بیشتر از یک کتـــاب
در مورد یک هیستوری هیسطوری
سرگذشت استعمار مجموعهای 15 جلدی اثر مهدی میرکیایی است که نخستین جلد آن حدود چهار سال پیش منتشر شد، این مجموعه تلاش دارد با زبانی ساده برای نوجوانان، تاریخ استعمار و نحوه شکلگیری جهان جدید را روایت کند. ماجرایی که از حدود قرن پانزدهم میلادی در اسپانیا و پرتغال آغاز میشود و تا دوره قاجار در ایران ادامه مییابد. حدود یک سال پیش، حوزه هنری کودک و نوجوان پویش «هیسطوری» را براساس این کتاب آغاز کرد. پویشی که نام آن از عنوان کتاب هم مشهورتر شد و شاید جانی دوباره به این مجموعه داد. این یادداشت سرگذشتِ سرگذشت استعمار است. در مورد اینکه چطور یک کتاب میتواند فراتر از کتاب باشد.
مریم رحیمیپور
آموزگار
«هیچ نوجوانی این کتاب رو نمیخونه!»
کتاب سرگذشت استعمار را سال 98، یک گوشه کتابفروشی سوره مهر پیدا کردم، احتمالاً آن زمان هیچکس غیر از ناشر و من از وجود چنین کتابی اطلاع نداشت. دنبال کتابی علمی برای نوجوانهای کلاس نهم بودم. ایدهام این بود که بچههای کتابخوان در همین سن وسال، کمکم باید به سمت کتابهای غیرداستانی مخصوص خودشان سوق داده شوند و به نظر میرسید که «سرگذشت استعمار» میتواند کتاب مناسبی برای اجرای چنین ایدهای باشد.
بعد از خواندن بخشهایی از کتاب، اولین سؤالی که از خودم پرسیدم این بود؛ «چطوری باید بچهها رو راضی کنم چنین چیزی رو بخونن؟» در نگاه اول کتاب، قلاب قابلتوجهی برای نگهداشتن بچهها نداشت. نکات مختلفی در ذهنم بود که باعث میشد مطمئن شوم هیچطور نمیتوانم بچههای کلاس را به خواندن این کتاب وادارکنم و کنارش گذاشتم.
چند سال بعد سه جلد کتاب به پانزده جلد افزایش پیدا کرده بود و حوزه هنری قصد داشت طرحی برای ترویج مجموعه ارائه کند. بیمحابا گفتم: «این کتابا رو هیچ نوجوانی نمیخونه. نه داستان داره، نه طرح گرافیکی، نه حتی نقشه. برای چه باید سراغ چنین چیزی بیاد؟» و مجموعه تاریخ ترسناک را مثال زدم که چنین ایدهای را به محصولی مناسب نوجوانان تبدیل کرده و توضیح دادم که چطور برای جذابیت تاریخ از طنز و کاریکاتور و انواع و اقسام جذابیتها بهره برده و بیرون آمدم. البته این مطلب به همینجا ختم نمیشود و قرار نیست در انتها بگویم که مجموعه «سرگذشت استعمار» برای نوجوانان مناسب نیست. اتفاقاً برعکس.
هیسطوری، تولد دوباره سرگذشت استعمار
آشنایی با هیسطوری باعث شد که باور کنم یک کتاب فارغ از متن میتواند تولد دوبارهای داشتهباشد. من هم مثل خیلی از دانشآموزها از ویترین اپلیکیشن شاد به کانال «هیسطوری» رسیدم. در درجه اول عنوان کانال و بازی با کلمه «هیستوری» و «هیسطوری» برایم جالب بود. همان ابتدا کنایه اسم را گرفتم، تاریخی که کسی از آن حرف نمیزند. هیسطوری!
محتوای کانال، طرحهای گرافیکی و کلیپهایی بود که نکات کوتاهی در مورد تاریخ استعمار بیان میکرد. از نظرم بینهایت جذاب بود. کانال را برای معلم تاریخ مدرسهمان فرستادم و گفتم که حتماً از آن استفاده کند. نمیدانم دقیقاً چه زمانی متوجه شدم که هیسطوری در حقیقت همان «سرگذشت استعمار» است که سروشکل تازهای پیدا کرده و لباسهای نوجوانپسندتری پوشیده است. بعدتر وقتی تلاش چند نوجوان برای شرکت در پویش هیسطوری و علاقهشان به خواندن کتاب سرگذشت استعمار را دیدم، احساس کردم که ممکن است هیسطوری در کار خودش موفق بودهاست.
