از پتانسیل هیأت ها می توان در رفع محرومیت استفاده کرد
روایت سعید فرجی مسئول گروه جهادی هیأت رایةالعباس از چگونگی تأسیس گروه و حضور حاج محمود کریمی در مناطق محروم
سعید فرجی مسئول گروه فطرس هیأت رایةالعباس یکی از صدها جوانی است که زندگی اش را وقف گروههای جهادی کرده است. از سال 81 در گروههای جهادی فعالیت میکند و معتقد است خدمت به محرومان کشور بالاترین عبادت است.او میگوید: «از سال 81 بدون وقفه ایام نوروز به مناطق محروم میروم و فقط نوروز سال 99 به دلیل شیوع کرونا اجازه ندادند گروههای جهادی در مناطق محروم حضور داشته باشند. نوروز آن سال در تهران ماندم و همراه با دوستان جهادی در بیمارستانها حاضر میشدیم و به کادر درمان و بیماران مبتلا به کرونا کمک میکردیم. آبمیوه برای بیماران و کادر درمان میگرفتیم و سعی میکردیم باری از دوش کادر درمان برداریم. از دبیرستان وارد گروههای جهادی شدم. ما جزو معدود دبیرستانهایی بودیم که گروه جهادی تشکیل دادیم. دبیرستان خواجهنصیر در منطقه 5 تهران یکی از چند دبیرستان تهران بود که بنیانگذار کارهای جهادی بود . 10 سال اول فعالیت من در گروههای جهادی در منطقه محروم بشاگرد کرمان بود. نوروز هر سال به بشاگرد میرفتیم. مدتی بعد گروه جهادی رضوان را با دوستانم تشکیل دادیم و همراه با بچههای جهادی به نهبندان میرفتیم، هنوز هم برای کارهای جهادی به این منطقه محروم میرویم و کارهای عمرانی و خدمات پزشکی و فرهنگی ارائه میدهیم. سال گذشته کاشت نهالستان و ساخت استخر آب به منظور آبیاری زمینهای کشاورزی و احیای 6 هکتار زمین در دستور کارمان بود.»
فرجی درباره ایده تشکیل گروه جهادی فطرس به حضورحاج محمود کریمی در منطقه محروم نهبندان اشاره میکند و میگوید: «سال 96 پیشنهاد تشکیل گروه جهادی را به حاج محمود کریمی دادم. دعوت کردم همراه گروه جهادی رضوان به منطقه محروم نهبندان بیایند و از نزدیک فعالیت بچههای جهادی را ببینند. حاجآقا قبول کردند و نوروز 1396 همراه گروه جهادی رضوان به نهبندان آمدند. با حاج محمود به مناطق مرزی هم رفتیم. خیلی از اهالی مرزنشین باور نمیکردند حاج محمود کریمی به آنجا آمده است. میگفتند چهره ایشان خیلی آشناست و او را در تلویزیون دیده ایم. میگفتم حاج محمود کریمی است و انگار که تازه باورشان میشد؛ برای شان خیلی عجیب بود که یک مداح اهل بیت از تهران به آنجا بیاید و پای درد دل آنها بنشیند.»
فرجی با بیان خاطرهای از حضور حاج محمود کریمی در مناطق محروم نهبندان گفت: «حاج محمود وقتی از نزدیک وضعیت را دید خیلی ناراحت شد. روستایی رفتیم که خیلی عجیب بود، حتی کمیته امداد هم به این روستا نرفته بود. نهبندان در خراسان جنوبی قرار دارد و 6 کیلومتری مرز ایران و افغانستان است. حاج محمود میگفتند این همهسال از انقلاب گذشته ، چرا کمیته امداد اینجا نیامده است؟ یک بار سعید قاسمی در برنامه ثریا گفتند با گروههای جهادی به مناطقی رفتیم که هنوز برای زمان پارینهسنگی است،؛ به عنوان کسی که سالهاست در گروههای جهادی فعالیت دارم اینموضوع را تصدیق میکنم. دقت کنید که ما به شهرستان اندیکا جایی که محرومیت آن زبانزد است نرفته بودیم، ما در نهبندان محرومیت را با چشم دیدیم. حتی حاج محمود نزد نماینده ولیفقیه در استان خراسان جنوبی گلایه کرد و خواست توجه بیشتری به مناطق محروم و روستاها شود. بهخاطر دارم حاج محمود بعد از دیدن محرومیت مردم نهبندان روی تپهای رفت و ساعتی در تنهایی نشست. ناراحتی از چهرهاش کاملاً مشخص بود.»
