رئیس اداره امداد و بهداشت و درمان نداجا در گفتوگو با «ایران جمعه» مطرح کرد؛
روایت نجات یک بیمار قلبی در بیمارستان مستقر در ناوگروه 86
محسن صمیمی
روزنامهنگار
در بسیاری از فیلمهای مرتبط با کشتیرانی، تصویری مربوط به دریازدگی خدمه بخصوص در زمان طوفان و در زمانهایی که موجهای سهمگین اقیانوس کشتی را همچون یک تخته پاره به حرکت وامیدارد، برای همه ما تصویری کلیشهای و غالباً تکراری است؛ اما باید دانست که در عالم واقع این اتفاق بسیار معمول است. اهمیت ماجرا اما آنجاست که باید یک ملوان نیروی دریایی بعد از ماهها حضور روی عرشه کشتی با وجود تحمل مدتها دوری از خانواده و همچنین نظاره به کرانه اقیانوس که جز آبی بیکران چیز دیگری در آن هویدا نیست، خود را در مقاطع حساس آماده نبرد نماید. حالا تصور نمایید که هشت ماه را باید در یک سفر بگذرانید و ضمن دوری از خانواده، سنگینی مأموریتی را به دوش بکشید که حتی فکر کردن به آن نیز مو را به تن هر آدمی سیخ میکند. مسیری که در آن باید از سه اقیانوس عبور کرد و پنج تنگه مهم و راهبردی را پشتسر گذاشت، با موجهای سهمگین طوفانهای اقیانوسی مقابله کرد و ضمن شناسایی تهدید و دفع آنها، با روحیه و استوار به راه ادامه داد. با توجه به اینکه منابع انسانی هر سازمانی به عنوان گنجینهای عظیم در راستای نیل به هدف و مقصود هستند، برای انجام مأموریت کشتیرانی به دور کره زمین (مأموریت 360 درجه) که قرار است برای اولینبار در تاریخ هزاران ساله دریانوردی کشورمان انجام پذیرد، کادر بهداشت و درمان باید در کنار عوامل اجرایی، ملوانان و فرماندهان تلاش نمایند تا موفقیت بطور کامل کسب گردد و از همینرو حفظ بهداشت فردی، حفظ سلامت روان و ایجاد شور و نشاط در میان پرسنل قطعاً یک کارویژه بزرگ برای پرسنل بهداشت و درمان نیروی دریایی ارتش ایران بوده است. قطعاً مشکلات بهداشتی و درمانی سفر ناوگروه 86 نداجا در طول انجام عملیات 360 درجه بسیار فراتر از چند جمله است، از همینرو پای سخنان امیر دریادار دوم ستاد پزشک طاهر سلطانزاده رئیس اداره امداد و بهداشت و درمان نیروی راهبردی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران نشستیم تا از سختیها، بیمها و امیدها در طول این مأموریت برایمان بگوید و همچنین تجهیزات و نیروهایی را که حضورشان در ناوگروه 86 به فرجام عملیات 360 درجه کمک کرد برایمان بازگو نماید.
سفر دریایی مستلزم تمهیداتی از لحاظ بهداشتی است و سختیها و مشکلاتی دارد. با توجه به اینکه این سفر، بسیار طولانی و تاریخی هم بود، قطعاً اگر تمهیداتی اندیشیده نشود نیروها با مشکلات بهداشتی مواجه میشوند. پیشبینیهایی که در حوزه بهداشتی و درمانی برای اعزام انجام شد چه بود؟
از روز اولی که بنا بر این شد که این سفر پرافتخار انجام شود، از طریق نیروی دریایی راهبردی ارتش ما هم به تبع مأموریتی که داشتیم، تیمهای کارشناسی تشکیل داده و بررسی جامعی در حوزههای مختلف انجام دادیم.
حوزههای ما چند بُعد داشت؛ یکی بعد سلامت کارکنان بود و باید پایش کنیم و شایستهترین و سالمترین همکارانمان در این مأموریت شرکت کنند. بُعد بعدی بعد درمانی این عزیزان بود تا تمهیدات و تجهیزاتی داشته باشیم که اگر خدای ناکرده دچار مشکل شدند کمکشان کنیم.
مورد بعدی هم مسائل بهداشتی بود. چه از بابت تغذیه و چه از بابت بحثهای روحی و روانی کارگروههایی تشکیل دادیم و مسائل را بررسی کردیم. این کار کارشناسی منجر به این شد که بتوانیم این سفر را با موفقیت به پایان برسانیم.
