حالا بعد از دهه اول محرم فرصت مناسبی برای حرف زدن با محمدرضا زائری درباره قالب‌های نوین عزاداری است

تحلیل دوگانه مهلا_معلی و فرم‌های جدید عزاداری

از روزی که پیکر بی‌سر سیدالشهدا(ع) و فرزندان و برادر و اصحابش روی خاک تفتیده کربلا غلتید، 1384 سال ‌‌می‌گذرد و خون شهدای کربلا در همه ‌‌این سال‌ها در زندگی بشر جاری و اثرگذار بوده است. اما ‌‌اینکه ما به عنوان پیروان و شیعیان خاندان پیامبر(ص)، از اثر ‌‌این خون مقدس چگونه برای ساختن جامعه‌‌ای دینی و زمینه‌سازی برای ظهور استفاده کنیم، مسأله‌‌ای است که نیاز به بررسی و تحلیل دارد. هیأت‌های مذهبی که وظیفه زنده نگه داشتن یاد کربلا را به عهده دارند، نقش مهمی‌ در نگرش جامعه به ‌‌این واقعه به دوش ‌‌می‌کشند که اگر به‌‌ این نقش کم توجهی شود، اثر واقعه عاشورا در جامعه کمرنگ و حتی در مواردی معکوس می‌شود. ‌‌این موارد که از دغدغه‌های مهم جامعه شیعی محسوب ‌‌می‌شود، ضرورت بررسی و مطالعه درباره شیوه‌های عزاداری، توجه به خطوط قرمز و سلیقه‌های مختلف را نشان ‌‌می‌دهد. حجت‌الاسلام محمدرضا زائری، دکترای علوم ادیان از دانشگاه قدیس یوسف بیروت دارد، در مقاطع مختلف مسئولیت انتشار نشریات مختلف را به عهده داشته است. او با تأسیس انتشارات خیمه، نشریه خیمه را به صورت ماهانه راه‌اندازی کرد و اکنون به صورت تخصصی درباره سیدالشهدا(ع) منتشر ‌‌می‌شود. با او درباره ظرفیت‌های رسانه‌‌ای جامعه برای پرداختن به قیام امام حسین(ع) و ترویج فرهنگ عاشورا، به عنوان زمینه‌ساز ظهور گفت‌وگو کرده‌‌ایم:

ارزیابی شما از مراسم‌ که در دهه اول امسال برگزار شد، چیست؟ چه از لحاظ کمی ‌و چه از لحاظ کیفی. از ‌‌این جهت که محرم امسال با موضوعاتی درگیر بودیم که برخی در مخالفت با جمهوری اسلامی، به مخالفت با عزاداری برخاستند.
محرم امسال به لطف خداوند و عنایت امام زمان(عج) در مجموع مراسم پرشور و باابهتی بود و به شکل گسترده برگزار شد. بعضی جاها ممکن است به طور طبیعی شاهد نقص‌ها، کمبودها و کاهش‌هایی باشیم ولی در دو حوزه به نظر من گسترش کمی‌ و کیفی عزاداری‌ها کاملاً مشهود بود؛ یکی در حوزه بین‌المللی و بروز جهانی حادثه که مخصوصاً بعد از اهانتی که به قرآن کریم و در سوئد و... صورت گرفته بود، به نظرم ‌‌این خیلی اهمیت دارد که اگر فرصت شد، راجع به ‌‌این یک نکته دارم که
عرض خواهم کرد.
 
