رئیس اداره امداد و بهداشت نداجا از بعد پزشکی ناوگروه 86 سخن می‌گوید

یک بیمار قلبی در بیمارستان ناوگروه نجـــــــــــــــــــــــــات یافت

اختصاص 100 متر فضای درمانی برای ناوگروه

محسن صمیمی

روزنامه‌نگار

همگی تصوری از سختی یک سفر طولانی دریایی داریم و بیماری‌ای به نام دریازدگی شاید معروف‌ترین اتفاقی است که از یک سفر دریایی شنیده‌ایم. اما مشکلات بهداشتی و درمانی چنین سفری فراتر از‌اینهاست. پیمایش سه اقیانوس بزرگ جهان و‌اینکه هرروز و هرشب تنها یک تصویر از جهان پیرامون را پیش رو داشته باشند، در کنار دوری ماه‌ها از زن و فرزند و خانواده، قطعاً در کنار تبعات روحی، مشکلات جسمی ‌نیز در پی خواهد داشت. این را اضافه کنید به‌ اینکه چنین تیمی‌ علاوه بر‌اینکه باید سالم و زنده بمانند، باید سرزنده و شاداب هم باشند و در لحظه اضطرار نقش یک نیروی جنگاور و دلاور را با بالاترین توان رزمی ‌ایفا نمایند. تجهیزات و نیروهایی که امیر دریادار دوم ستاد پزشک طاهر سلطان‌زاده رئیس اداره امداد و بهداشت و درمان نداجا از حضور آن در ناوگروه 86 صحبت ‌می‌کند، در کنار اقدامات و عملیات‌هایی که طی‌ این سفر انجام داده‌اند، گفت‌وگو با‌ این امیر نیروی دریایی را جذاب کرده است.
سفر دریایی مستلزم تمهیداتی از لحاظ بهداشتی است و سختی‌ها و مشکلاتی دارد. با توجه به‌اینکه‌ این سفر، بسیار طولانی و تاریخی هم بود، قطعاً اگر تمهیداتی ‌اندیشیده نشود نیروها با مشکلات بهداشتی مواجه ‌می‌شوند. ‌پیش‌بینی‌هایی که در حوزه بهداشتی و درمانی برای اعزام انجام شد چه بود؟
از روز اولی که بنا بر‌ این شد این سفر پرافتخار انجام شود، از طریق نیروی دریایی راهبردی ارتش ما هم به تبع ‌مأموریتی که داشتیم، تیم‌های کارشناسی تشکیل داده و بررسی جامعی در حوزه‌های مختلف انجام دادیم.
حوزه‌های ما چند بُعد داشت؛ یکی بعد سلامت کارکنان بود و باید پایش کنیم و شایسته‌ترین و سالم‌ترین همکارانمان در‌این ‌مأموریت شرکت کنند. بُعد بعدی بُعد درمانی ‌این عزیزان بود تا تمهیدات و تجهیزاتی داشته باشیم که‌ این عزیزان اگر خدایی ناکرده دچار مشکل شدند کمک‌شان کنیم.
مورد بعدی هم مسائل بهداشتی عزیزان بود. چه از بابت تغذیه و چه از بابت بحث‌های روحی و روان کارگروه‌هایی تشکیل دادیم و مسائل را بررسی کردیم.‌ این کار کارشناسی منجر به ‌این شد که بتوانیم ‌این سفر را با موفقیت به پایان برسانیم.
ما از لحظه اول با همکاری مستمر با معاونت آماد و پشتیبانی و با منطقه و با سایر معاونت‌ها، توانستیم در حوزه تغذیه اقدامات مهمی‌انجام دهیم. چون موضوع تغذیه مهم بود از بابت نوع غذایی که باید تهیه ‌می‌شد و مسائل و مواد غذایی که در انبارها و سردخانه‌ها باید پک و دپو ‌می‌شد، نانوایی که آنجا باید وجود داشت که نان پخت کند، همه‌ این مسائل را توانستیم با دوستان در کمیته تغذیه بررسی کنیم و به نتایج خوبی رسیدیم.
