برنامه‌ای به اسم «مسابقه»

کامران علمدهی/ از کودکی تا نوجوانی و بزرگسالی نام مسابقه همواره با شور و شوق و هیجان پیوند خورده است. به تعبیر دیگر حتی وقتی در جمع خانوادگی قرار به برگزاری مسابقه‌ای می‌گذاریم، بلافاصله حس رقابت همراه با نشاط به سراغ‌مان می‌آید حتی به صورت ناخودآگاه ضربان قلب‌مان هم ما را همراهی می‌کند و می‌خواهیم که یا شرکت کننده پیروز آن مسابقه باشیم یا طرفدار یکی از شرکت کنندگان آن.
اما چرا وقتی می‌خواهیم بیننده یک مسابقه تلویزیونی از شبکه‌های داخلی باشیم، نه تنها شور و شوقی در ما ایجاد نمی‌شود بلکه حتی در ریتم ضربان قلب‌مان هم تغییری ایجاد نمی‌کند؟!
مسابقات تلویزیونی تقریباً از اوایل دهه 70 در کشور ما شکل جدی به خود گرفت اما در ادامه مسیر نتوانست به موفقیت‌های چندانی دست پیدا کند که دلایل متعددی باعث عدم تحقق این امر بوده است که در ادامه به سه مورد اصلی آن اشاره می‌کنیم:
یک، نداشتن یک سناریوی درست و اصولی؛ به این معنا که سازندگان مسابقات تلویزیونی در کشور ما اغلب تنها به دنبال «ساخت» یک برنامه هستند و تلاشی برای «خوب ساختن» ندارند.
بی تردید ساخت یک مسابقه خوب مستلزم مؤلفه‌هایی چون جذابیت، برنامه‌ریزی، هدفمندی و هیجان‌آفرینی است. مؤلفه‌هایی که در آثار ساخته شده کمتر دیده می‌شود.
دو، فضای تصنعی و تلاش برای طبیعی جلوه دادن؛ با بررسی اغلب مسابقات تلویزیونی می‌بینیم که انگار ضبط هر بخشی از برنامه بارها تکرار شده و همین امر سبب شده تا دیگر شاهد هیجان و تازگی اتفاقی که ممکن است شرکت کنندگان با آن مواجه شوند، نباشیم. این در حالی است که در بسیاری از مسابقات تلویزیونی موفق در دنیا صحنه‌ها به خاطر اتفاق‌های غیرمنتظره با یک برداشت ضبط می‌شوند.
سه؛ کپی‌برداری به جای نوآوری؛ بی شک وقتی یک برنامه با سناریوی کپی شده از روی یک مسابقه موفق ساخته می‌شود چون بسترها به لحاظ اجتماعی، فرهنگی و مالی فراهم نیست، علاوه بر شکست، با سخره گرفتن مخاطبان هم مواجه خواهد شد. در نتیجه مخاطب اگر هم به سناریوی مسابقه علاقه‌مند شود، ترجیح می‌دهد اصل برنامه را ببیند نه کپی آن را. این موارد سبب شده تا حتی به مسابقاتی مثل «کودک شو» و «اعجوبه‌ها» که مخاطبان کودک دارند هم توجه چندانی نشود.