معاون آماد و پشتیبانی نداجا در گفت‌وگو با «ایران» بیان کرد

عبور موفـــــــــــــــــــــــــق شناور سبک از 3 اقیانوس جهان

الگوی لجستیکی بو‌می‌ برای ناوگروه 86طراحی کردیم

اعظم ذوالفقاری

روزنامه‌نگار

تأمین مایحتاج اولیه زندگی و به اصطلاح آماد و پشتیبانی یک گروهان و یا گردان ساده در خشکی و شرایط پایدار نیز مشقت‌های خود را دارد چه برسد به‌‌اینکه به پیش‌بینی مایحتاج حیات و زندگی جمع کثیری از دریانوردان نیروی دریایی آن هم در سفری 8ماهه در دل اقیانوس‌های دوردست نیازداشته باشیم. آب، نان، غذای گرم و سرد، میوه، سبزیجات.حتی تهیه قطعات فنی برای تجهیزات ناوگروه برای انجام تعمیرات اضطراری و...مطالعه و پیش‌بینی‌های دقیقی می‌خواهد. تصور‌‌اینکه یک نان بیش از یک ماه و آب بیش از یکی دو ماه امکان ماندگاری ندارد، حساسیت کار را بیشتر می‌کند. قطعاً نمی‌شود یک ناوگروه بزرگ را 8 ماه با کنسرو و کمپوت سرزنده نگه داشت و باید فاصله میان کیفیت زندگی در دریا و خشکی به حداقل ممکن برسد. علاوه بر آن تأمین سوخت در‌‌این پیمایش سخت 24ساعته و چندین ماهه ابعاد کار را بیشتر مشخص ‌می‌کند. در کنار همه ‌‌اینها باید اقتصاد و سلامت خانواده‌هایی که در‌‌اینجا یعنی ‌‌ایران در دوری دلبندشان ماه‌ها پای نظاره‌گر بر در خانه باشند، یکی از ابعاد مهم ‌‌این پیچیدگی در آماد و پشتیبانی است. در‌‌این زمینه با امیر دریادار دوم ستاد علیرضا محمدی معاون آماد و پشتیبانی نداجا به گفت‌و‌گویی جذاب نشسته‌ایم.


‌‌مأموریت ناوگروه 86 تاریخی و بی‌سابقه است. ناوگروه بزرگی اعزام شده و قطعاً نیاز به ملزوماتی دارد. چه از لحاظ تغذیه و چه از لحاظ پشتیبانی و پیش‌بینی‌های دیگر. گزارشی بفرمایید از اهم کارهایی که در حوزه پشتیبانی ‌‌این تیم و ناوگروه انجام شده است.
‌‌این ‌‌مأموریت به طور کلی یک ‌‌مأموریت خاص و ویژه بود. نه تنها برای نیروی دریایی که برای کشور.
ناوگروه 86 از دیدگاه تنوع کار در آن یک رکورد و ‌‌بی‌سابقه است
این سفر از دیدگاه تنوع کار در آن یک رکورد و ‌‌بی‌سابقه است و از لحاظ مدت انجام ‌‌مأموریت برای اولین بار است که ‌‌این طول مسافت طی ‌می‌شود. نکته‌‌ای دیگر طی کردن اقیانوس‌های بزرگ دنیا برای اولین بار است و از لحاظ عِده و عُده هم رکورد‌دار و اول است.
 در کل تاریخ ‌‌این سرزمین عزیزمان برای اولین بار است که نفرات یک ناوگروه کاملاً ‌‌ایرانی که کشتی و ناو آن ساخت خود ‌‌ایران است، نفراتی که ‌‌آن را هدایت ‌می‌کنند صد درصد ‌‌ایرانی هستند و در ‌‌ایران آموزش دیده‌اند و مهم‌تر اینکه سفر را طراحی، برنامه‌ریزی و اجرا ‌می‌کنند.
یک سفر کاملاً ‌‌ایرانی با یک ناو و ناوگروه کاملاً ایرانی و با نفرات ‌‌ایرانی و با دانش و تفکر‌‌ایرانی؛ ‌‌این بسیار ارزشمند است.
 علاوه بر‌‌این طولانی‌ترین سفر دریایی سرزمین عزیزمان ‌‌ایران در کل تاریخ است که با سازوبرگ نظا‌می ‌و با پرچم پرافتخار کشورمان انجام شده است.‌‌اینها هر کدامش کلیدواژه‌ای است که دنیایی از معنا و ادبیات پشتش است.