پایش دقیق سلامت حاضران در ناوگروه
نتایج جیره‌های جنگی که در‌این ناوگروه ارسال شده و برای اولین بار صورت گرفته
ان‌شاءالله بعد از رسیدن ناوگروه هم بهتر خواهیم دید. در حوزه پایش، همه عزیزانی که اعزام شدند تک به تک به صورت بسیار دقیق در دو مرحله پایش شدند و هیأت رئیسه تأکید کرده بودند عزیزانی که مشکل‌دارهستند به هیچ وجه حضور نداشته باشند.
 حتی من شاهد هستم که عزیزی داشتیم که موتوریست یکی از‌این ناوها بود و بسیار هم علاقه‌مند بود که در‌این ‌مأموریت باشد؛ ولی به دلیل مشکلاتی که در سابقه پزشکی‌اش داشت صلاح نبود در‌این سفر باشد و به جای او افراد سالم‌تر جایگزین کردیم.
تخصیص 100 متر فضای درمانی و بهداشتی برای ناوگروه
در حوزه درمان هم ‌این قضیه مسلماً نمود بیشتری داشت؛ چون برای اولین بار ما ‌می‌خواستیم سفری طولانی داشته باشیم که بدون نیاز به پهلوگیری و بدون نیاز به کشورهای منطقه بتوانیم به صورت خودکفا کارهای خودمان را بکنیم. طبق صحبت‌هایی که با هیأت رئیسه محترم داشتیم و بازدیدهای متعددی که انجام دادیم، بالاخره یک فضای حدوداً 100 متری در اختیار ما گذاشته شد. اولین فضا حدود 40 متر بود که با عنایت هیأت رئیسه محترم و شخص امیرفرماندهی یک فضای دیگری اضافه کردیم، چون اهمیت موضوع بسیار زیاد بود، حدود 100 متر فضا به بهداشت و درمان اختصاص دادند که در‌این فضا ما همه تجهیزات لازم برای یک بیمارستان ناو را در نظر گرفتیم. تجهیزاتی اعم از آزمایشگاه، رادیولوژی، اتاق عمل، تخت ویژه
‌ آی سی یو، اورژانس، داروخانه، دندانپزشکی و همه‌ اینها را در‌این مأموریت به صورت ویژه دیدیم که عزیزان بتوانند به ‌مأموریت اعزام شوند. به همراه یک تیم تخصصی 14 نفره که در انواع تخصص‌ها‌ این عزیزان حضور دارند از پزشک عمومی، پزشک جراح، بیهوشی، دندانپزشک، بچه‌های بهداشتی، روانشناس، پرستار و انواع تخصص‌ها را ‌پیش‌بینی کردیم و در‌این تیم عازم ‌این ‌مأموریت شدند.
آیا در طول ‌مأموریت مشکلی پیش آمد که روند درمانی‌اش انجام شود؟
بله، مسلماً آد‌می‌ در حالت عادی هم مشکلات بیماری و مسائل مریضی سراغش می‌آید چه برسد به‌ اینکه فرسخ‌ها دور و در دریا جایی محدود و دور از خانواده باشی و فکر و خیال هم از یک طرف. همه ‌اینها مشکلاتی را به وجود ‌می‌آورد و شاید حتی بیشتر هم ‌می‌کند.
ارتباط با تیم پزشکی ناوگروه از طریق تله مدیسین
مراجعات متعددی در‌این مدت داشتیم و هر روز هم با ناوگروه ارتباط داشتیم. با تیم پزشکی، اوایل که ناوگروه اعزام شده بود ارتباطمان کاملاً به صورت تله‌ مدیسین بود. ارتباط راحتی داشتیم ولی بعداً به دلیل محدودیت‌هایی که در بحث‌ اینترنت و فاصله پیش آمد، ارتباط‌مان بیشتر از طریق تلفن امن ماهواره‌ای بود که از طریق معاونت عملیات انجام ‌می‌شد.