سعید فرجی از انتخاب منطقه محروم فراشبند در استان فارس برای انجام کارهای جهادی این گونه میگوید: «اواخر سال ۹۷ بود که حاج محمود گفتند یک گروه جهادی تشکیل بدهیم و از پتانسیل هیأت استفاده کنیم. سال 96 همراه با داوود کریمی پسر حاج محمود گروه جهادی فطرس را ثبت کرده بودیم تا در زمان مناسب بتوانیم از آن استفاده کنیم. اواخر سال ۹۷ وقتی حاج محمود پیشنهاد دادند کار جهادی را شروع کنیم چهار روز بعد از شهادت حاجقاسم سلیمانی تصمیم گرفتیم یک منطقه محروم را شناسایی و از نزدیک ببینیم؛ چند استان را بررسی کردیم و سرانجام استان فارس انتخاب شد. دلیل انتخاب فارس هم این بود که حس کردیم این استان با وجود اینکه خیلی برخوردار است ولی برخی از مناطق آن نیاز به کمک گروههای جهادی دارد. گروههای غیر بومی کمتر به این استان میآیند. اکثر گروههای جهادی معمولاً به مناطق مرزی مثل خوزستان، سیستان و بلوچستان، کردستان یا کرمان و منطقهای مثل بشاگرد میروند. در استان فارس به واسطه فرمانده انتظامی استان از مسئولان استانی پرسیدیم کجا برای کارهای جهادی مناسب است؟ هر کسی جایی را میگفت ولی وقتی بررسی میکردیم، مشخص میشد آن سطح از محرومیت را که مد نظر ما است ندارد. ناامید شده بودیم. چهار روز نقاط مختلف استان را زیر پا گذاشتیم. شب آخر که میخواستیم بهطرف تهران حرکت کنیم، به داوود گفتم اگر دست خالی برگردیم حاج محمود ناراحت میشود. نقشه محرومیت کشور را همراه داشتم. پرینت گرفتم و روی زمین انداختم و بعد از بررسیهای مختلف به منطقهای رسیدیم که ضریب محرومیت آن ۹ بود. ضریب محرومیت بین عدد صفر تا 9 است و منطقهای که ضریب 9 باشد یعنی خیلی محروم است. متأسفانه مناطق زیادی در کشور داریم که ضریب محرومیت آنها ۹ است.
وقتی برای بررسی به منطقه رفتیم احساس کردیم جای درستی را پیدا کردهایم. منطقهای در شهرستان فراشبند. شهرستانی که بین دو استان فارس و بوشهر قرار دارد و دو بخش آن یعنی دهرم و دژگاه بسیار محروم هستند. حتی تا 10 سال قبل اینجا جادهای وجود نداشت. جادهای هم که امروز وجود دارد شرکت نفت ساخته است و دلیل آنهم این بود چون کارکنان شرکت نفت که از اصفهان و شیراز به عسلویه میرفتند باید مسافت طولانی را دور میزدند تا از طریق بوشهر به عسلویه بروند. این جاده ساخته شد تا مسیر تردد به عسلویه 3 ساعت نزدیکتر شود. این جاده اواخر دولت آقای احمدینژاد آماده بهرهبرداری شد. یکی از بومیها میگفت هیچ مسیر ارتباطی در این دو بخش و دهستانهای آن وجود نداشت و برای دادن بسته ارزاق به مردم این منطقه باید از کوه بالا میرفتیم و تقریباً یک روز طول میکشید. این دو بخش محرومیت زیادی داشتند، مدارسشان هم برای 50 سال قبل بود و دولت این اواخر برای آنها کانکس گذاشته بود. بعضی از این کانکسها هم خراب بود و بچهها آسیب میدیدند. این منطقه در 50 کیلومتری بندر سیراف قرار دارد و به همین دلیل چند ماه هوا بسیار شرجی میشود و نمیتوان در کانکسها کلاس درس برگزار کرد. بعد از بررسی کامل به تهران آمدیم و موضوع را با حاج محمود کریمی درمیان گذاشتیم و گفتیم منطقه بسیار محرومی پیدا کردهایم. به خاطر دارم وقتی موضوع را به آقای مدنی رئیس ستاد بنیاد برکت گفتیم باور نمیکردند چنین منطقه محرومی وجود داشته باشد. بلافاصله دستور دادند و روز بعد دو نفر از معاونان