بانکها در تسهیلات دهی توجه کافی به دانشبنیانها ندارند
پارک نوآوری و فناوری صنعت نفت، مکانی است که بخش دولتی و خصوصی در توسعه فناوریهای صنعت نفت با هم مشارکت میکنند.
این پارک خانه امنی است برای کارآفرینان و شرکتهای نوپا، دانشبنیان، خلاق و نوآور و پلی است بین پژوهش و خلق ثروت در صنعت نفت.
این پارک را میتوان نهاد واسطی دانست در بازار فناوری بین عرضهکنندگان و تقاضاکنندگان فناوری و در نهایت بستری است با گستره ایده تا فروش و صادرات محصول.
در ایران از اوایل دهه 1380 با تأسیس شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان و پارک علم و فناوری پردیس، پارکهای علم و فناوری با رویکردی جدید و متفاوت از پژوهشگاهها و دانشگاهها تأسیس شدهاند که تعداد آنها تاکنون (سال 1401) به 49 پارک رسیده.
با درک اهمیت و جایگاه پارک براساس نیازسنجی صورت گرفته، از اوایل سال 1398 تلاشهای متعددی بهمنظور تأسیس پارک وزارت نفت جمهوری اسلامی ایران به انجام رسید که منجر به تأسیس و راهاندازی پارک نوآوری و فناوری صنعت نفت در سال 1399 شد.
پارک نوآوری و فناوری صنعت نفت، نهادی است اجتماعی - اقتصادی که به عنوان یک سازمان مستقل ذیل وزارت نفت کار خود را آغاز کرده است.
از وزیر نفت به عنوان ریاست هیأت امنای پارک یاد میشود.
با هدف بررسی فعالیت پارک نوآوری و فناوری نفت و گاز، گفتوگویی با دکتر محمداسماعیل کفایتی، رئیس این پارک صورت گرفته که از نظر میگذرد:
عملکرد پارک در سال گذشته چگونه بود؟
پارک نوآوری و فناوری نفت و گاز، نهادی نوپا و تازهتأسیس است و درواقع در سال 1399 مجوز تأسیس را گرفته است.
سال گذشته سال مهمی برای فعالیتهای پارک بود، زیرا توجه به آن افزایش یافت.
باید توجه داشت یکی از دستاوردهای مهم پارک و سرمایههایی که در آن بهوجود آمده، تعداد شرکتها و کیفیت شرکتهایی است که عضو هستند.
بعد از اینکه اساسنامهها و آییننامههای اجرایی برای پارک مشخص شد و به تصویب رسید، در مورد داوری و نظارت بر فعالیتها و قراردادها تصمیمگیری شد و در این راستا نیز داورها و شیوههای داوری شناسایی شدند.
در گذشته به دلیل تعداد زیاد طرحها و تقاضای بالای شرکتها، فرایند به کندی پیش میرفت و داوریها زمان زیادی طول میکشید.
در این خصوص لازم بود هم به لحاظ اینکه شرکتها از نظر فناوری و نوآوری موقعیت خوبی داشته باشند و هم اینکه پروژه ارائه شده از طرف آنها کاملاً مؤثر و مفید باشد، داوریها انجام شود که این موضوع باعث شد در سالجاری شرکتهای فعال هم به لحاظ امکانات و تواناییها و هم به لحاظ مفید و مؤثر بودن، ارتقا یابند.
خوشبختانه در سال گذشته شرکتهای خوبی به عضویت پارک درآمدند و شرکتهایی که زمینههای فعالیتی قوی نداشتند کنار گذاشته شدند.
بر این اساس، 40 شرکت تا پایان سال پذیرش شدند و با همین شرکتها این پارک شکل گرفت و ما میتوانیم ادعا کنیم اولین پارک فناوری در حوزه صنعت نفت و گاز و پتروشیمی در ایران هستیم.
اما آن چیزی که در طول سال گذشته خیلی پارک را ممتاز کرد، یکسری پروژههایی بود که عملیاتی نشده بودند، ولی این کار در سال گذشته انجام شد و بعد از اینکه شورای اقتصاد تصویب کرد، کارهایی مانند بررسی چاهها، طرحهای توجیهی و برقرسانیها و پروپوزالهایی که باید تهیه میشد به انجام رسید.
خوشبختانه اطلاعات چاهها و مخازن ارزیابی شد و در اختیار شرکتهایی که حدود 50 شرکت بودند قرار گرفت.
در نهایت حدود 8 قرارداد بسته شد که بررسی و انتقال پروژهها هنوز هم ادامه دارد.
پروپوزالها و بررسی آنها کار دشواری و بسیار پرحجمی بود که در سال گذشته بزرگترین کار دانشبنیان در این زمینه را توانستیم رقم بزنیم.
اما پارک فعالیت خوبی در رویدادها، همایشها و برنامهریزیهایی برای وضعیت بههمرسانیها، توانمندیها و تقاضاها داشته که بخوبی هم شکل گرفت.
با وجود مشکلاتی که وجود داشت، سال گذشته دستاوردهای خوبی برای پارک رقم خورد و با وجود نوپا بودنش توانست مثبت عمل کند.
