رکورد تاریخــــــــــــــــــــــــــــی ناوهای ایرانی در آبهای دور دست
مهدی بختیاری
کارشناس حوزه امنیتی و دفاعی
مأموریت ناوگروه 86 نداجا را از چند جهت میتوان حائزاهمیت دانست.
فارغ از اینکه مسافت طی شده توسط این ناوگروه یک رکورد منحصر بهفرد را در تاریخ دریانوردی کشورمان ثبت کرد، حضور شناورایرانی «دنا» در این مأموریت، در کنار ناوبندر مکران -که توسط نیروی دریایی از یک کشتی نفتکش به یک ناو لجستیک تبدیل شده است- از جمله نقاط برجسته این مأموریت بود که به آن اشاره خواهم کرد. این ناوگروه متشکل از ناوموشکانداز دنا و ناوبندر مکران در طول حدوداً 7 ماه توانست یک دور به دور کره زمین بزند.
اگرچه به نظر میرسد بهدلیل برخی محدودیتها (نظیر اینکه درابتدا قرار بود این ناوگروه از کانال پاناما عبور کند) ما با یک تغییر در مسیر ناوگروه مواجه بودیم، اما به هر حال مسافت طی شده توسط این دو شناور را باید یک رکورد تاریخی در دریانوردی ایران دانست که تا پیش از این در اختیار ناوگروه 75 نداجا (متشکل از همین ناوبندر مکران و ناو موشکانداز سهند) بود که در سفر به سنتپترزبورگ روسیه توانسته بود مسافتی حدود 45 هزار کیلومتر را طی کند. این دریانوردیهای طولانی و حضور مداوم ناوگروههای ارتش در آبهای دوردست نشاندهنده میزان اعتماد فرماندهان و مسئولان امر به تجهیزات موجود در نداجاست که برخی از آنها در سالهای گذشته در داخل طراحی و تولید شدهاند.
ساخت شناورهای بزرگ ایرانی از سال 88 با ساخت ناو جماران در پروژه موج آغاز شد و امروز چند فروند دیگر نیز ساخته شدند که از جمله آنها ناوهای «سهند» و «دنا» بود که اولی در مأموریت ناوگروه 75 حضور داشت و دومی در همین مأموریت دور دنیا.
مداومت در اعزام
نیروی دریایی ارتش اواخر سال 87 اولین ناوگروه خود را به مأموریت آبهای دوردست اعزام کرد.
در آن مقطع نقاط مهمی مانند خلیج عدن، دریای سرخ و تنگه باب المندب که ازجمله مهمترین آبراههای جهان برای تردد شناورهای تجاری است، بهواسطه شیوع پدیده دزدی دریایی به مسیری ناامن برای کشتیهای کشورهای مختلف ازجمله کشورمان تبدیل شده بود.
به منظور حفظ خطوط مواصلاتی و تأمین امنیت این شناورها، نیروی دریایی برنامه مدونی برای اعزام ناوگروههای خود طراحی کرد که این برنامه تا امروز بدون وقفه ادامه دارد و البته این مأموریتها به محدوده شمال اقیانوس هند و خلیج عدن و دریای سرخ محدود نماند.
ناوگروههای مختلف نداجا در طول این سالها به برخی نقاط دنیا سفر کردند که تا پیش از آن تجربه نشده بود. برای مثال عبور از کانال سوئز و حضور در دریای مدیترانه، حضور در اقیانوسهای آرام و اطلس و... برای اولین بار توسط همین ناوگروهها تجربه شد و از این حیث نیز سفر ناوگروه 86 منحصربهفرد است، چراکه برای اولین بار شناورهای ایرانی خود را به سواحل قاره امریکا رسانده و در بندر ریودوژانیروی برزیل پهلو گرفتند.
حضور در قاره امریکا از جهات بسیاری حائزاهمیت بود از جمله اینکه شناورهای ایرانی خود را به سواحل امریکا نزدیک میکردند و برای همین امریکاییها فشار بسیاری آوردند تا سفر ناوگروه ایرانی به برزیل کنسل شود که موفق نبودند.
از جمله الزامات در سفرهای ناوگروههای نداجا پشتیبانی از یگانهای حاضر در مأموریت است که این وظیفه برعهده شناورهای لجستیک قرار دارد.
