نگاهی به سناریوی طوفانالاقصی از نگاه بیبیسی
توجیه یک نسل کشی به روش بـــیبــیســی
هانیه شجاعی زند
نویسنده
نفاق و تفرقهافکنی بخشی از تکنیک عملیاتروانی
شبکه بیبیسی است که سالهاست کمر همت بسته تا بر ایجاد شرایط دوقطبی درجامعه ایران دامن بزند. این رسانه سلطنتی این روزها در توصیف جنایات اسرائیل در غزه، شرایط حاکم در نوار غربی فلسطین را محصول جنگ میان دو قدرت اسرائیل و حماس میداند؛ ادعایی که تلاش دارد با جدا کردن آزادی طلبی مردم غزه دفاع مقدس آنها را جنگی باطل توصیف کند. از نگاه این شبکه، مقصر این روزهای جنایات رژیم صهیونیستی در غزه، تهاجم حماس به سرزمین اشغالی است. درحقیقت این شبکه فارسی زبان با این جهت گیری علاوه بر توجیه قتل عام و نسلکشی اسرائیل در غزه، در عین حال در کنار گفتمان آزادی خواهی مردم فلسطین گفتمانی را تبلیغ میکند که بر اساس آن حماس را نیروی متخاصم جلوه میدهد که برای قدرت طلبی به مقابله با اسرائیل قد علم کرده است. مانند همین تیتر که در توصیف تهاجم اسرائیل به غزه آن را حمله متقابل اسرائیل میخواند تا به نوعی جنایات امروز رژیم صهیونیستی را پاسخ به یورش حماس توصیف کرده باشد.
تغییر شعار «نه غزه نه لبنان» به شعار «مردم غزه آری نیروی مقاومت خیر»
اگر تا دیروز شعار نه غزه، نه لبنان اصل بی تفاوتیها بر سر موضوع فلسطین بود اما امروز این تاکتیک برای کم اهمیت جلوه دادن جنایات رژیم صهیونیستی در ایران جوابگو نیست. این شبکه فارسی زبان، همانند سایر رسانهها در دنیا این روزها شرایطی را از سر میگذراند که در عین حال که تلاش میکند جبهه رسانهای اسرائیل را گرم نگه دارد اما حجم وحشیگری و نسلکشی این رژیم آن چنان است که حتی کارمندان
بیبیسی هم نتوانستند نسبت به آن بی تفاوت باشند. بر اساس گزارشها، این شبکه تعدادی از خبرنگارانش را به دلیل همدلی با فلسطین
اخراج کرد.
نکته مورد توجه در این داستان حمایت یکی از این خبرنگاران است که در یکی از پیامها از جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) بهعنوان «مبارزان آزادی» یاد کرده است. حمایت خبرنگاران بیبیسی از مردم فلسطین و اجتماع عظیم مردم معترض لندن در مقابل ساختمان این شبکه نسبت به سوگیری آن در پخش اخبار نشان میدهد که جنایات رژیم صهیونیستی از آستانه تحمل مردم عبور کرده و در این شرایط بیبیسی محور عملیات روانی خود را از حمایت صرف از اسرائیل و دروغ پراکنی نسبت به فلسطین تغییر داده است و جنایات اسرائیل را با یورش حماس به سرزمین اشغالی قاب میگیرد و آن را بازی قدرتی جلوه میدهد که در این کارزار مردم غزه قربانی میشوند.
همصدا مثل بیبیسی و طرفدارانش
این شبکه در فاجعه حمله رژیم صهیونیستی به بیمارستان المعمدانی و کشته شدن بیش از 1000نفر تشخیص مقصران اصلی این حمله را سخت توصیف میکند و با بیان ادعاها و ضد ادعاها حماس را در کنار رژیم صهیونیستی یکی از متهمان این جنایت معرفی میکند.
