نقش علما و اعتقاد دینیدرقیام رئیسعلی دلواری
«اوج شروع جریان مقاومت با چهارچوب دینی و اسلامی در طول سالهای متمادی گذشته در کشور، دوران قیام مردم بوشهر بوده است. انگلیسیها در ساحل بوشهر پیاده شدند و علما ایستادگی کردند. حرکت اینها -رئیسعلی دلواری- رسوخ روح دینی مجاهدت بر انگلیس را در ملت ما نشان میدهد. اینها وارد میدان مبارزه با انگلیسیها شدند. یک نمونهاش همین رئیس علی دلواری است که به نظر من جا دارد از این مرد تجلیل بشود. شهادت یک جوان، فقط به صرف اینکه وارد میدان شد، تفنگش را برداشت، مردم را جمع کردند و مشغول مبارزه شدند، وقتی که شهید شد، شیراز غوغا شد، مجلس ترحیم عظیمی برگزار شد. در آن مجلس کسانی منبر رفتند، مردم را تحریک کردند، مردم راه افتادند، آمدند. انگلیسیها مجبور شدند که مناطق جنوب و بوشهر را تخلیه کنند. به خاطر این دیدند از همه جا مردم دارند میآیند... این جوان مبارز، با آن روحیه دینی خود، وارد میدان میشود و مبارزه میکند و افراد دورش جمع میشوند. البته او شروع کننده نبوده و جزو برجستههای این جریان بوده، شروع کننده همان علما هستند.» منبع: حضرت آیتالله خامنهای در دیدار اعضای ستاد کنگره شهید رئیسعلی دلواری 1388
صادق رخ فرد
دبیر گروه
به بهانه سالگرد شهادت رئیسعلی دلواری نگاهی به زندگی و قیام حماسی وی داریم. سبک قیام رئیسعلی مبتنی بر دین و کسب اجازه از علمای زمان است. در ادامه بیشتر به این موضوع میپردازیم.
در روز ۱۲ شهریور ۱۲۹۴ رئیسعلی دلواری فرمانده نیروهای مقاومت تنگستان در برابر نیروهای انگلیسی به شهادت رسید.
تنگستان منطقهای کوهستانی در جنوب شرقی بوشهر است و از جنوب دشتستان بوشهر تا ساحل دریا امتداد دارد. شهرستان تنگستان شامل تنگستان شمالی به مرکزیت «اهرم» و تنگستان ساحلی به مرکزیت «دلوار» است. دلوار، زادگاه و محل فرمانروایی رئیسعلی دلواری است که در کشاکش جنگ اول جهانی و در حمله انگلیسیها به بوشهر، رشادت بسیاری از خود نشان داد و به شهادت رسید.
رئیسعلی دلواری در سال ۱۲۶۳ هجری شمسی برابر با ۱۸۸۱ میلادی در روستای دلوار از توابع تنگستان متولد شد. مادر رئیسعلی به نام شهین و پدرش زائیر محمد، کدخدای دلوار بود که بعدها به «معینالاسلام» ملقب شد. با شروع نهضت مشروطیت، رئیسعلی در حالی که ۲۵ سال بیشتر نداشت از جمله پیشگامان مشروطهخواه در جنوب ایران شد و همکاری نزدیکی با محافل انقلابی و عناصر مشروطهطلب در بوشهر، تنگستان و دشتی آغاز کرد.
او با همراهی دیگر مشروطهخواهان بوشهر را از حاکمیت استبداد قاجاریه خارج کرد. رئیسعلی در دوران دیکتاتوری محمدعلی شاه قاجار علیه حکومت وی در جنوب دست به اسلحه برد و در سال ۱۲۸۷ هجری شمسی به درخواست ملاعلی تنگستانی و سیدمرتضی مجتهد اهرمی که مخالف استبداد محمدعلی شاه قاجار بود، بوشهر را از سلطه عمال شاه قاجار آزاد کرد و حدود ۹ ماه شهر را در کنترل داشت. با تصرف گمرک بوشهر که در اجاره انگلیسیها بود، نیروهای این کشور به دخالت نظامی در منطقه پرداختند و جنگ و گریزی آغاز شد که تا سالهای جنگ اول جهانی ادامه یافت.