بنیاد برکت بهسرعت به منطقه رفتند و تأیید کردند این منطقه محروم است. بنیاد برکت به ما اعلام کرد میتوانند در ساخت 10 باب خانه و همچنین یک باب مدرسه و یک مسجد مشارکت کنند. این شد مبنای شروع کار ما. برای ساخت 10 باب خانه هرکدام 20میلیون تومان وام کمک کردند ولی هر خانه 250 میلیون تومان هزینه داشت. 20 میلیون تومان هم کمیته امداد تقبل کرد و بقیه را از خیرین جمع کردیم. با عنایت خدا این 10 باب خانه الان به 23 باب خانه رسیده که 10 خانه را تحویل دادیم و مردم در آن زندگی میکنند. 3 باب مدرسه هم ساختیم و کلنگ چهارمین مدرسه هم در سفری که چند ماه قبل حاج محمود کریمی به این منطقه داشت بر زمین زده شد. فیلمی هم در فضای مجازی منتشرشد که حاج محمود مقابل مدرسه و در کنار بچههای منطقه محروم دژگاه نشستهاند. یکی از خیران که هزینه ساخت مدرسه در این منطقه را تقبل کرد از اقوام نزدیک حاج محمود کریمی بودند. پدر خانواده جانباز شیمیایی بودند و بر اثر ابتلا به کرونا فوت کردند. فرزندان ایشان به یاد پدر تصمیم گرفتند مدرسهای در این منطقه محروم بسازند. در بخش دهرم هم یک مدرسه با سه کلاس ساختیم و در بخش دژگاه 3 مدرسه دو، سه و شش کلاسه ساختیم. به واسطه این اتفاقات امروز منطقه محروم دژگاه یکی از مناطق هدف بنیاد علوی شده است.
فرجی مسئول گروه جهادی فطرس با اشاره به اینکه شخصیتهایی که تریبون دارند میتوانند نگاه مسئولان و افراد خیر را به مناطق محروم متوجه کنند، میگوید: «مناطق محروم اگر به چشم بیاید و مطالبه زیاد شود و شخصیتهایی مثل حاج محمود در هیأتها اعلام کنند ما نیاز به کمک داریم تا محرومیتزدایی کنیم و این امر به گوش مسئولان و افراد خیر برسد این مناطق از محرومیت خارج میشوند. نمیدانم کسانی که تریبون دارند چرا در مناطق محروم حضور پیدا نمیکنند تا از نزدیک محرومیتها را ببینند و از پتانسیل هیأتهای مذهبی و جاهای دیگر برای رفع محرومیت استفاده کنند؟ حاج محمود دو بار همراه ما به مناطق محروم آمدند و از همان روز اول نسبت به این موضوع دغدغه داشتند. روی منبر به مردم میگفتند ما منطقه محروم داریم و به کمک شما میخواهیم آنها را از محرومیت نجات بدهیم. باور کنید ذاکران اهلبیت میتوانند با استفاده از پتانسیل هیأتها هر کدام مسئول رسیدگی به یکی از مناطق محروم شوند. به اعتبار این ذاکران افراد خیر پیشقدم میشوند. حاج محمود کریمی دنبال اینموضوع هستند که هیأتهای عزاداری متولی یکی از مناطق محروم شوند. الان در منطقه فراشبند کسی گروه جهادی فطرس را نمیشناسد. سعی کردیم فعالیتهایمان در قالب گروه جهادی شهدای فراشبند شناخته شود. این گروه جهادی از بچههای بومی همانجا هستند و کارها را بهخوبی جلو میبرند. سعی کردیم پروژههای عمرانی به نام این گروه جهادی جلو برود و اهمیتی هم برای ما ندارد که لوگوی گروه جهادی فطرس پای پروژهها نخورد. بهنظر من گروههای بومی باید بیشتر شناخته شوند چون از ریشه و خاک آنجا هستند. امروز خیلی از خیران به اعتبار حاج محمود پای کار آمدهاند و حاج محمود در همه جلسات آنها حاضر میشود. یکی از همین خیران هزینه ساخت مدرسه شش کلاسه را که بیش از یک میلیارد تومان برآورد شده، تقبل کردهاست. حاج محمود مرتب پیگیر وضعیت رسیدگی به مناطق محروم هستند و بارها گفتهاند اگر نیاز است باز هم خیر معرفی کنند.
