علم یا ثروت؟ مسأله این است

 

فرشته پناهی
شاعر
آغاز سال نو، کلاً بدو بدو
این ور دبیر نیست، آن ور شده دپو!
 
رفتم به مدرسه، دیدم که بچه‌ها
یا گرم بازی‌اند یا بر زمین ولو
 
یک عده این عقب خوابیده روی میز
یک عده توی چرت در نیمکت جلو
 
*در دل دارم امید برلب دارم دعا
لطفاً امید ما! پس زودتر بیا*
 
عالیجناب آ.پ! برنامه‌ای بریز
گویا گرفته‌ای از بچه‌ها گرو
 
پاییز آمده یعنی بهار علم
هی خوشه‌های علم باید کنی درو
 
گویا که اسب آ.پ افتاده از نفس
لطفاً به او بده یک ذره کاه و جو
 
*رفته است بی‌شما مدرسه رو هوا!
لطفاً امید ما! پس زودتر بیا*
 
هر روز والدین گویند با امید
«دیرت شده بدو، بچه پاشو برو»
 
از خواب می‌پرم تا مدرسه بدووو
در راه می‌خورم اما تلو تلو
 
من باز می‌رسم اما دبیر نیست!
تنها کلاس هست با میز و تابلو
 
*نه علم شد نه پول روزی بچه‌ها
لطفاً معلما! پس زودتر بیا...*