در حافظه موقت ذخیره شد...
مخاطبانی برای همه فصول
این به مفهوم آن است که ما سالهاست برای مخاطبانمان زمانبندی میکنیم و هیچگاه به دنبال غرفههای دائمی نیستیم. از تلاش برای جذب مخاطب تا کار رسانهای در آن حوزه تنها محدود به زمان و مکان خاصی است و پس از برگزاری یک جشنواره، گردهمایی، نشست و... تمام پتانسیلها و بسترهای موجود و به وجود آمده برای جذب مخاطب را به فراموشی میسپاریم و درهای ورودی را میبندیم و چراغها را خاموش میکنیم تا فصل و دوره و سال بعد...
با نگاهی به برگزاری بسیاری از جشنوارهها و نمایشگاهها در کشورمان درمییابیم که مردم هنردوستی داریم و هیچگاه مخاطبان در موضوع حمایت از آثار هنری و هنرمندان کوتاهی و دریغ نمیکنند.نمایشگاه کتاب با بازدید میلیونی و خریدهای میلیاردی، جشنوارهها سینما، تئاتر، موسیقی و تجسمی با صفهایی چند ده متری و مخاطبانی که حاضرند برای ورود به سالنها ساعتها انتظار بکشند.
بطوری که در فصل بهار و فروش نزدیک به 300 میلیاردی سینما و فروش چند میلیاردی تئاتر و فروش بیش از 400 میلیاردی نمایشگاه کتاب نشان میدهد که مخاطبان در هر شرایطی به آثار هنری علاقهمند هستند.
این علاقه و ذوق مربوط و محدود به آثار فاخر هنری نیست و در کشور ما مخاطبان نشان دادهاند که تنوع سلایقشان کمک زیادی حتی به هنرمندانی کردهاند که آثارشان فاخر نیست. ما حتی در تلویزیون هم با این فصلی بودن موجهایم انگار مخاطب یکسال انتظار میکشد تا مثلاً بیننده جشنواره فیلمهای تابستان سیما باشد.اگر مسئولان فرهنگی در هر نهاد و سازمانی با یک برنامهریزی جامع و منسجم مخاطبان آثار هنری را جذب و بهدرستی هدایت کنند بیتردید در چشماندازی میانمدت هم چراغهای هنرهای هفتگانه تنها برای چند روز پرنورتر نمیشود و هم از حضور مخاطبان و حمایتهای آنها در همه فصول سال نهایت بهرهبرداری میشود.