به صرف نوستالژی برای کودکان دهه شصت و هفتاد

هایدی یا فوتبالیست‌ها

نوشین تقیلی
نو یسنده
16 مهر روز جهانی کودک است. برای متولدین دهه هشتاد و نود، احتمالاً ‌این روز چندان اهمیتی نداشته باشد ولی برای ما متولدین دهه‌های 60 و 70، روز جهانی کودک به اندازه عید نوروز مهم بود. چون تنها روزی بود که تلویزیون صبح تا شب کارتون پخش ‌می‌کرد! چیزی که امروز به لطف شبکه پویا و دسترسی به‌ اینترنت و پلتفرم‌های تماشا آنلاین فیلم و کارتون، بسیار عادی به نظر ‌می‌رسد. برای ما مهم نبود چه کارتونی پخش ‌می‌شود، تکراری است (که اغلب بود) یا جدید. آن چیزی که اهمیت داشت یک روز کارتون دیدن بدون وقفه بود. وقتی با هم سن و سال‌هایم در مورد دوران کودکی حرف ‌می‌زنیم، اغلب صحبت به کارتون و انیمیشن‌های آن دوران نیز کشیده ‌می‌شود؛ کارتون‌هایی که حتی اگر نامشان در خاطرمان نمانده باشد، اسم شخصیت‌ها قطعاً در ذهن همه ما هست.‌ هایدی، الستون و ولستون، مخمل، لولک و بولک، پت و مت، کپل و نارنجی و کاراکترهای دیگری که بخش بزرگی از دوران کودکی ما را تشکیل داده‌اند.
آن روزها، خبری از استودیوهای بزرگ و تزئین شده و خاله‌های خوش لباس و رنگی نبود. در طول روز فقط دو- سه ساعت، خانم خامنه و خانم رضایی، از پشت قاب کوچک تلویزیون ما را وارد دنیا جادویی ‌می‌کردند. فکر نمی‌کنم هیچ کدام از بچه‌های ‌این نسل فراموش کرده باشد که با توصیه‌های‌ خانم رضایی، مدام از تلویزیون فاصله ‌می‌گرفتیم تا چشم‌هایمان ضعیف نشود. تصور بیشتر ما‌ این بود که از پشت قاب شیشه‌ای تلویزیون قادر به دیدن ما هستند و دلمان نمی‌خواست بچه‌های شلوغ و حرف گوش نکنی به حساب بیاییم.
امروز، تعداد کارتون‌ها و انیمیشن‌هایی که در‌ ایران و جهان تولید می‌شود آنقدر زیاد است که قطعاً هیچ کودکی قادر به دیدن همه آنها نیست. فکر نمی‌کنم اگر 10 سال بعد از کودکان امروز بپرسیم که با چه کارتون‌هایی خاطره دارند، جواب‌های یکسان بگیریم. ولی یکی از خاطرات مشترک ما دهه شصتی‌ها و هفتادی‌ها، عروسک‌ها و انیمیشن‌های ساده‌ای بودند که دنیای کودکانه ما را ‌می‌ساختند. به بهانه 16 مهر، ‌می‌خواهم کمی نوستالژی بازی کنم و از پرطرفدار‌ترین کارتون‌های دهه هفتاد بنویسم. اگر شما هم دلتان هوای دوران کودکی را کرده است، با من همراه باشید.

عروسک‌هایی که با ما زندگی ‌می‌کردند

شاید نقطه مشترک عروسک‌هایی که در آن دوران ساخته ‌می‌شدند، ترسناک بودن آنها بود! کاراکترهایی که اگرچه هدف آنها انتقال پیام‌های‌ تربیتی و آموزشی به بچه‌ها بود، ولی از نظر ظاهری بیشتر به آنابل شباهت داشتند! یکی از خاطرات کودکی من‌ این است که هربار با دیدن کارتون خانه مادربزرگه و عروسک مادربزرگ از‌ ترس گریه ‌می‌کردم. اما با وجود ‌این عروسک‌های کمی ترسناک و نازیبا، هنوز بیشتر ما آهنگ تیتراژ خونه مادربزرگه، مدرسه موش‌ها، السون و ولسون و زی زی گولو را بلدیم. ما بچه‌های دهه هفتاد وقتی دوستان زی زی گولو برای بردن او به سیاره خودشان آمدند غمگین شدیم، از شیطنت‌های دم باریک و کپل و عینکی و نارنجی ریسه رفتیم، نگران رابطه مخمل و گل باقالی خانم بودیم و مراقب بودیم گول دون دون را نخوریم.

چشم درشت‌های ژاپنی

امروز تعداد زیادی از نوجوان‌ها طرفدار انیمه‌های ژاپنی هستند. اما تولید انیمیشن‌های محبوب در ژاپن از سال‌ها قبل وجود داشت. همه ما ظهر جمعه منتظر بودیم تا قسمت جدید فوتبالیست‌ها را ببینیم تا بفهمیم سرنوشت توپی که ‌این یک هفته در آسمان بود چه ‌می‌شود. بابا لنگ دراز، هاچ زنبور عسل، هایدی، پرین و ‌ای‌کیو سان دیگر انیمیشن‌های معروف ژاپنی هستند که همه ما با آنها خاطره داریم. انیمیشن‌های جذاب و پرکششی که تقریباً دو وجه مشترک داشتند؛ کاراکترهایی با چشمان درشت و از دست دادن پدر یا مادر!

آقای مرجی! و کلاه قرمزی

تعداد زیادی از بازیگران باتجربه و نام آشنای امروز، در دهه هفتاد کاراکترهای اصلی مجموعه‌های تلویزیونی مخصوص کودکان بودند. اکبر عبدی، زنده‌یاد حسین پناهی، آتیلا پسیانی، زنده‌یاد حسین محب اهری، ‌ایرج طهماسب، حمید جبلی، زنده‌یاد رضا ژیان، فردوس کاویانی و فاطمه معتمد آریا جزو چهره‌ها و نام‌های آشنای آن روزها بودند. آن روزها که خبری از برنامه‌های متنوع آموزشی نبود، ما در محله بروبیا قوانین را یاد گرفتیم، در محله بهداشت، یاد گرفتیم به سلامتی و بهداشت‌مان اهمیت بدهیم، با کلاه قرمزی برای دیدن آقای مجری به تهران سفر کردیم، با سیب خنده ریسه رفتیم و همراه مجید و بی‌بی زندگی کردیم.

دست کی بالا؟ بستنیا

یکی از عوارض بالا رفتن سن و بزرگ شدن، دلتنگی برای دوران کودکی است. امروز ما دهه 60 و 70‌ای‌ها زنان و مردان بزرگسالی هستیم که شاید مادر و پدر هم شده باشیم، ولی بدون شک اگر موسیقی هر کدام از کارتون‌های دوران کودکی به گوشمان بخورد به همان عصر پاییزی پرتاب ‌می‌شویم که بعد از بازگشت از مدرسه پای تلویزیون‌های کوچک 21‌اینچی نشسته‌ایم و بی‌صبرانه منتظر شروع تیتراژ برنامه کودک هستیم.