به طور عمده ریشه مشترک و عمومی مراجعه افراد به رمالان و فالگیران را میتوان در ناآگاهی کافی اشخاص جست و جو کرد. درک اینکه مسائل نمی تواند در سرنوشت افراد تأثیرگذار باشد، نیازمند داشتن آگاهی مناسب دینی و اعتقادی است. یکی از مهمترین عواملی که سبب میشود مردم برای گره گشایی از مشکلاتشان به کمک گرفتن از رمالان و فالگیران روی بیاورند، باور خرافه است. وقتی فردی برای رفع یک مشکل جسمانی یا حتی عاطفی و ذهنی از پزشک و روانپزشک ناامید میشود، برای اینکه هیچ راهی را از دست ندهد به این مسیرهم گام میگذارد. در اینجا از نقش کسانی که بازارگرمی میکنند نباید به سادگی گذشت. آنها افراد را ترغیب میکنند تا برای حل مشکلشان به رمالان رجوع کنند و او را مجاب میکنند که نسخههایشان سودمند است. گاهی اوقات این اعتماد به قدری زیاد میشود که فرد شیاد طعمههایش را تا ماهها در آرزوی تحقق رؤیاهایش با خود همراه میکند و پولهای میلیونی از آن فرد میگیرد و گاه نیز مانند این پرونده نیات شوم خود را اجرا میکنند. اینجاست که فرد یا از ترس آبرو دم بر نمیآورد یا اگر هم به شوهر، پدر یا برادرش بگوید فاجعهای عمیقتر مانند آنچه در این پرونده دیدیم رقم میخورد.
بنابراین بهتر است افراد به رمالان و یا افرادی که برای آنها کار میکنند اعتماد نکنند و در صورت بروز هر اتفاقی نیز پلیس را در جریان بگذارند.