واقعهنگاری نبردهای ضد صهیونیستی
هشت دهه مقاومت مقدس
«هاشومیر» در سال ۱۸۷۸م. از سوی صهیونیستها تشکیل شد و انگلیس حامی آن بود تا نیرویهای آموزش دیده و مسلح یهود تشکیل شود؛ پس از توسعه نظامی هاشومیر، تشکیلات قبلی تعطیل و «هاگانا» در ماه مه سال ۱۹۲۰م. تشکیل شد و نخستین فرمانده آن «یاهو کولومب» نام داشت. پس از صدور «اعلامیه بالفور» در سال ۱۹۱۷م. عملیاتهای رسمی در فلسطین داشت. در سال ۱۹۲۹م. هاگانا در سرکوب انتقاضه فلسطینیان مشارکت وبه خانهها ومستغلات عربها حمله کرد وراهپیماییهایی برای ارعاب شهروندان عرب به راه انداخت. سازمان نظامی ملی در سرزمین اسرائیل که صهیونیستها ازآن با اتصال سرواژهها، به نام اِتسِل یاد میکنند، یک گروه شبهنظامی زیرزمینی برپایه تفکر صهیونیزم بود که با انشعاب از سازمان هاگانا، از ۱۹۳۱ تا ۱۹۴۸در فلسطین تحت قیومیت انگلستان فعالیت میکرد. شعار و نشان این گروه، عبارت «فقط با اسلحه» است که در زیر آن عبارت «فقط همین» نیز نقش بستهاست. نقشهای که در نشان گروه آمده، محدوده جغرافیایی قیومیت بریتانیا بر فلسطین را نشان میدهد که علاوه بر مناطق اشغالی کنونی توسط صهیونیستها، شاملِ محدوده نوار غزه، کرانه غربی و اردن نیز هست.
محمدمهدی اسلامی
نویسنده و پژوهشگر تاریخ
«لحی» یک گروه شبهنظامی زیرزمینی دیگر برپایه تفکر صهیونیزم بود که از سال ۱۹۴۰ ترورهای خود را آغاز کرد و معروفترین آنها ترور فولک برنادوت، میانجی سازمان ملل بود که به منافع اعراب ساکن در فلسطین نیز، نگاهی داشت. وی در تاریخ ۱۷ سپتامبر ۱۹۴۸ میلادی، در حالی که سوار بر خودروی سازمان ملل متحد در حال عبور از بیتالمقدس بود، توسط چند تن از اعضای گروه لحی به قتل رسید. بعد از روز نکبت و برپائی نیروهای دفاعی رسمی برای اشغالگران، هر سه جنبش زیرزمینی هگانا، اتسل و لحی در ارتش ادغام شدند اما گاهی عملیاتهایی داشتند. حزب کارگر در واقع وارث هاگانا و لیکودیها نیز وارثان اتسل هستند.
کشتار این واحدها، بخشی از برنامه ارعاب و آواره سازی فلسطینیان برای غصب خانههای آنها پس از فروپاشی عثمانی بود که آمار دقیقی از تعداد کشتهها در دست نیست. این کشتار در زمستان ۱۳۲۶ شمسی شدت یافت و زمینهساز اعلام کشور جعلی اسرائیل در بهار ۱۳۲۷ شمسی را فراهم ساخت.
از مشهورترین این کشتارها، به خاک و خون کشیدن کدخدا و اهالی روستای الخصاص در شمال شهر صفد در ۲۰ آذر ۱۳۲۶ و نیز مردم روستای بلد الشیخ در شمال کوه کرمل در ۹ دی ۱۳۲۶ که همراه با تخریب چندین منزل و کشتار زنان و کودکان بود توسط هاگانا انجام شد. همچنین دو گروه اتسل و لحی به صورت مشترک کشتار روستای دیر یاسین در بلندیهای مشرف به بیتالمقدس را مرتکب شدند که با پرتاب نارنجک به داخل در و پنجرهها، خانه به خانه را پس از کشتار، اشغال کردند. تجاوز به نوامیس و غارت پول، طلا و اموال مردم این روستا توسط رسانهها تبلیغ شد و این ارعاب، یکی از عوامل رهاکردن خانه و آوارگی دسته جمعی بیش از ۷۰۰٬۰۰۰ یا حدود نیمی از جمعیت بومی فلسطین در سال ۱۹۴۸ گردید.
