گفت‌و‌گو با بهمن محمدزاده ترانه‌سرای تک‌آهنگ «سیستان»

فریاد درد زابل جان در «سیستان»

بهناز شریفی
روزنامه نگار

 

 

 بهمن محمدزاده دانش‌آموخته کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی و شاعر و ترانه‌سرای سیستانی که این روزها سروده «سیستان» او را با آواز محمد معتمدی شنیده‌ایم، دوران کودکی و جوانی‌اش را در زابل گذرانده است؛ از سال 1370 شعر می‌گوید و شمار شعرهایی که پیرامون سیستان سروده است، از انگشتان دو دست فراتر رفته است.
قالب اصلی شعرهای وی غزل است؛ اما در قالب‌هایی مانند مثنوی، رباعی، دوبیتی نیز طبع‌آزمایی کرده است. تاکنون مجموعه اشعارش را منتشر نکرده است؛ اما در مجموعه شعر «خورشیدهای کوچک» ده غزل، در مجموعه شعر «همنشین عرشیان» ده غزل و اشعاری نیز در چند کتاب دیگر از وی به چاپ رسیده است.
 در حال حاضر علاوه بر شعر به ترانه‌سرایی هم مشغول است.
محمدزاده هم چنین با خواننده‌هایی چون محمد معتمدی، همایون شجریان، وحید تاج، سینا سرلک، روزبه نعمت‌ اللهی، زکی شمس‌آبادی همکاری کرده است و آثار بسیاری از او با صدای خواننده‌های محلی سیستان همچون محمدرضا میری، امیر اسحاقی، محسن ذوالفقاری منتشر شده است.
وی که نسبت به زادگاهش سیستان همواره احساس دین می‌کند و می‌خواهد به ‌نوعی حقی را که بر گردنش هست، جبران کند، ترانه‌هایی با گویش سیستانی نیز سروده است و می‌گوید: برای پویایی و زنده نگه‌داشتن فرهنگ ایران، بایستی فرهنگ کهن قومیت‌ها و مناطق مختلف کشور را زنده نگه داشت.
فریاد درد مردم، محور تمامی شعرهای سروده شده توسط بهمن محمدزاده است؛ این ترانه‌سرای اهل سیستان، گاهی دردی را نشانه رفته که حسی و عاطفی بوده و از این رو به بیان حرف دل دیگران با زبان شعر پرداخته است تا رنج آنان را التیام بخشد.
او در آثارش به دنبال گمشده‌ای است که می‌تواند همان آرامش و آرزوهای گمشده بشر امروزی باشد.
به اعتقاد این شاعر سیستانی، ترانه‌سرا مانند آیینه‌ای است که به مردم جامعه‌اش زل می‌زند و ضمن اینکه به آنها می‌نگرد تلاش می‌کند، آنها را آنگونه که هستند و یا می‌توانند باشند، به خودشان نیز نشان دهد و دوست دارد با هنرش تکیه‌گاهی برای مردمش باشد و خودش هم به آنها تکیه کند.
بهمن محمدزاده که محور تمامی آثارش عاشقانه و اجتماعی است، در «سیستان» به عشق وطن، درد هموطنان و مردم ساکن سیستان را فریاد زده است تا مرهمی بر رنج مردمان سختکوش و نجیبی باشد که بیش از 20 سال از مشکل بی‌آبی و کم آبی به ستوه آمده‌اند.
منطقه سیستان به دلیل برخی از مشکلاتی که در زمینه حقابه این منطقه پدید آمده، خشکسالی بی‌سابقه‌ای را سپری می‌کند؛ به طوری که علاوه ‌بر نابودی کشاورزی منطقه، مردم شریف این ناحیه از داشتن آب شرب سالم نیز محروم مانده‌اند. محمدزاده در گفت‌و‌گویی به تشریح آنچه از ابتدای «سیستان» بر او گذشته است، می‌گوید:
 