رویش‌های عاشورایی
بخش دوم هم که به نظر من گسترش کمی ‌و کیفی ابراز ارادت و مودت و وفاداری به عزای سیدالشهدا(ع) کاملاً مشهود بود، در نسل جوانی است که داخل کشور به شکل منسجم در محافل خاص حضورشان دیده ‌‌می‌شد.
 بعضی از جلسات خاص در تهران و بعضی از کلانشهرها طیفی از جوان‌ها را که رهبر انقلاب از آنها به عنوان رویش یاد ‌‌می‌کنند، کاملاً به شکل منسجم گرد هم جمع کرده بود.
 ‌‌این رویش‌ها جدا از آن فضای سنتی بود که همیشه در طول سال‌ها در مراسم عزاداری اباعبدالله(ع) وجود داشته است. اتفاقاً فکر ‌‌می‌کنم که بعضی ناسزاهایی که گفته ‌‌می‌شد یا تحریک‌هایی که برای کاهش حضور مردم صورت ‌‌می‌گرفت، اثر معکوس دارد و در عمل تجربه نشان داده که باعث شوق بیشتر و علاقه بیشتر مخاطب به مجالس عزاداری و سوگواری سیدالشهدا(ع) ‌‌می‌شود.
از میان مراسم‌ عزاداری که امسال دیدید، نمونه‌هایی بودند که به لحاظ کمی ‌و کیفی نسبت به سال‌های گذشته بهتر باشند؟
یکی از موضوعاتی که دشمن روی آن زیاد تبلیغ ‌‌می‌کرد، ‌‌این بود که جوانان و نوجوانان دهه هشتادی و دهه نودی دیگر با‌‌ این گفتمان ارزشی، دینی و مذهبی فاصله گرفته‌اند و نهایتاً اگر هم کسی تعلق به‌‌ این گفتمان دارد، همان نسل دهه 50 و 60 هستند و ‌‌این بچه‌های کودک و نوجوان فعلی با ‌‌این گفتمان ارتباط و تعلق عاطفی ندارند؛ در حالی که شما وسعت کمی ‌هیأت‌های کودک را اگر نگاه کنید و حضور فعال ‌‌این بچه‌ها و محصولاتی که برای ‌‌این مخاطب در همین سال اخیر تولید شد و بخواهید با سال‌های قبل مقایسه کنید، کاملاً‌‌ این تفاوت مشهود است.

از نظر شما چرا ‌‌اینقدر اصرار بر تخریب دین وجود دارد؟ چطور است که سریع از هر موضوعی استفاده ‌‌می‌کنند که چنگی به دینداری مردم بیندازند؟
هرچه به سمت پایان جهان و آخرالزمان پیش ‌‌می‌رویم،  طبیعتاً گسترش پیام الهی بیشتر است. بنابراین در موضوع محرم و عاشورا ‌‌می‌بینید که هر چه جلوتر رفتیم، میزان آشنایی انسان‌ها در کشورهای مختلف با ‌‌این موضوع بیشتر بوده و دقیقاً یک توجه عمو‌‌می ‌در جهان به مظلومیت سیدالشهدا(ع) دیده ‌‌می‌شود؛ از نلسون ماندلا و مهاتما گاندی بگیرید تا صاحبان آثار کلاسیک مشهور مثل جاناتان سویفت، خالق رمان گالیور یا بسیاری از نویسندگان و اندیشمندان غربی که در آثارشان به مظلومیت امام حسین(ع) اشاره ‌‌می‌کنند.

 فرهنگ مبارزه با ظلم در اشعار مسیحیان لبنانی
در میان چهره‌های زمان معاصر که شاید بارزترین‌شان مسیحیان لبنانی هستند؛ آن عنصر مقاومت و ‌‌ایستادگی در مقابل ظلم و آن روح حادثه عاشورا که تسلیم نشدن در مقابل قدرت طاغوت هست، در آثارشان دیده ‌‌می‌شود.
مثلاً سلیمان کتانی، یکی از مسیحیان لبنانی ‌‌می‌گوید «قیام حسینی جز انقلابی معنوی برای درهم کوبیدن ظلم و جهالت نبوده» یا بولس سلامه که ‌‌می‌گوید «آنچنان گریستم که بالشم از اشک خیس شد و در قلمم پژواک ناله‌ها مویه کرد، حسین من مسیحی را به گریه انداخت و قطرات اشک از افق چشمانم تابید و درخشید» یا ادمون رزق که ‌‌می‌گوید «در زندگی بشر روزهای اندکی هستند که تمام تاریخ را یک جا مجسم ‌‌می‌کنند و عاشورا یکی از آن روزهاست.»
امثال ‌‌این نمونه‌های متعدد است. مسیحیان لبنانی در‌‌این فضا است که فرهنگ مقاومت در مقابل رژیم صهیونیستی را در لبنان شکل ‌‌می‌دهند چراکه با نهضت اباعبدالله(ع) آشنایی دارند. همین اتفاق اکنون در همه جای دنیا در حال رخ دادن است؛ از ونکوور کانادا تا توکیو ژاپن، از قطب شمال تا جنوب آفریقا همه جا ‌‌این خیمه عزای امام حسین(ع) را ‌‌می‌بینید.
رخ دادن چنین اتفاقاتی طبیعی است، چون ما عقیده داریم در زمان ظهور امام زمان(عج)،‌‌ ایشان خود را به عنوان فرزند امام حسین(ع) معرفی ‌‌می‌کنند؛ یعنی همه مردم دنیا باید در آن روز شناخت عمو‌‌می ‌از حادثه کربلا و مظلومیت امام حسین(ع) داشته باشند.
 