این رویکرد تروریستی تا اعلام حکومت جعلی اسرائیل ادامه یافت. از جمله در اردیبهشت ۱۳۲۷ کشتار روستای عین الزیتون بود که طی آن ۷۰ اسیر فلسطینی به قتل رسیدند و نیز روستای دوایمه که محل تجمع برخی از آوارگان بود و طی آن ۴۵۵ تن کشته شدند که ۱۷۰ نفر از آنها زن و کودک بودند. بجز این موارد، حجم زیادی از کشتار و ارعاب هیچ گاه ثبت و ضبط نگردیدند. اینگونه اسرائیل بر خونهای به زمین ریخته شکل گرفت.
اولین شکست رسمی
چهار ماه قبل از اقدام «بن گوریون» در اعلام رژیم اسرائیل، دولت چکسلواکی به دستور استالین رهبر وقت شوروی ، 60 هزار قبضه تفنگ در اختیار صهیونیست ها قرار داد. کشورهای عربی هم نیروهایی برای جلوگیری از تشکیل اسرائیل اعزام کردند اما طبق گفته محمود ریاض دبیرکل اسبق اتحادیه عرب، آمار آنها 14 هزار نفر بود که آذوقه همراه آن ها تنها کفاف یک روز را میداد اما طرف مقابل چندین برابر نیرو داشت. روزنامه «هاآرتص» در شماره نهم مه سال 2006 نوشت هنگام اشغال فلسطین ، 117 هزار سرباز در قالب گروه های نظامی (صهیونیستی) به کار گرفته شدند. آنها امکانات جنگی فراوان همچون 25 فروند هواپیمای جنگنده «مسر اشمیت» و 56 جنگنده «اسپیت فایر» (هر دو ساخت آلمان) در اختیار داشتند. با همه این موارد اندکی پس از آغاز جنگ، آتش بس اعلام شد. موشه دایان در خاطراتش مینویسد: در جنگ 1948 کاملاً در محاصره بودیم و شاید تنها توان یک روز مقاومت را داشتیم، اما آتشبس به داد ما رسید.
با ادامه درگیریهای پراکنده تا سال 1949 میلادی ، اشغالگران به تدریج 26 درصد بیش از قطعنامه 1947 به اشغال خود درآورد.
طبق آمار منتشره از این دو سال، ۶۳۷۳ صهیونیست کشته شده و نیز اعراب حدود ده هزار شهید داشتهاند. آمار اسرای این جنگ مشخص نیست اما گفته شده صدها اسیر از دو طرف در فاصله کمی مبادله شدند.
نبردهای پراکنده
در سالهای اول پس از اشغال، نبردهای پراکندهای شکل گرفت که اغلب منجر به گرفتن اسیر میگشت. در سال 1954 نیروهای مصری و سوری در دو عملیات مختلف در کانال سوئز و بلندی های جولان 15 نظامی رژیم اشغالگر را اسیر کردند. مصر 10 اسیر اسرائیلی را آزاد کرد اما سوریه مدتی بعد چهار اسیری که نزد خود داشت را با 41 سوری که در سال 1956 اسیر شده بودند مبادله کرد؛ و اسیر پنجم صهیونیست در اسارت فوت کرد. تلفات ثبت شده در این سالها شامل ۹۶۷ کشته صهیونیست در عملیاتهای مختلف «فداییان فلسطین» طی سالهای 1951 تا 1955 است که تحقق آن همراه با ۵۰۰۰ شهید فلسطینی بوده است.
