تصویر خانواده در سریال «سوران»

در ستایش تصویر خانواده!

از همان زمان کودکی که حرف زدن را یاد می‌گیریم، خودمان و محیط بیرون را با انتخاب‌هایمان، می‌شناسیم. این انتخاب‌ها رفتار و هویت ما را در طول زمان شکل می‌دهند، تکمیل می‌کنند و حتی تغییر می‌دهند. این رفتارها قابل مشاهده و الگوپذیر هستند. یعنی آدم‌های دیگر در اجتماع ممکن است انتخاب و رفتاری از ما را ببینند و آن را تأیید کنند و خودشان هم همان انتخاب را داشته باشند. مثلاً این اتفاق در بُعد نوع پوشاک که یکی از ابعاد سبک زندگی است، با عنوان «مد» شناخته شده است. پس رفتارهایی از ما که تصویر دارند و دیگران آن را می‌بینند، در حوزه سبک زندگی قرار می‌گیرد. وقتی از تصویر حرف می‌زنم، مشخصاً رسانه به ذهنم می‌آید. در واقع رسانه و سبک‌ زندگی در بعد تصویر با هم شباهت دارند و یکی از ابزارهایی که می‌تواند سبک‌ زندگی را به خوبی نشان بدهد، رسانه است.

سارا مؤمنی
دانشجوی دکترای مدیریت رسانه


انتخاب چی، چطور و چرا با من!
همه رسانه‌های جمعی قدیمی و جدید مانند تلویزیون، رادیو، سینما، شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های اجتماعی به نوعی سبک‌ زندگی را به ما نشان می‌دهند. مجری رادیو که از یک روز بارانی و ترافیک و آلودگی حرف می‌زند و حمل‌ونقل عمومی را برای رسیدن به محل کارش انتخاب کرده، دارد یک تصویر از یک رفتار شهروندی به مخاطبانش القا می‌کند. شخصیت زنی که در یک فیلم سینمایی برای هدف علمی‌اش تلاش می‌کند، در اصل دارد یک تصویر از موقعیت اجتماعی یک زن به مخاطبانش می‌دهد. طراحی و چیدمان خانه‌ای در تبلیغات بازرگانی یک محصول در تلویزیون، یک تصویر از مصرف و انتخاب‌ها در حوزه‌های مختلف رنگ و طراحی وسایل منزل به مخاطب دارد ارائه می‌دهد. بلاگرهای مختلفی که در حوزه مد، غذا و مشخصاً سبک زندگی در فضای مجازی هستند، دارند تصویری از انتخاب‌هایشان در ابعاد مختلف سبک‌زندگی را به مخاطب نشان می‌دهند. رسانه‌ها در واقع در دو وجه مثبت و منفی به مخاطبان نشان می‌دهند که چه چیزی را انتخاب کرده، آن را چطور انتخاب و مصرف کنند و چرا آن را انتخاب کنند.

سریال‌های تلویزیونی، پرچمدار نمایش زندگی
در میان تمام وسایل ارتباط‌ جمعی، تلویزیون به واسطه اعتبار قدمت، گستره پخش و همچنین تکرار پخش برای توده مردم، قدرت زیادی در تصویرسازی سبک‌ زندگی دارد. سریال‌های تلویزیونی به واسطه تداوم پخش در بازه زمانی طولانی، این کار را به خوبی انجام می‌دهند. مواجهه مخاطب به‌صورت روزانه یا هفتگی با شخصیت‌ها، روابط‌‌ شان با هم و قصه‌های زندگی آنها، تصویری را که از سبک زندگی و انتخاب‌های آنها ارائه می‌شود، برایشان درونی می‌کند. خواب، خوراک، پوشاک، مسکن، موقعیت اجتماعی، وضع بهداشت و سلامت، مصرف، هویت، خانواده و بسیاری از ابعاد دیگر سبک‌زندگی افراد در اقشار، جنسیت و سنین مختلف در یک سریال تلویزیونی نمایش داده می‌شود.