احساس خطر لشکر شیطان از نام امام حسین(ع)
در سال‌های اخیر به طور خاص مخصوصاً بعد از وقوع انقلاب اسلامی، دشمن ما دریافته که دو عامل جدی در شکل‌گیری فرهنگ مقاومت در مقابل استکبار جهانی برجسته و قابل توجه است؛ یکی مرجعیت و نقش علما و ولایت فقیه است و دیگری هیأت‌های مذهبی و عزاداری امام حسین(ع) و دشمن روی ‌‌این دو موضوع کار ‌‌می‌کند. دنبال ‌‌این هستند که به عنوان یک راهکار، نسخه‌های بدلی از ولایت فقیه و عزاداری خاندان عصمت درست کنند.
فرض کنید که یک مسیر انحرافی درست کنند یا در هیأت‌های عزاداری، هیأت‌هایی به شکل تفریطی، حرکت‌های خاصی را انجام بدهند یا متأثر از خرافات و عقاید انحرافی رفتارهای غلط داشته باشند یا مردم را نسبت به مرجعیت ولایت و واقعه عاشورا دچار تردید ‌‌می‌کنند. ‌‌این را در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی به انواع و اقسام مختلف دیده‌‌ایم.
راه سوم هم ‌‌این است که با تمسخر و توهین سعی کنند جایگاه را چه در مورد علما و مرجعیت و ولایت فقیه و چه در مورد هیأت‌های عزاداری ‌‌می‌بینید که دقیقاً همین اتفاق ‌‌می‌افتد و سعی ‌‌می‌کنند با توهین و تمسخر، ‌‌این مفاهیم دینی را تخریب کنند تا شکاف نسلی ‌‌ایجاد شود و نسل جدید دیگر ارتباطی با مفاهیم و مقوله‌های دینی و مذهبی نداشته باشد.
 
