دیپلماسی دفاعی دریایی ایران با حضور در دریاهای آزاد
محمود آلاشتی
کارشناس ارشد روابط بینالملل
نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با آغاز جنگ تحمیلی در انجام وظیفه ذاتی خود در تأمین امنیت خطوط مواصلاتی اقدام به اسکورت بیش از 10000 کشتی تجاری و نفتکش در خلیجفارس، دریای عمان واقیانوس هند نمود، که تأثیر بسزایی درتأمین مواد اولیه و تجهیزات مورد نیاز و مصرفی مردم ایران عزیز در آن برهه حساس زمانی داشته است. پس از پایان جنگ این امر با توجه به امنیت خطوط دریایی کمتر شد تا اینکه در سال 1388 و شروع پدیده شوم دزدی دریایی، نیروی دریایی ارتش بهعنوان اولین نیروی دفاعی کشور در برقراری امنیت و حفظ امنیت آبراههای بینالمللی وارد عرصه دفاعی شد، تا با اسکورت کشتیهای تجاری ایرانی و خارجی امنیت دریایی را برای شناورهای همه کشورها تأمین کند و به جهانیان نشان دهد که همیشه حافظ صلح بوده است؛ نیروی دریایی ارتش با حضور خود در خلیجفارس، دریای عمان و اقیانوس هند توانسته است حضور ابرقدرتهای استعماری در منطقه را کمرنگ کند و چراغ راهی برای کشورهای منطقه باشد تا امنیت خود را به دست بیگانگان نسپارند و همیشه شعار حفظ امنیت منطقه توسط خود کشورها را سرلوحه کار خود قرار داده است. با فرمان رهبر انقلاب مبنی بر دیپلماسی دفاعی صلحآمیز، نداجا نگاه خود را از دریاهای خانگی (خلیجفارس و دریای عمان) فراتر برده است.
دیپلماسی دفاعی دریایی جمهوری اسلامی ایران مبنی بر صلح و عدم سلطهپذیری و سلطهگری برای پیشبرد هدفی کلان برای نیروی دریایی ارتش در این مسیر طولانی بوده است.
ایران بهواسطه قرار گرفتن در شمال اقیانوس هند از موقعیت ژئوپلیتیکی و دریایی ویژهای در منطقه و جهان برخوردار است و اقتدار دریایی و برخورداری از یک نیروی دریایی قدرتمند و کارآمد میتواند تأثیر بسزایی در صیانت از منابع ملی و دستیابی به اهداف دفاعی آنان داشته باشد. حضور نیروی دریایی ارتش در آبهای بینالمللی در ارتقای دیپلماسی دفاعی دریایی جمهوری اسلامی ایران تأثیر بسزایی داشته و لزوماً این روند موجب اقتدار دریایی و عزت ملی گردیده، همچنین نقش بسزایی در پیشبرد حفاظت از منابع ملی دارد.
امروز توجه کشورها به امنیت دفاعی و توسعه دیپلماسی بهدلیل روند نزولی توصل به زور برای تأمین خواستهها و هدفهای خود نسبت به سالهای پیش کمتر شده و در مقابل تأمین رفاه و توسعه اقتصادی و امنیت اجتماعی و فرهنگی با اهتمام بیشتری دنبال میشود؛ در نتیجه کشورها در چهارچوب چنین روندی مأموریتهای جدیدی را برای ارتش و نیروهای دفاعی خود تعریف میکنند. دیگر کارکرد نیروهای انقلابی محدود به دوران جنگ و دفاع نبوده و این نیروها قادرند در زمان صلح به تأمین منابع، اهداف ملی و کمک به کشورها در صورت وقوع حوادث طبیعی اقدام نمایند.
دیپلماسی دفاعی ناظر بر اولویت و برجستهسازی کاربست و بهرهگیری دیپلماسی گفتوگو و تعامل بین کشورهاست که نیروی دریایی با حضور در بنادر کشورهای دوست و بازدید از کشورهای مختلف همچنین دعوت از ناوگان دریایی کشورهای میزبان برای بازدید از کشور عزیزمان ایران، مورد توجه ویژه قرار گرفته تا در کنار سایر مؤلفههای قدرت نقش خود را بهخوبی انجام دهند.
دریا همواره بهعنوان نقطه تقابل قدرتهای بزرگ بوده است، از این رو سیادت و کنترل دریایی نقش بسیار بالایی برای کشورها در دستیابی به قدرت دریایی و تأمین امنیت جهانی و منابع ملی و بینالمللی داشته است (افتتاح مرکز کنترل امنیت دریایی در بندر راهبردی چابهار و حضور مستمر در آیونز و ریاست کمیته امنیت آیونز از جمله اقدامات نیروی دریایی ارتش در این خصوص بوده است).
رهبر انقلاب دسترسی به آبهای آزاد و اهتمام به دریانوردی در طول تاریخ را زمینه ورود ملتها به میدان تمدن و سلطه بر دنیا میشمارند.
این حقیقت مسلم است که برخی کشورهای صاحب مرزهای آبی با درک این مزیت به درنوردیدن مرزهای آبی با استفاده از دانش و فناوری بومی وعزم و اراده سیاسی و اقتصادی برای کشف سرزمینهای جدید و کسب منافع بوده، نگاه خود را از دریای خانگی که همان خلیج تا ابد فارس و دریای عمان است با اتکا به دیپلماسی ذاتی به دوردست برده و حضور خود را در آبهای بینالمللی تثبیت کرده است.
