چرا اقدام اخیر نیروهای فلسطین یک اتفاق عجیب و غریب در تاریخ 70 ساله اسرائیل است

زخــــــم نـاســـــور به پهلوی ارتش عبری

محمدصادق علیزاده
سردبیر

قدرتمندترین ارتش خاورمیانه! چهارمین نیروی هوایی قدرتمند دنیا! جزو سه دستگاه برتر اطلاعاتی و جاسوسی و امنیتی! اینها عباراتی بوده که همیشه در رسانه‌ها برای توصیف دستگاه اطلاعاتی و نظامی رژیم صهیونیستی از آنها استفاده شده است. نه! تصور نکنید که همین ابتدای امر می‌خواهیم خط بطلان بر این عبارات کشیده و به مانند بسیاری از حرف‌ها و عبارات کلیشه‌ای و شعاری، این توصیف‌ها را صرفاً یک توهم بدانیم. نه! دستگاه‌های جاسوسی و اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل اینقدرها هم ضعیف نیستند. فقط یک قلم بدانید که دستگاه جاسوسی و اطلاعاتی اسرائیل(موساد، شابک و شین‌بت) که از ترکیب گروه‌های اطلاعاتی و جوخه‌های تروری تشکیل شده که پیش از تشکیل دولت اسرائیل هم مشغول فعالیت بودند، قدیمی‌ترین و باسابقه‌ترین مجموعه امنیتی و اطلاعاتی دنیاست و سابقه فعالیت‌ هسته‌های اصلی آن به حدود یک قرن می‌رسد.
ارتش اسرائیل هم از این قاعده نیست. این ارتش در کنار حمایت‌های سنگین فناورانه و اطلاعاتی که از قدرت‌های مختلف شرق و غرب دریافت کرده و می‌کند خود هم به‌‍دلیل آنکه تجارب متعدد عملیاتی داشته و در 70 سال اخیر در جنگ‌های متعددی حضور داشته – از ارتش‌های کلاسیک عربی مصر و سوریه و عراق و اردن تا گروه‌های چریک و چابک مانند گروه‌های مقاومت در لبنان و فلسطین – یکی از باتجربه‌ترین ارتش‌های غرب آسیاست. ارتش که سوابق متعدد جنگی و شرایط بحران آن را تبدیل به یک مجموعه نظامی تبدیل کرده که فارغ از شکست یا پیروزی، گرم و سردهای مختلف شرایط جنگی را چشیده است. تصویر مبهم و هولناکی که رسانه‌های غربی و امریکایی از شکست‌ناپذیری این ارتش ساخته‌اند هرچند یک تصویر رسانه‌ای اما رشحاتی از حقیقت هم در آن نهفته است.
تصویری که به مرور و در سال‌های متمادی در سایه اقدامات جنون‌‍آمیز و وحشیانه نظامیان صهیونیست و کشتارهای شبه‌داعش‌گونه‌‍ای که فلسطینیان راه انداختند و در کنارش به کمک دستگاه رسانه‌ای غرب چنان بزرگ و هولناک شد که دیگر حتی بردن نامش هم هولناک بود. این تصویر اما مشخصاً از سال 2000 و با عقب‌نشینی بی‌قید و شرط ارتش عبری از اراضی جنوب لبنان به آن ترک افتاد. در ادامه درگیری تمام‌عیار حزب‌الله لبنان در جنگ 33 روزه در سال 2006 نشان داد که با هوشمندی و برنامه‌ریزی حساب‌‎شده حتی این ارتش منظم و باتجربه و آموزش‌دیده و مجهز به انواع و اقسام فناوری‌ها هم شکست‌پذیر است. در ادامه این سیر بود که درگیری‌های سنگین بعدی در نوار عزه از سال 2008 تا آخرین مورد که عملیات سیف‌القدس و حرکت جهاد اسلامی همگی آرام آرام این تصویر را شکستند.