چطور به فکر سرودن شعری برای سیستان افتادید؟
من سیستانی‌ام و فضا و رنج‌هایی را که مردم سیستان به واسطه خشکسالی تالاب بین‌المللی هامون و بی‌آبی منطقه تحمل می‌کنند، لمس کرده‌ام؛ می‌خواستیم کاری برای مردم انجام بدهیم و صدای آنها را به گوش بقیه برسانیم تا برای حل مشکل سیستان چاره‌اندیشی شود. همه ما ایرانی هستیم و مهم نیست اهل چه شهری هستیم، دوست داریم وطن‌مان آباد باشد و مردم در وضعیت خوبی زندگی کنند.
مردم سیستان نجیب، سختکوش و بسیار باهوش‌اند که در این شرایط سخت آنجا مانده‌اند و از میراث کهن نیاکانشان پاسداری می‌کنند؛ تنها دلیل ماندن مردم، عشقی است که به آن آب و خاک دارند؛ ساکنین سیستان محل زندگی‌شان را بسیار دوست دارند و زابل جان خطابش می‌کنند؛ اما ناگواری‌ها و سختی‌های موجود همه را اذیت کرده است. امیدوارم این حرکت کوچک توسط ما نتیجه‌ای برای مردم داشته باشد و شرایط
بهبود یابد.
من برای سیستان شعرهای انتقادی و اجتماعی زیادی سروده‌ام؛ «سیستان» به پیشنهاد یکی از دوستانم به نام یونس دهمرده مطرح شد و پس از آن شعرش را سرودم و با آهنگسازی افشین عزیزی و اجرای استاد محمد معتمدی منتشر گردید.
 
بازخوردهایی که بعد از انتشار «سیستان» دریافت کردید چطور بود؟
خوشبختانه مردم ما خیلی خوب یکدیگر را درک می‌کنند و بدون توجه به اتفاقاتی که ممکن است در بحث‌های مدیریتی و سیاسی اتفاق بیفتد، بدنه مردم همیشه کنار هم‌اند.
 در منطقه سیستان بازخوردهای بسیاری از مردم، همراه با بغض و اشک بود و انگار بغض فروخورده‌ای سر باز کرده بود. غیرسیستانی‌ها هم خوب حمایت کردند و حرفی که باید، زده شد؛ بسیاری از دوستان آهنگ را بازنشر دادند و نشست‌هایی هم برای تقدیر از سازندگان اثر برگزار گردید. عمده افرادی که در جامعه ما دغدغه مطالبه‌گری دارند از این حرکت استقبال کردند و به‌نوعی با نشر آن، از این اثر و مطالبه مردم سیستان به خوبی حمایت کردند که بنده قدردان و دست‌بوس تک تک این عزیزان هستم.
 متأسفانه مردم سیستان مظلوم واقع شده‌اند و در رسانه‌ها هم کمتر به سیستان پرداخته می‌شود. من قبلاً هم در مورد سیستان آثاری تولید کرده‌ام که برای همشهریان عزیزم منتشر شده است، اما «سیستان» با حضور استاد معتمدی اثر فراگیرتری بود.
 
انتقال پیام از طریق زبان هنر چقدر می‌تواند مؤثر باشد؟
در جریان موضوع بی‌آبی سیستان، بسیاری از آدم‌های سرشناس اجتماعی و سیاسی هم حرف زده بودند، اما هنر به واسطه شاخصه‌هایی که دارد، احساس و اندیشه آدم‌ها را به خودش معطوف کرده و با درون آنها ارتباط برقرار می‌کند. آثار هنری دارای شخصیت مستقلی هستند که حتی بدون هنرمند هم در جامعه به حیات خودشان ادامه می‌دهند.
 به همین دلیل مردم انتخاب می‌کنند که با آن اثر همزیستی ذهنی و حسی داشته باشند یا خیر.
دلیل اصلی موفقیت هنر این است که آدم‌ها با احساس و اندیشه خود، پذیرای آن می‌شوند و اجازه می‌دهند در ذهن آنها حضور و حیات داشته باشد. مردم این اثر را به عنوان بخشی از درون خودشان پذیرفتند و اجازه دادند در ذهن، روح و روان‌شان زندگی و سیر کند.
به همین دلیل فکر می‌کنم معمولاً تأثیر هنر از این منظر می‌تواند مهم‌تر از اتفاقات دیگر باشد.
 
