گردش مالی دانشبنیانها به مرز 400 هزار میلیارد تومان رسید
صنعت نفت ایران پس از پشت سر نهادن فراز و نشیبهای فراوان در طول یک دهه گذشته و رویارویی با شرایط سخت و پیچیده تحریمی، همچنان استوار بوده و توسعه خود را تداوم بخشیده است.
در این میان بومیسازی و دستیابی به دانش فنی فناوریهای نوین، همواره از دغدغههای اصلی صنعت نفت ایران بوده است؛ موضوعی که در چند سال اخیر با جهتگیری مدیران وزارت نفت به تأمین نیازهای کشور با استفاده حداکثری از توانمندیهای داخل، قوت بیشتری به خود گرفته است و در این میان نباید از اهمیت و مزیتهای تجاریسازی و کسب درآمد از طریق آن غافل شد.
در سالهای اخیر شناسایی راهکارها، موانع پیش روی تجاریسازی، ایجاد راهکارهای مناسب برای مخاطرات و ریسکپذیری و تضمین سرمایهگذاران در بخشهای مختلف از جمله فعالیتهای مدیران صنعت نفت ایران بوده است.
امروزه یکی از شرایط مهم و اصلی بقا در بازار رقابت و شکوفایی یک بنگاه صنعتی، پایش پیشرفتهای صنعتی و فناوری، بازار، رقبا همچنین خلق نوآوری با استفاده از تواناییهای بالقوه و بالفعل درون شرکتی است.
با توجه به ماهیت هر بنگاه صنعتی قسمتی از این فعالیتها از سوی بخشهای پژوهشی، توسعهای و فناوری انجام میشود.
دولت سیزدهم از ابتدای شروع بهکار خود همواره بر تقویت ساخت داخل و حمایت از شرکتهای دانشبنیان تأکید داشته است؛ موضوعی که احسان ثقفی رئیس هیأت مدیره انجمن سازندگان تجهیزات صنعت نفت هم درگفتوگوی خود بر آن تأکید دارد.
مشروح گفتوگو با احسان ثقفی، رئیس هیأت مدیره انجمن سازندگان تجهیزات صنعت نفت در مورد حمایت دولت از دانشبنیانها را با هم بخوانیم:
همانطور که میدانید بخشی از دانشبنیانها در صنعت نفت فعالند. این شرکتها چه سهمی از تولیدات تجهیزات صنعت نفت را بر عهده دارند؟
به نظرم تمام شرکتهایی که بتوانند با توجه به سطح، استاندارد و مبنای مهندسی که دارند، در راستای نفت و پتروشیمی خدماتی ارائه دهند، دانشمحور محسوب میشوند. اما لازمه دانشبنیانی بودن شرکتها این است که یک مرتبه مورد ارزیابی قرار گرفته باشند.
اهمیت نقشآفرینی شرکتهای دانشمحورکه مبنای کارشان دانش است به اندازهای است که به جرأت میتوان گفت، نبود دانشبنیانهایی که فعالیتهای دانشی دارند، به صنایع نفت و گاز، پتروشیمی و همچنین انرژی لطمه وارد میکرد و حتی میتوانست فعالیت اکثر شرکتهای این حوزه را متوقف کند. به عبارتی، اغلب شرکتهایی که دانشمحور و دانشبنیان نباشند قطعاً یا تعطیل شدهاند و یا تعطیل خواهند شد.
در حال حاضر چه تعداد از شرکتهای دانشبنیان، در صنعت نفت، گاز و پتروشیمی فعال هستند؟
حدود 7 هزار شرکت دانشبنیان در سطح کشور وجود دارد که 500 شرکت در حوزه نفت، گاز و پتروشیمی در حال فعالیت هستند.
در مجموعه «انجمن سازندگان تجهیزات صنعت نفت ایران» (استصنا) نیز 256 شرکت دانشبنیان در این حوزه فعالیت میکنند.
