دستبهدست برای هویت فرهنگی سیستان و بلوچستان
حمیدرضا طباطبایی
خبرنگار
علت انتخاب محمدعلی رخشانی صابر برای کارگردانی این کار چه بود؟
محمدعلی رخشانی صابر خود به واسطه تعلقش به قوم بلوچ از همان ابتدا نسبت به پروژه بسیار دقیق و دغدغهمند بود تا بخشی از هویت در استان و مخصوصاً منطقه بلوچستان را بازشناسی و بازسازی کند؛ و پس از برگزاری چند جلسه با ایشان و ترسیم و تبادل خواستهها، ایشان کارگردانی این کار را پذیرفتند و پروژه رسماً آغاز شد.
هدفگذاری اولیه شما برای مستند دستبهدست چه بود؟
دستبهدست با پرداختن به موضوع زنان و سوزندوزی در بلوچستان و گریزی به زندگی بزرگانی چون مهتاب نوروزی (از مشاهیر سوزندوزی استان و ایرانشهر) سعی در بازنگری و ترمیم چهره و هویت محلی در محله و در سطح کلانتر دارد؛ که این یعنی «بازنگری و ترمیم چهره هویتی محله اسدآباد ایرانشهر» و «شناسایی مشاهیر» آن از اهداف اولیه ما در پروژه ساخت مستند دستبهدست بود.
در خصوص محله اسدآباد ایرانشهر و علت تمرکز شما روی این محله توضیح دهید و اینکه رویکرد و فضای ساخت مستند دستبهدست تا چه حد به بازشناسی این محله کمک کرده است؟
محله اسدآباد، یکی از محلات قدیمی و با اصالت ایرانشهر است که البته در دهههای اخیر، نسبت به بقیه نقاط این شهر توسعه کمتری یافته است. از همین رو برچسب حاشیه یا محله کمبرخوردار، در کنار نام این محله قرار گرفته و هویت اجتماعی آن دچار تغییر، البته به معنی منفی آن شده است. مستند دستبهدست با رویکرد هویتسازی، سعی داشته با اشاره به پیشینه این محله و اشخاص مهمی که در این محله زندگی کردهاند، اصالت محله را به حافظه مردم بازگردانده و برای مخاطبی که از پیشینه این محله اطلاعی ندارد، هویت حقیقی آنجا را تبیین کند. این مستند در ابتدا فضایی کلی از محله ارائه میدهد و در ادامه با پرداخت به بافت اجتماعی محله و همچنین مشکلات و معضلاتی که سر راه توسعه این محله بوده، آن را پیش میبرد.
در خصوص چهرههای شاخصی که در مستند دستبهدست به آنها اشاره شده و علت پرداختن به آنها توضیح دهید.
از جمله شخصیتهایی که در این مستند به آنها پرداخته شده است، میتوان به خانم مهتاب نوروزی، به عنوان اسطوره فقید سوزندوزی استان، اشاره کرد. مهتاب نوروزی یکی از ماهرترین هنرمندان استان و حتی کشور در زمینه هنر صنایعدستی و سوزندوزی بوده که در جشنوارهها و نمایشگاههای مختلف ملی و بینالمللی حضور داشته است. مستند دستبهدست در کنار پرداخت به این شخصیت، بخش قابلتوجهی از مدت فیلم را به موضوع زنان و هنر سوزندوزی زنان بلوچ در محله اختصاص داده است و در حالی که هنر منحصربهفرد دست این بانوان را به نمایش میگذارد، به مشکلات و دغدغههای زن بلوچ در یک محله کمتر توسعهیافته نیز میپردازد.
در پژوهش صورتگرفته برای این مستند از چه منابعی استفاده شده است؟
در زمینه پژوهشی این مستند، کارگردان اثر به همراه گروهی از همکارانشان به صورت میدانی دغدغهها و صحبتهای مردم محله را ثبت و ضبط کرده و از طرفی نیز از طریق ارتباط با اهالی فرهنگ، هنر و رسانه در شهرستان ایرانشهر بویژه دانشگاهیان، جامعهشناسان و مردمشناسان اطلاعات مفیدی را کسب کردند و سپس به اصطلاح فیلمسازان دست به دوربین شدند؛ همچنین ذکر مجدد این نکته که محمدعلی رخشانی صابر خود از کارگردانان مطرح بلوچ در منطقه است و شناخت خوبی نسبت به بوم دارد، قابل چشمپوشی نیست.
دغدغههای مردم محله در ساخت مستند چه تأثیری داشته است؟
مستند دستبهدست در ادامه روند خود بیشتر وارد دغدغههای عمرانی و اجتماعی مردم شده و در یکسوم پایانی اشارات مستقیم به خواستهها و توقعات مردم نسبت به توسعه و آبادانی این محله دارد و با نگاهی هنرمندانه و ظریف، برای پایانبندی مستند از یک قطعه موسیقی رپ به زبان بلوچی استفاده میکند که مضمون و محتوای آن رؤیای پیشرفت است و همزمان با پخش این موسیقی، تصاویری گرافیکی از توسعهیافتن نقاط مختلف محله را میبینیم.
نظر پایانی شما در مورد میزان موفقیت این اثر و بازخوردی که در اکرانهای اولیه از مخاطبین گرفتهاید، چیست؟
در نگاه کلی، میتوان گفت مستند دستبهدست، در راستای هدف بازآفرینی هویت محله اسدآباد، موفق عمل کرده و در کنار پرداختن به کمبودها، ظرفیتها را نیز برجسته کرده است. از طرفی نمایش دغدغهها را با امید و رؤیای آبادی همراه ساخته است و لحنی شیرین و فضایی روشن به مخاطب ارائه میدهد که باعث تقویت حس علاقه مخاطب نسبت به محله است. یکی دیگر از نقاط قوت مستند، پرداخت درست و بجا به بافت اجتماعی محله و بهخصوص جامعه زنان بلوچ است که خود نشاندهنده یکی از جنبههای تمدنی و هویتی قوم بلوچ و منطقه بلوچستان است. این پردازش، مسأله مستند را از محله حتی فراتر برده و میتواند به کل جامعه بلوچ تعمیم دهد و کاربرد مستند را وسیعتر میکند.