 ‌می‌توان گفت ما تولید ادبیات کردیم و‌‌این نه صرفاً یک سفر بود که بگوییم سختی داشت بلکه برای ما یک تولید ادبیات و تفکر جدید کرد که در هیچ کتابی نیست. در حوزه لجستیک هیچ نوع تئوری، مدل و الگوی لجستیکی قابل پیاده‌سازی به تنهایی نیست و کار نشده است.
چنین تجربه‌‌ای در دنیا وجود نداشت؟
در دنیا به ‌‌این شکل نبود که یک ناوگروه با ‌‌این تعداد، شرایط و بدون وابستگی و با خوداتکایی حرکت کند.
الگوهای لجستیک را مثل پازل دور هم جمع کردیم
معمولاً در دنیا مرسوم است که وقتی یک ناوگروه ‌می‌خواهد حرکت کند، در بین راه در فاصله‌های خیلی منطقی سواحلی برایش پیش‌بینی شده است. علاوه بر ‌‌این یک ناوگروه با چندین ناو لجستیکی، هم از ساحل و هم از طریق دریا پشتیبانی ‌می‌شود و با یک اطمینان خاطر و با ریسک کم حرکت ‌می‌کنند. ما ‌‌این مدیریت ریسک لجستیک را داشتیم و الگوهای مختلف لجستیک را که پراکنده بودند، مثل چند پازل دور هم جمع کردیم و ‌‌این جمع کردن، ساختن و طراحی کردن ‌‌این سفر و ‌‌این ‌‌مأموریت خودش نیاز به تفکر خاص داشت.
ما لجستیک چابک، تاب آور و پایدار داریم و همه ‌‌اینها به نوع خود به تنهایی قابل اجرا بود، ولی ‌‌این ناوگروه یک الگو و مدل خاص بود و ‌‌این مدل را خودمان طراحی و ‌‌برنامه‌ریزی و اجرا کردیم.علاوه بر‌‌این داخل همین ناوگروه تیمی ‌را برای مستندسازی و تجربه نگاری و بازخورد گرفتن درباره این طرح و برنامه برای ‌‌مأموریت‌های بعدی گذاشتیم.
ما مطالب پراکنده داشتیم و ‌‌اینها استفاده شد. به طور مثال یکی از ابعاد ‌‌این دریانوردی ما بحث اقیانوس و جو بود. ما قرار بود سه اقیانوس بزرگ جهان را طی کنیم که هرکدام برای خودش یک وضعیت جو اقیانوس دارد. ما نزدیک به نیم قرن تاریخ این مسیر را بررسی کردیم و از لحاظ اقیانوس‌شناسی و جو که چه طور ‌می‌شود در بهترین شرایط از‌‌اینجا عبور کرد و با چه تناژی ‌می‌توان رد شد مطالعه کردیم و با تناژ وضعیت شناورهای خودمان مورد بررسی قرار دادیم.
برای اولین بار با شناور سبک 3 اقیانوس را طی کردیم
 برای اولین بار است که ما یک شناور با وزن نسبتاً سبک، سه اقیانوس بویژه اقیانوس آرام را طی کردیم. ما قبلاً تجربه تناژ سنگین را در شناورهای تجاری، انفرادی و گروهی با تناژ سنگین داشتیم ولی الان با یک سازوبرگ نظامی، آمادگی رز‌می ‌با یک شناور سبک و شناور پشتیبانی بدون وابستگی حرکت ‌می‌کنیم که ‌‌این ویژه و خاص است و یک تفکر ‌‌ایرانی ‌می‌خواهد.
طبیعتاً ما از شرکت‌های دانش‌بنیان استفاده کردیم و از جوانان کشورمان از دانشگاه‌ها، از سوابق و تجربه‌ها، تجربه دریانورد گذشته ‌‌ایرانی که شاید انفرادی رفتند بهره بردیم. جالب است که همه ‌‌اینها توصیه ‌می‌کردند که شاید امکان ‌‌این کار به نوعی بسیار سخت باشد و به عدم امکان خیلی نزدیک‌تر است تا امکان؛ بنابراین نیاز به طراحی قوی داشت.
