خسرو معتضد از تاریخچه نیروی دریایی در ایران می‌گوید

هزار سال وقفه برای بــــــــــــــــــــــــازگشت نیروی دریایـــــــــی به‌‌ ایران

جای دریانوردان در مناسبات نظا‌‌می‌‌‌‌ایران تا دوره معاصر خالی بود

تاریخ ‌‌می‌گوید که اولین نیروی نظا‌‌می‌ در‌‌ایران را هخامنشیان ‌‌ایجاد کرده‌اند. داریوش، پادشاه هخامنشی، اولین کسی بود که آرایش جنگی سپاه به صورت قلب و جناحین را ابداع کرده است. پیش از آن هم هنگ‌های نظا‌‌می ‌در سرز‌مین ‌‌ایران تشکیل شده بود، اما آنچه به عنوان ارتش و یک نیروی نظا‌‌می ‌شناخته ‌‌می‌شود، محصول دوره هخامنشیان است. فعالیت نظا‌می‌‌‌ ایرانیان در طول تاریخ به اقتضای شرایط، فراز و نشیب‌های زیادی به خود دیده و به گواه مورخان، سهم ارتش در اقتدار‌‌ایران در دوره‌های مختلف تاریخی، چه پیش از ظهور اسلام و چه پس از آن، اهمیت بسیاری داشته است.
نکته حائز اهمیت آنکه، توسعه ارتش به اقتضای شرایط و وضعیت همسایگان بستگی داشته است. مثلاً به قول خسرو معتضد، تاریخ نگار کشورمان، نیروی دریایی پس از دوره ساسانیان، در مجموعه ارتش ‌‌ایران نبوده است. او دلیل آن را در‌‌این ‌‌می‌داند که آن سوی خلیج فارس و جایی که اکنون کشورهای عربی کوچک قرار گرفته‌اند، در اختیار‌‌ایران بوده و بنابراین، نیاز به نیروی دریایی وجود نداشته است. با‌‌ این حال، دریانوردی ‌‌ایرانیان برای تجارت و ارتباط با کشورهای دیگر، در جریان بوده است.
گفت‌و‌گوی زیر، مشروح سخنان معتضد درباره تاریخچه نیروی دریایی در کشورمان است.
ابتکار‌‌ایجاد جیش الماء در دوره آل بویه
از چه زمانی ‌‌ایرانیان با نیروی دریایی سروکار داشتند؟
پس از ساسانیان، ‌‌ایرانیان نیروی دریای داشتند. ساکنان خلیج فارس اغلب ‌‌ایرانی بودند. در کتاب عجایب‌الهند که در قرن چهارم نوشته شده، نشان ‌‌می‌دهد که ‌‌ایرانیان همیشه تا چین هم ‌‌می‌رفتند، اما نیروی دریایی نظا‌‌می ‌نداشتیم.
یک بار در زمان آل بویه نیروی دریایی ‌‌ایجاد شد که نامش را «جیش الماء» گذاشته بودند. در‌‌این زمان از‌‌این نیرو برای امنیت تجارت خلیج فارس استفاده ‌‌می‌شد. بار دیگر هم در دوره سلجوقیان نیروی دریایی کوچکی در خلیج فارس شکل گرفت. اما از نظر تجاری تا چین و بندر مانیلا در فیلیپین رفت و آمد داشتیم. اسلام از طریق همین کشتیرانان ‌‌ایرانی به شرق چین و فیلیپین رفت. بندر خافنو در اختیار کشتیرانان مسلمان و‌‌ایرانی بوده است.
بعدها، با توجه به ‌‌اینکه درگیری‌های نظا‌می ‌‌‌ایران با همسایگان در خشکی بوده، جنگ دریایی کمتر شکل گرفته است.‌‌ایران سرز‌مین پهناوری بود که همسایگان ما بیشتر در غرب و شرق کشور بودند. اعراب در زمان ساسانیان به اراضی تحت تملک ‌‌ایرانیان ‌‌می‌آمدند و غارت ‌‌می‌کردند. بیشتر غارت‌های اعراب از راه ز‌مینی بوده است.
علاء بن حضرو‌می‌، از بحرین که در اختیار مسلمانان و از راه دریا به فارس و استخر حمله کرد و شکست ‌‌می‌خورد.
بنابراین ما هیچ وقت از نظر دریا، به دلیل ‌‌اینکه جنوب‌‌ ایران ریگ زار و کویر بود، معمولاً خطر چندانی از طرف جنوب ما را تهدید نمی‌کرد.