در کشاکش جنگ، با وقوع انقلاب بلشویکی و خروج نظامیان روسی از ایران، انگلیسیها تعرضات خود را به سمت شمال گسترش دادند. در همین حال تنگستانیها نیز به حملات خود علیه انگلیسیها شدت بخشیدند. در آغاز جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴ قوای روس از شمال و نیروهای انگلستان از جنوب، ایران را در معرض هجوم قرار دادند و کشتیهای جنگی انگلستان در مقابل بوشهر لنگر انداختند و نیروهای اشغالگر در ۱۷ مرداد ۱۲۹۴ بهصورت تدریجی قصد اشغال بوشهر و نواحی ساحلی اطراف را داشتند. یک روز پس از اشغال بوشهر، چهارده نفر از ساکنان آن علیه اشغالگران اعتراض کردند، ولی چون اهل جدال و اسلحه نبودند دستگیر و به هندوستان تبعید شدند.
انگلیسیها تلاش زیادی کردند تا رئیسعلی را با پول بخرند و مبلغ ۴۰ هزار پوند به او پیشنهاد دادند، اما باوجود همه این تلاشها رئیسعلی بدون توجه به اینگونه پیشنهادها، در نامهها و تلگرافهای متعدد به تهران، شیراز، بوشهر، کربلا و نجف به دولتمردان سیاسی و مجتهدین مبرز، نارضایتی خود را از حضور انگلیس در منطقه اعلام میکرد و مکرراً از این عالمان یعنی آیتالله سیدعبدالحسین لاری، سیدعبدالله مجتهدی بلادی بوشهری و آیتالله شیخ محمدحسین برازجانی برای جهاد و قیام علیه قوای انگلیس کسب تکلیف میکرد. سرانجام مرحوم شیخ محمدحسین برازجانی، صورتی از حکم جهاد را که مراجع شیعه از نجف اشرف ارسال کرده بودند به ضمیمه حکم خود مبنی بر وجوب جهاد با کفار انگلیسی و جلوگیری از رخنه آنها به بنادر جنوب، لزوم همکاری خوانین این مناطق و بسیج مردم مسلمان برای رفتن به میدان جنگ را صادر میکند. موضوعی که باعث میشود رئیسعلی در نامهای مفصل از شیخ تقدیر کند.
وی در بخشی از نامه میآورد که: «همین قدر اطمینان از حضرت مستطابعالی دارم که روز مضایق از خط بیرون نمیروید و جان را ناقابل میدانید، نه مانند اشخاص راحتطلب و تنبل، این دنیای فانی را هیچ نمیشمارید...» وی در این نامه کسانی را که در دفاع از بوشهر کوتاهی میکنند مانند کسانی میداند که امام حسین(ع) را یاری نکردند.
به دنبال اعلان جهاد از طرف علما و مجتهدین، رئیسعلی و دیگر مبارزان تنگستانی و دشتی شروع به حمله به قوای انگلیسی مستقر در بوشهر کردند. همزمان با این تحولات، نیروهای امنیتی بریتانیا در یک اقدام بیسابقه و غیرقانونی، کنسول آلمان در بوشهر را به همراه دو نفر از مأموران یک شرکت تجاری آلمان به اتهام جاسوسی علیه انگلیس بازداشت و به هندوستان تبعید کردند.
این عمل نقض آشکار بیطرفی و حتی استقلال ایران بود و به همین دلیل نیز خشم علما، مردم، خوانین و در رأس همه رئیسعلی را برانگیخت و او را واداشت تا بر شدت مبارزه علیه انگلستان بیفزاید. رئیسعلی همراه دوستش خالو حسین دشتی در اوایل ماه رمضان ۱۳۳۳هجری قمری، در عمارت حاج سیدمحمدرضا کازرونی، پس از مذاکراتی با وی آمادگی خود را برای دفاع از بوشهر و جلوگیری از پیشروی نیروهای انگلیسی اعلام کرد و در یورشهای شبانه ضربات و تلفات مؤثری بر انگلیسیها وارد آورد.
