مروری بر زندگی و آثار داریوش مهرجویی

آغاز و پایانی متفاوت برای سینمای موج نوی ایران

خبر مرگ داریوش مهرجویی برای هر ایرانی غیر منتظره و غریب بود. او پیرمردی کم حاشیه در سینمای این روزها بود و مانند دیگرانی که دائم از تریبون هنرمندان برای دیده شدن و در جریان اصلی سینما قرار گرفتن استفاده نمی کرد. حتی برای مجوز اکران فیلم لامینور هم که بعداً برایش مشخص شد که عنادی درکار نبوده است، دیگر سکوت کرد. او در ماجرای اغتشاشات زن، زندگی آزادی گفت من یک هنرمندم و نظری نداد! با این توضیحات او در رده مخالفان جمهوری اسلامی نبود، اما باید به نظرات او در فیلم‌­هایش توجه کرد و اینکه آیا فیلم‌­هایش هم مانند مصاحبه‌­ها­یش کاری با سیاست و جامعه نداشتند؟ مهرجویی از معدود افرادی است که هم قبل از انقلاب و هم پس از آن فیلم توقیفی داشته‌­اند.

مریم اسدزاده
 نویسنده

او که دانش آموختۀ موسیقی و سینما و فلسفه بود و دو مورد آخر را در آمریکا پی گرفته بود، فیلم­هایی می‌ساخت با استفاده از همین دانشی که داشت. در فیلم­‌هایش ارکان ثابتی چون بیان مسائل فلسفی البته با دیدگاه خودش و توجه به مخاطب و آداب سینما و همین­طور موسیقی مشهود بود.
شیفته فلسفه و سینما
او در ابتدای کار با فیلم الماس 33 وارد سینمای ایران شد، گویی نه تنها از ینگه دنیا علم سینما و فلسفه را که حتی هنرپیشه­‌های غربی را به ارمغان آورده بود . اما این فیلم که هزینه­ای دو میلیون تومانی که رقمی هنگفت در آن زمان بود، با شکستی سخت در گیشه مواجه شد، این شکست باعث شد، مهرجویی ژانر اکشن را رها کرده و به سمت علاقۀ واقعی خود یعنی فلسفه برود، چنانکه در دانشگاه هم ابتدا سینما خواند اما به خاطر تاکید اساتید بر جنبه ­های فنی فیلم، این رشته را رها کرد و در رشتۀ فلسفه به تحصیل ادامه داد.
او از اساتیدش در دانشگاه کالیفرنیا راضی نبود و آنها را در تدریس ضعیف می‌­دانست. البته اساتیدی چون ژان رنوار هم در بین اساتیدش بودند که مهرجویی از او به عنوان کسی که به او یاد داد چگونه با بازیگران کار کند یاد می‌­کند و البته تأثیر استاد خوب، در کارهای او کاملاً مشهود است. او قدرت گرفتن بازیگر از هنرپیشه‌گانی که در سینما مطرح نبوند را داشت و آنها را تبدیل به ستاره‌های سینمایی کرد. افرادی چون خسرو شکیبایی و گلشیفته فراهانی با فیلم­های مهرجویی به سینما معرفی شدند.
مهرجویی پس از الماس 23 با بازیگران تئاتر که برخی کارمند اداره هنرهای دراماتیک بودند فیلم گاو را ساخت. از عزت الله انتظامی تا عزت الله رمضانی فر، از علی نصیریان تا خسرو شجاع زاده و... . این فیلم که در
گروه  فیلم­های موج نوی سینمای ایران قرار می­گیرد، با فیلم فارسی­های آن دوران بسیار فاصله داشت البته پیش از مهرجویی افرادی چون فرخ غفاری با جنوب شهر و ابراهیم گلستان با خشت و آینه و... این موج را راه انداخته بودند، اما فیلم گاو فیلمی بود که برای مخاطب عام هم قابل فهم و درک بود. مهرجویی با این فیلم توانست خود را در سینمای ایران و جهان مطرح کند. به گفته اطرافیان شاه، او فیلم را دیده بود و پیامش را درک کرده بود. فیلم با اینکه در جشنوراه سپاس برنده شد اما توقیف شد، سال بعد نسخه­ای از آن به جشنواره ونیز در سال 1971 قاچاق شد، نسخه­ای که بدون دوبله و زیرنویس اکران شد اما به بزرگترین رویداد جشنواره تبدیل شد. جووانی رابونی منتقد روزنامه اوونیر نیز گاو را کشف دوباره ایران نامید که با وجود نداشتن بروشور و زیرنویس اما می توان درباره‌اش نوشت: «فیلمبرداری خوب، نورپردازی آگاهانه و میزانسن‌های دقیق همه و همه می‌توانستند تم احساسی و گاه به شدت فلسفی فیلم را القا کنند.»
لوموند در مقاله‌ای بعد از موفقیت فیلم گاو در جشنواره فیلم ونیز نوشت: «جشنواره ونیز به معرفی ایران می‌پردازد. صدای سینمای ایران برای نخستین بار به گوش می‌رسد و همراه با آن صدای کارگردان فیلم داریوش مهرجویی که سبکی تمام و کمال دارد، به طوری که آثار کورو ساوای ژاپنی و ساتیاچیت‌رای هندی را کم‌رنگ می‌کند.»
این فیلم مورد استقبال لوکینو ویسکونتی، ویتوریو دسیکا و فدریکو فلینی، کارگردانان مطرح ایتالیایی نیز قرار گرفت.

مخالف سرسخت رژیم پهلوی
مهرجویی آن زمان به عنوان مخالف سر سخت رژیم پهلوی شناخته می­‌شد و حتی درباره امام خمینی و انقلاب با تلویزیون سوئیس مصاحبه‌ای دارد که این روزها در فضای مجازی دست به دست می‌شود.
با این وجود سبک جدید او در سینمای ایران باعث فیلم دایرۀ مینای او، در همان عصر پهلوی، یعنی سال 1977 میلادی، اولین فیلم نمایندۀ ایران در اسکار باشد، البته جزو 5کاندید نهایی نبود. اما همین انتخاب نشان دهندۀ تفاوت آثار او با دیگران همتایانش بود. آثار مهرجویی از گاو تا هامون و از سه­گانه زنانۀ سارا، پری، لیلا تا مهمان مامان هم مورد توجه منتقدین و هم مورد اقبال مخاطبان بود. مرگ تلخ او شاید شبیه مرگ پازولینی باشد اما آثار او هرگز. سبک مهرجویی مختص خودش بود.