تحول، لازمه هویت اجتماعی دختران
بررسی هویت اجتماعی دختران پس از انقلاب اسلامی، شرایط موجود، تهدیدها و فرصتها
فاطمه اردبیلی
عضو شورای مرکزی جمعیت دختران ایران
پژوهشگر و فعال حوزه دختران
در این سالها شاهد تغییرات و تحولات پرسرعت از جمله در حوزههای اجتماعی و فرهنگی و بویژه در حوزه زنان ودختران هستیم، در حالی که به نظر میرسد متصدیان امر، همواره از این تغییرات عقب هستند و هرچند منکر حرکت رو به جلو نیستیم، ولی سرعت این حرکت در مقایسه با تغییرات پیش رو، همواره کندتر و عقبتر است و بنابراین نمیتواند پیشرو، جریانساز و مؤثر باشد.
یکی از عوامل مبنایی که ما را همواره از مردم عقبتر نگه میدارد، نگاه منفی و سلبی نسبت به تغییرات است. اینکه همواره ایدهآلهایمان را در دهها سال قبل جستوجو کنیم و زن، دختر، جامعه و سبک زندگی ایدهآل در پس ذهنمان، تصویر صد سال پیش آنها است، گویی دوست داریم اتفاقی بیفتد که این فناوری، رسانه و فجازی و... به کل نابود بشود و به صد سال قبل برگردیم! این در حالی است که مردم و بویژه نسل نو، رو به جلو در حرکتند و رو به عقب حرکت کردن و در گذشته ماندن برای آنها قابل پذیرش نیست و این یک فاصله دائمی بین ما و جامعه ایجاد میکند. مدام با یک گارد و حس منفی نسبت به تغییرات، فازهای تکرارشونده انکار، مقاومت و مخالفت و در نهایت که تغییر همه جا را فرا گرفت، همراهی از سر ناچاری را در مقابل هر تغییری طی میکنیم و نفس زنان و بر سر زنان بهدنبال تغییر میدویم و دست آخر سعی میکنیم در مواجهه با تغییر کاری کنیم و با این تأخیر، همواره نسبت به رقبا دست پایین را خواهیم داشت و زمین بازی را واگذار خواهیم کرد.
از طرفی برای جایگاه دین و دین داران در جامعه بسیار خطرناک است که مردم ما را دائماً حفظ کننده وضع موجود و تکرار پدرانمان و منادی گذشتهگرایی و تعصب و صلبیت ببینند، در حالی که در قرآن کریم، ابائنا و اجدادنا گویان دائمی، کفار و مشرکان بودند و بتشکنان، پیشتازان و منادیان تغییر و اصلاح رو به جلو که همواره جوانان دورشان جمع میشدند، پیغمبران!
هرچند ریشه در گذشته داریم ولی باید بتوانیم با نگاه به آینده و با فهم تغییرات و درک و کشف ظرفیتهای نهفته در دل آن، که شاید در نگاه اول تهدید تلقی شوند، رو به جلو حرکت کنیم، سوار بر موج تحول شویم، فرصت بسازیم و با نگاهی بیش فعال و نه منفعل، زمین بازی را تعریف کنیم بهطوری که رقبا را نیز به چالش بکشد. از جمله در مسأله دختران و زنان، این تغییرات و تحولات برای صاحبنظران و فعالان این حوزه میتواند فرصتهایی را خلق کند. برای نمونه میتواند فرصتی شود برای بازنگری و بازخوانی برداشتهای مرسوم از منابع دینی؛ تصویری که سالها بهعنوان نگاه دین به زنان و دختران معرفی شده بود، هر چند نسبت به همان جایگاه سنتی زنان قدمهای بزرگ و رو به جلویی بود، ولی چه بسا این تصویر برساخته توسط متدینین طی صدها سال به کلی از سویههای قوی و انگارههای غالب جامعه سنتی نسبت به زنان رهایی نیافته بود. مثلاً اینکه کدام آموزهها در چه اولویتی و با چه ضریب اهمیتی قرار بگیرد یا نگیرد، تحت تأثیر این سویههای پرقدرت قرار داشته است. برای نمونه هنوز که هنوز است بعضی ابعاد زندگی فردی و اجتماعی شخصیت بینظیری مثل حضرت خدیجه(س) بهعنوان زن نمونه تاریخ اسلام، حتی در شرایط امروزی و اینجایی برای بسیاری از متدینین عملاً قابل پذیرش نیست.