نجات یک بیمار قلبی در بیمارستان مستقر در ناوگروه
در‌این مدت همان اوایل سفر یک مشکلی پیش آمد که یکی از عزیزان ما که افسر جوانی هم بود بدون هیچ گونه سابقه قبلی از بیماری، دچار یک مشکل قلبی شد. بیماری خاصی به نام ولف پارکینسون وایت بسیار نادر داشت که به یک دفعه قلب یک نفر شروع به ضربان قلب بسیار شدید ‌می‌کند.‌ این عزیز نزدیک سواحل هندوستان ‌این مشکل را پیدا کرد و بلافاصله تیم پزشکی ما وارد عمل شد و از آنجا با ما ارتباط تله مدیسینی داشتند. پزشکان فوق تخصص قلب ما در بیمارستان گلستان پشت سیستم آمدند و راهنمایی کردند و ‌این عزیز ما نجات یافت. من شاهد بودم که ضربان قلب‌ این فرد به 250 ضربان در دقیقه رسیده بود؛ یعنی اگر مدت کوتاهی ‌این ادامه پیدا ‌می‌کرد قلب قطعاً از کار ‌می‌افتاد. فکر کنید اول سفر هم بود و همه عزیزان چه روحیه بدی پیدا ‌می‌کردند و آنجا بچه‌های ما‌ این نفر را نجات دادند وبا  یک روش بسیار خطرناک و تخصصی مریضی راکه هوشیار است شوک دادند.‌این یک روش علمی ‌است. البته که مریض را ‌می‌برند در اتاق عمل و در یک جای تخصصی و مجهز انجام ‌می‌دهند ولی با توجه به راهنمایی‌هایی که شد، مریض را شوک دادند و قلب آرام شد و به حالت عادی برگشت و‌ایشان بعداً سر فرصت ازگروه جدا شد و از هندوستان به ‌ایران برگشتند ودر ‌ایران درمان تکمیلی انجام شد و الان هم سر خدمت است.
موارد دیگری هم داشتیم. جراحی‌های سرپایی، مشکلات بیماری مختلفی که بالاخره حل و فصل ‌می‌شد. یک مورد دیگری نابینایی چشم داشتیم. متأسفانه تقریباً در سواحل شیلی نزدیک امریکای جنوبی بود که یک همکارمان یک دفعه با سردرد شدید و سرگیجه مراجعه ‌می‌کند و بستری ‌می‌شود و روز بعدش احساس ‌می‌کند که دو چشمش را از دست داده و تار ‌می‌بیند. بچه‌ها دوباره وارد ‌عمل می‌شوند و با کورتون درمانی موفق شدند یک چشمش را کاملاً برگردانند و یک چشمش همچنان مشکل داشت که ‌ایشان را هم در شیلی با مشکلات فراوان و زحماتی که هیأت رئیسه و عزیزان در معاونت اطلاعات کشیدند، توانستیم جابجا کنیم و به‌ایران برگردانیم تا ادامه درمانش را در‌ ایران پی بگیریم. ‌ایشان هم یک بیماری عصبی داشته و مثل‌ ام اس و... که همانجا اولین بار بروز پیدا کرده بود.
 انجام عمل آپاندیس توسط تیم پزشکی ناوگروه
به جز‌ این هم شاهکار بچه‌های ما دو عمل جراحی بود که در سواحل امریکای جنوبی به دور از هر گونه نیازمندی به ساحل توانستند انجام دهند. یک عمل آپاندیس روی یکی از عزیزان بود که الان هم در ‌مأموریت است و هیچ مشکلی ندارد. یک عمل شکستگی استخوان بینی بود که تروما ضربه خورده و شکسته بود و همان جا عملش کردند و شکستگی بینی را اصلاح کرده و بیماری‌ها و درمان‌های دیگر، آسیب‌دیدگی‌هایی که بچه‌های موتورخانه مانند سوختگی داشتند. همه‌ اینها را آنجا خودشان جمع و جور و درمان کردند.