البته باید گفت که روند افزایشی حضور دانشبنیانها صرفاً در حوزه شرکت نفت صورت نگرفته است، بلکه میتوان گفت به خاطر رویهای که دولت سیزدهم پیش گرفته، حضور این شرکتها در صنایع مختلف با شتاب بیشتری صورت گرفته است.
باید توجه داشت که در دولتهای قبل نیز این فعالیتها انجام میشده، اما در دولت سیزدهم این قضیه با سرعت بیشتر و جدیتری پیگیری شده است.
با توجه به اینکه نفت صنعت مهمی در کشور تلقی میشود، بنابر این شتاب حضور و عملکرد شرکتهای دانشبنیانی که در این حوزه فعالیت میکنند و همچنین تقویت آنها، کمک شایانی به این صنعت در راستای پیشرفت و بهینهسازی است. شاید بتوان شتاب حضور دانشبنیانها را ناشی از نگرش و اقبال مسئولانی دانست که در حوزه صنعت نفت فعالیت میکنند. در واقع توجه ویژهای که در زمان وزارت آقای اوجی به این قضیه شد، نسبت به دولتهای قبل بهمراتب تقویتشده و قویتر است.
به نظر شما ریسک فعالیت دانشبنیانها چقدر است؟
درست است که بعضی شرکتها با عنوان دانشبنیان در حوزه صنعت ورود پیدا میکنند اما قابلیت و توان لازم برای اجرای پروژه را ندارند، اما باید این را در نظر گرفت که تعداد این دسته از شرکتها کم و محدود است.
بعضی شرکتهای دانشبنیان هم وجود دارند که قابلیت علمی و دانش مربوطه را هم دارند، اما بعد از امضای تفاهمنامه، توانایی لازم به منظور استفاده بهینه از پتانسیلهایشان را ندارند و در نهایت نمیتوانند قابلیتهایشان را به منصه ظهور برسانند که این موضوع نشأتگرفته از بیتجربگی آنهاست.
اما به طور کلی، تعداد دانشبنیانهای توانمند بسیار بیشتر از دانشبنیانهای ضعیف است و لازم است اکثریت قوی در کارآفرینی، پیشرفت و بومیسازی را فدای معدود شرکتهای ضعیف کنیم. در راستای همکاری با شرکتهای دانشبنیان حتی اگر ناچار به قبول ریسک 50-50 هم باشیم، بهتر است این ریسک را بپذیریم. باید حمایت واقعی و منطقی، نه حمایت کورکورانه، از دانشبنیانها صورت بگیرد چرا که حمایت کورکورانه میتواند باعث ایجاد رانت و سوءاستفاده از نام دانشبنیان شود. در صورتی که این حمایتها از شرکتهای دانشبنیان انجام شود میتوان گفت که بین 5 تا 10 سال آینده، صد درصد به تکنولوژی تجهیزات نفت فائق خواهیم شد.
البته باید در نظر داشت اینکه صد درصد به سمت تولید داخلی برویم صرفه اقتصادی ندارد، اما باعث میشود در صورت وجود مشکلات وارداتی از جمله تحریمها، بتوانیم تجهیزات مورد نیاز صنعتمان را تولید کنیم و مانع از توقف فعالیت صنعت به خطر نبود تجهیزات شویم.
تا چه اندازه شرکتهای دانشبنیان توانستند بار انتقال تکنولوژی را بر دوش بکشند؟
سازندههای نفت، چه به شکل مهندسی معکوس، چه به شکل طراحی و چه به شکل نوسازی و نوآوری، هر نوع فعالیتی در این راستا انجام داده باشند در واقع کار دانشی انجام دادهاند.
به عنوان مثال، طی 5 سال گذشته اگر حدود 50 درصد از تجهیزات نفتی را در داخل تولید میکردیم، قاطعانه میتوان گفت در حال حاضر 80 درصد از این تجهیزات را در داخل تولید میکنیم که این امر ناشی از کار خوب شرکتهای دانشبنیان است.