بحران سوئز
در ۲۹ اکتبر ۱۹۵۶، نیروهای اسرائیلی از شبهجزیره سینا عبور کردند و جنگ معروف به بحران سوئز را آغاز کردند. در این جنگ طرفین توفیقاتی داشتند و مصر توانست اهداف صهیونیستها در تصرف کانال سوئز و عزل جمال عبدالناصر را ناکام گذارد. شبهجزیره سینا تا مارس ۱۹۵۷ در اشغال صهیونیستها ماند. در 21 ژانویه 1957 رژیم اشغالگر 5500 مصری را که در جنگ سال 1956 اسیر کرده بود ، در مقابل آزادی چهار سرباز اسرائیلی که در همان جنگ اسیر شده بودند، آزاد کرد. همچنین در 12 دسامبر 1963 رژیم صهیونیستی و سوریه در یک قرارداد مبادله اسیران ، 11 صهیونیست را با 15 اسیر سوری مبادله کردند. تلفات اسرائیل ۲۳۱ کشته و ۸۹۹ مجروح بود و حدود 3000 نفر از نظامیان و غیر نظامیان مصری به شهادت رسیدند و ۴۹۰۰ نفر مجروح شدند. 16 انگلیسی و 10 فرانسوی نیز از مجموع حدود 80 هزار نفر نیروی نظامی این کشورها که به حمایت از اسرائیل در جنگ حاضر بودند، کشته شدند.
شکست حزیران
جنگ پنجم ژوئن 1967 که به جنگ شش روزه معروف است، میان اشغالگران و کشورهای عربی مصر، سوریه و اردن و عراق رخ داده و با پیروزی مطلق صهیونیستها به پایان رسید. چنان اثر عمیقی بر کشورهای عربی گذاشت که آن را «نکسه حزیران» و یا شکست ماه حزیران نامیدند.
در این جنگ، حدود 10 هزار نظامی مصری کشته یا مفقود شدند و پنج هزار و 500 نفر نیز به اسارت دشمن درآمدند. حدود 80 درصد از تجهیزات جنگی و نظامی ارتش مصر شامل 800 دستگاه تانک ، 450 عراده توپ ، 10 هزار دستگاه خودرو، 305 فروند هواپیما (از مجموع 360 هواپیمای این کشور) در جنگ نابود شد. نیروهای اردنی نیز شش هزار کشته و 792 زخمی داشتند و 150 دستگاه تانک این کشور از میان رفت. ارتش سوریه نیز در این نبرد، حدود یکهزار کشته و 560 اسیر داشت و 60 فروند هواپیما (از مجموع 120 فروند هواپیمای این کشور) به همراه 70 دستگاه تانک ارتش این کشور منهدم شد.
در مجموع مدافعان عرب فلسطین، در این جنگ ۱۸۳۰۰ شهید دادند در حالی که آمار کشتههای صهیونیست کمتر از 800 نفر بود. شمار زخمی های صهیونیستها نیز طبق برآوردها حدود 1600 نفر بود. همچنین 26 فروند هواپیمای جنگی و 10 فروند هواپیمای حمل و نقل صهیونیستها نابود شد. این جنگ جهان عرب را داغدار و سرافکنده ساخت . در 15 ژوئن 1967 و پس از جنگی که میان رژیم اشغالگر و کشورهای عرب صورت گرفت، قرارداد مبادلهای آغاز شد که این قرارداد در سال 1968 به ثمر نشست. در سال 1968 اولین عملیات مبادله اسیران میان رژیم اشغالگر و جبهه خلق برای آزادی فلسطین با میانجی گری صلیب سرخ انجام شد. این مبادله پس از آن انجام شد که مبارزان جبهه خلق یک هواپیمای اسراییلی وابسته به شرکت العال را با بیش از 100 سرنشین در مسیر رم - تل آویو ربودند، و آن را وادار به فرود در الجزایر کردند. در این مبادله 37 اسیر فلسطینی دارای محکومیتهای سنگین از زندانهای رژیم صهیونیستی آزاد شدند.
جنگهای فرسایشی
مصر و سوریه پس از جنگ شش روزه تا اوت سال 1970 جنگی فرسایشی علیه رژیم صهیونیستی تدارک دیدند.
شرکت در چندین نبرد محدود و انجام چند حمله تاکتیکی تا حدودی اعتماد و خودباوری را در ارتشهای سوریه و مصر تقویت کرد. تلفات صهیونیستها در طول این دوره ۱۴۲۴ نفر بود و حداقل دو هزار نفر زخمی شدند. تعداد شهدای مصری در این ایام ۵۰۰۰ نفر تخمین زده شده است.