اساساً یک سفر دریایی با‌ این مدت زمان با توجه به‌ اینکه شما پزشک هم هستید چه عوارضی ‌می‌تواند برای یک فرد داشته باشد؟
مسلماً رفتن به ‌این سفر یک روحیه ‌ایثارگری ‌می‌خواهد. واقعاً همکارهای ما که توانستند به‌ این سفر تشریف ببرند و افتخار سفر به دور دنیا برای اولین بار در تاریخ دریانوردی ‌ایران داشته باشند، کار بزرگی کردند که روحیه خاص خودش را ‌می‌طلبد.
این را از چند وجه از بابت بحث پزشکی می‌شود بررسی کرد. مهم‌ترین بحث، بحث مسائل روحی و روانی است. بالاخره فاصله افتادن ‌این همه با محدودیتی که در دریا وجود دارد، مخصوصاً دوری از خانواده، فرزند، مادر و پدر موردی نیست که به‌ این راحتی کسی بتواند تحمل کند. بچه‌های نیروهای مسلح و بویژه ارتش و در رأس آنها نیروی دریایی ارتش که‌ این ‌مأموریت‌ها را از چندین و چند سال قبل شروع کردند و هر روز به تعداد آنها افزوده هم می‌شود، ‌این روحیه را دارند تا به تأسی از فرمان حضرت آقا که فرمودند«ما باید بتوانیم همه دریاهای دنیا را  فتح کنیم»، ‌این واقعاً در نیروی دریایی به منصه ثابت کردن رسید.
از لحاظ روحی و روانی واقعاً بچه‌ها تحت فشار قرار ‌می‌گیرند و علتش هم محدودیت‌هایی است که در تماس دارند؛ همچنین مشکلاتی که در خانواده‌هایشان گاهی اوقات به وجود می‌آید و به ‌این عزیزان منعکس ‌می‌شود.
ما همکاری داشتیم که فرزندش را از دست داد، همکاری داشتیم که پدر یا مادرش را از دست داد و تحمل‌ اینها در آن فضا به‌ این راحتی نیست و تیم پزشکی ما هم آنجا در کنار سامانه فرماندهی ناوگروه وظیفه دارد به‌ این عزیزان کمک کنند تا بتوانند ‌این مسائل را بهتر تحمل کنند.
در کنار آن، مسائل دیگری هم مثل همین کارهای پزشکی و درمانی که گاهی وقت‌ها برای عزیزان ممکن است پیش بیاید، وجود دارد. بالاخره محدودیت‌هایی وجود دارد و ممکن است‌ این شخص را تا آخر عمر حتی دچار مشکلاتی بکند ولی روحیه شهادت‌طلبی و‌ایثارگری بچه‌های ما طوری است که‌ اینها را به هیچ وجه در اولویت قرار نمی‌دهند و مهم‌تر از همه‌ اینکه به ‌مأموریت‌شان و وظایفی که در آن ناو و ناوگروه بر عهده آنها گذاشته شده،
فکر ‌می‌کنند.
به بحث توانایی تخصصی تیم پزشکی که به‌ این ناوگروه اعزام شده بود، اشاره کنید و این که در مقایسه با سایر ناوگروه‌هایی که کشورهای دیگر هم اعزام ‌می‌کنند در چه میزان دوره‌هایشان تخصصی بوده است.
من به شخصه در یکی از دوره‌هایی که در یکی از ارتش‌های خارج از کشور رفته بودم، آنجا شاهد بودم که‌ این عزیزان هم ناوگروه‌هایی ‌می‌فرستادند ولی‌ این را مقایسه کنیم با محدودیت‌هایی که کشور ما دارد. در اوج تحریم، بچه‌های ما خود ساخته همه کارها را صفر تا صد خودشان انجام دادند و توانستند ‌این ‌مأموریت عظیم را انجام بدهند، ولی در کشورهایی که من دوره دیدم، همه امکانات‌شان را از کشورهای دیگر خریده بودند و کاملاً وارداتی و وابسته بودند و با‌ این امکانات دور دنیا یا ‌مأموریت آفریقا ‌می‌رفتند و به همین مورد هم کلی پز ‌می‌دادند که ما سفرهای دو ماهه داریم.