در حال حاضر حدود 930 شرکت با عنوان دانشبنیان فعالیت میکنند که بهجرأت میتوان گفت فقط 900 شرکت، دانشبنیان هستند و 30 شرکت دیگر تنها کارهای خدماتی فنی را انجام میدهند؛ اما نقش شرکتهایی که دانشبنیان هستند در حوزه فعالیت بنگاههای مختلف بسیار اساسی است به طوری که اگر دانش را از کار تجهیزسازی حذف کنید، آن بنگاه رو به افول خواهد رفت.
اصولاً روند قرارداد و پیگیری قطعات بار اول چگونه است و آیا پیشرفتی در این زمینه در حال روی دادن است یا خیر؟
در خصوص ساخت بار اول قطعات، مجموعههایی به طور جدی در حال پیگیری کارها هستند که در همین زمینه هم اتفاقات خوبی روی داده، اما آنگونه که لازم است هنوز سرعت نگرفته است. این قضیه نیازمند زمان است، چرا که در روند و روال جدید باید مجموعه به خودباوری برسد و در این زمینه با کسب تجربه با تسلط بیشتری به این کار بپردازد. مسأله عدم سرعت در ساخت تجهیزات بار اول تنها مختص وزارت نفت یا معاونت فناوری نیست، بلکه یک زنجیره بوده که باید کامل شود و همه امور آن دقیق و با سرعت پیشرفت مناسب صورت بگیرد. یکی از این زنجیرهها انجمن است؛ یعنی انجمن سازندگان تجهیزات صنعت نفت ایران هم باید داخل آن زنجیره نقش داشته باشد. در این راستا حاکمیت باید به طور جدیتر به این مسأله ورود کند، چرا که تکمیل این زنجیره قطعاً میتواند بر سرعت آن هم اثرگذار باشد. وزارت نفت، وزارت اقتصاد و وزارت صمت نیز بازیگران این زنجیره هستند که وزارت صمت نقش صد درصد اساسی را به عنوان یکی از حامیان صنعتگران بر عهده دارد زیرا این وزارتخانه متولی صنعت است، بنابر این لازم است در این زنجیره نقش جدیتری را عهدهدار شود.
شرکتهای دانشبنیان در فرایند شکلگیری یا فعالیتهایشان چالشهای زیادی دارند که یکی از آنها موضوع تسهیلات اعطایی و حمایتهای نظام بانکی است. آیا نظام بانکی حمایت مناسبی در تسهیلاتدهی و رشد بنگاههای دانشبنیان دارد؟
هر بنگاهی که در حوزه بانکی پشتوانه و روابط خوبی داشته باشد، میتواند از حمایت نظام بانکی در راستای دریافت تسهیلات برخوردار شود اما در صورتی که بنگاهی از این روابط بیبهره باشد طبیعتاً در دریافت تسهیلات بانکی هم بیبهره خواهد بود که این موضوع به نبود عدالت در بخشی از سیستم بانکی دلالت دارد.
آیا صنعت نفت در واگذاری پروژهها به شرکتهای دانشبنیان سرعت خوبی دارد؟
بخشهایی در وزارت نفت وجود دارد که به خاطر حساسیت بالایی که دارند قادر نیستند در واگذاری پروژههایشان به شرکتهای دانشبنیان ریسک کنند، چون اگر قطعهای که تا کنون توسط شرکتهای دانشبنیان ساخته و نمونهسازی نشده و تنها بر اساس ادعای آنها در راستای اخذ تأییدیه آزمایشگاهی وارد حلقه صنعت شود، این اعتماد میتواند حوادث یا صدمات سنگینی به شرکتهای نفتی وارد کند و حلقه صنعت را متوقف کند.