خیلی از ‌‌این عزیزان با تناژ سنگین با کشتی تجاری طبیعتاً با امکان پهلو‌گیری به همه جا یا استفاده از امکانات همه کشورها عبور کرده بودند. ما از تجربه همه برای ‌‌این طراحی استفاده کردیم. ‌‌این ویژگی که برای ما در حوزه لجستیک یکسری محدودیت‌ها داشت و هم ‌‌اینها را با طراحی حل کردیم.
در حوزه خوراک، پوشاک، سوخت، قطعات فنی، وضعیت نگهداری و وضعیت روحیه و رفاه و انگیزه‌‌ این دریانوردان، ‌‌این خودش یک انحای پیچیدگی کار را ‌می‌رساند.
وقتی کشتی و ناو جنگی کشوری حرکت ‌می‌کند، در حقیقت نماد و نماینده آن کشور با آن پرچم حرکت ‌می‌کند و به نوعی ناو جنگی بخشی از خاک کشور است؛ پس‌‌این سفر برای ما حساس بود چون ما قرار نبود یک سفر تجاری انجام دهیم که اگر به مشکلی برخوردیم کمکی به ما شود.نه؛ ما قرار بود پرچم کشور را با اقتدار بدون وابستگی در تمام آب‌های دنیا حرکت دهیم. لذا‌‌ این ویژگی خاص کار را حساس‌تر کرد.
ویژگی دیگر از لحاظ زنجیره تأمین و پشتیبانی و آماد پشتیبانی است که لجستیک کار را پیچیده ‌می‌کند. یک شناور و یک کشتی یک شهر شناور است و شما هرچه در یک شهر دارید، در شناور هم همان را دارید. آب، برق، سوخت، روحیه، رفاه، نان، تغذیه، پوشاک، گفت‌وگو، ورزش، بهداشت، درمان و... یک تفاوت که با شهر دارد‌‌اینکه آنجا هم باید خودت تولید کنی و هم مصرف کنی و هم در شرایط وضعیت جوی ناآرام پاسخگو باشد.‌‌این یک ویژگی خاص است.
فرقش با کشتی‌های تجاری‌‌این است که ما قرار است آدم‌هایی که با‌‌ این ناوگروه بردیم، هم از لحاظ رفاه و وضعیت سلامت جسم و روحشان پشتیبانی شوند و نه تنها که ‌‌اینها باید سلامت‌شان تأمین شود و قابلیت بقا در دریا را داشته باشند که آمادگی رز‌می‌داشته باشند و نه تنها باید سالم باشند، آمادگی اجرای ‌‌مأموریت هم داشته باشند.
حضور همزمان ناوگروه 86در رزمایش ذوالفقار ارتش از نقطه دوردست
نکته جالب که ‌می‌گویم ‌‌بی‌سابقه است و برای اولین بار است و هر کدام‌‌اینها یک ادبیاتی تولید کرده، ‌‌اینکه ما امسال رزمایشی در جنوب تحت عنوان رزمایش بزرگ ذوالفقار ارتش جمهوری اسلا‌می ‌ایران داشتیم. ‌‌این ناوگروه در آب‌های آن طرف دنیا شرکت کرد و ارتباط مستقیم با رزمایش انجام داد. پس نه تنها باید آنجا بقا داشته باشند بلکه باید بتواند آمادگی رز‌می‌ هم داشته باشد.
این کار را سنگین ‌می‌کرد و نیاز به طراحی داشت. ما شش ماه قبل از‌‌این رزمایش شروع به طراحی کردیم. مدل‌های مختلف لجستیکی و زنجیره تأمین را آوردیم و مسیر را جلویمان گذاشتیم و نیازمندی‌ها را احصا کردیم. تجربه سفر قبلی را نیز آوردیم. سفر ناوگروه 75 که برای خودش ‌‌بی‌سابقه بود، برای کشور افتخار آورد و امسال قرار بود رکوردی دیگر بزنیم.
 بیش از شش ماه دریانوردی ممتد و خوداتکا با تأمین جسمی ‌و روحی در حد بسیار ‌‌ایده‌آل لازم بود پس کار بسیار سنگینی بود. از دانشگاه‌ها و از جوانان نخبه کشور و از تجربه پیشکسوتان کمک گرفتیم و یک اتاق فکر برای ‌‌این کار تشکیل دادیم. ما یک اندیشکده و پژوهشکده راهبردی لجستیک نیروی دریایی را تشکیل دادیم و همین ناوگروه، بانی ‌‌این کار شد.