بالابردن قدرت بازدارندگی با ارتقا به اندیشههای دفاعی رهبر انقلاب از مواردی است که ضرورت مناسب نیروی دریایی ارتش را نمایان میسازد. هدف از این مقاله هم تبیین ابعاد دیپلماسی دفاعی نیروی دریایی ارتش و همچنین ملزومات ارتقای دیپلماسی دفاعی دریایی کشور است.
امروزه کارکرد نیروهای نظامی فقط محدود به زمان جنگ نبوده و حتی در زمان صلح نیز طیفی از کاربردهای مختلف از انجام رزمایشهای نظامی مشترک و مبادله اطلاعات نظامی گرفته تا ارسال کمکهای انسان دوستانه را در بر میگیرد.
از این منظر کار ویژه دیپلماسی دفاعی را میتوان در تحقق و پیاده کردن راهبرد بازدارندگی و کاربرد آن در تعامل واحدهای سیاسی با دیگر واحدهای نظام بینالملل دانست. در این مسیر، دیپلماسی دفاعی بهعنوان بخشی از این راهبرد تلاش میکند تا در روند تعاملی با یک واحد سیاسی به طرف مقابل تفهیم کند که چه وسایلی و ابزاری را میتوان به کار گرفت که ضمن برطرف کردن نقاط افتراقانگیز، حرکاتی انجام شود که دو کشور در یک فرایند همکاری - تعامل قرار گیرند و بتوانند هدفهای مورد نظر را از راههای مسالمتآمیز کسب کنند. طراحی دیپلماسی دفاعی مبتنی بر این برداشت است که قدرت دفاعی پنهان برای بازدارندگی کافی نیست، بلکه این قدرت باید در عمل و تعامل با دیگر دولتها، بازدارندگی اثربخش را تحکیم کند.
دیپلماسی دارای دو محیط اثرگذاری ملی و بینالمللی است و دیپلماسی و دفاعی در سه سطح دولتی، منطقهای و بینالمللی عمل میکند و برای ایفای عملکرد مطلوب در این سه سطح، نیازمند قدرت نظامی مناسب و متناسب میباشد.
فقدان این مزیت باعث میشود که دیپلماسی دفاعی به همکاری سنتی نظامی در سطح دوجانبه دولتی محدود شود. سطح دوجانبه شامل مبادلههای آموزشی نظامی، اعزام وابستههای نظامی و دفاعی، همکاریهای نظامی دوجانبه، توافقهای دفاعی و همکاری علمی - دفاعی و فنی دوجانبه و مذاکره برای ایجاد پایگاههای نظامی است. در سطح منطقهای، دیپلماسی دفاعی مشمول ایجاد ساختارهای امنیتی منطقهای، حل منازعههای منطقهای، جلوگیری از بروز منازعههای منطقهای و حضور در پیمانهای امنیتی است و در سطوح بینالمللی، وظیفه دیپلماسی دفاعی شامل حضور در عملیات حفظ صلح سازمان ملل، حضور در عملیات بشردوستانه سازمان ملل و حضور در پیمانهای نظامی فرامنطقهای خواهد بود.
در دیپلماسی دفاعی دریایی، قدرت دفاعی دریایی کشور را باید به خارج از حوزه سرزمینی نیز گسترش داد، چراکه قلمروهای دریایی مختلف که در کنوانسیون حقوق دریاها گسترش یافته این فرصت را برای کشورهای ساحلی فراهم آورده است.
به عبارتی سپر دفاعی کشور را در منطقه انحصاری – اقتصادی فلات قاره داده است. در دیپلماسی دفاعی دریایی علاوه بر نیرویهای مسلح لازم به منظور انجام اقدامهای مختلف در چهارچوب دیپلماسی دفاعی محیط و ظرفیت مناسب برای بهرهگیری از دیپلماسی دفاعی دریایی به کارگیری نیروهای دریایی است که ماهیت نظامی به عبارتی حرکت روزانه هزاران کشتی نظامی و غیرنظامی با مقاصد گوناگون در پهنه اقیانوسها، دریاها و دریاچهها فرصتی فراهم آورده است که نیروهای دریایی در بین سایر نیروهای نظامی از وضعیت مناسبتری برخوردار باشد، چرا که به طور معمول نیروهای زمینی یا هوایی عمدتاً در محدوده مرزی خود عمل میکنند و برخورد یگانهای عملیاتی کشورها محدود و همسایگان بسیار محدود و تحت شرایط خاص مناطق مرزی است.
از اینرو سیاست دریایی جمهوری اسلامی ایران بایستی با توجه به شرایط و الزامات جدید این محیط تقویت شود تا بتواند واکنش مناسب و منعطف و منطبق بر وضعیت جاری را از خود نشان دهد.
رهبرانقلاب دیپلماسی دفاعی دریایی را با مدنظر قرار دادن دریایی بودن کشور و احتمال اینکه بزرگترین تهدیدهایی که کشورمان را تهدید میکند از جانب دریا است، مطرح میکند. ایشان در خصوص وضعیت دریایی کشور میفرمایند: در کشور ما در طول سالیان دراز، به مسأله دریانوردی بسیار بیاحترامی و بیاهتمامی شده است.