ما از لحظه اول با همکاری مستمر با معاونت آماد و پشتیبانی و با منطقه و با سایر معاونتها، توانستیم در حوزه تغذیه اقدامات مهمی انجام دهیم. چون موضوع تغذیه مهم بود از بابت نوع غذایی که باید تهیه میشد و مسائل و مواد غذایی که در انبارها و سردخانهها باید پک و دپو میشد، نانوایی که آنجا باید وجود داشت که نان پخت کند، همه این مسائل را توانستیم با دوستان در کمیته تغذیه بررسی کنیم و به نتایج خوبی رسیدیم.
نتایج جیرههای جنگی که در این ناوگروه ارسال شده و برای اولینبار صورت گرفته انشاءالله بعد از رسیدن ناوگروه هم بهتر خواهیم دید. در حوزه پایش، همه عزیزانی که اعزام شدند تک به تک به صورت بسیار دقیق در دو مرحله پایش شدند و هیأت رئیسه تأکید کرده بودند عزیزانی که مشکلدار هستند به هیچوجه حضور نداشته باشند.
حتی من شاهد هستم که عزیزی داشتیم که موتوریست یکی از این ناوها بود و بسیار هم علاقهمند بود که در این مأموریت باشد؛ ولی به دلیل مشکلاتی که در سابقه پزشکیاش داشت، صلاح نبود در این سفر باشد و از افراد سالمتر جایگزین کردیم.
در حوزه درمان هم این قضیه مسلماً نمود بیشتری داشت؛ چون برای اولین بار ما میخواستیم سفری طولانی داشته باشیم که بدون نیاز به پهلوگیری و بدون نیاز به کشورهای منطقه بتوانیم به صورت خودکفا کارهای خودمان را بکنیم. طبق صحبتهایی که با هیأت رئیسه محترم داشتیم و بازدیدهای متعددی که انجام دادیم، بالاخره یک فضای حدوداً 100 متری در اختیار ما گذاشته شد. اولین فضا حدود 40 متر بود که با عنایت هیأت رئیسه محترم و شخص امیرفرماندهی یک فضای دیگری اضافه کردیم، چون اهمیت موضوع بسیار زیاد بود، حدود 100 متر فضا به بهداشت و درمان اختصاص دادند که در این فضا ما همه تجهیزات لازم برای یک بیمارستان ناو را در نظر گرفتیم. تجهیزاتی اعم از آزمایشگاه، رادیولوژی، اتاق عمل، تخت ویژه آیسییو، اورژانس، داروخانه، دندانپزشکی و همه اینها را در این پکیج بهصورت ویژه دیدیم که عزیزان بتوانند به مأموریت اعزام شوند. به همراه یک تیم تخصصی 14 نفره که در انواع تخصصها این عزیزان حضور دارند از پزشک عمومی، پزشک جراح، بیهوشی، دندانپزشک، بچههای بهداشتی، روانشناس، پرستار و انواع تخصصها را پیشبینی کردیم و در این تیم عازم این مأموریت شدند.
آیا در طول مأموریت مشکلی پیش آمد که روند درمانی آن انجام شود؟
بله. مسلماً آدمی در حالت عادی هم مشکلات بیماری و مسائل مریضی سراغش میآید چه برسد به اینکه فرسخها دور و در دریا جای محدود و دور از خانواده باشی و فکر و خیال هم از یک طرف. همه اینها مشکلات را بهوجود میآورد و شاید حتی بیشتر هم میکند.
مراجعات متعددی در این مدت داشتیم و هر روز هم با ناوگروه ارتباط داشتیم. با تیم پزشکی، اوایل که ناوگروه اعزام شده بود ارتباطمان کاملاً به صورت تلهمدیسین بود. ارتباط راحتی داشتیم ولی بعداً به دلیل محدودیتهایی که در بحث اینترنت و فاصله پیش آمد، ارتباطمان بیشتر از طریق تلفن امن ماهوارهای بود که از طریق معاونت عملیات انجام میشد.