در قرن 16 ‌میلادی، پرتغالی‌ها از جنوب آمدند. یعنی از اقیانوس هند آمدند و 110 سال جنوب ‌‌ایران دست پرتغالی‌ها بود. در‌‌این شرایط هم ‌‌ایرانیان نیروی دریایی نداشتند.
شاه عباس چون ما نیروی دریایی نداشتیم، از انگلیسی‌ها و هلندی‌ها کمک گرفت تا پرتغالی‌ها را بیرون کند. اما چون آنان اصرار زیادی داشتند که در‌‌ایران بمانند، در زمان شاه صفی به آنان اجازه داده شد که در آنجا لنج و قایق بسازند.‌‌این موارد را در کتاب نیروی دریایی در جلد دوم و سوم نوشته‌ام. بنابراین ‌‌ایرانی‌ها به پرتغالی‌ها اجازه دادند که تا 100 سال بعد از آنکه شاه عباس آنان را از‌‌ایران اخراج کرد، کشتی ‌‌می‌ساختند.
این کشتی‌ها، هنوز هم ساخته ‌‌می‌شود. یک دستگاه موتور روی آن گذاشتند و از آن به صورت مدرن استفاده کردند. همین لنج‌ها، ‌میراث آن دوره حضور پرتغالی‌ها در کشور است.
تشکیل نیروی دریایی موقت در دوره نادرشاه
ایران نیروی دریایی نداشت تا زمان نادرشاه افشار. او وقتی وارد عراق شد و رودخانه‌های بزرگ را دید، فهمید که نیروی دریایی لازم است. نادرشاه پس از حمله به هندوستان، از آنان ‌‌می‌خواهد که در بوشهر نیروی دریایی‌‌ ایجاد ‌‌کنند. تعدادی کشتی‌های خوب هم ‌‌می‌سازند. اما با کشته شدن نادرشاه، نیروی دریایی از بین رفت.
در سواحل دریای خزر هم، کشتی ‌‌می‌ساختند؛ در بندر چمخاله نزدیک لنگرود، پایگاه دریایی و کشتی‌سازی داشتیم. اما پس از دوره نادرشاه به بعد دیگر نیروی دریایی نداشتیم چون مشکلات ما بیشتر با همسایه‌های شرقی و غربی‌مان بود. همسایه شرقی ما ازبکان و همسایه غربی ما عثمانیان بودند. از شمال هم که روس‌ها، از قرن نوزدهم شروع به حملات خود کردند. به همین دلیل ‌‌ایرانیان توجه کمتری به جنوب داشتند و بیشتر جزایر‌‌ایران به دست اعراب افتاد. پس از آن هم انگلیسی‌ها از قرن نوزدهم که وارد خلیج فارس شدند، با‌‌ ایرانیان قرارداد بستند و خلیج فارس به نوعی دریاچه داخلی انگلستان شد.
ناصرالدین شاه یک ناو از آلمان به نام پرسپولیس خرید. ناو بزرگی نبود و کارکرد آن بیشتر برای دریافت مالیات از مناطق جنوب کشور، اشرار و شیوخ طغیانگر را آرام ‌‌می‌کرد. مظفرالدین شاه هم ناوچه به نام مظفری خرید. بلژیکی‌ها هم 9 ناوچه از انگلیسی‌ها خریدند تا نیروی دریایی‌‌ ایران را تشکیل دهند. با‌‌ این حال، همین کشتی‌ها باعث تشدید راهزنی دریایی ‌‌می‌شد. اعراب به ‌‌این کشتی‌ها حمله ‌‌می‌کردند. در عمان گروهی که به خوارج مشهور شده بودند، به کشتی‌های ‌‌ایرانی حمله ‌‌می‌کردند، آنان را ‌‌می‌سوزاندند و ملوانانش را ‌‌می‌کشتند.
در شمال هم ترکمن‌ها به بنادر حمله کرده و آنها را غارت ‌‌می‌کردند و زنان و مردان را به اسیری برده و در ترکمنستان به عنوان کنیز و غلام ‌‌می‌فروختند. دولت ‌‌ایران همیشه مترصد مبارزه با ‌‌اینان بود، اما کاری نمی‌توانست بکند. همه‌‌ این عوامل مقدمه‌‌ای بود برای‌‌اینکه دولت ‌‌ایران برای‌‌ایجاد قوانین دریایی و تشکیل نیروی دریایی آماده شود.