توجه به سلیقه‌های مختلف در دینداری
باتوجه به ‌‌اینکه به مسأله دینداری جامعه اشاره کردید، بفرمایید که ارزیابی شما از میزان دینداری جامعه در عصر حاضر چقدر است؟
پاسخ به ‌‌این سؤال شاید آسان نباشد به دلیل ‌‌اینکه ما وقتی که از محاسبه‌های کمی‌ صحبت ‌‌می‌کنیم باید شاخص‌های دقیقی برای ارزیابی داشته باشیم و براساس آنها حرف بزنیم.
 به نظرم هر دو جهت را باید در کنار هم دید؛ از یک طرف باورهای دینی و اعتقادی و ارزشی در عمق وجود مردم ما نهادینه است و از آن طرف هم نسل جدید دچار تغییرات و تفاوت‌هایی شده، زبانش تغییر کرده، صراحت بیشتری دارد، از جهت شکلی و ظاهری در خیلی از امور تفاوت‌هایی با نسل‌های پیشین دارد و توجه به همه ‌‌این موضوعات، پاسخ دادن به‌‌ این سؤال را سخت ‌‌می‌کند.
اگر بگویید روح حادثه کربلا ظلم‌ستیزی است، انقلاب اسلا‌‌می ‌بارزترین جلوه مقاومت در مقابل ظلم و طاغوت بوده و شکل‌گیری انقلاب برپایه هیأت‌های مذهبی و عزاداری بوده است.
نمونه‌های زیادی اثرگذاری هیأت‌های مذهبی در جریان انقلاب اسلا‌‌می ‌وجود دارد. مثلاً مرحوم خوشدل در ابیاتی حماسی ‌‌می‌سراید: «مردم آزاده حسین است که بود ‌‌این هدفش که شود کشته ولی زنده بماند شرفش» تا آنجا که ‌‌می‌گوید: «پیرو مکتب تو تن به مذلت ندهد در رکابش زره رزم به پیکر پوشد.» ‌‌این ادبیاتی است که قبل از انقلاب در هیأت‌های مذهبی ما نوحه ‌‌می‌خواندند و مردم با آن سینه ‌‌می‌زدند. حتی جریان غیر روحانیت که شاید بارزترین فرد‌‌ این جریان مرحوم دکتر شریعتی بود، گفتمان مشابهی را در حسین وارث آدم بت رویکرد انقلابی و بیدارگرایانه مطرح کرد. همین ادبیات و جریان برجسته شد و انقلاب اسلا‌‌می‌ را شکل داد. نسل امروز ما چه آنهایی که در جبهه‌های دفاع مقدس به میدان رفتند و چه آنها که در دفاع از حرم حضور داشتند و چه حتی جوان امروزی ما، از نظر من از هر زمانی دیگر، بیشتر ظلم‌ستیز است. ادبیات و گفتار جوان امروز شاید متفاوت باشد، اما طبق فرمایش امیرالمؤمنین(ع) که فرمودند «فَاِنَّهُمْ مَخْلوقونَ لِزَمانٍ غَیْرِ زَمانِکُم»، ممکن است ظاهر آنان و لباس‌هایشان متفاوت باشد، ولی روح ظلم‌ستیزی و ‌‌ایستادگی پای قیام سیدالشهدا(ع) و مظلومیت اباعبدالله(ع) همچنان در جوانان و نوجوانان امروز وجود دارد.

هنوز با رسانه مطلوب عاشورایی فاصله داریم
در چند سال اخیر تولیدات رسانه‌‌ای مختص سیدالشهدا(ع) و دهه محرم توسط رسانه ملی و برخی پلتفرم‌های نمایشی ‌‌ایجاد شده است. شما ‌‌این تولیدات رسانه‌‌ای مرتبط با فرهنگ عاشورایی و عاشورا را چطور ‌‌می‌بینید؟
واقعیت ‌‌این است که فکر ‌‌می‌کنم ما هنوز از جهت تولید محصولات رسانه‌‌ای برای مخاطب تلویزیون با نقطه مطلوب فاصله زیادی داریم.
 به‌‌این معنا که مخاطب متنوعی را پوشش دهد از طیف‌های گوناگون بتواند در مدیوم تلویزیون از‌‌ این برنامه استفاده کند.
اگر از خود من به عنوان یک مخاطب بپرسید برنامه‌هایی که در ‌‌این یکی دو ساله ساخته ‌‌می‌شود بسیار مطلوب است و با آن ارتباط برقرار ‌‌می‌کنم.

 اما آیا لزوماً مخاطب عام هم ‌‌می‌تواند از ‌‌این برنامه‌ها استفاده کند؟
 نمی‌دانم.

آیا‌‌ این برنامه‌ها با همه مخاطبین ارتباط برقرار ‌‌می‌کنند؟
 گمان ‌‌می‌کنم از‌‌این جهت ما هنوز مطالعات علمی ‌و پژوهشی و پیمایش‌ها و نظرسنجی‌های اجتماعی لازم را انجام نداده‌‌ایم. شاید لازم باشد که میزگردهای تخصصی و مطالعات میدانی دقیق‌تری صورت بگیرد که بتوانیم بگوییم آیا لزوماً ‌‌این جنس برنامه‌سازی برای مخاطب عمو‌‌می‌ مناسب است یا خیر.