بر همین اساس رهبر انقلاب در سال 88 و در نگرشی کلان و راهبردی، بحث نیروی دریایی راهبردی را مطرح کردند، مسلماً (توسعه نیروی دریایی ایران و راهبردی خواندن این نیرو و حضور در آبهای بینالمللی در جهت کمرنگ کردن حضور نامشروع قدرتهای استعماری در منطقه و ایفای نقش ویژه جمهوری اسلامی به عنوان کشوری مهم درجهان است).(سیفی، نصر آبادی، 66:1398)
ناوگروه 86 نیروی دریایی ارتش با شعار صلح و دوستی برای همه ملتهای جهان سفر خود را در سال 1401 آغاز کرد تا اولین حضور نیروی دریایی ارتش در اقیانوس آرام و حیاط خلوت امریکا را به ثبت برساند.
حضور ناوگروه نیروی دریایی ارتش متشکل از ناوشکن تمام ایرانی دنا و ناو بندر مکران در حیاط خلوت امریکا یک پیام بسیار مهم برای امریکاییها دارد. پیام واضح است: هیچ کس قادر به ایجاد سد در برابر توان نیروهای مسلح جمهوری ایران نیست و این ناوگان با اتکا به دانش و توان داخلی با پیام صلح و دوستی در همه آبهای جهان دریانوردی میکند.
کارکردها و الزامهای دیپلماسی دفاعی دریایی در پرتو عملکرد نیروی دریایی راهبردی ارتش
طرح دیپلماسی دفاعی دریایی برای جمهوری اسلامی ایران در شرایطی که بخش اعظم منافع ملی و منابع ما در دریا قرار دارد یا از طریق دریا تأمین میشود و در عین حال بزرگترین تهدیدهای منابع، منافع و امنیت ملی ما از طریق دریاها متصور میشود، ضروری است. اساساً سیاست دفاعی ایران در دریا در چهارچوب (دکترین امنیت ملی شکل گرفته و دکترین امنیت ملی ایران مبتنی بر اصل بازدارندگی و دفاع همهجانبه است.)
دیپلماسی دفاعی سعی در جایگزین کردن تنش با ثبات دارد. این یک تئوری ثباتمحور است که علاوه بر پیشبرد سیاستهای کلان ملی، میتواند زمینه مناسبی برای مدیریت بحران و محیط امنیتی به شمار آید بنابراین گام برداشتن در مسیر راهبرد ملی به منظور دستیابی به اهداف کلان نظام، مستلزم برخورداری از امنیت در حوزههای مختلف است. نیروهای مسلح در کنار سایر ارکان قدرت ملی، نقش اساسی در برقراری امنیت ملی ایفا میکنند. ایران قدرتی مهم در منطقه است و همواره به عنوان یک قدرت منطقهای موقعیت مهمی را درحفظ ثبات و امنیت منطقه داراست.
اقدامات ملی در راستای تقویت دیپلماسی دفاعی ایران
توسعه صنایع و تجهیزات نظامی دریایی
تسلیحات از اساسیترین محورهای امور دفاعی است. تأمین امنیت کشور مستلزم این است که برای مقابله با سلاحهای نوین، دفاعی مناسب و اطمینانبخش جستوجو شود.
با ظهور انقلاب اسلامی و قطع روابط نظامی ایران با امریکا، پشتیبانی تجهیزات نظامی عملاً قطع شد و کشور ما در شرایط تحریم کامل قرار گرفت. بر اثر جنگ تحمیلی، ایران به خوبی دریافت که یکی از عوامل بازدارنده در دیپلماسی دفاعی، ارتقای توان نظامی در حوزه صنعت و تجهیزات نظامی است.
علاوه بر این توسعه و توان نظامی در افزایش اقتدار دریایی و به تبع آن در توسعه و راهبرد دیپلماسی دفاعی مؤثر و تأثیرگذار است. نیروی دریایی تقریباً تمام آنچه راکه یک نیروی دریایی قدرتمند باید داشته باشد خود با همکاری وزارت دفاع و سایر سازمانهای مرتبط کشوری و لشکری، همچنین همکاری تنگاتنگ با دانشگاهها و شرکتهای دانشبنیان، تأمین، تعمیر و بازسازی کرده و ساخت انواع موشکهای ساحل به دریا، هواپیماهای بدون سرنشین، ساخت انواع مختلف زیردریایی، ناوچه، قایق تندرو رزمناوها و غیره را انجام داده است که همه اینها تنها گوشهای از توانایی ساخت تسلیحات صنایع دریایی کشور است که در اتقای دیپلماسی دفاعی ایران و بازدارندگی مؤثر بوده است.