گفتمان انقلاب اسلامی ایران، بهعنوان قرائت دقیق و عمیق از اسلام ناب محمدی که در تقابل و مرزکشی پررنگ با رویکردهای متحجر و گذشتهگرا و همچنین متجدد و غربگرا نسبت به دین در جهان معاصر مطرح شد، در نگاه به زنان و دختران نیز این الگوی سوم کارآمد و روزآمد مبتنی بر دین را بخوبی نشان داد. هرچند باید مراقب باشیم به مرور مرزهای این گفتمان با رویکرد متحجر کمرنگ و کمرنگتر نشود، چنانکه در مسأله زنان، الگوی سوم در سالهای اول انقلاب بسی موجهتر و شناختهشدهتر بود، در حالی که امروز بسیاری از دختران جوان انقلابی ما همچنان بر سر الفبای این مدل و شیوه زیست فردی و اجتماعی تردید و ابهامات جدی دارند.
به علاوه متأسفانه شاهدیم که تصویر جامعه از زن مسلمان هنوز با تصویر الگوی سومی انقلاب اسلامی فاصله زیادی دارد. در آشوبهای سال گذشته شاهد بودیم که از طرفی ضریب کنش و نقشآفرینی اجتماعی و سیاسی برای زنان و دختران جوان و نوجوان ما تا چه حد بالا بود و از طرف دیگر، گفتمان رقیب را بهعنوان گفتمانی که دختران و زنان را در جایگاه شایسته این کنش به رسمیت میشناسد، میدید. حتماً در این سوءبرداشت در کنار جنگ رسانهای دشمن، ناکارآمدی ما در ارائه تصویر روزآمد و کارآمد الگوی سومی زن مسلمان نیز مؤثر بوده است.
بنابراین وظیفه ما آن است که مبتنی بر نگاه عمیق دین، با تکیه بر گفتمان انقلاب اسلامی و با درک تغییر و تحولات و کشف بموقع و استفاده حداکثری فرصتهای درون آنها، با نگاه رو به جلو حرکت کنیم.
با فهم و باور واقعی به توانمندیهای دختران امروزی، با همه پیچیدگی، هوشمندی، درک قوی و عمیق، نوآوری، جسارت، مهارتها و توانمندیهای منحصر به فردشان که چه بسا در طول تاریخ بیسابقه است و بزرگترین فرصتها برای رشد فردی و نقشآفرینی اجتماعی مؤثر را فراهم میآورد، باید آنها را در موضع و موقعیت حلال مسائل قرار دهیم نه در موقعیت مسأله! و بسترهایی برای به جریان افتادن همه این ظرفیتها، توانمندیها و استفاده حداکثری از این فرصتها در رشد فردی و توسعه اجتماعی دخترانمان فراهم کنیم. تصور کنید حجم آب زیادی سرازیر شود، اگر بستر رودخانه فراهم باشد میشود رودخانه زندگی بخش! و اگر این بستر فراهم نباشد میشود سیلاب خانمان برانداز!
دختران، نه نیمی از جامعه که مهمترین پیشران تغییر آینده و بلکه همه آیندهاند!
با شناختن دخترانمان، با شنیدن، با درک و باور به توانمندیهای بینظیرشان و تلاش برای استفاده از آنها، ایران امروز و فردایمان را بسازیم!