سرقت و دزدی در شکلهای مختلف همواره باعث آزارهای روانی و زیانهای مادی بوده است. از دلهدزدی تا سرقتهای مسلحانه و خشن همه در قالب سرقت قرار میگیرند که خطرات و ناهنجاریهای اجتماعی آنها در همه زمانها انسان را تهدید میکرده است.
سرقت دلایل زیادی دارد از جمله مشکلات عاطفی در کودکی و نوجوانی، طلاق والدین، تبعیض اجتماعی، ناکامی در رسیدن به خواستهها، مشکلات اقتصادی، راحتطلبی، انتقام جویی، خودنمایی، حادثهجویی و...
اما ارتکاب سرقت ریشه در هر علتی که داشته باشد بیتردید نقش خانواده در این میان انکار ناپذیر است. با توجه به دلایل روانی و بعضی دیگر از مبانی روانشناختی سرقت باید راههای جلوگیری از بروز زمینه ارتکاب سرقت در نوجوانان و جوانان را نیز بررسی کرد. یعنی والدین به جای اینکه به فرزندان خود بگویند «مواظب باش» او را در انتخاب دوست و شناخت اطرافیان و راه درست زندگی کمک کنند. باید با زبانی ساده، عمل زشت دزدی را برای کودک روشن کرد.
کودکان از چهارسالگی معنی وجدان، مال خود، مال دیگران، زشتی دست درازی به اموال دیگران را به خوبی میفهمند و باید به آنها فهمانده شود که نباید بیاجازه اموال دیگران را بردارند.همچنین والدین باید تلاش کنند فاصله ارتباطی خود را با فرزندانشان کاهش دهند والدین موفق همواره در جایگاه دوست فرزند خود ظاهر میشوند و با این روش میتوانند او را از خطا دور نگه دارند.