دقیقاً همین موضوع مطرح است. مثلاً ما در تولیدات رسانه‌‌ای گرفتار دوگانه‌‌ای شده‌‌ایم که در برنامه‌های حسینیه معلی و مهار بروز پیدا کرده است. ‌‌این دوگانه را چطور ‌‌می‌بینید؟
به نظرم به مصداق، کاری نداشته باشیم. دو مشکل وجود دارد؛ اولی ‌‌این است که ما فراموش ‌‌می‌کنیم نیازهای مخاطب متفاوت است و تقاضاهای گوناگون وجود دارد که عرضه‌ها و تولیدات متفاوت هم ‌‌می‌طلبد.
به نظرم در ابتدا باید ‌‌این نکته را بپذیریم که لزوماً محتوای واحد برای مخاطبان متنوع پاسخگو نیست. سلیقه‌ها و ذوق‌های مختلف، محصولات مختلف ‌‌می‌خواهند البته در چارچوب. یعنی طبیعتاً ما یک خط قرمزها و ضوابط و حدودی داریم که نباید از آنها تخطی کنیم ولی داخل‌‌ این چارچوب باید تنوع سلیقه‌ها را به رسمیت بشناسیم و تحمل‌مان را بالاتر ببریم. یعنی به نظرم حساسیت ماجرا ‌‌این طور است؛ بی‌اعتنایی به خطوط قرمز ما را دچار استحاله ‌‌می‌کند و درگیری داخلی ما را به اضمحلال ‌‌می‌رساند.
نکته دوم ‌‌اینکه ما مفهوم مهمی ‌در معارف دینی داریم؛ سر و راز. پیشوایان دینی ما همیشه پیروان خود را از افشای آن اسرار برحذر داشتند. آن رازها چیست؟ معارفی که مخاطب عمو‌‌می ‌و افراد در پله‌های ابتدایی‌‌ ایمان از درک آن ناتوان هستند.
 ‌‌این موضوع بسیار مهم است. برخی از کراماتی که در مورد اهل بیت(ع) نقل شده ممکن است برای یک کسی که اعتقاد دارد و با اهل بیت آشناست و پذیرش و ظرفیتش را دارد، قابل قبول باشد ولی بیان عمو‌‌می ‌آن در برنامه شبکه یک تلویزیون ممکن است شدنی نباشد. یک دعای خاص که ممکن است اهل معنا ظرفیتش را داشته باشند و هضمش کنند، در برنامه عمو‌‌می ‌قابل پخش نباشد یا محتوایی حتی در شبکه 4 تلویزیون ساعت 10 شب قابل پخش باشد، همان برنامه در شبکه یک سیما ساعت 7 بعد ازظهر قابل پخش نباشد. طبقه‌بندی پیام، اقتضای گستردگی دسترسی مخاطب به محتواهای رسانه‌ای است و ما گاهی‌ این را رعایت نمی‌کنیم. از ‌این جهت فکر ‌‌می‌کنم که نیاز به یک مطالعه علمی ‌و بررسی کارشناسانه دقیق هست که ببینیم چه اندازه ‌‌این شکل از محتوا قابل عرضه است.

‌‌می‌خواستم در مورد دوگانه برنامه‌های تلویزیونی حسینیه معلا و مهلا نظرتان را بدانم.
بعضی از مصادیقی که در ‌این ‌‌ایام مطرح شد، یک شعری خوانده شد یا نکاتی گفته شد، آنها را قبول ندارم و نسبت به آنها منتقد هستم. اما فارغ از آن مصادیق، کلیت ‌‌این تولیدات را به نظرم باید تأیید و‌ این تنوع را باید حفظ کرد.

‌‌این تنوع در‌‌این برنامه‌ها با موضوع خاص باید وجود داشته باشد؟
هرکدام مخاطب خاص خودشان را دارند. یعنی آن برنامه‌‌ای که در یک پلتفرم نمایش خانگی عرضه می‌شود یک جنس مخاطب دارد، برنامه «با حسین حرف بزن» یک مخاطب دارد و برنامه‌‌ای که در تلویزیون و شبکه سه سیما پخش می‌شود، یک جنس مخاطب دارد. همان‌طور که کسانی هم هستند که هیچ‌کدام از ‌اینها را نمی‌بینند و شب در هیأت محل خودشان عزداری ‌‌می‌کنند. ‌‌می‌خواهم بگویم هر کدام از ‌این افراد، جنس‌شان متفاوت است و نمی‌شود آنان را مثل هم در نظر گرفت.