غافلگیری صهیونیستها در جشن
سال ۱۹۷۳ جبهه ضداسرائیل توانست برای جبران جنگ شش روزه، با هماهنگی میان خود جنگ یوم کیپور را که همزمان با جشن و تعطیلات صهیونیستها بود رقم بزند. در این جنگ آمار صهیونیستها ۲۶۸۸ نفر و شهدای ضدصهیونیست حدود ۱۹۰۰۰ نفر اعلام شد. در سال 1974 رژیم اسرائیل 65 اسیر فلسطینی را در مقابل آزادی دو جاسوس در مصر آزاد کرد.
مقاومت فلسطینی از
جنوب لبنان
سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) از ۱۹۶۸، شروع به حملات از لبنان به اسرائیل کرد و اسرائیل حملات تلافیجویانه علیه لبنان را برای تشویق مردم لبنان برای مقابله با فدائیان آغاز نمود. این جنگها تا 1982 به طول انجامید و اسرائیل موفق شد شبه نظامیان مارونی ازجمله نیروهای لبنانی بهرهبری بشیر جمیل و نیز حزب فالانژ به رهبری پیر جمیل را با سلاح و تانک و مشاوران نظامی تقویت کند و در مقابل جبهه مقاومت فعال کند. به دلیل ایجاد موفقیت اسرائیل در ایجاد جنگ داخلی در لبنان آمار تلفات این دوره درهم آمیخته است. اما طبق برخی آمارها، ۱۲۱۶ صهیونیست در مقابل ۲۰۸۲۵ عرب کشته شدند. از پیامدهای این دوره که با حمله اسرائیل به لبنان و توقف اسرائیل توسط حزبالله لبنان در آستانه رسیدن به بیروت پایان یافت، خروج ساف از لبنان بود.
در این مقطع تبادل اسرای مهمی نیز انجام شد. در سال 1983 مبادله اسیران میان اسرائیل و جنبش فتح صورت گرفت که در آن همه زندانیان بازداشتگاه اسرائیلی «انصار» واقع در جنوب لبنان آزاد شدند. این زندان 4700 اسیر لبنانی و فلسطینی داشت که در حمله سال 1982 به بیروت به اسارت درآمده بودند. علاوه بر این تعداد ، 65 اسیر دیگر نیز از زندانهای رژیم اشغالگر آزاد شدند و در مقابل شش سرباز اسرائیلی از نیروهای ویژه ( ناحال ) به این رژیم تحویل داده شدند. در سال 1984 اسرائیل 311 اسیر سوری را در مقابل آزادی شش اسرائیلی از شهر المقنیطره آزاد کرد. در سال 1985 جبهه خلق برای آزادی فلسطین موفق شد در مقابل آزادی سه سرباز رژیم اشغالگر که آنها را در جبهه لبنان اسیر کرده بود ، 1150 اسیر فلسطینی و لبنانی را آزاد کند.
مقاومت لبنانیها
در برابر صهیونیستها
از بهمن 1363 تا 5 خرداد 1379، عملاً جنگ اسرائیل دیگر با جبهه مقاومت لبنانی بود که خواستار بازپسگیری سرزمینهای لبنان از اشغالگران بود. در این دوره حزب الله 1276 شهید داشته است و در مقابل، 559 کشته از صهیونیستها گرفته است؛ هرچند بخشی از نبردهای تحمیل شده به حزب الله از سوی مزدوران اسرائیل همچون آنتوان لحد در داخل لبنان بوده است. این دوره منجر به اولین پیروزی بزرگ حزب الله در خرداد 1379و عقبنشینی اسرائیل از بخش عمده ای از جنوب لبنان شد که به پیروزی 2000 معروف گشت.
در این دوره حزب الله تبادل اسرای موفقی نیز داشت. در سال 1991 دو عملیات مبادله اسیران میان حزب الله و اسرائیل به وقوع پیوست که یکی در 21 ژانویه 1991 تحقق یافت و به موجب آن 25 اسیر فلسطینی از جمله دو زن آزاد شدند و در قرارداد دوم به تاریخ 21 سپتامبر 1991 51 اسیر فلسطینی از بازداشتگاه الخیام در مقابل بازپسگیری جسد یک سرباز رژیم اشغالگر که در بازداشت حزب الله بود، مبادله شدند. در سال 1998 اسرائیل 60 اسیر لبنانی (10 نفر از زندانهای اسرائیلی و 50 تن از زندان الخیام وابسته به ارتش جنوبی لحد) را به اضافه پیکر 40 شهید لبنانی آزاد کرد و حزب الله در مقابل، جنازه یک گروهبان اسرائیلی را تحویل داد.