جایگاه نقد در شعر و ترانه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
در دو دهه اخیر، در حوزه ترانه جوانان صاحب‌ سبکی پا به عرصه گذاشته‌اند که در ترانه، حرکتی روبه‌جلو را آغاز کرده‌اند، اما رهاشدگی فضا برای تولید آثاری که ابتدایی‌ترین اصول و چهارچوب‌های فنی ترانه را رعایت نمی‌کنند، آسیبی است که تا حد بالایی باعث تغییر و تخریب ذائقه مخاطب شده است. نقد شعر در یکی دو دهه گذشته به قوت دهه‌های قبل‌تر نیست؛ با اینکه شاعران جوان و مستعد زیادی در این چند دهه به جامعه ادبی معرفی شده‌اند و آثار زیبایی هم به گنجینه ادبیات‌ معاصر اضافه کرده‌اند، اما به‌واسطه فاصله‌ گرفتن از فضای نقد سالم، شاهد خلق آثار قوی و ماندگار نیستیم.
نقد ادبی، مهم‌ترین اهرم رشد ادبیات هر کشور است؛ چون نقاط قوت و ضعف را به صاحب اثر نشان می‌دهد تا برای رفع عیوبش مطالعه و تلاش بیشتری کند.
 
 «سیستان» توانست درد مردم را فریاد بزند؟
شعر «سیستان» یک اثر کاملاً اجتماعی است؛ سعی کردیم در این اثر بدون نگاه سیاسی، جناحی و غیرمردمی کار را پیش ببریم، درد سیستان رنجی است که وجود عینی دارد و قرار است با زبان هنر تسهیلگری شود تا بهتر دیده شود و همین باعث شد توجه مردم و بسیاری از مدیران به سمت آلام فعلی سیستان جلب شود. قبل از این آهنگ، دوستان ما در سیستان آثار متعددی ساخته و فریادگر درد مردم بوده‌اند و همانند گذشته، این حرکت و مطالبه همچنان ادامه دارد.
 تولید اثر سیستان هم انگیزه‌هایی ایجاد کرد تا برای تمرکز بر حل مشکلات منطقه، در تولیدات هنری آتی از هنرمندان سرشناس کشور بیشتر کمک گرفته شود.
 
مطالبه شما برای سیستان ادامه دارد یا به همین جا ختم می‌شود؟
مطالبه ما فراتر از این اتفاق است و قرار نیست با یک شعر و یا یک آهنگ تمام شود. حرف ما این است که مشکل مردم غیور این منطقه که پیشینه‌ای غنی دارند و با دستان خالی، خاک این وطن را حفظ می‌کنند، بایستی ریشه‌ای و پایدار رفع شود. سیستان منطقه‌ای حاصلخیز است که با سختکوشی مردمش، کشاورزی و دامداری
پررونقی داشته است. پرواضح است که کشاورزی و صنایع منطقه بدون آب، محکوم به نابودی‌اند. مطالبه اصلی ما پایدار بودن شرایط زندگی در سیستان است؛ فعلاً کشاورزی و دامداری مردم در سیستان نابود شده اما آنها مانده‌اند و نمی‌خواهند محل زندگی‌شان را
رها کنند.
قبل از این آهنگ هم مطالبه‌گری‌های فراوانی توسط هنرمندان استان انجام می‌شد و پیگیری‌های متعددی وجود داشت اما این آهنگ به گونه‌ای بود که همه آن را شنیدند و به دست همگان رسید؛ خبرهای خوشایندی به ما می‌رسد که بررسی‌ها برای بهبود شرایط آغاز شده است؛ ان شاءالله این اتفاق مسکنی برای درد فعلی مردم سیستان باشد و در درازمدت، مشکل آب سیستان به صورت ریشه‌ای حل شود.
 
سخن آخر
از همه عوامل تولید این اثر بویژه دوست گران‌سنگم محمد معتمدی عزیز که برادرانه و بدون هیچ چشمداشت مادی، در کنار ما بودند و روایتگر آلام و رنج‌های مردم سیستان شدند صمیمانه قدردانی می‌کنم.
 
تک آهنگ «سیستان» عنوان یکی از تازه‌ترین قطعات منتشرشده به خوانندگی محمد معتمدی است که در دسترس مخاطبان قرار گرفته است. بهمن محمدزاده شاعر، افشین عزیزی آهنگساز و تنظیم‌کننده، یونس دهمرده مدیر پروژه، حامد غلامی عکاس، کیارش کاویان طراحی کاور عوامل اجرایی تک‌آهنگ «سیستان» را تشکیل می‌دهند.