اما لازم است شرکت نفت به عنوان یک وزارتخانه اقتصادی که 70 تا 80 درصد تأمین بودجه مملکت را در دست دارد، ریسک همکاری با شرکتهای دانشبنیان را بپذیرد و این کار را تنها زمانی که نیاز دارد انجام ندهد، بلکه همزمان و در مسیر موازی خرید از کشورهای خارجی، یک شرکت دانشبنیان را نیز در زنجیره خود داشته باشد و تولید آن کالا را به آنها بسپارد. در حالی که واردات کالایی را انجام میدهد کالای ذخیرهاش را همزمان با واردات نیز توسط شرکت دانشبنیان انجام دهد. با توجه به اینکه صاحب نفت ما دولت است بنابر این دولت باید در راستای بهرهوری از شرکتهای دانشبنیان هزینه ریسک در این زمینه را پرداخت کند، چرا که این سرمایهگذاری موجب برداشت خوب در آینده خواهد شد.
این ریسکپذیری در همکاری با دانشبنیانها مربوط به آن 85 درصدی است که از تجهیزات داخلی استفاده میشود و در سایر موارد که هایتک هستند، بهتر است قطعات از کشورهای دیگر وارد شود.
تا چه اندازه میشود مدیران را در راستای خرید کالاهای مورد نیازشان از شرکتهای دانشبنیان تشویق کرد که به جای واردات از کشورهای دیگر، بر دانشبنیانها تمرکز کنند؟
باید توجه داشت به همان اندازه که باید با افرادی که خطا میکنند برخورد شود، به همان اندازه باید با کسی که ترک فعل میکند نیز برخورد شود.
در حمایت از شرکتهای دانشبنیان باید در نظر داشت، مدیری که تلاشش را میکند و تقریباً 80 درصد پروژه را خوب پیش میبرد، برایش ارزش قائل شویم و به خاطر 20 درصد خطایی که انجام داد او را از ادامه کار باز نداریم.
لازم است یادآوری کنم، ما قوانین حمایتی داریم و در حال حاضر در بخش ساخت داخل هم قوانین به گونهای است که هیأت نظارت وجود دارد، بنابر این نمیشود بهراحتی جنس خارجی خرید و این قانون چنان دقیق است که مدیران حوزه نفت و یا حتی وزیر نفت هم نمیتوانند از آن سرپیچی کنند.
آیا سهم شرکتهای دانشبنیان در اقتصاد ملی ما مناسب است یا خیر؟
با تعریفی که از شرکتهای دانشبنیان دارم، باید گفت سهم آنها در اقتصاد ملی هنوز مناسب نیست، زیرا هنوز اعتماد نسبت به این شرکتها وجود ندارد. در صورتی که این اعتماد ایجاد و با نگاه سرمایهگذاری به آن توجه شود، بنگاههای حوزه نفت به این اندیشه خواهند رسید، در صورتی که اولین قطعه خریداری شده از دانشبنیانها به خوبی جواب نداد، ارتباطشان را با آن شرکت قطع نکنند و با اعتماد به آنها اجازه دهند این شرکتها در مسیر پیشرفت قرار بگیرند، چرا که ممکن است قطعات بعدی که از آنها خریداری میشود با کارایی و کیفیت بهتری ارائه شود. در نتیجه سود میتواند از قطعه دوم به بعد رخ دهد. همچنین باید در زمینه همکاری با دانشبنیانها دقت نظر داشت که تنها یک تأییدیه دانشبنیانی نباشد و موجب سوءاستفاده از این تأییدیه نگردد. البته تعداد شرکتهایی که صرفاً از رانت تأیید دانشبنیانیشان سوءاستفاده میکنند، اندک است.
گردش مالی دانشبنیانها چقدر است؟ آیا به 400 هزار میلیارد تومان میرسد؟
تنها شرکتهای نفتی شامل دانشبنیانها نمیشوند، بلکه صنایع دیگر هم در رسته دانشبنیانها قرار میگیرند. بله، به نظرم همین مقدار باشد.