در این مدت همان اوایل سفر یک مشکلی پیش آمد که یکی از عزیزان ما که افسر جوانی هم بود بدون هیچگونه سابقه قبلی از بیماری، دچار یک مشکل قلبی شد. بیماری خاصی به نام ولف پارکینسون وایت بسیار نادر داشت که به یک دفعه قلب یک نفر شروع به ضربان قلب بسیار شدید میکند. او نزدیک سواحل هندوستان این مشکل را پیدا کرد و بلافاصله تیم پزشکی ما وارد عمل شد و از آنجا با ما ارتباط تلهمدیسینی داشتند. پزشکان فوقتخصص قلب ما در بیمارستان گلستان پشت سیستم آمدند و راهنمایی کردند و این عزیز ما نجات یافت. من شاهد بودم که ضربان قلب این فرد به 250 ضربان در دقیقه رسیده بود؛ یعنی اگر مدت کوتاهی این ادامه پیدا میکرد قلب قطعاً از کار میافتاد. فکر کنید اول سفر هم بود و همه افراد چه روحیه بدی پیدا میکردند و آنجا بچههای ما این نفر را نجات دادند و با یک روش بسیار خطرناک و تخصصی که مریضی که هوشیار هست را شوک دادند. این یک روش علمی است. البته که مریض را میبرند در اتاق عمل و در یک جای تخصصی و مجهز انجام میدهند ولی با توجه به راهنماییهایی که شد، مریض را شوک دادند و قلب آرام شد و به حالت عادی برگشت و ایشان بعداً سر فرصت تخلیه شد و از هندوستان به ایران برگشتند و ایران درمان تکمیلی انجام شد و الان هم سر خدمت هست.
موردهای دیگری هم داشتیم. جراحیهای سرپایی، مشکلات بیماری مختلفی که بالاخره حلوفصل میشد. یک مورد دیگری نابینایی چشم داشتیم. متأسفانه تقریباً در سواحل شیلی نزدیک امریکای جنوبی بود که یک همکارمان یک دفعه با سردرد شدید و سرگیجه مراجعه میکند و بستری میشود و روز بعدش احساس میکند که دو چشمش را از دست داده و تار میبیند. بچهها دوباره وارد میشوند و با کورتون درمانی موفق شدند یک چشمش را کاملاً برگردانند و یک چشمش همچنان مشکل داشت که ایشان را هم در شیلی با مشکلات فراوان و زحماتی که هیأت رئیسه و عزیزان در معاونت اطلاعات کشیدند، توانستیم تخلیه کنیم و به ایران برگردانیم تا ادامه درمانش را در ایران پی بگیریم. ایشان هم یک بیماری عصبی داشته و مثل اماس و... که همانجا اولین بار بروز کرده بود.
بجز این هم شاهکار بچههای ما دو عمل جراحی بود که در سواحل امریکای جنوبی به دور از هرگونه نیازمندی به ساحل توانستند انجام دهند. یک عمل آپاندیس روی یکی از عزیزان بود که الان هم در مأموریت حضور دارد و هیچ مشکلی ندارد. یک عمل شکستگی استخوان بینی بود که تروما ضربه خورده بود و شکسته بود و همان جا عملش کردند و شکستگی بینی را اصلاح کردند و بیماریها و درمانهای دیگر، آسیبدیدگیهایی که بچههای موتورخانه داشتند و سوختگی داشتند. همه اینها را آنجا خودشان جمع و جور و درمان کردند.
اساساً یک سفر دریایی با این مدت زمان با توجه به اینکه شما پزشک هم هستید، چه عوارضی میتواند برای یک فرد داشته باشد؟
رفتن به این سفر یک روحیه ایثارگری میخواهد. واقعاً همکاران ما که توانستند به این سفر تشریف ببرند و افتخار سفر به دور دنیا برای اولین بار در تاریخ دریانوردی ایران را داشته باشند، کار بزرگی کردند و روحیه خاص خودش را میطلبد.
این را از چند وجه از بابت بحث پزشکی میشود بررسی کرد. مهمترین موضوع، بحث مسائل روحی و روانی است. بالاخره فاصله افتادن این همه با محدودیتی که در دریا وجود دارد مخصوصاً دوری از خانواده، فرزند، مادر و پدر موردی نیست که به این راحتی کسی بتواند تحمل کند. بچههای نیروهای مسلح و بویژه ارتش و در رأس آنها نیروی دریایی ارتش که این مأموریتها را از چندین و چند سال قبل شروع کردند و هر روز به تعداد آنها افزوده میشود، این روحیه را دارند به تأسی از فرمان حضرت آقا که ما باید همه دریاهای دنیا را فتح کنیم، این واقعاً در نیروی دریایی به منصه ثابت کردن رسید.
