فرصتها و نیازها
افزایش سرانه پزشکان در کنار فرصتها نیازهایی نیز دارد
حاصل تلاش چندین ساله شورای عالی انقلاب فرهنگی با همراهی مجلس شورای اسلامی و همکاری وزارت بهداشت و اندیشهورزان سیاستگذاری سلامت کشور، سرانجام با تصویب طرح افزایش ظرفیت پذیرش پزشکی در سال ۱۴۰۰، به نتیجه رسید. اما این دستاورد راهبردی نظام سلامت، در مسیر اجرا برای رسیدن به اهداف خود، نیاز به حمایت مداوم مسئولان داشته که توجه بیشتر به آنها، میتواند ثمردهی این طرح را بیش از پیش تضمین نماید. حمایتی که استمرار آن زمینه دسترسی عادلانه مردم به خدمات پزشکی را در آیندهای نزدیک فراهم میسازد.
امیرحسین حاتمی
کارشناس سلامت
دستاوردی که مورد بیمهری قرار گرفت
در دوران پهلوی برای کل جمعیت 36 میلیونی ایران به وسعت تمام شهرهای کشور فقط تعداد محدودی پزشک وجود داشت و روستاهای کشور تنها با 1500 مرکز بهداشت درمانی روستایی از نبود پزشک و متخصص رنج می برد. حدود ٧ دانشکده پزشکی در دانشگاهها ایجاد شده بود و پزشکان موجود در کشور اعم از پزشک عمومی و متخصص رشتههای مختلف در سال 1357 حدود 14 هزار نفر بود، این در حالی است که بخش قابل توجهی از این رقم هم شامل پزشکان خارجی و بیگانه میشد.
با پیروزی انقلاب اسلامی، انقلابیون و در راس آن حضرت امام(ره) عمده تمرکز خود را بر رفع فقر و استضعاف مردم در حوزههای مختلف قرار دادند و با یاری توده مردم بویژه جوانان برای حل این مشکلات بسیج شدند. امام خمینی(ره) بهمن سال 58 در هنگام ترخیص از بیمارستان قلب تهران در پیامی تلویزیون با تأکید براین موضوع خاطرنشان کردند: «من وقتی خوشحال میشوم که بفهمم آقایان درصدد این هستند که این زاغه نشینان شهرها و این چادرنشینان شهرها که در زمان طاغوت بهشان هیچ عنایتی نشده بود، در این زمان عنایت بشود؛ بهداری که اول مرتبه احتیاجی است که مردم به آن دارند، طوری باشد که برای همه مهیا باشد و [اینطور نباشد] برای یکی تشریفات و برای یکی هیچی نباشد.»
از همین رو با توجه به فقر سلامت جدی در سراسر کشور و از همه مهمتر کمبود شدید پزشکان ایرانی و ظرفیت پایین تربیت پزشک در کشور، ستاد بازنگری برنامههای آموزشی گروه پزشکی در اولین سالهای تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی شکل گرفت و وضعیت آموزش پزشکی را از نظر کمی و کیفی مورد بررسی قرارداد. حاصل فعالیت این ستاد گزارشی بود که در آن کمبود چشمگیر نیروی انسانی سلامت به ویژه پزشکان به عنوان یکی از مشکلات اساسی حوزه سلامت مطرح گردید.
با توجه به اهمیت فراوان این مشکل در رفع فقر مردم ایران و با هدف خودکفایی در تأمین نیروی انسانی حوزه سلامت، مجلس شورای اسلامی در سال 64 کلیه اختیارات و وظایف وزارت فرهنگ و آموزش عالی در حوزه آموزش پزشکی به وزارت بهداری و بهزیستی منتقل و «وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی» شکل گرفت.