خانواده در قاب تصویر
یکی از ابعاد سبک زندگی که سریال‌های تلویزیونی به ما نشان می‌دهند، «خانواده» است که به‌عنوان اصلی‌ترین و کوچکترین نهاد یک جامعه، در دل خود تمام ابعاد دیگر سبک زندگی را دارد. ما در تصویر یک خانواده، پدر، مادر، خواهر، برادر، والدین، فرزندان، اقوام، ازدواج، طلاق، فرزندآوری، صله‌رحم، مسائل عاطفی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، زن، مرد، زوجین و غیره را می‌بینیم. تلویزیون به واسطه تصویری که از خانواده به مخاطب نشان می‌دهد، چند ادعا را القا می‌کند، اینکه خانواده در تلویزیون همان چیزی است که در جامعه وجود دارد، اینکه خانواده در تلویزیون چیزی است که باید باشد و اینکه خانواده در تلویزیون ترکیبی از دو نوع اول است؛ به این معنا که بخشی از آن خانواده در جامعه را به تصویر می‌کشد و بخشی دیگر بر اساس سیاست‌ها و مأموریت‌ها و اهدافی که هر رسانه‌ای در جهان مختص به خود و جامعه خود دارد، آن را خلق می‌کند و تصویری جدید از یک مسأله به مخاطب می‌دهد.

تصویر خانواده در حاشیه، اما برجسته و مهم
اگرچه انتقاد به تلویزیون و رسانه‌های دیگر درباره نمایش منفی خانواده همیشه وجود داشته و دارد اما یکی از سریال‌هایی که اخیراً از تلویزیون در حال پخش است، در فضاسازی و داستان خود، تصویری از یک خانواده ایرانی را برای مخاطب به نمایش گذاشته که یک تصویر مطلوب، واقعی، الگوساز و اثرگذار است. سریال «سوران» که چهارشنبه‌ها و پنجشنبه‌ها از شبکه یک سیما پخش می‌شود، اگرچه داستان اصلی آن با اقتباس از کتاب «عصرهای کریسکان» و درباره مبارزه انقلابیون با گروه‌های جدایی‌طلب در کردستان است، اما در حاشیه و فضاسازی آن ما را با یک خانواده ایرانی آشنا می‌کند؛ خانواده‌ای که در زمینه تاریخی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نشان داده می‌شود، یک خانواده واقعی ایرانی است که در رسانه‌ها و فیلم‌ها و مجموعه‌های تلویزیونی نمایش خانگی کمتر به آن پرداخته شده است. شاید این مطلب من انتقاداتی را به‌دنبال داشته باشد که آن تصویر از خانواده ایرانی، مربوط به یک قومیت خاص، یک برهه تاریخی و براساس شرایط اجتماعی و فرهنگی مربوط به آن زمان است و نمی‌توان نسخه آن را برای عصر جدید پیچید؛ اما در ادامه با نوشتن از جزئیات تصویر رفتار خانواده ایرانی در سوران، می‌گویم تصاویری که این سریال از خانواده ایرانی خلق کرد، فارغ از شرایط و زمینه اجتماعی و فرهنگی و تاریخی، برای ما یادآور یک سری انتخاب‌ها، رفتارها و ویژگی‌های شخصیتی در هر کدام‌مان بود که به دلایل مختلف در عصر جدید و زندگی روزمره کنونی آن را به فراموشی سپردیم.