در‌‌این اندیشکده چه کسانی بودند؟
دانشگاه خودمان یعنی دانشگاه علوم دریایی امام خمینی در نوشهر، مراکز آموزشی‌مان در رشت، مراکز عملیاتی و مراکز پژوهشی‌مان که مرکز مطالعات بود و بدنه خود معاونت و فرماندهی آماد و پشتیبانی؛ یعنی یک بدنه اجرایی، عملیاتی، آموزشی و پژوهشی جمع شد و اندیشکده‌‌ای تشکیل شد. در‌‌این اندیشکده از اساتید دانشگاه هم دعوت کردیم و مدل نوین و هوشمندی را به اسم مدل لجستیک هوشمند اقیانوسی برای اولین بار طراحی کردیم که چه طور ‌می‌تواند یک ناوگروه بدون وابستگی به کشوری حرکت کند در حالی که الزامات سلامت روحی و جسمی ‌و انجام ‌‌مأموریت و توان رزم لحاظ شود. طراحی صورت گرفت و مدل و الگوی خاصی که مختص به یک الگوی‌‌ ایرانی است، طراحی شد که ترکیبی از همه الگوهایی است که تا الان در‌‌این کتاب‌ها خواندیم و اجرا شده است.
حوزه خواربار، فنی، سوخت، ملزومات و پوشاک، تجهیزات و جنگ‌افزار، حوزه تعمیر و نگهداری، بهداشت و درمان،  حقوق بین‌الملل و حقوق دریا و حقوق تجارت بود. در مدل ما حقوق تجارت جایگاه دارد. ما اگر ‌می‌خواهیم تجدید آماد کنیم، چگونه ‌‌این کار را انجام دهیم و چگونه تعامل داشته باشیم و ‌‌این امکان در کدام یک از کشورها ‌وجود دارد.
ماندگاری نان را دو برابر کردیم
این مدل را به دانشگاه اعلام کردیم که هر کدام ‌می‌تواند سرفصلی برای تحقیقات دانشگاهی باشد و درمورد آن پایان نامه و رساله نوشته شود و کارهای پژوهشی صورت بگیرد. یک مثال مصداقی آب و نان است. چه طور ‌می‌توانیم برای 500 نفر 7 ماه آب و نان را تأمین کنیم؟ به عنوان یک شهروند و نه صرفاً یک فرد علمی‌ و لجستیکی، واقعاً چه طور در دریا نان نفرات را تأمین کنیم؟ یک نان نهایتاً یک هفته تا یک ماه ماندگاری دارد. آرد را در ناو و در شرایط دریایی چه قدر ‌می‌شود نگهداری کرد؟ شما چه طور ‌می‌توانید برای 500 نفر در دریای متلاطم و بدون وابستگی آرد تأمین کنید؟‌‌ این سؤال بسیار ساده‌‌ای است ولی پاسخش را باید در دانشگاه بحث و از لحاظ علمی ‌محاسبه کرد.
ما ماندگاری نان را بررسی کردیم و با شرکت‌های دانش‌بنیان و دانشگاه‌ها کار کردیم. ماندگاری را به دو برابر افزایش دادیم. ماندگاری نان تازه را دو برابر کردیم.
آرد مخصوصی استفاده شده بود؟
در آرد و طبخش تغییر‌‌ ایجاد کردیم و مواد افزودنی اضافه شد که ماندگاری نان را افزایش دهد. ما توانستیم تا دو ماه نان تازه را با یخچال بالای صفر نگهداری کنیم.
یک بخش نان فریزری گرفتیم در سردخانه منهای 18 درجه، یک بخش آرد را بردیم و داخل ناو؛ نانوایی نصب کردیم که نان تازه بدهد، یک بخش هم نان خشک بردیم و از تجربه پیشینیان ‌‌ایرانی که در عشایر‌‌ این کار را انجام ‌می‌دهند؛ استفاده کردیم. الان در‌‌این ناو؛ نان خشک هست. نانی که با حرارت خاص بطور ویژه خشک شده باشد ماندگاری بالایی دارد که معمولاً در تنورهای عشایر و در اکثر بخش‌های ‌‌ایران زمین است.‌‌ این فریزری، یخچالی، طبخ تازه و آرد صورت گرفت. علاوه بر‌‌این جیره جنگی هم پیش‌بینی کردیم. مصرف و اجرایش هم ‌‌برنامه‌ریزی شد که‌‌ این اقلام را چه طور مصرف کنیم و چند وعده و کدام وعده نان گرم  و چه زمانی نان یخچالی و چه زمانی نان فریزری بدهیم که هم کالری بدنشان را تأمین کند و هم بهداشت، امنیت و توان رزم‌شان را پوشش دهد و ‌‌این وضعیت نیاز به کار علمی‌ دارد.‌‌ این کار الحمدلله صورت گرفت و در‌‌این سفر مشکلی نداشتیم.