سرگذشت استعمار همان کتاب تاریخی مطلوب ماست؟
پس از مطالعه باقی جلدهای مجموعه، تازه متوجه نظام کلی آن شدم. هر جلد از کتاب به صورت جغرافیایی به بخشی از سرزمینهای استعمارشده میپردازد. برای مثال یک جلد در مورد آفریقا است، یک جلد در مورد هند و جلدهای پایانی هم به طور اختصاصی به ایران میپردازد. حجم هر جلد و همینطور هر فصل کم است و همین خواندن کتاب را ساده میکند که برای نوجوانها هم جذاب است. زبان کتاب روان است و شما برای فهم جملات دچار مشکل نمیشوید و خیلی سریعتر از آن چیزی که فکرش را میکنید، پیش میروید. نویسنده تلاش کرده در هر چند فصل به دنبال یک شخصیت خاص برود، مثلاً چند فصل ماجرای کریستف کلمب را روایت میکند، چند فصل از یک برده سیاهپوست که الماسی را درزخم پایش پنهان کرده میگوید و همین موجب میشود که شما احساس کنید با داستانهای کوتاه پیوسته مواجه هستید. انسجام کتاب در جلدهای پایانی بیشتر هم میشود.
اما به دلایلی هنوز هم پاسخم به پرسش ابتدای این بخش منفی است. سرگذشت استعمار یک کتاب تاریخی مطلوب نوجوانان نیست. اولین نکته منفی قابلتوجه تقسیمبندی جغرافیایی اتفاقات است. فکر کنید شما به عنوان مخاطب کتاب، یکبار داستان استعمار آفریقا را میخوانید و روایت را از قرن پانزدهم تا نوزدهم دنبال میکنید. اما وقتی سراغ جلد بعدی میروید (که قرار است ماجرای استعمار کشور دیگری را روایت کند) دوباره در نقطه اول هستید؛ در همان قرن پانزدهم! دوباره کریستف کلمب امریکا را کشف میکند، دوباره کشتی ماژلان دور دنیا را میزند و الی آخر. به نظر همین تکرار، خواننده را (خصوصاً نوجوان کمحوصله را) خسته میکند. موقع خواندن کتاب وقتی به جلد پنجم رسیدم و دیدم دوباره قرار است کریستف کلمب امریکا را کشف کند به طور جدی سرخورده شدم و از خودم پرسیدم «چرا دوباره باید از اول تا آخرش رو طی کنم؟»
علاوهبر این، این دستهبندی جغرافیایی و رفت و برگشت تاریخی باعث میشود نظم تاریخی منظمی در ذهن خواننده نوجوان شکل نگیرد. گذشته از این موارد کتاب هیچ تصویری ندارد. چه تصویر به معنای طرح گرافیکی مرتبط بین صفحات چه به معنای تصویری که با استفاده از کلمات، در ذهن خواننده ساخته میشود. مکانهای جغرافیایی در این کتاب فقط یک اسم هستند. مثلاً نویسنده بارها در مورد تفاوت بین کمپانی هند شرقی و هند غربی صحبت میکند، آیا به این فکر کردیم که شاید نوجوان سیزده ساله نداند که شرق کجاست و غرب کجا؟ هند دقیقاً در کجای جهان قرار دارد؟ چرا استعمارگران ناچار شدند آفریقا را دور بزنند؟
همه این موارد در کنار هم سبب میشود که حتی اگر پانزده جلد کتاب را بخوانیم هم در نهایت چیزی (به جز جزئیاتی حکایتوار از تاریخ) دستمان را نگیرد و شاید اگر پویش هیسطوری وجود نداشت، سرگذشت استعمار بهطور کل به فراموشی سپرده میشد.