حاصل این تغییر ساختاری و عزم جدی دولت باعث شد که در دهه شصت ظرفیت پذیرش پزشک از 1496 نفر در سال 62 به عدد 4640 نفر و تعداد دانشکدههای پزشکی نیز از عدد 7 در سال نخست انقلاب اسلامی به 27 دانشکده پزشکی در سال 67 رسید. این دستاورد عظیم جمهوری اسلامی ایران باعث خودکفایی کشور در تربیت پزشکان عمومی و متخصص و سایر اعضای کادر درمان و بینیازی از حضور پزشکان هندی، فیلیپینی و … جهت درمان مردم گردید. همچنین زمینه رشد سریع و چشمگیر علمی ایران را در شاخههای مختلف علوم پزشکی فراهم و سبب شد که در حال حاضر میانگین رشد علمی کشور در حوزه علوم پزشکی ۱۴۶ درصد باشد.
متأسفانه اما تربیت نیروی انسانی بدون توجه به آینده از سال 69 روند کاهشی به خود گرفت، طوری که در سال 83 به نصف میزان سال 67 رسید. این در حالی بود که جمعیت کشور تقریباً نسبت به دهه 60 دوبرابر و جمعیت جوان متقاضی جهت تحصیل در رشتههای پزشکی نیز به شدت افزایش یافته بود.
ادامه این روند اشتباه موجب شد هدف دسترسی عادلانه همه مردم به پزشک در سالهای اخیر با مشکل مواجه و مشکل کمبود پزشک بار دیگر به مسأله یک نظام سلامت کشور تبدیل گردد. حال در ابتدای اجرای طرح افزایش ظرفیت پزشکی، بایستی با مدنظر قرار دادن فرصتها و زیرساختهای موردنیاز، شرایطی فراهم شود که این طرح با کمترین آسیب و بیشترین بازدهی تا ایجاد دسترسی پایدار و عادلانه مردم به پزشک به اجرا درآید.
زیرساخت اجرای کامل طرح پزشک خانواده
طی بیست سالی که از شروع اجرای طرح پزشک خانواده گذشته است، همواره یکی از موانع اجرای سراسری این طرح، کمبود پزشک بوده است. مشکلی که کماکان مردم و نظام سلامت را آزار میدهد. با توجه به اینکه جمعیت شهری کشور در حال حرکت به سمت سالمندی هستند، نیاز به پزشک خانواده نیز بیشتر میگردد. چرا که سالمندان به واسطه افزایش سن، با بیماریهای جسمی متعددی روبرو میگردند و بیشتر به پزشک نیاز دارند. علاوه بر این ماندگاری پایین پزشکان طرحی در مناطق محروم، باعث شده است که بطور مداوم شبکه بهداشت و درمان در تکاپوی تأمین پزشک برای این مناطق باشد و به ناچار در برخی از برهههای زمانی، این مناطق بدون پزشک ماندهاند.
در طرح افزایش ظرفیت پزشکی، پذیرش فقط به صورت بومی صورت میگیرد. با توجه به اجرای سراسری پزشک خانواده از اردیبهشت ۱۴۰۲، تربیت پزشکان بومی، چند مزیت را به دنبال دارد. از یک طرف سازگاری آنان با مردم و شرایط مناطق روستایی و محروم بیشتر است. از طرف دیگر حضور طولانیتری دراین مناطق خواهند داشت. این دو باعث خواهند شد که شرایط برای اجرای «پزشک سلامت محور و جامع نگر» فراهم شده و دسترسی مردم به خدمات درمانی باکیفیت نیز افزایش یابد.
سفرهای درمانی کمتر
خیابانهای اطراف بیمارستانهای تهران و کلانشهرهای کشور، همواره میزبان خانوادههایی است که در چادر یا ماشین، زندگی را میگذرانند. در واقع آنها از شهرهای مختلف کشور برای درمان عزیزانشان راهی تهران یا مراگز استانها شدهاند. حال باید چند روزی را در شهر غریب، پشت در بیمارستان سپری کنند.