نکته مهم‌تر ‌‌این است که در دریای متلاطم با وضعیت جوی نامناسب، حوزه انبارداری یک مقوله علمی ‌بود که چه طور اقلام را باید نگهداری کنیم؟ چه از لحاظ مواد فاسدشدنی و چه مواد یخچالی و چه مواد انباری که چه طور‌‌ بسته‌بندی شود؟ چگونه در‌‌این دریای متلاطم نگهداری شود و در حین ‌‌مأموریت بتوانیم استفاده کنیم؟
با ناوگروه‌های کشورهای دیگر مقایسه شده است؟
کاملاً با ناوگروه‌های مشابه و سفرهای دریایی مشابه و سفرهای خودمان در گذشته مقایسه شده و اگر نقاط ضعفی هم باشد شناسایی ‌می‌شود و برای سفرهای بعد رفع ‌می‌شود.
در خصوص بقیه موارد هم به همین شکل است. در حوزه نگهداری و تعمیر قطعات فنی برای اولین بار یکی از ژنراتورهای موتور شناور در حین انجام ‌‌مأموریت در دریا تعمیر اساسی شده است؛ یعنی قطعه فنی توسط تیم مجرب فنی بدون ‌‌اینکه ‌‌مأموریت یک روز توقف داشته باشد، تعمیر شده است.
یکی از سؤالاتی که به وجود ‌می‌آید‌‌ این است که برای تعمیر یک ناو به ‌‌این عظمت ممکن است قطعه‌‌ای نیاز باشد که وسط دریا نیست. آیا‌‌ این نیاز بود و اگر شد تأمینش به چه شکل بود.
سؤال بجایی پرسیدید. یک دستگاه ژنراتوری که تولیدکننده برق یک شهر شناور است، قرار است 24 ساعته و 7 ماهه کار کند. طبیعی است که نیاز به تعمیرات روتین و عادی  یا غیرمترقبه پیدا ‌می‌کند.
برای‌‌ این کار از قبل پیش‌بینی و طراحی کردیم. یکسری قطعات پرمصرف را همراه ناو فرستادیم و اقلام کم مصرف را هم پیش‌بینی کردیم. علاوه بر‌‌این یک تیم تعمیراتی متخصص هم پیش‌بینی کردیم.
هماهنگی با وزارت خارجه برای تأمین قطعات مورد نیاز ناوگروه
علاوه بر‌‌این فکر دیگری هم به عنوان مدیریت ریسک زنجیره تأمین کردیم.‌‌این را هم محاسبه و قطعاتی در داخل کشور آماده کردیم و ناوگروه به هر جایی که نزدیک ‌می‌شد، در صورت نیاز به کشوری که مدنظر بود، از طریق آن کشور به ناو منتقل ‌می‌کردیم.‌‌ این خودش نیاز به هماهنگی وزارت امور خارجه، شناخت روابط بین‌الملل و شناخت تجارت بین‌الملل دارد و‌‌اینکه چه طور‌‌ این قطعه را بدون هیچ گونه خللی در انجام ‌‌مأموریت برسانیم، مهم است. قطعات را از‌‌اینجا از طریق فرودگاه امام به کشور مدنظر فرستادیم. از کشور مدنظر تیمی ‌را که برای‌‌ این کار پیش‌بینی کردیم به خود شناور فرستادیم و ‌‌این مسأله مرتفع شد.
تعمیر اساسی موتور ژنراتور ناو
موتور ژنراتور تعمیر اساسی شد، چون بویژه در حوزه اقیانوس آرام برای اولین بار تجربه ‌می‌شد. با‌‌ این نوع شناور، شناوری که تناژش، مختص به‌‌ این اقیانوس نیست؛ لذا طبیعی است که بخشی از آن با ریسک و ناشناخته باشد؛‌‌ این پیش‌بینی شده بود و ما دو مورد ارسال از دو نوع کشور از دو اقیانوس داشتیم بدون‌‌ اینکه یک روز خللی در انجام ‌‌مأموریت باشد یا وابستگی به تعمیرکار خارجی داشته باشیم. قطعه ‌‌ایرانی از‌‌اینجا پشتیبانی شد و توسط تیمی‌ که آنجا بودند کار انجام شد. در حوزه فنی هم ما مشکل نداشتیم و یک روز توقف نه در تحرک و ‌‌مأموریت عملیاتی ما و نه در تأمین نیازمندی وضعیت خود شناور مثل تأمین برق آنجا پیش نیامد؛ کار دریا 24 ساعته است.