در یکی از این شبیخونها، که در ۲۱ تیر ۱۲۹۴ برابر با دوم رمضان ۱۳۳۳ هجری قمری رخ داد، رئیسعلی دو نفر از افسران بلندپایه انگلیسی را به همراه یازده نفر سرباز هندی از پای درآورد و نیروهای رئیسعلی بدون تلفات برگشتند. این پیروزی بیش از آنکه اهمیت نظامی داشته باشد، اهمیت سیاسی روانی داشت. این اقدام وحشت مردم از انگلیس را کم کرد و سبب شد ابهت این دشمن پرآوازه در اذهان شکسته شود. این اقدام رئیسعلی برای دولت بریتانیا غیرقابل تحمل بود و سبب شد سرفرماندهی نیروهای انگلیسی در شرق، نیروهای آماده اعزام به بغداد را که تعدادشان دو هزار نفر بود، جهت مقابله و حمله به پایگاه رئیسعلی (روستای دلوار) به بوشهر فراخواند.
رئیسعلی که پیشاپیش از حمله به دلوار آگاهی داشت، بلافاصله در اقدامی تاکتیکی به تخلیه دلوار پرداخت و به سمت کوههای اطراف منطقهای معروف به «کلات بوجیر» عقبنشینی کرد. سربازان انگلیسی و هندی هنگامی وارد دلوار شدند که تقریباً روستا خالی از سکنه بود. به همین جهت خشمگینانه شروع به گلولهباران منازل مسکونی خالی و قطع نخلهای دلوار کردند.
رئیسعلی در همان شب با ۴۰۰ نفر از نیروهای خود به قوای انگلیسی شبیخون زدند و ۶۰ نفر از نیروهای متجاوز از جمله یک ژنرال بلندپایه را از پای درآوردند و همین امر سبب پیروزی وی در این جنگ شد. پس از این جنگ رئیسعلی دلواری بر حملات شبانه خود به بوشهر و پادگان انگلیسیها افزود و با همفکری دیگر خوانین منطقه طرح حمله سراسری به بوشهر و آزادسازی آن را پیریزی کرد. در گیرودار تدارک این حمله بود که در شب ۱۲ شهریور ۱۲۹۴ برابر با ۲۳ شوال ۱۳۳۳ و سوم سپتامبر ۱۹۱۵ میلادی هنگامیکه او قصد شبیخون به عمارت سفید سبزآباد را داشت، در محلی به نام تنگک صفر از پشت مورد اصابت گلوله یکی از همراهان خائنش به نام غلامحسین تنگکی قرار گرفت و در سن ۳۴ سالگی به شهادت رسید، اما نهضتی که او درجنوب ایران به راه انداخت تا سالها مایه وحشت انگلیسیها بود. پیکر رئیسعلی دلواری در قبرستان وادیالسلام در نجف عراق مدفون است.
آیا قیام دلواری به تحریک آلمانها بوده است؟
رئیس بنیاد بوشهرشناسی خود یکی از مورخان نامی و سرشناس استان بوشهر است که تمام زوایا و زندگی رئیسعلی دلواری را میشناسد و در مورد آن تحقیق کرده است. عبدالکریم مشایخی با اشاره به اینکه قیام رئیسعلی دلواری یک قیام خودجوش، مستقل و برخاسته از بطن مردم بود، گفت: قیام رئیسعلی دلواری در آغاز جنگ جهانی اول و زمانی که آلمانها برای مبارزه با انگلیسیها دو گروه را وارد افغانستان و بوشهر کردند، شکل گرفت و همین امر این شائبه را ایجاد کرد که قیام رئیسعلی دلواری به تحریک آلمانها ایجاد شده است.