همانطور که گفته شد، با اجرای طرح افزایش ظرفیت پزشکی و افزایش بومی گزینی ، در مناطق محروم کشور، تعداد پزشکان افزایش خواهد یافت. با توجه به اینکه در دوره تخصص پزشکی هم بومیگزینی در اولویت قرار گرفته است، نظام ارجاع در مناطق محروم تکمیل میشود. با تکمیل این نظام در مناطق محروم، رنج سفرهای درمانی از روی دوش مردم برداشته خواهد شد و ریشه اصلی سفرهای درمانی که علاوه بر هزینه زیادی که برای مردم دارد، خطرات مختلفی همچون تصادفات جادهای، سرقت اموال و ... را نیز به همراه دارد، به تدریج کمرنگ خواهد شد.
زیرساخت توسعه گردشگری سلامت
جمعیت نزدیک به 500 میلیونی و رو به رشد کشورهای همسایه و اشتراکات فرهنگی، دینی، اجتماعی فراوان این کشورها با ایران زمینه بسیار مناسبی برای توسعه گردشگری سلامت در استانهای مرزی مانند کردستان، آذربایجان شرقی، سیستان و بلوچستان، هرمزگان و استانهای مقصد گردشگری مانند خراسان رضوی، فارس، اصفهان و … است.
براساس گزارش مؤسسه جهانی تندرستی در سال 2018 درآمد بازار جهانی گردشگری سلامت تا سال 2025 به 1،062 میلیارد دلار میرسد، این درحالی است که متأسفانه در گزارش مرکز منابع بین المللی مراقبت های بهداشتی در سال 2020 جایگاه ایران در گردشگری پزشکی در جهان انتهای جدول و بعد از کشورهای کویت، گواتمالا و لبنان در جایگاه چهل و ششم جهان قرار دارد. همچنین آمارها حاکی از آن است که 4% تا 7% از گردشگران ورودی به کشور جزو گردشگران سلامتاند درحالی که براساس سند چشمانداز 1404 این رقم باید به %10 تا 15% برسد.
درهمه کشورهای با جذب گردشگر سلامت بالا، سرانه پزشک بیشاز ایران است برای مثال: انگلستان با 280، اسپانیا با 380، کانادا با 230 و لبنان با 210 پزشک به ازای صد هزار نفر از مقاصد مهم گردشگری سلامت به حساب میآیند. این موضوع خود نشاندهنده آن است که در کنار سایر عوامل سرانه نیروی انسانی حوزه سلامت عاملی زیرساختی در توسعه این حوزه است؛ زیرساختی که با اجرای کامل مصوبه افزایش ظرفیت پذیرش پزشکی، اکنون میتوان بیش از پیش برای توسعه گردشگری سلامت ایران برنامهریزی کرد.
نیازهای رفاهی دانشجویان جدید
به گفته مسئولان وزارت بهداشت، برای تربیت هر دانشجوی پزشکی طی ۷ سال، با فرض ثابت ماندن شرایط اقتصادی، در حدود یک میلیارد باید هزینه شود. این بودجه در بخشهای مختلفی صرف میگردد. تجهیزات آزمایشگاهی، تأمین و نگهداری جسدهای قابل تشریح، تجهیزات شبیهسازی و کمک آموزشی و ... یکی از این زمینهها است. همزمان با تربیت دانشجوی بیشتر باید آزمایشگاهها و وسایل کمک آموزشی نیز تکمیل و تجهیز گردند. به طور کلی در ۴ سال ابتدایی دوره پزشکی عمومی، عمده آموزشها بصورت علوم پایه و غیر بالینی ارائه میشود. یکی از مسائلی که از روز اول ورود دانشجو به دانشگاه ایجاد میشود، تامین امکانات رفاهی و خوابگاهی است. چرا که با تأمین هر چه بیشتر این امکانات میتوان از مشغولیتهای بیمورد برای دانشجویان جلوگیری کرد و شرایط بهتری را برای آموزش فراهم نمود.