از لحاظ روحی و روانی واقعاً بچهها تحت فشار قرار میگیرند و علتش هم محدودیتهایی است که در تماس دارند، مشکلاتی است که در خانوادههایشان گاهی اوقات به وجود میآید و به این عزیزان منعکس میشود.
ما همکاری داشتیم که فرزندش را از دست داد، همکاری داشتیم که پدر یا مادرش را از دست داد و تحمل اینها در آن فضا به این راحتی نیست و تیم پزشکی ما هم آنجا در کنار سامانه فرماندهی ناوگروه وظیفه دارد که به این عزیزان کمک کنند که این مسائل را بهتر تحمل کنند.
در کنار آن، مسائل دیگری هم مثل همین کارهای پزشکی و درمانی که گاهی وقتها برای عزیزان ممکن است پیش بیاید. بالاخره محدودیتهایی وجود دارد و ممکن است این شخص را تا آخر عمر حتی دچار مشکلاتی بکند ولی روحیه شهادتطلبی و ایثارگری بچههای ما طوری است که اینها را به هیچ وجه در اولویت قرار نمیدهند و مهمتر از همه اینکه به مأموریتشان و وظایفی که در آن ناو و ناوگروه برعهده آنها گذاشته شده، فکر میکنند.
به بحث توانایی تخصصی تیم پزشکی که اعزام شده بود به این ناوگروه اشاره کنید. در مقایسه با سایر ناوگروههایی که کشورهای دیگر هم اعزام میکنند، چه میزان تخصص را شاهد بودیم؟
به شخصه در یکی از دورههای یکی از ارتشهای خارج از کشور شاهد بودم که این افراد هم ناوگروههایی میفرستادند ولی این را مقایسه کنیم با محدودیتهایی که کشور ما دارد. در اوج تحریم، بچههای ما خودساخته همه کارها را صفر تا صد خودشان انجام دادند و توانستند این مأموریت عظیم را انجام بدهند، ولی کشورهایی که من دوره دیدم، همه امکاناتش را از کشورهای دیگر خریده بودند و کاملاً وارداتی و وابسته بودند و با این امکانات دور دنیا یا مأموریت آفریقا میرفتند و به همین هم کلی فخرفروشی میکردند که ما سفرهای دو ماهه داریم.
اینکه بچههای ما با دو ناو کاملاً ایرانی ساخت خود کشور بتوانند این کار را انجام دهند خیلی ارزشمند است و این ارزشش را چندین و چند و شاید صدها برابر میکند.
تیم پزشکی ما در این یگان هم کاملاً تخصصی و پای کار از همه تخصصها هستند و هرگونه مشکلی در این ایام پیش آمد، واقعاً توانستند جمع و جور کنند.
مثالی که عرض کردم نجات آن بیمار قلبی موردی بود که به این راحتی نمیشد تصور کرد چون این کار حتی در بیمارستان گلستان ما انجام نمیشود. باور کنید پزشک فوق تخصص ما که در بیمارستان گلستان پشت سیستم داشت مشاوره میداد، میگفت که این کار فقط در مرکز قلب تهران و در شهید رجایی تهران انجام میشود که یک مریضی را که هوشیار است شوک بدهند. من خاطرم است فرمانده محترم ناوگروه همان موقع با بنده تماس گرفت و گفت آقای دکتر این مریض الان نشسته و دکتر میگوید من میخواهم شوک بدهم و بیهوش کنم. مگر میشود مریض هوشیار باشد و شوک بدهید؟ گفتم مسلماً آنها وارد هستند و بگذارید کارشان را انجام دهند و خدا را شکر نتیجهبخش بود.
در مسائل پزشکی از ظرفیت کشورهایی که مجاور بودند استفاده شد؟
داشتن یک اتاق عمل و اینکه یک نفر را زیر تیغ ببرید و جراحی کنید، در درجه اول نیاز به خون دارد. شما هیچ جراحی را نمیتوانید پیدا کنید که مریض را جراحی کند و ذخیره خون در کنارش نباشد. چون ممکن است هر لحظه رگی پاره شود و مشکلی پیش بیاید و بخواهد از طریق آن خون به مریض تزریق کند و بیمار را نجات دهد.