رئیس بنیاد ایرانشناسی شعبه بوشهر افزود: براساس مستندات موجود قیام رئیسعلی دلواری و همرزمانش پیش از ورود آلمانها به بوشهر آغاز شده است، به طوری که مبارزان جنوبی موفق شده بودند، تلفاتی نیز به آنها وارد کنند.
مشایخی ادامه داد: در چنین شرایط تاریخی رئیسعلی با نیروهای انگلیسی مستقر در بوشهر و تفنگداران ناو جنگی که در خلیج فارس لنگر انداخته بودند، مبارزه میکند و این نشان میدهد که مبارزات رئیسعلی در جریان جنگ جهانی اول قبل از تصرف بوشهر و با یک پیش زمینه فکری و آگاهی قبلی بوده است.
رئیس بنیاد ایرانشناسی شعبه بوشهر تصریح کرد: هنگامی که بوشهر به تصرف نیروهای انگلیسی درآمد، لازم بود دولت مرکزی نه تنها از مبارزان جنوبی حمایت کند، بلکه تمهیدات، تجهیزات و امکانات نظامی در اختیار آنان قرار دهد، اما براساس اسناد و مدارک تاریخی دولت، ایران نه تنها از این امر خودداری کرد، بلکه رهبران قیام را تحت فشار قرار داد که دست از مبارزه بردارند و همه چیز را تمام شده تلقی کنند.
مشایخی اظهار داشت: باوجود اعلام بیطرفی ایران در جنگ جهانی اول، به دلیل منافعی که کشورهای اروپایی در ایران و عراق داشتند، این بیطرفی نقض و ایران نیز به این جنگ کشیده شد و ما براساس مستندات تاریخی میتوانیم ادعا کنیم مبارزان جنوبی در مبارزه با استعمار پیشگام بودند و این پیشگامی در هیچ جای ایران دیده نمیشود و این یکی از افتخارات مبارزان تنگستانی در تاریخ است.
نقش زنان و
جوانان در قیام شهید رئیسعلی دلواری
احمد دلواری خواهرزاده «شهید رئیسعلی دلواری» درباره نقش و حضور زنان در قیام شهید رئیسعلی دلواری روایت کرد: بد نیست بدانید که در همین قیام تاریخی حضور جوانان و زنان دلواری و حتی سایر نقاط در آن شرایط سخت و حساس نقش بسیار سرنوشتسازی داشتهاند و جهت انتقال خانوادههای خود به پشت کوهها (کلات بوجیر) که از تیرس دشمنان و اجانب مصون باشند تا مورد اصابت توپهای دوربرد قرار نگیرند همکاریهای فراوان کردند و حتی بعضی از آن زنان شیردل با افسران و سربازان دشمن درگیر میشدند و آنها را از دلوار خارج میکردند.
پشتیبانی اصناف و
تجار از قیام مردم جنوب
پشتیبانی تجار و اصناف از قیام مردم جنوب به لحاظ شرایط مالی زیاد چشمگیر نبوده ولی هرچند مردم آن زمان در سختی و فشار مالی بودهاند در پیشبرد نهضت و قیام هیچ دریغی نکردهاند و با اندک بضاعتی که داشتند به یاری و کمک مبارزان شتافتند و عمده کمکهای مالی آنها از قبیل ادوات جنگی معمولی (تفنگ دست پر و تک تیر) و مواد غذایی (نان و خرما) که نهایت تلاش خود را کرده که قابل تقدیر و تشکر است.
همچنین عبدالکریم مشایخی رئیس بنیاد ایرانشناسی شعبه بوشهر اضافه کرد: در جنگ جهانی اول هنگامی که استعمارگران انگلیسی به سمت دشتستان بوشهر رهسپار میشوند، زنان روستای لرده از توابع این شهرستان در کنار مردان صحنههایی میآفرینند که شاید به جرأت میتوان گفت در مبارزات ایران کمنظیر است و این مسأله قابل توجهی است که در همین راستا تلاش شده است، نقش بانوان در این قیام گستردهتر دیده شود.