در سال 2004 نیز عملیات تبادل اسرا میان حزبالله لبنان و رژیم صهیونیستی انجام شد، این عملیات با میانجیگری آلمان انجام شد و براساس آن جنازه سه نظامی اسرائیلی و یک نیروی احتیاط اسرائیلی با آزادی 400 اسیر فلسطینی، 23 اسیر لبنان، 5 اسیر سوری، 3 اسیر مراکشی، 3 اسیر سودانی، یک لیبیایی و یک شهروند آلمانی که اسرائیل وی را متهم به وابستگی به حزبالله میکرد، مبادله شدند، تحویل پیکر 59 شهروند لبنانی و تحویل نقشه میدانهای مین در جنوب لبنان و بقاع غربی از دیگر مواردی بود که اسرائیل مجبور به اجرای آن در این عملیات شد.
انقلاب سنگ
انتفاضه اول فلسطین یا انقلاب سنگ، شکلی از اشکال اعتراض مردم فلسطین علیه اوضاع نابسامان مردم فلسطین در اردوگاهها، افزایش بیکاری، تبعیض نژادی و سرکوب مردم فلسطین به دست دولت اسرائیل بود. همزمان با تقویت مقاومت در جنوب لبنان و افزایش روحیه فلسطینیان، انتفاضه در ۱۸ آذر ۱۳۶۶در جبالیا در نوار غزه آغاز شد و سپس به دیگر شهرها، روستاها و اردوگاههای فلسطینی انتقال یافت. این انتفاضه با سازش عرفات با اسرائیل و پیمان اسلو به پایان رسید. برحسب آمارها حدود ۳۰۰۰ فلسطینی در خلال حوادث انتفاضه به دست ارتش اسرائیل شهید شدند و در مقابل ۱۶۰ اسرائیلی به دست فلسطینیها کشته شدند. در حاشیه تقویت جبهه مقاومت، در سال 1997 رژیم اسرائیل شهید احمد یاسین مؤسس جنبش حماس را به موجب توافقی با دولت اردن آزاد کرد و در مقابل یکی از عاملان موساد اسرائیل که توسط نیروهای امنیتی اردن به اسارت درآمده بودند ، به این رژیم تحویل داده شد. این عامل موساد در عملیاتی ناکام سعی داشت خالد مشعل رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس را در امان ترور کنند.
انتفاضه الاقصی
انتفاضه دوم که به عنوان انتفاضه الاقصی نیز شناخته می شود، از شهریور 1379 ، پس از آنکه آریل شارون، رهبر مخالفان رژیم صهیونیستی، بازدید تحریکآمیزی از محوطه الاقصی در کوه معبد در اورشلیم انجام داد، آغاز شد.
انتفاضه دوم با وارد کردن دوباره سلاح در عرصه مبارزه، مقاومت اسلامی را به رخ اشغالگران کشاند و موجبات خروج آنها را از نوار غزه فراهم کرد و ایجاد تغییر در دستگاه امنیتی حکومت خودگردان را بر آنها تحمیل کرد؛ تغییری که هزینهای بس هنگفت به همراه داشت. ۱۱۰۰ صهیونیست در این انتفاضه کشته شدند و اسرائیل ۴۹۰۷ فلسطینی را که بسیاری از آنها زن و کودک بودند، شهید کرد.