تا امروز برای ساخت 23 باب خانه و 4 مدرسه در مناطق محروم دهرم و دژگاه حدود 6 میلیارد تومان هزینه شدهاست. همچنین 11 باب خانه در منطقه بیشه که یکی از مناطق محروم در خراسان جنوبی است ساختیم و تحویل دادیم.
فرجی با بیان خاطراتی از ساخت خانه برای مردم محروم بخش دژگاه گفت: «وقتی در منطقه محروم دژگاه شروع به کار کردیم حاج محمود بیشتر از همه پیگیر دو باب خانه بودند و میگفتند زودتر این خانهها را آماده کنید و تحویل دهید. یکی از این خانهها برای عروس و دامادی بود که کنار خانه پدر داماد زندگی میکردند. آنها سه رج بلوک سیمانی روی هم چیده بودند و با گونی سایهبانی درست کرده و آنجا زندگی میکردند. هرکسی میدید باور نمیکرد این خانه یک زوج جوان باشد. زوج جوانی که با هزاران امید و آرزو زندگیشان را شروع کرده بودند. کمی آنطرفتر هم خانه پیرزنی بود که بنیاد مسکن ساخت آن را به یک پیمانکار داده بود. قرار بود پیمانکار این خانهها را بسازد و اهالی برای خانهها وام گرفته بودند اما پیمانکار پول را گرفته ولی کار را رها کرده بود. این پیرزن در جایی که فونداسیون خانهاش حفر شده بود زندگی میکرد. این صحنه خیلی آزاردهنده بود و این پیرزن به امید اینکه یک روز خانهاش ساخته میشود شبها در این فونداسیون میخوابید. به او میگفتیم مادر نباید اینجا بخوابی ولی میگفت اینجا خانه من است. حاج محمود همیشه از من پیگیر ساخته شدن این دو خانه بودند و خدا را شکر اولین خانههایی که ساخته شد خانه همین پیرزن و این زوج جوان بود. آنها سر خانه و زندگی خودشان رفتند. هر بار به آنجا میرویم این پیرزن ما را برای ناهار به خانهاش دعوت میکند. اینها پای نظام و انقلاب ایستادهاند ولی ما به آنها رسیدگی نمیکنیم. باید بیایید و از نزدیک ببینید که سردر خانه این پیرزن عکس حاجقاسم است، همان تصویری که در روزنامه ایران منتشر شده بود. در این مناطق محروم با کمترین هزینه بهترین جواب را میتوانید بگیرید. داشتن سرپناه حداقل چیزی است که مردم مناطق محروم نیاز دارند.
وی یکی از مشکلات مردم مناطق محروم دژگاه را نداشتن سردخانه عنوان می کند و می گوید: مردم صیفیجات میکارند و همه محصولاتشان هم صادر میشود. گوجه و خیار و بادمجان در آنجا خوب عمل می آید ولی دلال ها با قیمت پایین می خرند و با بسته بندی این محصولات در شیراز آنها را به کشورهای حاشیه خلیجفارس صادر میکنند. دلالها سود زیادی به جیب میزنند ولی چیز زیادی عاید کشاورزان منطقه نمی شود.