‌اینکه بچه‌های ما با دو ناو کاملاً‌ ایرانی ساخت خودشان و همت خود بتوانند‌ این کار را انجام دهند خیلی ارزشمند است و‌این ارزشش را چندین و چند و شاید صدها برابر ‌می‌کند.
به نظر من ارزش ‌این قضیه خیلی بیشتر است. تیم پزشکی ما هم که در‌ این یگان هست، کاملاً تخصصی و کاملاً پای کار از همه تخصص‌ها هستند و هرگونه مشکلی در‌ این ‌ایام پیش آمد، واقعاً توانستند آن را جمع و جور کنند.
مثالی که عرض کردم نجات آن بیمار قلبی، موردی بود که به‌ این راحتی اصلاً نمی‌شد تصور کرد چون ‌این کار حتی در بیمارستان گلستان ما انجام نمی‌شود، باور کنید پزشک فوق تخصص ما که در بیمارستان گلستان پشت سیستم داشت مشاوره ‌می‌داد ‌می‌گفت که‌ این کار فقط در مرکز قلب تهران و در شهید رجایی تهران انجام می‌شود که یک مریضی را که هوشیار است، شوک بدهند. من خاطرم است فرمانده محترم ناوگروه همان موقع با بنده تماس گرفتند و گفتند آقای دکتر؛‌ این مریض الان نشسته و دکتر ‌می‌گوید من ‌می‌خواهم شوک بدهم و بیهوش کنم. مگر می‌شود مریض هوشیار باشد و شوک بدهید؟ گفتم مسلماً آنها وارد هستند و بگذارید کارشان را انجام دهند و خدا را شکر
نتیجه‌بخش بود.
احیاناً در‌ این مسائل پزشکی از ظرفیت کشورهایی که مجاور بودند، استفاده شد یا خیر؟
مسلماً داشتن یک اتاق عمل و‌ اینکه یک نفر را زیر تیغ ببرید و جراحی کنید، در درجه اول نیاز به خون دارد. شما هیچ جراحی را نمی‌توانید پیدا کنید که مریض را جراحی کند و ذخیره خون در کنارش نباشد چون ممکن است هر لحظه رگی پاره شود و مشکلی پیش بیاید و بخواهد از طریق آن خون به مریض تزریق کرده و بیمار را نجات دهد.
انتقال نخستین بار یک سازمان انتقال خون به درون ناوگروه
ما خیلی روی ‌این قضیه فکر کردیم که چطور ‌می‌توانیم ‌این کار را انجام دهیم؟ ذخیره‌های خون و کیسه‌های خون بیشتر از یک ماه عمر ندارند و شما حتی در فریزر هم نگه دارید، یک ماه ماندگاری دارد. آن موقع ما با همکاری بسیار خوب سازمان انتقال خون کشورمان، توانستیم کارهایی بکنیم که الان برای اولین بار در کشور انجام شده و شاید جزو سه چهار کشور اول دنیا هستیم که‌ این تکنولوژی را داریم. ما در ناوگروه 86 و کد 360‌مان یک بیمارستان کامل داریم و در کنار آن یک سازمان انتقال خون هم داریم. دستگاه‌های انتقال خون را به آنجا منتقل کرده و خودمان ‌می‌توانیم خون تولید کنیم. خون را از یکی از پرسنل ‌می‌گیریم و در دستگاه فرآوری ‌کرده و به مریض تزریق
 ‌می‌کنیم.
‌این مستلزم‌ این است که همه گروه‌های خونی در سبد خونی مجموعه باشند.