چه قدر پیش‌بینی‌هایی که قبل از سفر انجام شده بود با واقعیت‌ها منطبق بود بالاخره ممکن است تفاوتی در کار باشد.
واقعیت ‌‌این است که فرمایش شما کاملاً متین است و ‌‌این سؤال هم بجاست.در بحث ادبیات علمی ‌و ادبیات تجاری یا عام مطرح است که هر کاری یک درصدی ریسک دارد؛ ولی در واقعیت در بحث لجستیک و نظا‌می ‌یا زنجیره تأمین نظا‌می ‌این ریسک را باید به صفر رساند. من درباره مثالی که در مورد تغذیه زدم، همیشه درصدی ریسک را محاسبه و آن درصد را به محاسباتمان اضافه ‌می‌کنیم.
برای نمونه در حوزه جو اقیانوس بدترین حالت  و در حوزه مصرف بدترین حالت را در نظر گرفتیم. در حوزه تأمین، لایه‌های مختلف پیش‌بینی کردیم که نمونه‌اش را حوزه نان بود و در حوزه آب هم همین آب شیرین کن و آب معدنی و مخازن آب بود.
در‌‌این حوزه درصد ریسک و انحراف از برنامه‌مان به قدری ناچیز بود که در ‌‌مأموریت ما تأثیر نداشت. در ادبیات علمی ‌ما سه مقوله به عنوان تعیین هدف در هدف‌های لجستیکی داریم. بعضی از مدل‌ها و الگوهایی که عرض کردم، هدفشان کارایی است؛ یعنی با هزینه مناسب آن کار انجام ‌می‌شود و یک بخش اثربخشی هدف شماست.
واقعیت ‌‌این است که در‌‌این کار مبنای ما بهره‌وری بود و در کنارش هم اثربخشی و هم کارایی بود و به گونه‌‌ای کار را پوشش دادیم که از نقاط مختلف لجستیک و لایه‌های مختلف، ‌‌این آمادرسانی انجام شد، به گونه‌‌ای که اگر مشکلی مثل همین بحث فنی که قطعه را رساندیم خللی در انجام ‌‌مأموریت ‌‌ایجاد نکرد. گرچه که هر کاری برای اولین بار صورت ‌می‌گیرد چه در حالت صحنه عمل و چه در صحنه نظری و تئوری نیاز به اصلاح دارد.
 ما تیمی ‌تحت عنوان تیم مستندسازی گذاشتیم که یک ناظری شخصاً خود من و خود مجموعه حوزه ستاد نیرو یک نماینده‌‌ای در شناور به عنوان نماینده آماد و پشتیبانی و زنجیره تأمین داریم که کارش نظارت اجرا با برنامه از قبل پیش‌بینی شده است.
در حوزه فنی بحث سوخت را اشاره نداشتیم تأمین سوخت در این سفر به چه شکل بود ؟
 در سوخت هم پیچیدگی وجود دارد. اگر شناور تجاری باشد یک نوع سوخت یا حداکثر دو نوع سوخت دارد. در‌‌این شناور که اعزام شد چهار نوع سوخت داشتیم. ما سوخت هوایی داشتیم که برای حوزه بالگردی بود، سوخت خود شناور و سوخت دستگاه‌های خاص را داشتیم.  وقتی که تنوع زیاد است ذخیره‌سازی و نوع نگهداری سوخت‌ها متفاوت است. از قبل مخازن ناو بندرمان را که ناو پشتیبانی بود محاسبه کردیم و متناسب با نوع سوخت‌مان پیش‌بینی کردیم و برای مدت ‌‌مأموریت نه صرفاً ‌‌مأموریت دور زدن همان موردی که تأکید کردم انجام ‌‌مأموریت‌های ویژه خودمان هم باید باشد.