تا پیش از غرق شدن ناو خارک، این شناور، بزرگترین ناو لجستیک کشورمان محسوب میشد که در بسیاری از سفرهای دریایی مسئولیت پشتیبانی از یگان همراه را برعهده میگرفت. شناورهای دیگر نظیر ناو بندرعباس و ناو بوشهر نیز این مأموریت را به دفعات تکرار کردند اما ناوبندر مکران که در سفر ناوگروه 86 حاضر بود از ظرفیت به مراتب بالاتری نسبت به شناورهای دیگر برخوردار است.
این شناور که در واقع یک نفتکش بزرگ بود، توسط نیروی دریایی ارتش تغییر کاربری پیدا کرد و اکنون بهعنوان مهمترین یگان پشتیبان در مأموریتهای دور و طولانی بکارگیری میشود که میتواند ناوگروهای اعزامی را از لحاظ پهلوگیری در کشورهای مختلف برای تأمین نیازهای خود کاملاً خودکفا کند.
دیپلماسی دفاعی
یکی دیگر از مهمترین اهداف در اعزام ناوگروههای ارتش، حضور در دیگر کشورها به منظور پیشبرد دیپلماسی دفاعی است.
طبق آمار، ناوگروههای اعزامی تا پیش از ناوگروه هشتاد و ششم، 106 مرتبه در 20 بندر خارجی پهلو گرفتند. در همین مأموریت اخیر نیز ناوگروه در 5 کشور پهلو گرفت که شامل هند، اندونزی، برزیل، آفریقای جنوبی و تانزانیا میشد.
سفر ناوهای رزمی ایران به کشورهای مختلف و حضور متقابل آنها در کشورمان، موجب ارتقای روابط میان دو کشور و افزایش سطح همکاریها خصوصاً در حوزه نظامی شده و همچنین نشانهای بر عمق ارتباطات طرفین ارزیابی میشود. با همه این تفاسیر شاید یک سؤال این باشد که آیا توان دریایی به نقطه قابل قبول و نهایی رسیده است؟ طبیعتاً پاسخ خیر است.
وضعیت یگانهای دریایی ما اگرچه با الحاق تجهیزات و شناورهای جدید در طول این سالها پیشرفت بسیاری داشته اما همچنان با یک نیروی دریایی راهبردی که بتواند مأموریتهای گستردهتر در آبهای دور را انجام دهد فاصله دارد. تجهیز شناورها به تسلیحات جدیدتر و از جمله در حوزه پدافند هوایی همچنان میبایست مدنظر فرماندهان این نیرو قرار بگیرد اگرچه به نظر میرسد رونمایی از ناو «دماوند2» در آینده نزدیک در دریای خزر قفل تجهیز شناورهای نداجا به موشکهای پدافندی عمود پرتاب را بشکند و از این به بعد ما تسلیحات بیشتری خصوصاً در حوزه پدافندی روی شناورها باشیم.
از طرف دیگر، در نیروی دریایی نیازمند شناورهایی با ابعداد و تُناژ بالاتر هستیم. یادمان باشد ناو دنا که در این مأموریت بزرگ شرکت داشت، وزنی در حدود 1100 تن دارد که چندان مناسب حضور در آبهای اقیانوسی که بعضاً با طوفانها و طول موجهای بزرگ و شدید مواجه است، نیست هرچند همین حضور ناو دنا در موقعیتی که وضعیت دریا موجب غرق شناورهای سنگینتر خارجی شد، یکی از نشانههای سطح توان نظامی ایران در این حوزه و میزان اعتماد فرماندهان به شناورهای ساخت داخل است اما این روند با بهکارگیری ناوشکنهای با تُناژ بالاتر که به نظر میرسد در دستور کار نیروی دریایی باشد، میتواند بر کیفیت این مأموریتها بیفزاید.
با این حال، نیروی دریایی ارتش با همین تجهیزات و تسلیحات است که در طول این 15 سال توانسته خطوط مواصلاتی کشور در آبراههای بزرگ و مهم دنیا را حفظ کند؛ نیرویی که امروز از یک نیروی با توان محدود به سواحل کشور، در مسیر تبدیل شدن به یک نیروی راهبردی و مؤثر در آبهای دوردست قدم برداشته است.