حالا در نبردی که از 15 مهرماه و با عملیات سنگین حماس و جهاد و دیگر گروه‌های مقاومت در نوار غزه آغاز شده یک اتفاق عجیب افتاده است. نیروهای مقاومت نه تنها با یک برنامه‌ریزی حساب‌شده و پیچیده بر توهم شکست‌ناپذیری اسرائیل غلبه کرده و بزرگ‌ترین تلفات تاریخ 70 و اندی ساله اسرائیل را بر  صیونیست‌ها تحمیل کرده‌اند بلکه با نفوذ به داخل اراضی اشغالی، تاریخ درگیری‌های مقاومت و اسرائیل را از موضع دفاعی صرف به موضع تهاجمی و شبیخون زدن بر ارتش عبری وارد یک نقطه عطف کرده‌اند. نیروهای مقاومت فلسطین با تدبیرهای هوشمندانه در منطقه‌ای کوچک به طول 40 و عرض 13 کیلومتر، ضمن برنامه‌ریزی برای یک عملیات سنگین به‌گونه‌ای رفتار کرده‌اند که تمام اقدامات پیش‌زمینه و پشتیبانی که برای شروع چنین عملیاتی لازم است را از چشم دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل هم پنهان کرده‌اند.
در مقام توصیف نباید از نظر دور داشت که نوار غزه از دو سمت در محاصره اسرائیل و تحت نظارت و رصد دائم دستگاه‌های اطلاعاتی اسرائیل و تجهیزات ریز و درشت جاسوسی و جمع‌آوری اطلاعات قرار دارد که از زمین و هوا بر نوار غزه مسلطند. از نوار ساحلی حدوداً 40 کیلومتری غزه هم به جز محدوده چسبیده به ساحل جزو مناطق ممنوعه قرار دارد که نیروی دریایی ارتش اسرائیل با حضور سنگین رزمی و اطلاعاتی خود اجازۀ هیچگونه تحرک و اقدامی را روی آب نمی‌دهد. در جنوب نوار غزه هم که با کشور مصر هم‌مرز است، علاوه بر مسدود بودن گذرگاه رفح به‌عنوان تنها گذرگاه مرزی نوار غزه با مصر، این محدوده 13 کیلومتری هم تحت نظارت دائم نیروهای زمینی، دریایی و هوایی ارتش اسرائیل قرار دارد.
حال در چنین وضعیت و موقعیتی، اهمیت اقدام اخیر نیروهای مقاومت فلسطین در نوار غزه در قالب عملیات طوفان الاقصی، مشخص می‌شود. گروه‌های مقاومت متکی به ابزار و تجهیزاتی که در برابر توانمندی‌های نظامی صهیونیست‌ها چیزی محسوب نمی‌شود نه تنها با یک شبیخون و تبدیل کردن موضع دفاعی به موضع تهاجمی به درون سرزمین‌های اشغالی نفوذ کرده و تلفاتی تاریخی به این رژیم وارد می‌کنند بلکه تمام مقدمات اجرای چنین عملیاتی از صفر تا صد و لحظه شروع عملیات هم از چشم همه دستگاه‌های اطلاعاتی و جاسوسی نه تنها صهیونیست‌ها بلکه دیگر دستگاه‌های اطلاعاتی دنیا که با اسرائیل تبادل اطلاعات دارند هم پنهان می‌ماند. شدت غافلگیری این ضربه به اندازه‌ای است که همان‌گونه که در تصاویر و ویدئوهای منتشر شده در این روزها هم قابل مشاهده است، نظامیان صهیونیست حتی فرصت برداشتن کاورهای برزنتی روی تانک‌ها و تجهیزات خود را هم پیدا نکرده‌اند.
در چنین موقعیتی است که می‌توان با جرأت مدعی شد اسرائیل بعد از عملیات 15 مهر دیگر آن اسرائیل قبل از 15 مهر نیست. نیروهای فلسطینی یک تصویر 70 ساله را شکسته‌اند. حالا بسیاری از جوانان و جریان‌های حتی غیردینی فلسطینی و لبنانی و اردنی و مصری مشغول پرسیدن این سؤال از خودشان هستند که اگر فلسطینی‌ها با شلوار ورزشی و دمپایی و تی‌شرت توانسته‌اند پایگاه‌ها و مقرهای مجهز ارتش عبری را فتح و بزرگ‌ترین ضربه طول تاریخ اسرائیل را به دستگاه امنیتی و اطلاعاتی‌اش وارد کنند چرا ما نتوانیم. این همان نقطه‌ و زخم کاری است که در پهلوی اسرائیل فرو رفته و دیگر هم ترمیم‌پذیر نخواهد بود.