ما خیلی روی این قضیه فکر کردیم که چطور میتوانیم این کار را انجام دهیم. ذخیرههای خون و کیسههای خون بیشتر از یک ماه عمر ندارند و شما حتی در فریزر هم نگه دارید، یک ماه ماندگاری دارد. آن موقع ما با همکاری بسیار خوب سازمان انتقال خون خود کشورمان، توانستیم کارهایی بکنیم که الان برای اولین بار در کشور انجام شده و شاید جزو سه چهار کشور اول دنیا هستیم که این تکنولوژی را داریم. ما در ناوگروه 86 و کد 360 مان یک بیمارستان کامل داریم و در کنار آن یک سازمان انتقال خون هم داریم. دستگاههای انتقال خون را به آنجا منتقل کردیم و خودمان میتوانیم خون تولید کنیم. از یکی از پرسنل میگیریم و در دستگاه فرآوری میکنیم و به مریض تزریق میکنیم.
این مستلزم این است که همه گروههای خونی در سبد خونی مجموعه باشند.
دقیقاً همین طور است. عرض میکنم کار ویژهای انجام شده بود و کد خونیشان و گروه خونی همه اعضایی که در این ناوگروه هستند را قبل از اعزام مشخص کردیم.
یعنی یکی از معیارهای پایش این بوده که در سبد گروه خونی ناوگروه همه گروههای خونی باشند؟
بله آن هم نه براساس اعلام خود افراد. ما دوستان سازمان انتقال خون را از استان هرمزگان و بندرعباس به داخل ناو منتقل کردیم که از همه نمونه خون گرفتند و مشخص کردند هر کسی گروه خونیاش چیست و به چه کسانی میتواند خون بدهد. کمااینکه در مریض آپاندیس و... خون استفاده شده از این طریق فرآوری و تهیه شده است که حتی ما این امکان را داریم که از این به بعد با این ناو که به مأموریتهای دوردست و دور دنیا سفر میکنند به کشورهای محروم و آنهایی که به قول معروف از قبل برنامهریزی شده باشد، از طریق این سامانه درمانی امدادرسانی کنیم. این یک امتیاز ویژه است.
به هیچ وجه از کشورهای دیگر هیچ کمکی در راستای حداقل بهداشت و درمان نگرفتیم و همین را میدانم در حوزههای دیگر هم همین طور است؛ ولی ما فقط تخلیه بیمار داشتیم که آن بیمار را هم بدون هیچ گونه اقدامی فقط تخلیه کردیم که با پرواز به ایران برگردد؛ ولی اینکه کمکی از دوستان بگیریم، حتی در اعمال جراحی به هیچ وجه این طور نبوده. قبلاً این مشکل را داشتیم که ناوگروهمان اگر مریضی داشت، مجبور بودیم در یکی از کشورها تخلیه کنیم که درمان و جراحی شود و با مکافات بسیار زیادی به ایران منتقل کنیم؛ ولی الان این دو مریضی هم که به ایران انتقال پیدا کردند، با پای خودشان و به تنهایی آمدند و حتی همراه هم نداشتند و این طور نبوده که حتی پرستاری با آنها بیاید.
اگر در حوزه بهداشت و درمان ناوگروه و اقداماتی که انجام شده نکتهای هست بفرمایید.
سامانه بهداشت و درمان واقعاً مفتخر به این است که در کنار سایر عزیزان در این ناوگروه حضور دارد. افتخار بزرگی برای همکاران من بوده و من مدیون تلاش همه این عزیزان هستم. 14 نفری که در این مأموریت حضور داشتند، به صورت شبانهروزی زحمت کشیدند و تلاش کردند که خدا را شکر مشکلات آنچنانی پیش نیاید. انشاءالله با افتخار این مأموریتها ادامه پیدا کند و ما بتوانیم فتحهای بیشتر از این را انجام داده باشیم و به همه دنیا ثابت کنیم که ما با وجود تحریمهای استکبار جهانی و با وجود محدودیتهایی که برای ما ایجاد شده، پا عقب نمیکشیم و انشاءالله همان طوری که بیخ گوش استکبار جهانی همه کارمان را خودمان انجام دادیم و جراحی کردیم و بیمارمان به سلامت به مأموریتش ادامه داد، در همه حوزهها همین طور خواهد بود و آرزوی توفیق داریم برای همه عزیزان بهداشت و درمانی که برای انجام هر چه بهتر این مأموریت زحمت کشیدند و مدیونشان هستیم.