گسترش حوزه مأموریت نیروی دریایی راهبردی ایران
ایران از طریق خلیج فارس و تنگه هرمز با سیستم جهانی پیوند میخورد. رهبر انقلاب با علم به این موضوع میفرمایند: امروز دشمن ما، فلان کشور همسایه خلیج فارس نیست. دشمنی که ما احتمال حمله و تهدید او را میدهیم کسی است که در اقیانوسها گسترش یافته است، بنابراین در جنگ خلیج فارس؛ جنگ کردن داخل خانه است، در حالی که در دریای عمان جنگ کردن در عرصه وسیع بیرون خانه است.(بیانات رهبر انقلاب 6/9/1387). به نظر میرسد ایشان در قالب اندیشه بازگشت به دریا، برای دفاع از خلیج فارس، راهکاری را در قالب این مثال مطرح میکنند (آن وقتها زمانی که در جنگهای تن به تن شمشیر مطرح بود، میگفتند هر کسی شمشیرش بلندتر باشد، بازوها و دستش طولانیتر باشد این در جنگ پیروز میشود یا احتمال پیروزیاش بیشتر است؛ واقعیت قضیه این است دشمن ممکن است شما را از چند هزار کیلومتری هدف قرار بدهد، به این نکات باید توجه کنید، هم مصونیت ایجاد کنید و هم امکان تهاجم پیدا کنید(بیانات رهبری 6/9/1387). علت این تدبیر این است که حضور در خلیج فارس و تنگه هرمز در حال حاضر به عنوان عامل قدرت برای ایران محسوب نمیشود بلکه عامل ضعف قدرت ملی ایران است. ایران وابستهترین کشور منطقه به تنگه هرمز است و صددرصد صادرات انرژی فسیلی ایران و بیش از 80 درصد صادرات و واردات آن از طریق مسیر فوقالذکر انجام میشود. پس در شرایط بحرانی، ایران بشدت آسیبپذیر خواهد بود. بنابراین سواحل دریایی عمان منطقه امنتری جهت خروج نسبی ایران از تهدیدات موجود و تهدیدات مفروض است (شیخزاده و همکاران، 1391). ایران از طریق این عرصه آبی میتواند به یک قدرت نظامی با حوزه عملکرد اقیانوسی تبدیل شود و از حوضچه خلیج فارس خود را بیرون بکشد زیرا حوضچه خلیج فارس امکان تبدیل شدن ایران به یک قدرت دریایی را فراهم نمیکند(حافظنیا، رومینا1384:18) پیامد این اندیشه این است که افزایش حضور ناوگان دریایی ج.ا.ا در آبهای آزاد، باعث تغییر موازنه دریایی در حاشیه شمالی اقیانوس هند و مناطق پیرامونی آن و سبب پذیرش ایران به عنوان قدرت دریایی در توازن قوای منطقهای میشود.
امنیت و ثباتسازی
دیپلماسی دفاعی سعی در جایگزین کردن تنش با ثبات دارد. این یک تئوری ثبات محور است که علاوه بر پیشبرد سیاستهای کلان ملی، میتواند زمینه مناسبی برای مدیریت بحران و محیط امنیتی به شمار آید.(میرزایی و همکاران، زمستان 7:1397). بنابراین گام برداشتن در مسیر راهبرد ملی به منظور دستیابی به اهداف کلان نظام، مستلزم برخورداری از امنیت در حوزههای مختلف است. نیروهای مسلح در کنار سایر ارکان قدرت ملی، نقش اساسی در برقراری امنیت ملی ایفا میکنند.
برخورداری از امنیت ملی در حوزه دریا، مستلزم برخورداری از قدرت دریایی است؛ جایی که بشدت متأثر از تفکر دولتمردان، سیاستهای کلان کشور و اهداف ملی است. برای کشور دریایی مانند ایران که منافع، اقتصاد و امنیت آن با دریاها پیوند خورده است، برخورداری از راهبرد دریایی مناسب، حیاتی و الزامی است.(اعظمی، فرشتهمنش، 1391). قدرتهای جهان بر این امر اذعان کردهاند که ایران قدرتی مهم در منطقه است و همواره به عنوان حفاظت منطقهای، موقعیت مهمی را در خصوص ثبات و امنیت منطقه دارا است و خواستار تأمین امنیت منطقهای توسط کشورهای ساحلی منطقه و کوتاه شدن دست بیگانگان و عدم دخالت قدرتهای خارجی است.
تأکید بر حضور و توسعه سواحل مکران
دریای مکران شاهراه خلیج فارس به آبهای آزاد است، در صورت لزوم (بروز جنگ)، به عنوان یک اهرم فشار قابل ملاحظه میتوان از انتقال کشتیهای حامل انرژی دشمن جلوگیری کرد. در بحث دفاعی به هنگام جنگ با توجه به وجود پایگاههای نظامی میتوان تلفات غیرنظامیان را کاهش داد. به جهت جلوگیری از آسیبدیدگی و از بین رفتن یگانهای شناور سطحی و زیرسطحی و ادوات و امکانات نظامی میتوان پایگاه پراکنده نظامی ساخت. از دیگر مزیت این استراتژی، توانایی جلوگیری از رزم دریایی در یک نقطه و طولانیتر کردن جنگ به منظور تحمیل شرایط موجود به دشمن است(عسگری براریان، دراوری، 1391). بنای این مهم نیز یکی از تدابیر رهبر انقلاب بوده است که ضمن سوق دادن توجه مسئولین به اهمیت آن میفرمایند: امروز شرایط با گذشته بسیار متفاوت است و ساحل ممتد و طولانی این منطقه در اختیار دولتی مستقل و ملتی سرافراز و بیدار است که قدرت و اراده ملی خود را میشناسد و با اتکا به خداوند، اراده خود را بر هر قدرت سیاسی و نظامی تحمیل و او را مجبور به عقبنشینی خواهد کرد. (بیانات رهبر انقلاب 9/9/93).