دقیقاً همین طور است. عرض ‌می‌کنم کار ویژه‌ای انجام شده بود و همه اعضایی که در‌این ناوگروه هستند، کد خونی‌شان و گروه خونی‌شان را قبل از اعزام مشخص کردیم.
یعنی یکی از معیارهای پایش ‌این بوده که در سبد گروه خونی ناوگروه همه گروه‌های خونی باشند؟
بله آن هم نه براساس اعلام خود عزیزان. ما دوستان سازمان انتقال خون را از استان هرمزگان و بندرعباس به داخل ناو منتقل کردیم که از همه عزیزان نمونه خون گرفتند و مشخص کردند هر کسی گروه خونی‌اش چیست و به چه کسانی ‌می‌تواند خون بدهد. کمااینکه در مریض آپاندیس و... خون استفاده شده از‌این طریق فرآوری ، تهیه شده است که حتی ما ‌این امکان را داریم که از ‌این به بعد با ‌این ناو که به ‌مأموریت‌های دوردست و دور دنیا سفر ‌می‌کنند به کشورهای محروم و آنهایی که به قول معروف از قبل برنامه‌ریزی شده باشد، از طریق‌ این سامانه درمانی امدادرسانی کنیم. این یک امتیاز ویژه است.
به هیچ وجه از کشورهای دیگر کمکی در راستای بهداشت و درمان نگرفتیم
به هیچ وجه از کشورهای دیگر هیچ کمکی در راستای حداقل بهداشت و درمان نگرفتیم و همین را می‌دانم در حوزه‌های دیگر هم همین طور است؛ ولی ما فقط تخلیه بیمار داشتیم یعنی آن بیمار را هم بدون هیچ گونه اقدا‌می ‌فقط تخلیه کردیم که با پرواز به‌ ایران برگردد؛ ولی ‌اینکه کمکی از دوستان بگیریم، حتی در اعمال جراحی به هیچ وجه‌این طور نبوده. قبلاً‌ این مشکل را داشتیم که ناوگروه‌مان اگر مریضی داشت، مجبور بودیم در یکی از کشورها پیاده‌اش کنیم که درمان و جراحی شود و با مکافات بسیار زیادی بعداً به‌ ایران منتقل کنیم؛ ولی الان‌ این دو مریضی هم که به ‌ایران انتقال پیدا کردند، با پای خودشان و به تنهایی آمدند و حتی همراه هم نداشتند و‌ این طور نبوده که حتی پرستاری با آنها بیاید.
اگر در حوزه بهداشت و درمان ناوگروه و اقداماتی که انجام شده نکته‌ای هست بفرمایید.
سامانه بهداشت و درمان واقعاً مفتخر به‌ این است که در کنار سایر عزیزان در‌این ناوگروه حضور دارد. افتخار بزرگی برای همکاران من بوده و من مدیون تلاش همه ‌این عزیزان هستم. 14 نفری که در‌ این ‌مأموریت حضور داشتند، به‌صورت شبانه روزی زحمت کشیدند و تلاش کردند که خدا را شکر مشکلات آنچنانی پیش نیاید. ان شاءالله با افتخار‌ این ‌مأموریت‌ها ادامه پیدا کند و ما بتوانیم فتح‌های بیشتر از‌ این را انجام داده باشیم و به همه دنیا ثابت کنیم که ما با وجود تحریم‌های استکبار جهانی و با وجود محدودیت‌هایی که برای ما‌ ایجاد شده، پا عقب نمی‌کشیم و ان‌شاءالله همان طوری که بیخ گوش استکبار جهانی همه کارهایمان را خودمان انجام دادیم و جراحی کردیم و بیمارمان به سلامت به ‌مأموریتش ادامه داد، در همه حوزه‌ها همین طور خواهد بود و آرزوی توفیق داریم برای همه عزیزان بهداشت و درمانی که برای انجام هر چه بهتر‌این ‌مأموریت زحمت کشیدند و مدیون‌شان هستیم.