هر چند حربه تفرقهافکنی این شبکه در ایران نتوانست به همان مسیری که میخواست حرکت کند اما لرزههای آن را میتوان در ماجرای مرضیه برومند در مراسم مهرجویی دید. این کارگردان سرشناس در حین سخنرانی در مراسم بدرقه مهرجویی علیه رژیم صهیونیستی اشارهای میکند که از طرف تعدادی از کسانی که در جلسه حاضرند مورد اعتراض واقع میشود. این اعتراضات تا بدانجا انجامید که این هنرمند در نامهای تلاش کرد به نوعی از صحبتهای خود کمی عقبنشینی کند و از اینکه درباره جنگ صحبت کرده است احساس ندامت کند.
برخی دلیل هو شدن مرضیه برومند را به
گروههای فشار مرتبط میدانند که اکثریت ندارند و از طریق جوسازی تلاش میکنند تا فضای عمومی را با فضای محافل خود هم راستا نشان دهند اما همین گروه فشار امروز همان مسیری را میرود که بیبیسی در پیش گرفته است. مرور واکنش هنرمندان به جنایات رژیم صهیونیستی زمانی شکسته شد که بیبیسی با ابراز همدردی با مردم، عاملان جنایت را میان حماس و اسرائیل تقسیم کرد و عامل اصلی را به گردن کسی انداخت که آغازگر حمله بوده است.
در پیامهای دست به دست شده این هنرمندان که همزمان با تغییر استراتژی بیبیسی به احساس همدردی با مردم غزه پرداختهاند، اشارهای به محکومیت مستقیم رژیم صهیونیستی وجود ندارد.
این نوع جبههگیری آنقدر مشهود است که حتی کاربران فضای مجازی هم آن را درک کردهاند. آنجایی که یکی از کاربران، دیگرانی را که از این احساس همدردی مشعوف شدهاند ساده خطاب میکند و
میگوید: «چقدر شما سادهاید. اکثراً جنگ را محکوم کردهاند و هیچ کدام راجع به اربابان صحبت نکردهاند!» یا این کاربر که نوشته: تو رو خدا پیغام یکسری از این سلبریتیها را نگاه کنید! جنگ را لعنت میکنن ولی اسرائیل که باعث بانی اینهمه جنایت در 75 سال اخیره رو نه!! میترسید ویزاهاتون باطل بشه؟ جو بایدنم این جنایت رو محکوم کرد!»
در حقیقت سکوت چند روزه سلبریتیها در مقابل جنایات اسرائیل و ابراز احساسات دسته جمعی آنها در حمایت صرف از مردم غزه همصدایی با شبکه بیبیسی را به ذهن القا میکند. واکنشی که تلاش دارد تا حماس را در کنار رژیم صهیونیستی در جنایات غزه شریک بداند. بیبیسی و پیاده نظامش در این بازی رسانهای تلاش دارند با تفرقهافکنی، افکارعمومی را به دو دسته حامی مردم غزه و مخالف با جنگ قرار دهند.
تفرقه بینداز و حکومت کن
حربه تفرقه بینداز و حکومت کن سیاستی است که سالهاست انگلیس از طریق آن منافع خود را دنبال میکند و این روزها درحالی تلاش میکند، حماس را مقصر قتلعام مردم غزه معرفی کند و با سرگرم کردن مردم در این بازی رسانهای، اسرائیل را از فشار افکار عمومی و انزوای بینالمللیای نجات دهد که پخش تصاویر ارسال شده از غزه نشان میدهد میان مردم فلسطین و نیروهای مقاومت فاصلهای نیست. نیروهای مقاومت از دل همین مردم خسته فلسطینی متولد شده است. شاهد این مدعا پدری است که پیکر بی جان کودک خود را روی دست گرفته و برای نیروی مقاومت دعا میکند و یا کودکی که درحالی که درخون خود غلت میزند برای اسرائیل رجز میخواند. چیزی که بیمارستانهای غزه از این تصاویر کم ندارد.