با توجه به این تأکیدات و تدابیر رهبر انقلاب بوده است که امروز نیروی دریایی به سمت سواحل مکران سوق داده شده و موجب تقویت و توان رزمی -پشتیبانی پایگاه دریایی کنارک و استقرار پایگاههای دریایی جدید علاوه بر کنارک در امتداد سواحل مکران از قبیل منطقه دوم ولایت جاسک و گسترش پایگاههای دریایی پسابندر در دورترین نقطه مرزی شرق کشور شده است که علاوه بر تقویت دیپلماسی دفاعی دریایی کشور، منجر به ایجاد زمینه توسعه اقتصادی و زمینه ورود سرمایهگذاری خارجی به این مناطق، به ویژه بندر چابهار شده است.
خدمت به توسعه اقتصاد ملی: تأمین امنیت مرزهای دریایی و حفظ خطوط مواصلاتی تجاری
یکی از کارکردهای دیپلماسی دفاعی خدمترسانی به توسعه اقتصاد ملی از راههای گوناگون است. ایجاد امنیت دفاعی و تقلیل آسیب پذیری در برابر تهدیدها، امنیت عمومی و امنیت ملی را ارتقا خواهد بخشید و این امنیت پایدار، زمینه ساز توسعه و آبادانی کشور خواهد بود. سیاست دفاعی، توسعه دیپلماسی کشور در دفاع از منافع اقتصادی در آبهای بین اللملی بر عهده نیروی دریایی نهاده شده است. قدرت دریایی و دیپلماسی دفاعی دریایی فقط برای دفاع از تمامیت ارضی و آبی کشور در برابر حمله مستقیم متجاوز نیست، بلکه با حفظ خطوط مواصلاتی و تأمین امنیت دریایی به چرخه اقتصاد ملی و بینالمللی و قدرت اقتصادی و سیاسی کمک میکند.
یکی از اهداف حضور نیروی دریایی در آبهای آزاد، تأمین امنیت خطوط مواصلاتی و حمایت از حمل و نقل دریایی کشور است. بنابراین چه در زمان جنگ و چه در زمان صلح ناوگان تجاری و نیروی دریایی، وابستگی بسیاری به یکدیگر دارند. صیانت از مرزهای دریایی و تأمین امنیت آبراهههای ملی، مأموریت اصلی نیروهای نظامی دریایی کشور است و ناوگان تجاری با حمایت و تکیه بر این امنیت است که اقدام به فعالیتهای گوناگون در بنادر شمالی و جنوبی کشور میکند و حتی فراتر از آن حضور مقتدرانه نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در آبهای بینالمللی نه تنها برای ناوگان تجاری خودی بلکه برای کشتیرانی سایر کشورها نیز امنیت دریایی را به همراه داشته است.
برای نمونه ؛نیروی دریایی ارتش برای اینکه اقتصاد کشور در مقابل پدیده شوم دزدی دریایی و تروریسم دریایی دچار آسیب نشود، تا سال 1401، 5000 فرند کشتی، نفتکش و تجاری را در خلیج عدن اسکورت کرده است.
هدایت نیروی دریایی به سمت دریاهای آزاد
نقش بنیادین نیروهای دریایی از دوران قدیم تا کنون حول دو محور نائل شدن به قلمروهای دریایی و ممانعت از دسترسی دشمن به قلمروهای دریایی در گردش میباشد. جمهوری اسلامی برای نشان دادن اقتدار کشور و بهرهبرداری از دریاها در جهت توسعه کشور نیاز به یک نیروی دریایی راهبردی دارد، چرا که در ادبیات نظامی دنیا نیروی دریایی کشوری که بتواند ضمن حضور در سطح دریاها، در اقیانوسها نیز به طور مستمر حضور و دریانوردی داشته باشد و مأموریت خود را انجام دهد، یک نیروی دریایی راهبردی است. از همین رو در پی رهنمودهای رهبر انقلاب، از سال 1388 منطقه x مأموریت نداجا گسترش پیدا کرده و شامل محدودههای وسیعتری شده است.
در سالهای متمادی حضور ناوگان رزمی ایران حضور در اقیانوس هند، دریای سرخ و خلیج عدن بود که در سال 1399 با برنامهریزیهای انجام شده این حضور افزایش چشمگیری داشت و به بندر سنپترزبورگ رسید تا نیروی دریایی ایران در مراسم سالگرد تأسیس نیروی دریایی فدراتیو روسیه شرکت کند. دریادلان نیروی دریایی ارتش به این مهم بسنده نکردند و با برنامهریزیهای دقیق و عملیاتی انجام شده این حضور را در آبها و اقیانوسهای مهم جهان گسترش داده و برای اولین بار در تاریخ پر افتخار جمهوری اسلامی ایرن به اقیانوس آرام وارد شدند تا به جهانیان نشان دهند فرزندان ایران با اتکا به دانش و همت داخلی میتوانند هر غیر ممکنی را ممکن کنند.