ساخت خوابگاههای جدید علاوه بر هزینه زیاد، زمان زیادی نیز نیاز دارد. علاوه بر این تعویض مداوم خوابگاه نیز باعث برهم زدن آسایش دانشجویان میشود. به همین دلیل به نظر میرسد در سالهای ابتدایی اجرای طرح، با اجاره ساختمانهای جدید و اختصاص آنها به خوابگاه دانشجویان، بخشی از دغدغههای رفاهی آنها نیز مرتفع خواهد شد. البته همزمان با این موضوع باید روند ساخت خوابگاههای دانشجویی نیز در دستور کار قرار گیرد. به تبع با پیگیری مداوم برای ساخت سریع و استاندارد این خوابگاهها دیگر مانعی در این زمینه باقی نخواهد ماند. به همین دلیل در حین اجرای این طرح توسط وزارت بهداشت با نظارت شورای عالی انقلاب فرهنگی، باید با همکاری سازمان برنامه و بودجه میتوان انتظار داشت که فرصت آموزش کافی برای همه دانشجویان، حتی با افزایش تعداد آنها، مانند سال گذشته فراهم شود.
افزایش زیرساخت آموزش پزشکی با بهرهبرداری از تختهای بیمارستانی
با ورود دانشجویان پزشکی بیشتر به عرصه آموزش بالینی، باید تعداد بیماران و به تبع تعداد تختهای موجود در بیمارستانها نیز افزایش یابد. چرا که هر کدام از دانشجویان در طول مدت آموزش در یک بخش، نیاز دارد که با روند درمان تعداد بیمار مشخصی درگیر شود. به عبارت دیگر یک دانشجو برای یادگیری کامل یک موضوع باید با بیماران متنوعی روبرو شود و در جریان اقدامات درمانی آنان قرار گیرد. هرچه نسبت دانشجوهای فعال در یک بخش به بیماران آن بخش بیشتر باشد، کیفیت آموزش بیشتر خواهد شد. طبق اعلام وزارت بهداشت، در دو سال اخیر ۱۵ هزار تخت بیمارستانی جدید، به ظرفیت درمانی کشور افزوده شده است. همچنین در حال حاضر در شهرهای مختلف بیمارستانهای دیگری در حال ساخت هستند. برای مثال فقط در استان فارس حدود سه هزار تخت جدید در دست ساخت است و در شهر تهران نیز بیمارستان هزار تختخوابی حضرت مهدی(عج) افتتاح و بیمارستان 820 تختخوابی شهدای تجریش نیز بزودی افتتاح میگردد.
لزوم افزایش جذب اساتید جدید
با افزایش تعداد دانشجویان، نیاز به استاد نیز افزایش مییابد. این مسأله هم در دوره علوم پایه و هم عرصه بالینی، اهمیت زیادی دارد. چرا که بار اصلی آموزش، بر دوش اساتید است. در صورتی که تعداد دانشجویان یک کلاس افزایش یابد، امکان رسیدگی استاد به هر دانشجو کاهش مییابد. به عبارت دیگر استاد نمیتواند به اندازه کافی روی آموزش هر دانشجو وقت بگذارد،( یا دانشجو ممکن است با استفاده از شلوغی کلاس، بیش از حد مجاز غیبت و تأخیر داشته باشد ) به تبع کیفیت آموزش نیز ممکن است کاهش یابد.
از طرفی در عرصه بالینی با افزایش دانشجویان و کمبود استاد، گروههای آموزشی مجبور خواهند شد از یک طرف طول مدت آموزش در هر بخش را کاهش دهند و از طرف دیگر دانشجوی بیشتری را به صورت همزمان در بخش جای دهند. در نتیجه استاد نیز ممکن است نتواند آموزشهای لازم را به دانشجویان منتقل کند.
در ماههای اخیر اقداماتی در زمینه جذب اساتید جدید در دانشگاه های علوم پزشکی انجام شده است. با تداوم افزایش ظرفیت پزشکی، باید بطور مداوم بر تعداد اساتید افزوده شود تا پاسخگوی نیاز آموزشی دانشجویان باشند. از طرفی با وجود نیاز مبرم دانشگاهها به استخدام اساتید، نباید از استانداردهای تأیید آنها غفلت شود. چرا که کاهش سطح علمی و توانایی آموزش اساتید، هر چند تعدادشان افزایش یافته باشد، کیفیت آموزش را کاهش خواهد داد.