نظر شما در مورد رسانه‌های عصر جدید و مدل عملکردی‌شان در مورد واقعه عاشورا چیست و‌ اینکه اصلاً عملکردشان چطور باید باشد؟
اولاً گسترش ‌‌این رسانه‌ها، افزایش دسترسی مردم به اطلاعات، تنوع ابزارهای اطلاع‌رسانی و شکل‌های گوناگون رسانه نباید تهدید به حساب بیاید؛ بلکه یک فرصت جدی است و هرچه زمان جلوتر ‌‌می‌رود و ما پیش‌تر ‌‌می‌رویم و به آخرالزمان نزدیک ‌‌می‌شویم‌‌ این رسانه‌ها فرصت بهتری برای ما هستند.
اعتقاد ما‌‌ این است که ظهور حضرت حجت(عج) بزودی رخ خواهد داد و در ‌این حادثه بزرگ بشری، ابزار انتقال پیام آن حضرت به مردم جهان همین رسانه‌ها هستند.
هرچه‌ این رسانه‌ها گسترش پیدا کنند، هرچه تکنولوژی پیشرفت کند و هر چه به اقتضای جهانی شدن، دسترسی مردم به ابزار انتقال پیام بیشتر شود ما امیدوارتر و دلخوش تریم که پیام حضرت صاحب‌الزمان(عج) به همه خواهد رسید و اتفاقاً آن روزی که ‌‌ایشان کنار خانه کعبه تکیه بزنند و بفرمایند که «ان جدی الحسین» پیام مظلومیت امام حسین(ع) را مردم جهان بیشتر دریافت ‌‌می‌کنند.
تصویری از هیأت رایت‌العباس منتشر شد که نشان ‌‌می‌داد به دور از هرگونه هیاهو، فرم جدیدی از عزاداری ‌ایجاد شده. یک خیمه بزرگ برپا شد و همه در زمان عزاداری باید زیر ‌این خیمه قرار ‌‌می‌گرفتند. پیش از‌ این چنین فرم‌هایی برای عزاداری سیدالشهدا(ع) ندیده بودیم با‌‌ اینکه زمین پادگان 06 همیشه بوده است. ‌‌می‌خواهم نظر شما را درباره میزانسن، دکور، محتوا و در کل ‌‌این اتفاق نو بدانم.
شعاری که امسال هیأت‌های مذهبی به عنوان شعار واحد انتخاب کردند‌ این بود که در زیر خیمه‌اش همه یک خانواده‌‌ایم. اگر بخواهیم برای ‌‌این شعار معادل تصویری انتخاب کنیم، به نظرم ‌‌این عکس مصداق خوبی بود.
به نظرم روح عزاداری امام حسین(ع) را در ‌این عکس ‌‌می‌دیدیم که از روز عاشورای سال 61 هجری قمری آغاز شده بود تا امروز و تا پایان جهان و قیامت ادامه خواهد داشت. روح‌‌ این واقعه دقیقاً یک خیمه است که همه با یک نیت، با یک قصد و یک آهنگ و فارغ از همه تفاوت‌هایشان در آن جمع می‌شوند؛ یعنی از شیخ زکزاکی با 6 تا شهید در نیجریه تا نومسلمان اروپایی، عزاداران جنوب شرق آسیا، همه با زبان‌های مختلف و حالات مختلف، با قومیت‌های مختلف ولی یک نغمه دارند «سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم» ‌‌اینها همه زیر یک خیمه جا می‌شوند اگر ‌‌می‌خواستیم یک معادل تصویری برایش انتخاب کنیم به نظرم‌ این عکس بود که کاملاً این احساس را منتقل ‌‌می‌کرد.