علت اصلی این امر این است که دشمن ما در چند دهه گذشته، دشمنی با توان یا قدرت دریا پایه بوده است بنابراین برای دشمنی که قدرت دریا پایه است، امکانات مقابله یا دفاع در مقابل این دشمن هم باید دریا پایه باشد. نگاه رهبر انقلاب در پرداختن به تجهیزات پیشرفته دریایی، بویژه شناورها که نقش بسیار عمدهای دارند و تأکید ایشان بر راهبردی شدن نیروی دریایی نیز در همین راستا بوده است. امروز پیوستگی خلیج فارس و دریایی عمان به ما این گونه دیکته میکند که برای دفاع از این دریاها باید حضوری فراتر از این منطقه داشته باشیم و این در حقیقت همان دست بلندی است که مد نظر رهبر انقلاب بوده و حضور نداجا تا دهانه ورودی دریای احمر و حتی زیر مدار 10 درجه را بسنده نکردند و امروز حضور در پایینترین نقاط آبهای بینالمللی را شامل میشود.
این حضور در حقیقت اقدامی مقابلهای در برابر حضور نیروهای فرامنطقهای قلمداد میگردد و این گستردگی حضور نیروی دریایی در عرصه دریاها، ما را از یک قدرت منطقهای به یک قدرت فرامنطقهای تبدیل کرده است و اثر تعیین کنندهای در سرنوشت جنگ احتمالی آینده دارد. ضمن اینکه چنین نیرویی در زمان صلح میتواند با ایفای نقش بازدارنده در برابر تهدیدات تأثیر محسوسی در خنثی کردن و مقابله با تهدیدات داشته باشد. (جهانی راد، 1390).
همکاریهای دو جانبه و تقویت آن
این سطح از دیپلماسی دفاعی، سابقه زیادی دارد و در دوران دیپلماسی چند جانبه معاصر هنوز هم از کاربردی ویژه برخوردار است(ساعد، 1389:87) در سالهای اخیر نیروی دریایی چندین معاهده دفاعی و تفاهمنامه بینالمللی از جمله با روسیه، چین، عمان و کشورهای حاشیه اقیانوس هند امضا کرده است. این معاهدهها شامل همکاری دفاعی در حوزه امنیت سایبری اصلاح بخش دفاع دریایی، آموزش، تجهیزات، فناوری و تکنولوژی بوده است.به منظور ادامه برنامههای دیپلماسی دریایی در حال حاضر تقویت تمرکز برروی حوزههایی است که دارای منفعت متقابل هستند از جمله اینحوزهها عبارتند از ساخت ناو، فضای سایبر، علم و تکنولوژی، عملیات ضد تروریسم، بازسازی، آموزش دفاعی، جمعآوری اطلاعات و بازدارندگی.
دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران از طریق حضور فعال نیروی دریایی ارتش در آبهای اقیانوس هند و گسترش و تعمیق تعاملات دو جانبه دریایی با کشورهای مهم ساحلی اقیانوس هند از جمله هند و پاکستان، آفریقای جنوبی، اندونزی، مالزی و برخی کشورهای شرق دور نظیر چین و ژاپن پیگیری و گسترش یافته است.
رایزنی فرمانده و معاونین نیروی دریایی در بازدید از نمایشگاه تجهیزات نیروی دریایی در سال 1393 در روسیه با همتایان خود از کشورهای آلمان، یونان، لهستان، پاکستان، امارات، کویت و مذاکره درباره مسائل دریایی و همکاری درباره تأمین امنیت آبراههای بینالمللی و مبارزه با دزدان دریایی و تروریسم، دیدار سالانه با وابستگان نظامی کشورهای خارجی و دیدار دو جانبه فرمانده نیروی دریایی آجا با فرماندهان حاضر در نشست کشورهای حاشیه اقیانوس هند تحت عنوان اجلاس آیونز در تهران در سال 1397 از نتایج دیپلماسی نیروی دریایی راهبردی بوده است. (پایگاه اطلاعرسانی نداجا)
همکاریهای منطقهای و تقویت آن
محورهای کنشگری منطقهای مبتنی است بر ایجاد و گسترش کمی و کیفی سازکارهای دفاعی، پیشگیری و حل منازعهها، انعقاد پیمانهای دفاعی – امنیتی منطقهای، حضور در پیمانهای امنیتی موجود، انعقاد معاهدههای خلع سلاح منطقهای، انعقاد پیمان عدم تجاوز، ایجاد کمیسیونهای منطقهای دفاعی (ساعد-1389 88) بنابراین آنچه در دیپلماسی دفاعی اهمیت دارد، تنش زدایی با کشورهای منطقه از جمله شورای همکاری خلیج فارس، کشورهای عربی و اروپاست.