فرجی به حضور حاج محمود در میان کودکان محروم و گرفتن عکس های یادگاری با آنها اشاره کرد و با بیان خاطراتی از آن روزها گفت: « وقتی حاج محمود برای بررسی روند کار به آنجا آمدهاند بچههای کلاس با دیدن ایشان بیرون آمدند. روزی که حاج محمود آمده بودند همه مسئولان شهرستان و استان هم آمدند. حاجآقا به یکی از دوستان قدیمیشان گفتند اینهمه مسئول برای چی اینجا آمده؟ وقتی اینهمه آدم به خانه افراد محروم میرویم حس بدی برای آنها ایجاد میشود. من همراه بچههای گروه جهادی میروم و آنها توضیح میدهند و نیازی به اینهمه مسئول نیست. بهخاطر دارم حاجآقا حتی به مسئولانی که آمده بودند گفتند اگر وسط روز کاری آمدهاید چه کسی کار مراجعهکنندگان دفتر شما را انجام میدهد؟ نیازی به حضور شما نیست. ما منطقه را بلد هستیم و این بچهها از پروژهها اطلاع دارند و برای من توضیح میدهند خواهش میکنم به محل کارتان برگردید . خدمت شما به مردم این است که کار آنها را راه بیندازید. حاجآقا بهشدت از دوربین فراری است و علاقهای بهعکس و تصویر و فیلم هم ندارند اما در مناطق محروم با عشق و علاقه با مردم عکس میگرفتند. هر کی هم میخواست عکس بگیرد قبول میکرد . محرم امسال افراد مختلفی در هیأت میخواستند با او عکس بگیرند اما قبول نمیکرد ولی در نهبندان و مناطق محروم با دلوجان با مردم عکس میگرفت . یکی از خانههایی که حاج محمود پیگیر آن بود خانه بچه یتیمی بود که پدر و مادرش در آتشسوزی فوت کرده بودند. اهورا هفت سال دارد و با مادربزرگش زندگی میکند. وقتی به خانه اهورا رفتیم بلافاصله حاج محمود را شناخت و مادربزرگش از ما پذیرایی کرد . اهورا دوست داشت با حاج محمود عکس بگیرد و جالب اینکه حاج محمود گفت هر مدل عکس دوست داری با تو میاندازم. لحظهای فراموشنشدنی برای همه ما بود. حاج محمود که دوست ندارد با هیچ مسئولی عکس بگیرد با این بچه ساعتها عکس میگرفت.»
وی ادامه داد: « یکی از نکات جالب دیگر هم اسامی چهار مدرسه ای است که در این مناطق ساختیم. خیّرانی که هزینه ساخت مدارس را تقبل کردند یک اسم به ما میگفتند و نکته جالب اینکه هیچکدام یکدیگر را نمیشناختند. همه آنها از ما خواستند نام حضرت رقیه(س) را سردر مدرسه بنویسیم . نمیدانیم چرا این اتفاق افتاد. هر چهار مدرسه به نام حضرت رقیه(س) نامگذاری شدهاست و این اسمی بود که خود خیران انتخاب کردند.
فرجی با تأکید بر اینکه تنها چیزی که باعث میشود مردم به گروههای جهادی اعتماد کنند یک کار زود بازده است، گفت: « امسال میخواهیم نحوه کشت کشاورزان منطقه را تغییر بدهیم و یک سردخانه برای آنها احداث کنیم. خودشان را هم در این سردخانه سهیم می کنیم. هزار خانوار در آنجا زندگی میکنند و مردم تا زمانیکه در کار مشارکت نداشته باشند کار جلو نمیرود. تنها کارهای زودبازده هم کارهای عمرانی و پزشکی است که باعث اطمینان مردم میشود. آنجا با 100 باب خانه دیگر همه محرومان منطقه صاحب خانه میشوند. بخشی از کار را کمیته امداد و بنیاد مسکن تقبل کردهاند و امیدواریم بهخوبی بتوانیم آن را به پایان برسانیم. متأسفانه در اغلب این کارها، همهچیز دستوری است ولی در کار جهادی دستور معنا ندارد و باید کار دلی باشد. 52 هزار گروه جهادی ثبتشده داریم که میتوانیم از پتانسیل آنها برای رفع محرومیت استفاده کنیم. مگر چندهزار روستای محروم داریم؟ اگر هر کدام از این گروههای جهادی پای کار باشد دیگر محرومیتی باقی نمیماند. در مناطق محروم اگر کار را به خود مردم بسپاریم نتیجه میگیریم ولی متأسفانه همهچیز را دولتی کردهایم. جمهوری اسلامی ایران به واسطه حضورمردم به وجود آمده و این نقطه قوت است و باید کارها را به مردم بسپاریم اما قدرت مردمی بودن را به چند نهاد محدود کردهایم و همهچیز دولتی شدهاست. در همین روستاهای محروم بچههایی را میبینی که پابرهنه میروند و پوست کف پاهای آنها زمخت شدهاست. در یکی از برنامههای گروه جهادی چندروز پابرهنه بودم. میخواستم ببینم من هم میتوانم مثل همین بچهها پابرهنه روزها را سر کنم. روز اول سخت بود ولی عادت کردم. متأسفانه درد محرومیت برای مردم عادت میشود و این درد را نمیتوانند به مسئولان بگویند. مسئولان هم تصور میکنند مردم مشکل ندارند و نیازی هم به کمک پیدا نمی کنند. حقیقت تلخ این است که آنها به فقر و محرومیت عادت کردهاند.