قتلهای خانوادگی، بخصوص همسرکشی، برخلاف قتلهای دیگر، خشونتی تصادفی نیست بلکه نتیجه سالها خشونت خانوادگی، فشارها و پیامدهای زیانبار فردی و اجتماعی را در خود پنهان دارد. پدیده همسرکشی و خشونت در خانواده در تمام جوامع دنیا به عنوان معضلی جدی مورد توجه قرار گرفته و محققان زیادی، علل و عوامل این پدیده را مورد بررسی و مطالعه قرار دادهاند. بر اساس یک پژوهش جهانی فشارهای روانی ـ اجتماعی و اقتصادی از عمدهترین عوامل در ایجاد خشونت است. مهمترین و بیشترین انگیزه قتلها، پایان و ترک رابطه از سوی همسر و بعد از آن حسادت، درگیری فیزیکی، مشکلات مالی، افسردگی، الکل و مواد مخدر و خیانت بوده است در 26 درصد از موارد نیز، قاتل بعد از 24 ساعت خودکشی کرده است. نکته دیگر اینکه، اکثر زنان و مردان همسرکش از شبکه حمایتی سالم برخوردار نبوده و برعکس با دوستان بزهکار رابطه داشته و یا خود سابقه بزهکاری قبل از قتل داشتهاند. بنابراین، در زمان بروز مشکلات و فشارهای زندگی نیز از حمایتهای اطرافیان، خانواده و دوستان و همچنین سازمانها و شبکههای حمایتی سالم و بهنجار محروم بوده و درنتیجه، پس از تلاشهای بسیار، از یافتن راههای قانونی فرار و اجتناب از موقعیتهایی که در آن گرفتار شده بودند، دلسرد شدهاند. همچنین در این پژوهش آمده، مردان در تمام موارد، خود به تنهایی و بدون کمک فرد یا افراد دیگر، دست به قتل همسران خود زدهاند، درحالی که زنان از کمک فرد یا افراد دیگر در قتل همسر خود استفاده کرده و نقش معاونت و مشارکت نیز داشتهاند.
در نهایت باید گفت اگر بتوانیم فشارهای روانی و اجتماعی و اقتصادی را کاهش دهیم و انتخاب بهتری در زندگی برای ازدواج داشته باشیم بیتردید شاهد قتلهای خانوادگی و همسرکشی کمتری خواهیم بود.