از این ماجرا کردند. افرادی که تا قبل از مشخص شدن قاتل مدام به صحبت­‌های مرحومه محمدی‌فر استناد کرده و قاتل را افغانستانی می‌­دانستند و مخالف حضور افغانستانی‌­ها در ایران بودند به یکباره و بعد از مشخص شدن قاتلان، اعلام کردند برای ما که قاتل مشخص نشده است.  افرادی که قتل فجیع «بابک خرمدین» توسط پدر و مادرش را به راحتی باور کردند و واکنشی نداشتند، اکنون برای مرگ داریوش مهرجویی توسط کارگر باغ، هزاران دلیل نقض آوردند تا به نوعی قتل او و همسرش را گردن نظام بیندازند؛ مسأله­‌ای که علاوه بر ایران در امریکا و اروپا و همین آسیا هم بارها اتفاق افتاده است.
در امریکا، «شارون تیت» همسر 26 ساله و باردار «رومن پولانسکی» به همراه 4 نفر از دوستانش که میهمان او بودند به طرز فجیعی با چاقو به قتل رسیدند. در ایتالیا «پیرپائولو پازولینی» بعد از ضرب و شتم با ماشین خودش زیر گرفته می‌­شود و چندین بار از رویش رد می­‌شوند و بعد از شکنجه، بدنش را با بنزین می‌­سوزانند. کارگردان مطرحی که به خاطر فیلم‌­ها و تفکراتش، این گونه به قتل رسیدنش می‌­بایست حواشی عدیده‌­ای را ایجاد می­‌کرد، اما چون پلیس و سیستم قضایی با کسی تعارف ندارد، نکات محافل سینمایی در حد گمانه‌زنی ماند.
«سری دیوی» هنرپیشه مطرح هندی هم چند سال قبل در وان هتلی که همسرش نیز همانجا ساکن بود، غرق شد و بعد از تشییع جنازه‌­ای میلیونی برای او توسط مردم هند، ماجرای مرگش مانند خاکستر بدنش به آب ریخته شد و کسی پیگیر مرگ مشکوک یا به عبارتی قتل او نشد. اینها چند نمونه از اتفاقاتی است که چون نام‌­هایی آشنا در آن وجود داشتند به‌عنوان مصداق بیان شد والا که بی‌شمار مصداق در جهان وجود دارد. از مرگ «ناتالی وود» و «بروس لی» و بعدها پسرش «براندون لی» تا مرگ «مایکل جکسون» به خاطر تزریق اشتباهی!
در این شرایط یک کارگردان باید برای ثبت کردن موضوعی که روی او تأثیر عمیقی گذاشته است، برخیزد و کاری بکند. بهروز افخمی مرد عمل است و تأثیر قتل همکارش او را وادار کرده که با اینکه اعلام کرده بود، دیگر فیلم نخواهد ساخت و کارگردانی را با ساخت سریال ادامه خواهد داد، دوباره به فکر ساخت فیلم بیفتد. تأثیری که وقایع روی اهل هنر می­‌گذارند، گاهی در حدی عمیق است که تا در مورد آن موضوع کاری نسازند، آتش درون‌­شان خاموش نمی­‌شود. البته این ادعای ما نیست؛ از گذشته تا به امروز تمامی کارگردانان این ادعا را داشته‌­اند و گویی بین هنرمندان تمام رشته­‌ها به‌صورت قانونی نانوشته و البته تثبیت شده، مورد تأیید است؛ فلذا در مورد بهروز افخمی هم این قانون صدق می­کند.
 بهروز افخمی، فیلمنامه نویس و مدرس و کارگردان سینما است. او پس از قتل داریوش مهرجویی که او را با نام استاد خطابش می‌کند و به مراسم تشییع‌­اش در روز 26 مهر می­‌رود، تصمیم به تحقیق در مورد زوایای حادثه می‌گیرد.
فردای روز تشییع، یعنی 27 مهرماه او به محل زندگی مرحوم مهرجویی می­‌رود و از دیدن خبرنگاران و پلیس که برای بازسازی صحنه قتل به محل حادثه آمده‌اند، غافلگیر می‌‌شود. مانند بسیاری از انسان­‌های عادی که وقتی می‌­خواهند کاری را مخفیانه و بی‌ سر و صدا انجام دهند، اما با دیدن پلیس و خبرنگاران، از لو رفتن قصدش به خنده می‌‌افتد، اما با لبخند ماجرا را مدیریت می‌‌کند. با پاسخ هر سؤالی که نمی‌­خواسته کسی بداند، لبخند می‌‎زند اما همین موضوع ساده باعث انتقاد تند پرویز پرستویی از او شد.
البته بهروز افخمی در مصاحبه با خبر تلویزیون بدون آن که نامی از کسی ببرد، اینگونه پاسخ انتقادهای تند و بی‌رحمانه برخی از اهالی هنر را داد:«خنده من می‌‎تواند خنده تلخ باشد به افرادی که اشک تمساح می‌ریزند. می‌گویم شما همان کسانی هستید که مخالف مجازات اعدام بودید. حالا لابد باید سعی کنید برای قاتلان مهرجویی هم رضایت بگیرید!
شما به من می‌گویید کفتار! خب خودتان که لابد شیر هستید! جرأت دارید حرف قبلی‌تان در مخالفت با مجازات اعدام را تکرار کنید و بروید برای قاتلان مهرجویی رضایت بگیرید؟ اینها آدم قابل احترامی نیستند و خودشان را فراموش‌شده احساس می‌کنند و به هر کسی برای جلب نظر آویزان می‌شوند». افخمی پس از آن در صفحه شخصی خود، پیگیری‌­اش برای ساخت اثری در این باره را مانند کاری که ترومن کاپوتی برای نوشتن کتاب در کمال خونسردی انجام داده بود، دانست.