شکل‌گیری نیروی دریایی مدرن در اوایل قرن ۱۳ هجری شمسی
یعنی اواخر قاجار نیروی دریایی ‌‌ایران شکل گرفت؟
نه. اواخر سال 1306، دولت که دیگر پهلوی‌ها روی کار آمده بودند، لایحه‌‌ای به مجلس شورای ملی داد تا مبلغی حدود 200 هزار تومان برای خرید کشتی مسلح و تعمیر کشتی‌های موجود اختصاص دهد.‌‌این مبلغ باید از درآمدهای سال 1307 کشور تأمین ‌‌می‌شد. البته مجلس هزینه استخدام یک مهندس نیروی دریایی از‌‌ایتالیا به مدت سه سال را هم مصوب کرده بود که قرار بود برای کل دوره خدمت او 150 هزار تومان پرداخت کنند.
با‌‌ این حال تجدید ناوگان جنگی دریایی در سال 1311 و توسط رضاشاه صورت گرفت.‌‌این تاریخ را ‌‌می‌توان سرآغاز دریانوردی ‌‌ایران دانست. رضا پهلوی تعدادی ناو، کشتی و یدک‌کش از‌‌ایتالیا خریدند و افسران هم برای آموزش به ‌‌ایتالیا اعزام شدند.
رضاشاه ناو ببر و ناو پلنگ را خریده بود که وظیفه آنها گشت‌زنی در آب‌های خلیج فارس بود. نمی‌دانم سرنوشت ‌‌این ناوها اکنون چه شده است.
نیروی دریایی ما در جنگ‌های جهانی هم شرکت داشت؟
نیروهای انگلیسی و شوروی در 1320 به نیروی دریایی جدید ‌‌ایران شبیخون زدند و تقریباً همه شناورها و تأسیسات نیروی دریایی ما از بین رفت. همین واقعه بود که دریادار غلامعلی بایندر در جنوب در آن کشته شد. پس از آن نیروی دریایی‌‌ایران به طور کامل با تجهیزات امریکایی و انگلیسی اداره ‌‌می‌شد.
پس از پیروزی انقلاب و در دوران دفاع مقدس، ما جنگ دریایی زیادی نداشتیم چون عراق نیروی دریایی نداشت. به همین دلیل تقویت نیروی دریایی با توجه به محدودیت‌های بودجه‌‌ای کشور پس از جنگ، نیروی دریایی کمتر مورد توجه قرار گیرد.
بحرین در ۱۸۲۰ از ‌‌ایران جدا شده بود
درست است که ‌‌می‌گویند اگر نیروی دریایی قوی داشتیم، بحرین از‌‌ایران جدا نمی‌شد؟
بحرین سال‌ها قبل از آنکه محمدرضا نامه جدایی بحرین را امضا کند، به اعراب واگذار شده بود. بحرین از قدیمی‌ترین مستملکات ‌‌ایران بوده است. 700 کیلومتر مربع مساحت دارد و شامل حدوداً 10 جزیره به هم پیوسته است. بحرین در قرن 16 به تصرف پرتغالی‌ها درآمد که به مدت 80 سال دست آنان بود. از قرن 18 به بعد، مسائل تازه‌‌ای در بحرین پیش ‌می‌‌‌آید که ریشه در قرن‌های گذشته دارد.
در 1602‌‌ایرانیان به بحرین حمله ‌‌می‌کنند و آن را به کشور باز‌‌می‌گردانند. وقتی نادرشاه کشته ‌‌می‌شود، گروهی از اعراب به ‌‌اینجا ‌می‌‌‌آیند و آن را اشغال ‌‌می‌کنند. انگلیسی‌ها از 1820 شیوخ خلیج فارس را تحت الحمایه ‌‌می‌کرد. دولت انگلستان ‌‌این قرارداد را ‌‌می‌بندد که بحرین تحت الحمایه انگلستان شود. چرا نمی‌توانیم بحرین را بگیریم، چون نیروی دریایی قوی نداریم. انگلیسی‌ها از 1857 به خلیج فارس ‌می‌‌‌آیند و طی چند حمله به ‌‌ایران شهرهای برازجان، خرمشهر، اهواز و بوشهر را اشغال ‌‌می‌کنند. بنابراین خلیج فارس ‌‌می‌شود دریاچه انگلیسی‌ها. آنان نمی‌گفتند بحرین متعلق به ‌‌ایران نیست، ‌‌می‌گفتند ما قرارداد بسته‌‌ایم و ‌‌می‌خواهیم مراقب باشیم که کشورهایی مانند آلمان و فرانسه‌‌ اینجا را اشغال نکنند.