به اعتقاد شما‌‌ این فرم‌های جدید مطلوب است؟
بله. خصوصاً برای مخاطب جدید؛ چون یکی از نکاتی که نباید از آن غافل شد ‌‌این است که ممکن است بچه‌های ما در سن کودکی و نوجوانی و جوانی با قالب‌ها و فرم‌های گذشته ارتباط برقرار نکنند. حتماً باید چهارچوب‌ها و ضوابط را حفظ و از انحرافات باید پرهیز کرد. در عین حال باید کاملاً حواس‌مان باشد که خوراک مورد نیاز و مورد توجه ‌‌این مخاطب هم به او داده شود.
چند سال قبل در سرچشمه اولین شبی که مراسم احیا برگزار کردیم، برای کودکان چیپس و ماست موسیر آماده کردیم. یکی از مادرها شب بیست و یکم ‌‌می‌گفت که فرزندش شب قبل اصرار بسیار کرده که به مسجد برویم. اگر من توانستم در کنار فضای دعا، بخشی از پیام خودم را هم به او منتقل کنم به تعبیری من امتیاز سرگر‌‌می‌ به او بدهم، امتیاز یک داستان عاشورا شنیدن از او بگیرم.

هیأت‌های بزرگ چنین ظرفیت‌هایی دارند. درباره هیأت‌های کوچک و خانگی چه ‌‌می‌توان کرد؟ به نظر شما باید به هیأت‌های کوچک هم برویم یا همه در هیأت‌های بزرگ عزاداری کنیم؟
نیازهای مختلف وجود دارد که برای هر نیازی باید خدمت مناسب را عرضه کنیم.
هیأت‌های مذهبی هم کارکردهای متنوعی دارد؛ از کارکرد آموزشی و تربیتی که برجسته‌ترین است، تا کارکرد انسجام‌بخشی اجتماعی یا حتی کارکردهای فرعی دیگر. مثلاً در بسیاری از هیأت‌های مذهبی روابط خانوادگی اصلاح می‌شود، صله رحم صورت ‌‌می‌گیرد، ازدواج‌ها شکل ‌‌می‌گیرد، در ماه محرم همدیگر را ‌‌می‌بینند و برای 17 ربیع قرار نامزدی ‌‌می‌گذارند. ‌‌می‌خواهم بگویم کارکردهای متنوعی دارد.
در خیلی از هیأت‌های مذهبی خانگی برای حل مشکلات مالی افراد، پول جمع می‌کنند درحالی که چنین اتفاقاتی در هیأت‌های بزرگ ممکن است اتفاق نیفتد. اساس علقه عاطفی ما با حضرت سیدالشهدا(ع) از روضه خانگی بوده است. آن اتفاقی که در روضه خانگی با کفش جفت کردن و چایی دادن و قند گرداندن و... ‌‌می‌افتد در هیأت بزرگ اتفاق نمی‌افتد همان‌طور که آن اتفاقی که در هیأت بزرگ رخ ‌‌می‌دهد، جای دیگر رقم نمی‌خورد.

به عنوان سؤال آخر ‌‌می‌خواهم کمی ‌درباره نشریه خیمه صحبت کنیم. چه شد که ‌‌این نشریه متولد شد و چه نیازی وجود داشت که شما به سمت انتشار آن رفتید؟
اواخر دهه 70 و اوایل دهه  80 رهبر معظم انقلاب سخنرانی‌ای درباره ضرورت توجه به هیأت‌های مذهبی و پیراستن اشعار آیینی و تقویت شعرها و سروده‌های سخته و بایسته برای مدح و رسای اهل بیت(ع) داشتند. باور و نگاه ما ‌این بود که هیأت‌های مذهبی مهم‌ترین هسته‌های جامعه مدنی شیعه هستند و جای تعجب بود که موضوع امام حسین(ع) و هیأت‌های مذهبی با ‌‌این اهمیت یک رسانه هم ندارد. با‌‌ این نیت مجله خیمه راه افتاد و منتشر شد.
مهمترین ‌‌این مشکلات هم ضعف ما در کادر تولید محتوای مذهبی در قالب‌های رسانه‌ای است؛ یعنی ما شاید در هیچ حوزه‌‌ای مثل ژورنالیسم مذهبی دچار ضعف نباشیم. در این حوزه کسانی که هم تسلط به محتوای دینی و مذهبی داشته باشند و هم توانایی عرضه‌‌ این محتوا را در قالب‌های ژورنالیستی جذاب و اثرگذار که با مخاطب بتواند ارتباط برقرار کند، کمتر ‌‌می‌توانیم پیدا کنیم. از یک طرف دیگر به هر حال مجله خیمه یک موضوع کاملاً خاص است؛ نه تنها مذهبی است، حتی در میان موضوعات مذهبی هم مشخصاً موضوع عاشورا و حضرت سیدالشهدا(ع) را مطرح می‌کند ولی از آن طرف واقعاً به عنایت خود آن حضرت و لطف خداوند، مجله توانسته سرپا باشد و خوشوقت و سربلند هستیم که این افتخار هنوز از ما دریغ نشده است.