در مسیر حرکت ناوگروه بطور مرتب گشت زنی و ‌‌مأموریت خاص داریم که نیاز است سوخت را از روز قبل از برنامه اعزام ناوگروه تأمین کنیم. در نیمه دوم مهر ماه ناوگروه اعزام شد. نیمه اول سال‌ 1401 کارمان طراحی و ‌‌برنامه‌ریزی مدل و الگوی مناسب‌‌ این لجستیک هوشمند برای ناوگروه اقیانوسی بود که یکی از موارد سوخت بود.‌‌این چهار نوع سوخت را استخراج و مدت ‌‌مأموریت را در مآخذ مصرف هر دستگاه محاسبه کردیم و میزان کل ‌‌مأموریت و میزان سوخت مشخص شد. درصدی هم مورد ریسک را محاسبه کردیم و سهمیه مجازی اضافه شد و مشخص شد که ما میزان سوخت مصرفی‌مان در چند گروه چقدر است.
تأمین سوخت برای شناورهای جمهوری اسلامی متناسب با محل ذخیره‌سازی در خود شناورها تعبیه شد و سوخت‌گیری انجام و اعزام شد. بخشی از سوخت ناوشکن در پایگاه بندر مکران تأمین شد. نکته‌‌ای که در‌‌این مدل و الگوی‌‌ ایرانی اسلا‌می‌ باعث افتخار است، این است که ما نه تنها سوخت را برای شناور خودمان تأمین کردیم بلکه برای شناورهای جمهوری اسلا‌می‌ که اگر در طول مسیر لازم بود آمادگی کمک و پشتیبانی از آنها را هم داشته باشیم.
کمکی به سایر شناورها انجام شد؟
تا ‌‌این لحظه که خدمت شما بودیم لازم نشد، ولی علاوه بر کشتی‌های کشور خودمان مواردی هم بود که برای جاهایی که سانحه ‌می‌دیدند، وجود داشت و انجام شد. برای جاهایی که در مسیر پیش ‌می‌آید شناوری  در حال غرق شدن است، سوخت ندارد یا به مشکل خورده ‌‌این پشتیبانی را هم پیش‌بینی کردیم که انجام شود.
در مسیر ‌‌مأموریت همیشگی‌مان در ‌خلیج عدن و دریای سرخ که همیشه حضور داریم، مرتب در ناوگروه‌هایمان پیش آمده که به کشتی‌های مختلف کمک کردیم که رسانه‌‌ای هم شده است. نه تنها پشتیبانی حوزه خودمان و کل اقلام لجستیکی را داشتیم بلکه برای موارد بحرانی برای کمک به سایر کشتی‌های در مسیر هم‌‌ این را پیش‌بینی کردیم خوشبختانه ‌‌این مدل تاکنون پاسخگو بوده و جواب داده و الحمدلله مشکلی نداشتیم.
اگر نکته‌‌ای مانده بفرمایید؟
نکته بارز ‌‌این سفرهای دریایی ‌‌این است که باید زندگی کنیم چون یک شهر شناور هستیم و عده‌‌ای انسان کنارهم جمع شدیم و در یک محیط گرم و یک فضای خانوادگی هم باید زندگی کنیم.
این شناور یک خوبی دارد و آن ‌‌این است که شما در یک شهری شناور هستید که خوشی‌ها با هم است، سختی‌هایمان هم با هم است و از یک نوع غذا ‌می‌خوریم، از یک نوع آب ‌می‌خوریم، امکانات برای همه یک مدل است و هم سختی‌اش و هم خوشی‌اش یکسان است.‌‌این یک اتحاد و همبستگی به وجود ‌می‌آورد و شاید ‌‌بی‌سابقه است که با تمام‌‌ اینها ادبیات تولید کرد. ادبیات ‌‌این است که هفت ماه ‌‌این تعداد با همدلی و روحیه بالا کنار هم زندگی کردند و هم ‌‌مأموریت انجام ‌می‌دهند و با افتخار و به هر کشوری که پهلو بگیرند نشانگر فرهنگ و اقتدار جمهوری اسلا‌می‌ هستند.در‌‌ این پهلوگیری‌ها با روحیه بالا جز خوبی و خوشی و بحث تقدیر چیزی نبوده است؛ چون معمولاً دریانوردها در کشورهای مختلف که پهلو ‌می‌گیرند، تبعاتی دارد و‌‌این باعث افتخار است که‌‌ این جمع نشان ‌می‌دهد که چه قدر همدل هستند.