نیروی دریایی با دیپلماسی فعال و با حضور فرمانده و معاونان ارشد آن در کشورهای منطقهای و فرامنطقهای و نشستهای بینالمللی، ضمن انجام مذاکرات مختلف نسبت به طرح دیدگاههای جمهوری اسلامی ایران و دفاع از مواضع آن اقدام کرده و ضمن توسعه روابط دفاعی و نظامی کشور به توسعه دیپلماسی دفاعی دریایی کشور کمک کرده است. فرمانده نیروی دریایی با شرکت در سمینار فرماندهان نیروی دریایی کشورهای حاشیه اقیانوس هند در امارات (ابوظبی، استرالیا، آفریقای جنوبی، اندونزی)، شرکت در نشست بینالمللی امنیت دریایی اندونزی (جاکارتا)، شرکت در سمینار فرماندهان نیروی دریایی کشورهای همسایه حاشیه دریای خزر، سفر به سریلانکا، روسیه، چین، قزاقستان و ملاقات با همتایان خود در جهت همکاریهای مشترک، برگزاری رزمایشهای مشترک و بازدید ناوهای دو کشور از بنادر یکدیگر و همکاریهای آموزشی و فنی، همکاری در زمینه تأمین امنیت دریایی و مبارزه با پدیده دزدی دریایی، برگزاری اجلاس فرماندهان نیروی دریایی کشورهای حاشیه اقیانوس هند درتهران و انتخاب فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به عنوان رئیس این اجلاس برای دو سال به تبیین دیدگاه جمهوری اسلامی ایران در زمینه چگونگی برقراری امنیت دریایی و خطوط مواصلاتی دریایی، به توسعه و فعالسازی دیپلماسی دفاعی دریایی جمهوری اسلامی ایران کمک کرده است. (پایگاه اطلاعرسانی نداجا)
بهرهگیری از دیپلماسی دفاعی دریایی سیار در عرصه دریا
بازدیدهای نیروی دریایی از بنادر مختلف یک اقدام سیاسی و حضور در آبهای آزاد، یک فعالیت بینالمللی است.جمهوری اسلامی ایران یکی از ماهرترین کشورها در استفاده از عملیاتهای نظامی تاکتیکی برای قدرت دادن به پیامهای استراتژیک خود است تا بدین ترتیب بر تصمیم گیران سیاسی منطقهای و غربی تأثیر گذارد که نقش نیروی دریایی راهبردی بسیار مهم و روشن است.این نیرو همواره نقش یک سفارتخانه سیار را داشته است که با برافراشتن پرچم کشور در اقصی نقاط جهان به عنوان سفیر، نماینده و مظهر اراده ملی و پشتوانهای آشکار و در عین حال صلحآمیز در حمایت دیپلماسی و سیاست دولت متبوع خود عمل کرده که در صورت نیاز نیز توانایی اعمال قدرت در راستای به دست آوردن و حفظ منافع ملی در عرصه دریاها خواهد داشت.نیروی دریایی با اعزام ناوگانهای مختلف به کشورهای دوست و همسایه در خاور دور و نزدیک، دریای مدیترانه، دریای خزر و... پیام صلح و دوستی جمهوری اسلامی ایران را به جامعه بینالملل و سایر کشورها رسانده است، برای نمونه در سال 1398 ناوگروهی با حضور دانشجویان دانشگاه علوم دریایی امام خمینی(ره) به کشور اندونزی اعزام شد.
دیپلملسی دفاعی دریایی، مکمل سیاست خارجی
ارتقای دیپلماسی دفاعی باعث خواهد شد ضعفهای دستگاه دیپلماسی کشور هم کاسته شده و با همراهی و هماهنگی میان مسئولان دستگاه دیپلماسی دفاعی کشور، اقتدار ایران افزایش یابد. تأمین دفاع ملی، مستلزم به کارگیری مجموعهای از منابع قدرت ملی در ابعاد نرمافزاری و سختافزاری است که در آن میان، تسلیحات نقش و جایگاه مهمی دارد. پیوند فعالیتهای دفاعی و نظامی با فعالیت دیپلماتیک میتواند یک ابزار به هم پیوسته و عظیم قدرت ملی را به نمایش گذارد.
راهبرد دیپلماسی دفاعی در دریا توسط نیروی دریایی پیگیری میشود که این مهم بارها توسط فرماندهان نیروی دریایی ارتش بیان شده است. برای نمونه در دورهای که وزارت امور خارجه مشغول انجام مذاکره در خصوص مسائل هستهای کشور بود، فرماندهان نیروی دریایی ارتش و معاونان این نیرو به بیش از 20 کشور مختلف دریایی سفر کردند و با شرکت در نشستهای مختلفی ضمن تبیین مواضع جمهوری اسلامی و دفاع از آن در دیپلماسی دفاعی و بازدارندگی بسیار مؤثر بوده است. در مقابل نیز نیروی دریایی کشورهای مختلف از قبیل عمان، قزاقستان، نامیبیا، پاکستان، هند و ایتالیا به ایران سفر کردند. در سال 1398 نیز فرماندهان نیروی دریایی چین و روسیه به ایران سفر کردند.