در ستایش خانواده «سوران»
از آنجایی که مجال نوشتن درباره تمام ابعاد سبک زندگی و خانواده در این مطلب نیست، می‌خواهم در اینجا به طور مجزا درباره نقش‌هایی که در یک خانواده وجود دارد و سریال سوران آن را به تصویر کشیده، بنویسم تا بهتر بتوانم حرفم را منتقل کنم. ما در سریال سوران با زنان، مردان، جوانان، سالخوردگان، میانسالان، خوراک، پوشاک، رفتارها، نگرش‌ها، تصمیم‌ها، صله‌رحم، مراسم و مناسک، مصرف و غیره مواجهیم. دو برادر جوان را می‌بینیم که یکی از آنها پیش از به دنیا آمدن فرزندنش به دست کومله به شهادت می‌رسد و دیگری که پیش از این در مبارزات انقلابی و سرنگون کردن رژیم پهلوی نقش داشته را قاطع و راسخ، در مبارزه با کومله می‌بینیم.
سوران شخصیت اصلی این سریال است. مردی جوان که تازه ازدواج کرده و در حال مبارزه با گروه‌های جدایی‌طلب کردستان است. آرام، خونسرد، صادق، محترم، مؤدب، مؤمن، پرتلاش، حق‌طلب و ظلم‌ستیز است و در قصه‌های قسمت‌های هر سریال می‌بینیم که چطور هر کدام از این ویژگی‌های شخصیتی او باعث می‌شود دست به انتخاب و انجام یک رفتار بزند. سریال شخصیت سوران، یک جوان مستقل، صادق، قانع، مؤدب، پرتلاش و هدفمند را به تصویر می‌کشد. اگرچه احترام و ادب را در مقابل والدین دارد، اما زیربار رسم و رسوم اشتباه نمی‌رود و بر مبنای آگاهی، شناخت و تجربه‌اش از محیط ، انتخاب خودش از مسائل مختلف را دارد و این تصویری است که جوان امروزی در بحران‌ها و مسائل مختلف زندگی الانش در ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی به آن نیاز دارد؛ قهرمانی که یک شخصیت معمولی با ویژگی‌های مثبت و منفی است، اما در مجموع یک کلیت مطلوب و اثرگذار از یک جوان ایرانی را نشان می‌دهد.
شیلان نقش مکمل سوران و دختری جوان است که با محوریت عشق و محبت وارد زندگی سوران می‌شود. دختر جوان مصممی که مشخصاً می‌داند از زندگی چه می‌خواهد و پای آن می‌ایستد. همچنین حواشی در زندگی او جا ندارد. نسبت و روابطش با آدم‌های مختلف روشن، مؤدبانه، ساده و بدون پیچیدگی است. او هم تسلیم رسم و رسوم نمی‌شود و قاطعانه تصمیم می‌گیرد، انتخاب می‌کند و پیش می‌رود.
مادر سوران زنی میانسال است که حالا مادر شهید است و نگران فرزندان و عروس‌هایش است و مدیریت خانه و خانواده به عهده اوست. راهبری، محبت، صمیمیت، شادمانی، غم و زندگی خانواده اپرچه نامحسوس اما با مرکزیت او شکل می‌گیرد.
پدر سوران مردی سالخورده و زحمتکش است که او هم حالا پدر یک شهید است و بار اقتصادی خانواده را به دوش می‌کشد. او تزریق‌کننده حرمت و ادب به رگ‌های خانواده‌اش است و همراه و هم‌نظر با همسرش در خانواده نقش‌اش را ایفا می‌کند. پدر ستون اصلی نامرئی خانواده است که نامحسوس بر همه چیز مؤثر است، اما دیکتاتورگونه و مردسالارانه نیست.
«مرتضی» برادر کوچکتر سوران نوجوانی با روحیه طنازی است که خوشرو، مؤدب، تابع و حامی خانواده در ابعاد مختلف است. سرکشی‌ها وطغیان‌های دوران نوجوانی در او اغلب با همان روحیه طنازی‌اش ترکیب شده و تصویری مطلوب از یک نوجوان ایرانی را به مخاطب نشان می‌دهد.

یک تصویر واقعی و مطلوب از خانواده ایرانی
نسبت و روابط ، گفت‌و‌گوها، نگاه‌ها، انتخاب‌ها و تصمیم‌های هرکدام از این نقش‌ها در نسبت با دیگری، تصویری مطلوب از یک خانواده ایرانی ساخته که فارغ از شرایط و اقتضای زمانی قابل‌ توجه است.
اینها و دیگر شخصیت‌ها و قصه‌ها در سریال، فارغ از موضوع اصلی، تصویری از یک خانواده و جامعه ایرانی را به مخاطب می‌دهند که بر مبنای انتخاب حق‌طلبی، ادب، محبت، تواضع، قاطعیت، صداقت، استقلال و دیگر فضایل اخلاقی خیمه خانواده را در بحران‌های مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی محکم و پابرجا نگه داشته و «آرامش» که عامل اصلی انتخاب‌ها و تصمیم‌های درست در زندگی است، تصویر مطلق زمینه و فضای این خانواده است.