به بحث پهلوگیری اشاره کردید.آیا پهلوگیری هم در طول ‌‌این ‌‌مأموریت بود؟
پیش‌بینی‌مان برای خوداتکایی صددرصد و عدم پهلوگیری به هر بندر است ولی طبیعی است که بحث انجام ‌‌مأموریت ماست. در حوزه لجستیک و آماد و پشتیبانی ما فرض را بر‌‌این ‌می‌گیریم که‌‌ این شناور با تعداد 500 نفر در 7 ماه دریانوردی ‌می‌کند سه تا اقیانوس بزرگ هند، اطلس و آرام را طی کند و از تنگه‌های مهم جهان رد شود ولی‌‌ این ‌‌مأموریت ما یک رسالت دیگری هم داشت. وقتی که قسمتی از کشور عزیزمان در حال حرکت است، طبیعتاً اقتدار را در همه دنیا نشان ‌می‌دهد و پهلو گرفتن در برخی کشورها برای نشان دادن اقتدار و افتخار و حفظ دوستی و صلح و امنیت و آرمان‌های کشور است.
پهلوگیری در چند کشور و تبادلات فرهنگی، علمی‌ و آموزشی
ناوگروه در چند کشور پهلو گرفت و تبادلات فرهنگی، علمی و آموزشی انجام شد.‌‌این ناوگروه چند منظوره بود. ناوگروهی است که از ابعاد مختلف ‌‌مأموریت انجام داده و واقعیتی که به آن پرداختیم، بحث اولین سفر دریانوردی اقیانوسی و طولانی‌ترین دریانوردی نظا‌می ‌ایران بود. همین خودش به تنهایی اقتدار بود و در کنارش در خیلی از کشورها پهلو گرفت که ببینند کشور جمهوری اسلا‌می‌ با وجود‌‌ اینکه دریانوردی را انجام داده، تمام اصول فرهنگی، مذهبی و اخلاقی را رعایت کرده و کارش را هم انجام ‌می‌دهد و ‌‌مأموریت فقط اصل رفتن نبود.
دیپلماسی حوزه اقتصادی، دیپلماسی سیاسی و دیپلماسی فرهنگی هم وظیفه ماست. ‌می‌دانید که فرمانده معظم کل قوا نیروی دریایی را نیروی دریایی راهبردی اعلام کردند که نیرویی است سیاسی، بین‌المللی، تجهیزاتی و علمی ‌و نظامی؛ پس‌‌ این اهداف را هم داشت.
این ناوگروه با‌‌ این عظمت و پیچیدگی حرکت کرده و طبیعتاً برنامه از پیش تعیین شده بود که به چند کشور پهلو گرفتیم و تبادلات فرهنگی، علمی ‌و آموزشی انجام شد. از چهار تنگه بزرگ دنیا تا ‌‌این لحظه و از سه اقیانوس بزرگ جهان رد شدیم. به 5 کشور برابر برنامه از پیش تعیین شده پهلو گرفتیم و هر موقع ‌‌مأموریت ابلاغ شود باز‌‌این قابلیت را داریم و ‌‌این هم نشان از آمادگی ‌‌این ناوگروه دارد.
بخشی که پنهان است بخش پشتیبانی در ساحل است. ما عقبه کار را داشتیم. تعداد 3 تا 4 برابر‌‌این دوستان که تشریف بردند عزیزان و خانواده‌‌ اینها هستند که در کشور ما و در ساحل هستند. طبیعی است که شما خودتان به عنوان پدر و یا همسر خانواده وقتی که 10، 15 روز یا 3 ماه دور از خانواده خود هستید، کار بسیار سختی است؛ لذا پشتیبانی وضعیت روحی و انگیزه و بحث نیازمندی خانواده عزیزی است که‌‌ اینها هم خودش بخشی از‌‌این ‌‌مأموریت بود. در‌‌این حوزه کمیته ویژه مختص خانواده عزیز مجموعه تشکیل شد و کارش در واقع رصد و پایش کردن و رسیدگی به‌‌ این عزیزان بود که بتوانند آن بخش از سختی را کاهش بدهند.
برنامه متنوع فرهنگی، آموزشی، زیارتی و سیاحتی طراحی شد به گونه‌‌ای که بتوانند بخشی از آن دوری از خانواده را پوشش دهند. سفر زیارتی مشهد و جاهای مختلف پیش‌بینی شد و‌‌این هم جا دارد که به آن پرداخته شود و یک پشتیبانی خانواده‌های ناوگروه 360 هم خودش یک الگوی نوینی است که جمهوری اسلا‌می ‌‌می‌تواند در موردش قلم بزند.