انجام رزمایشهای دریایی مشترک
برگزاری رزمایشهای مشترک دریایی با سایر کشورها، اقدام مؤثری در بهرهبرداری از همکاریها در مقابله مشترک با تهدیدهای نظامی را به بوته آزمایش میگذارد. ضمن اینکه این رزمایشها به منزله تبدیل نقش دفاعی از اقدام انفرادی به ظرفیت اقدام کنشی و واکنشی دو یا چند جانبه است. ازجمله این رزمایشها میتوان به رزمایش مشترک با نیروی دریایی عمان در دریای عمان به صورت هر ساله در خصوص امداد و نجات وی و برنامهریزی و اجرای رزمایشهای سالیانه ولایت در منطقه تحت مسئولیت نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران اشاره کرد. همچنین در سال 1398 رزمایش امنیت دریایی را با حضور کشورهای حاشیه اقیانوس هند در دریای عمان برگزار نمود. علاوه بر این، رزمایش مشترک امنیت دریایی با حضور چین و روسیه نیز در سال 1399 اجرا گردید.(پایگاه اطلاعرسانی نداجا)
مقابله با دزدان دریایی، اقدام در راستای صلح و امنیت بینالمللی
رشد فزاینده دزدان دریایی در سالهای اخیر به خصوص در سواحل سومالی، واکنشهای جهانی گوناگونی را به دنبال داشته است. جمهوری اسلامی برای نخستین بار در 20 دسامبر 2008، یکی از ناوهای جنگی خود را به منظورگشتزنی در آبهای خلیج عدن و حفاظت از نفتکشها، کشتیهای تجاری و لنجهای صیادی ایرانی به منطقه شاخ آفریقا اعزام نمود و تا کنون 91 ناوگروه خود را به این منطقه گسیل داشته است. نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در مناطق مسکو بیش از 5000 فروند کشتی تجاری و نفتکش را اسکورت کرده و بیش از 200 مورد با انبوه قایقهای دزدان دریایی درگیری شدید داشته و توانسته مأموریت خود را به خوبی انجام دهد. این عوامل اقتداری در عرصه بینالمللی همگی در توسعه دیپلماسی دفاعی دریایی برجستهسازی هویت، تأثیر بسزایی دارند. به طوری که این عمل تحسین کشورهای منطقه و سازمانهای دریایی را در پی داشته است. سازمان بینالمللی دریانوردی در آذر ماه سال 1388 در جلسهای که در لندن برگزار شد تعداد 4 لوح تقدیر به نداجا اعطا نمودند. شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز در قطعنامه 1950 از برخی کشورها از جمله جمهوری اسلامی ایران بابت سرکوب دزدی دریایی و حفاظت از کشتیهای آسیبپذیر ترانزیت در سواحل سومالی تقدیر و تشکر مینمایند. همچنین شورای امنیت در قطعنامه 2020 از تلاشهای صورت گرفته ایران به علت استقرار ناوها و عداوت نظامی جهت مقابله با بحران دزدی دریایی در کنار کشورهایی از قبیل چین، هند، ژاپن، مالزی، کره جنوبی، روسیه، یمن و عربستان قدردانی نمود.
نتیجهگیری و پیشنهادها
آنچه تحقق منویات مورد نظر رهبر انقلاب در عرصه دریا را امکانپذیر میسازد، سوق دادن نیروی دریایی به سمت سواحل مکران و حضور نیروی دریایی ارتش در آبهای آزاد و بینالمللی بود که ضرورت این مسائل در وهله اول ایجاد امنیت برای کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران در خلیج عدن و شمال اقیانوس هند بوده و در وهله دوم گسترش اقتدار سیاسی و حقطلبانه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در آبهای بینالمللی و آزاد جهان است که منجر به عزت ملی و در نهایت شأن بینالمللی میگردد. دیپلماسی دفاعی دریایی نیروی دریایی راهبردی منجر به خروج دیپلماسی دفاعی جمهوری اسلامی ایران از سیاسیتهای انقباضی و تحریمی کشورهای غربی گردیده و نیز انتقال پیام صلح و دوستی و توسعه روابط سیاسی جمهوری اسلامی ایران شده است.
در طول چند سال اخیر فعالسازی دیپلماسی دفاعی ایران موجب تقویت سیاسی خارجی و افزایش امنیت ملی ایران شده است؛ از جمله دستاوردهای این دیپلماسی؛ دور کردن تهدید جنگ از مرزها، امکان دیدهبانی تحرکات دریایی رقبا، آمادگی فعال و همیشگی در برابر تهدیدها، افزایش قدرت چانهزنی سیاسی با سایر قدرتهای بینالمللی، افزایش امکان مشارکت در مأموریتهای بینالمللی، شرکت در فعالیتهای بینالمللی تحت نظارت سازمان ملل متحد، بازدارندگی دریایی، تأمین امنیت فعالیت اقتصادی در اقیانوسهای جهانی و افزایش تجارت جهانی، استفاده جامع از نیروی نظامی و دریایی در هنگام بروز تهدید، نزدیک شدن به مواضع دشمن و افزایش برد برای آسیب زدن به کانون تهدید، مبارزه با دزدان دریایی، تأمین امنیت کشتیرانی و توسعه و نوسازی صنعت دریایی است که ادامه آن میتواند نقش بسزایی در پیشبرد و حفاظت از منافع ملی داشته باشد.
آنچه مسلم است روند توجه تمامی نهادهای دولتی و لشکری به سمت دریا بویژه سواحل مکران و دریای آزاد در طول چند سال گذشته افزایش چشمگیری داشته است و این تنها حاصل به کارگیری تدابیر رهبر انقلاب توسط نیروی دریایی ارتش بوده است و به کارگیری این تدابیر دستاوردی جز عزت ملی و شأن بینالمللی در بر نخواهد داشت. در نهایت پیشنهادهایی به منظور استلزامهای توسعه دیپلماسی دفاعی دریایی ارائه میگردد:
اعزام افسران ارشد نیروی دریایی به عنوان وابستگان نظامی به کشورهای دریایی جهان
ایجاد پایگاههای نظامی در کشورهای خارجی بویژه بنادر حساس و نقاط استراتژیک جهان از جمله سوریه، لبنان، عراق، یمن، کشورهای آفریقایی و امریکای لاتین
توسعه و به کارگیری فناوریهای نوین دریایی
ساخت و تجهیز رزمناوهای سنگین برای مأموریتهای طولانی