در سال 2004 نیز عملیات تبادل اسرا میان حزبالله لبنان و رژیم صهیونیستی انجام شد، این عملیات با میانجیگری آلمان انجام شد و براساس آن جنازه سه نظامی اسرائیلی و یک نیروی احتیاط اسرائیلی با آزادی 400 اسیر فلسطینی، 23 اسیر لبنان، 5 اسیر سوری، 3 اسیر مراکشی، 3 اسیر سودانی، یک لیبیایی و یک شهروند آلمانی که اسرائیل وی را متهم به وابستگی به حزبالله میکرد، مبادله شدند، تحویل پیکر 59 شهروند لبنانی و تحویل نقشه میدانهای مین در جنوب لبنان و بقاع غربی از دیگر مواردی بود که اسرائیل مجبور به اجرای آن در این عملیات شد.
دومین پیروزی بزرگ جبهه مقاومت
پس از رد درخواستهای پیاپی حزبالله لبنان از سوی تلآویو مبنی بر پایبندی به توافق ۲۰۰۴ برای آزادی الباقی زندانیان لبنانی دربند در اسرائیل، 22 خرداد 1385 نیروهای حزبالله لبنان در مرز لبنان و اسرائیل با وارد شدن به خاک اسرائیل به گروهی از نیروهای زمینی ارتش اسرائیل حمله کردند و سه سرباز اسرائیلی را کشتند و دو سرباز اسرائیلی را اسیر گرفتند که عملیات «وعده صادق» نام گرفت. پس از آن 33 روز جنگ میان حزب الله و اسرائیل صورت گرفت و حزب الله توانست بار دیگر اسرائیل را شکست دهد. در این جنگ حزب الله ۱۶۵ نظامی اسرائیلی را کشت و رژیم اشغالگر با بمباران واحدهای مسکونی، ۱۹۵۴ لبنانی را به شهادت رساند. در سال 2008 حزبالله لبنان بار دیگر عملیات تبادل اسرا را با دشمن صهیونیستی انجام داد و در این تبادل سمیر قنطار و سه نفر دیگر از اسرای لبنانی را که این سه نفر در جنگ 33 روزه اسیر شده بودند، به همراه پیکر صدها تن از شهدای فلسطینی و لبنانی و آزادی تعدادی از اسرای فلسطینی تحویل گرفت و در مقابل جنازه دو اسیری را که در سال 2006 به دست نیروهای حزبالله اسیر شده و در حملات موشکی اسرائیل به لبنان جان باخته بودند ، تحویل اسرائیل داد.
عملیات بنیان مرصوص
22 خرداد 1393، بار دیگر ارتش اشغالگر، با حمله هوایی به غزه، جنگی دیگر را آغاز کرد. حماس با عملیات بنیان مرصوص پاسخ آن را داد و جنگ تا 4 شهریور به طول انجامید. صهیونیستها بسیاری از فلسطینیهایی را که در پی آزادی گیلعاد شالیت آزاد کرده بود، مجدداً بازداشت کردند و فلسطین صدها اسیر داد. اسرائیل مجدد به مناطق مسکونی حمله کرد و تعداد زیادی کودک را کشت و طبق آمار سازمان ملل تا پایان جنگ بیش از ۵۲۰٬۰۰۰ فلسطینی که بیش از ۳۰٪ جمعیت کل غزه را تشکیل میدهد، آواره شدند. اشغالگران قدس اگرچه۲۲۵۱ فلسطینی را به شهادت رساند، اما بعد از ۷۳ کشته صهیونیست ناگزیر به آتش بس شد.
جنگ 12 روزه
بار دیگر در سال 1400 اسرائیل با اخراج فلسطینیان از منازل خود در شیخ جراح و تصرف بخشهایی از بیتالمقدس شرقی، جنگ دیگری را آغاز کرد. ۱۳ صهیونیست در مقاومت حماس کشته شدند و ۲۷۴ فلسطینی نیز به شهادت رسیدند.
طوفان الاقصی
در این ایام، بارها مذاکرات تبادل اسرا توسط برخی واسطهها انجام شد. اما عدم اطمینان طرف فلسطینی و اختلافات سیاسی داخل صهیونیستها موجب شد چندان دستاوردی نداشته باشد. اگر مهر ماه 1400 حماس تصاویر چهار اسیر صهیونیست را در کانال کتائب القسام منتشر کرد و پس از آن برای آزادی آنها شرط تعیین کرد، امروز و پس از طوفان الاقصی دست حماس بسیار بازتر است و هر روز بر تعداد اسرای اسرائیلی افزوده میشود.