چه چشم‌اندازی برای این مجله در نظر دارید و چه برنامه‌هایی را ‌‌می‌توانید در آینده برای ‌‌این مجله داشته باشید.
از یک طرف به مرور بیشتر به سمت تقویت نسخه الکترونیک مجله خیمه ‌‌می‌رویم و توجه بیشتر به شبکه‌های اجتماعی و ظرفیت‌هایی است که دسترسی‌های موبایلی به افراد ممکن است بدهد.
 در عین حال یک دغدغه‌مان هم بطور جدی تربیت نیروی انسانی است. البته خیمه در طول این سال‌ها، ‌‌این توفیق را داشته و ما چهره‌های نامداری را ‌‌می‌توانیم معرفی کنیم که اولین بار شعرشان یا آثار قلمی‌شان در مجله خیمه منتشر شده است. این ظرفیت وجود دارد و فکر ‌‌می‌کنم اگر اقتضائات و ضرورت‌هایی که توسعه ‌‌این کار دارد، فراهم شود ان‌شاءالله ‌‌این هدف هم محقق خواهد شد.

 

اگر بگویید روح حادثه کربلا ظلم‌ستیزی است، انقلاب اسلا‌‌می ‌بارزترین جلوه مقاومت در مقابل ظلم و طاغوت بوده و شکل‌گیری انقلاب برپایه هیأت‌های مذهبی و عزاداری بوده است. نمونه‌های زیادی اثرگذاری هیأت‌های مذهبی در جریان انقلاب اسلا‌‌می ‌وجود دارد. مثلاً مرحوم خوشدل در ابیاتی حماسی ‌‌می‌سراید: «مردم آزاده حسین است که بود ‌‌این هدفش که شود کشته ولی زنده بماند شرفش» تا آنجا که ‌‌می‌گوید: «پیرو مکتب تو تن به مذلت ندهد در رکابش زره رزم به پیکر پوشد.» ‌‌این ادبیاتی است که قبل از انقلاب در هیأت‌های مذهبی ما نوحه ‌‌می‌خواندند و مردم با آن سینه ‌‌می‌زدند

 

فرم‌های جدید عزاداری برای برای مخاطب جدید مطلوب است.؛ شاید بچه‌های ما با قالب‌ها و فرم‌های گذشته ارتباط برقرار نکنند
نسبت به بعضی از مصادیق که شعری خوانده یا نکاتی گفته شد منتقدم اما کلیت این تولیدات را باید تایید و این تنوع را حفظ کرد
باید این را بپذیریم که محتوای واحد برای مخاطبان متنوع پاسخگو نیست. ذوق‌های مختلف، محصولات مختلف می خواهند
چه رزمندگان دفاع مقدس، چه مدافعان حرم، چه حتی جوان امروزی ما از هر زمانی دیگر بیشتر ظلم ستیز است
برنامه ای که در پلتفرم می‌شود یک مخاطب دارد، برنامه
«با حسین حرف بزن» یک مخاطب و برنامه تلویزیون و شبکه سه هم یک جنس مخاطب.
روح عزاداری امام حسین(ع) را در عکسی که از هیات آقای محمود کریمی منتشر شد می‌دیدیم این روح دقیقا یک خیمه است که همه با یک نیت و یک قصد فارغ از همه تفاوت‌هایشان در آن جمع می‌شوند

جستجو
آرشیو تاریخی