نوجوانها، پویشها و کتابها
پویش هیسطوری بخشهای مختلفی دارد، هسته اصلی پویش، سایت آن است که مسابقات مربوط به هر کتاب و کسب امتیاز و رقابت نوجوانان همانجا اتفاق میافتد. طراحی سایت جذاب و نوجوانپسند است. بچهها میتوانند، مجموعه کتاب را به صورت مستقیم و با تخفیف از صفحه اول سایت خریداری کنند و امتیاز بگیرند. (با این کار مشکل پیدا کردن کتاب از کتابفروشیها حل میشود.) و در بخش آزمون میتوانند در مسابقه مربوط هر جلد شرکت کنند. (که من نتوانستم شرکت کنم چون شرط سنی لازم را نداشتم. بنابراین مسابقه واقعاً نوجوانانه است.)
به نظر میرسد شرکت در مسابقه و خواندن کتاب با دقت بیشتر و مراجعه مجدد به آن کمک میکند که نقصهای روایت داستان تا حدی برطرف شود. مسابقه باعث میشود که مطالعه به یکبار خواندن محدود نشود و فهم بهتری اتفاق بیفتد. در استوریهای دانشآموزان میدیدم که رقابت در سایت و رسیدن به مقام بالاتر برایشان جدی است، پس برگزارکنندگان تا حد زیادی به هدف خودشان دست پیدا کردند.
علاوهبر سایت، صفحه این پویش در پیامرسانهای مختلف، علیالخصوص شاد که بهصورت مستقیم در اختیار دانشآموزان است، محصولات قابلتوجهی را منتشر میکند. محصولاتی که جزئیات هر بخش را برای مخاطبی که کتاب را مطالعه کرده عمیقتر میکنند. در پایان هم برگزیدگان دوره، شهریور امسال، به صورت حضوری در کنار هم جمع شدند و بخش پایانی پویش را تجربه کردند و همه اینها در کنار هم باعث میشود که هیسطوری از مناظر مختلف، یک پویش موفق باشد. پویشی که به سؤال اول من یعنی: «چطوری باید بچهها رو راضی کنم چنین چیزی رو بخونن» پاسخ کارآمدی دادهاست.
هیسطوری آیندگان
تولد دوباره کتاب سرگذشت استعمار، حداقل به من یاد داد که برای ناامید شدن خیلی زود است و شاید خیلی وقتها نقصهای یک کتاب قابل جبران باشد. چند روز پیش کانال شادِ هیسطوری به مخاطبانش اطلاع داد که خبرهای جدیدی در راه است. به نظر چند پیشنهاد میتواند موفقیت این خبرهای جدید را بیشتر کند.
اولین پیشنهاد، انتشار مجدد کتاب با تغییرات قابلتوجه است. خوب است که زبان نرم و صمیمی پویش هیسطوری بهصورت تصویرسازی به کتاب اضافه شود و کتاب یک نسخه مصورِ مخصوص نوجوانان داشتهباشد. مصور شدن کتاب به جا افتادن بیشتر مطالب و همینطور صمیمی شدن آن کمک میکند. (چیزی شبیه به مجموعه تاریخ ترسناک). به هر صورت هر قدر یک پویش کتابخوانی مؤثر باشد، اغلب مخاطبان در نهایت با متن کتاب مواجه خواهند شد.
اضافه شدن نقشه و همینطور خط زمانی به کتاب از همه موارد بالا واجبتر است. نقشه به نوجوانان کمک میکند که فهم دقیقتری از کتاب (و همینطور جهان) داشتهباشند و خط زمانی موجب میشود که توالی و نسبت علتومعلولی حوادث را بهتر درک کنند و هر قسمتی از داستان را که متوجه نشدند به نقشه یا خط زمانی مربوط به آن مراجعه کنند. علاوه بر این کتاب سرگذشت استعمار میتواند کالاهای جانبی جذابی داشتهباشد. مثلاً نقشه دیواری سرگذشت استعمار که حوادث تاریخ را به صورت گرافیکی به نمایش درآورده و قرار است روی دیوار کتابخانههای شهرهای مختلف نصب شود و پویش را گستردهتر از فضای مجازی پیش ببرد.
با همه این تعاریف سرگذشت استعمار، نقطه شروع و قدم بزرگی برای انتشار کتابهای نوجوان غیرداستانی است، علیالخصوص در حوزه تاریخ آن هم بخشی از تاریخ که سالها در سکوت بودهاست. برای درک بهتری از نحوه شکلگیری جهان جدید، جهانی که به روی خونِ مردم بیگناه بنا شده است.