باتوجه به ماهیت توسعهای پارک، قرار است که پارک چه میزان توسعه پیدا کند؟
در بحث شرکتها بنا داریم امسال را به 150 شرکت عضو برسانیم و تا الان اعضای پارک به 50 شرکت رسیدهاند که به این معنی است، این تعداد عضو در سالجاری سه برابر افزایش مییابد.
برنامهریزی پارک در راستای افزایش اعضا به 150 شرکت است تا ابعاد پارک بزرگتر شود.
در صورت رخ دادن این اتفاق، میتوان ادعا کرد که اولین پارک نوآوری صنعت نفت در منطقه خاورمیانه هستیم.
اما به لحاظ موضوعات مختلف بناست کارهای بینالمللی زیادی را در راستای توسعه فنی و مهندسی انجام دهیم.
برای B 2 B نیز برنامهریزی کردیم که قرار است همزمان با نمایشگاه بینالمللی اجرایی شود.
قراردادهای مختلفی در دست است که یکسری مقدمات آن آماده شده و بناست آن را نهایی و در نمایشگاه رونمایی کنیم.
به لحاظ توسعهای سال خیلی خوبی برای پارک پیشرو داریم.
پارک نوآوری صنعت نفت چگونه میتواند از شرکتهای دانشبنیان حمایت کند؟
ریسکهایی در تولید بار اول وجود دارد بخصوص اینکه با عدم حمایت هم مواجه میشوند.
فکر میکنم بتوان مدیریت ریسک را بهگونهای انجام داد که این ریسکها کاهش یابد.
در این راستا با شرکتهای بیمه و با خود شرکتهای دانشبنیان هم صحبت کردیم، در واقع یکی از کارهای مهم پارک، مشاوره دادن است تا این ریسکها کاهش یابد.
کارهای توجیهی را که باید صورت بگیرد هم از طرف متقاضی و هم از طرف کسانی که توانمندی دارند، پیگیری کردیم.
سعی شده تا در بحث تأمین مالی منابع را طوری تعریف کنیم که برای شرکتها مناسب باشد.
در موضوع مدیریت منابع مالی که موجب ریسک بالای شرکتهای دانشبنیان میشود سعی شده تا مشاوره و راههای مناسبی را برای آنها ایجاد کنیم.
یکی از کارهای مهمی که در عرصه بینالمللی در برنامهریزی داریم، اعلام آمادگی از نظر حمایتهای حقوقی است.
حتی در بعضی موارد حاضریم قراردادها را خودمان منعقد کنیم تا مجموعه شرکتها کمتر در ریسک این حوزه قرار بگیرند.
در سالهای قبل، بعضی از شرکتها رفتهاند در کشورهای خارجی پروژههایی را به اجرا درآوردهاند، اما در وجه مالی نتوانستهاند موفق عمل کنند و بهخاطر اینکه نتوانستند پول پروژه یا هزینه قراردادها را دریافت کنند، با ریسکهای زیادی مواجه شدهاند.
درمورد این مسائل از طریق یکسری شرکتها که در داخل کشورهای هدف فعالیت دارند، برنامهریزی میکنیم.
در حال ایجاد زمینه مناسب هستیم تا سایر شرکتها بتوانند به شرکتهای دانشبنیان کمک کنند و کار را به شایستگی انجام دهند و پشتیبانی و حمایتهای خوبی را شکل دهند.
درخصوص حوزه بینالملل از شرکتها و افراد باتجربه استفاده میکنیم که این کار کاملاً روان صورت پذیرد و آن چالشهایی که شرکتها عمدتاً با آن مواجه میشوند را به حداقل برسانیم.
چرا سهم دانشبنیانها در اقتصاد کشور اندک است؟
این موضوع برمیگردد به اینکه یکسری مشکلات کلان اقتصادی در کشور وجود دارد که بالطبع دانشبنیانها هم از آن رنج میبرند و با آن دست و پنجه نرم میکنند. به همین خاطر خیلی هم رشد نکردهاند.
ما یک اقتصاد پویا و یک اقتصاد رو به جلو و پیشرفته را زمانی خواهیم داشت که این اقتصاد تولیدمحور باشد و بقیه بخشها نظیر بخشهای خدماتی و غیره در پشتیبانی از تولید عمل کنند.
گاهی اوقات تعریف تولید در کشور اشتباه است و مترادف خامفروشی است و بخشی از این تعریف اشتباه مربوط به نفت و بخشی نیز در معادن و سایر صنایع است.
شاهد آن بودیم که رشد تولید در سالهای گذشته از طریق افزایش خامفروشی اتفاق میافتاد.
بر این اساس به نظر میرسد اولین موضوعی که باید به آن توجه داشت، تولیدمحوری است.
در پارک نوآوری و فناوری صنعت نفت معمولاً این بحث نیز مورد توجه قرار میگیرد که در سالهای گذشته شرکتهایی توانستند در بستر دانشبنیان رشد پیدا کنند که فعالیتهای آنها در بخش خدمات بوده و نظام تسهیلاتی و حمایتی بیشتر به این حوزه توجه داشته است.
بنابر این باید در این زمینه کارهای ویژهای انجام شود.
مثلاً قوانین بالادست عوض شود و مسائل اقتصادی حداقل در حوزه دانشبنیان تولیدمحور باشد.
وقتی این اتفاق روی بدهد، بالطبع شاهد رشد دانشبنیانها خواهیم بود.
در حال حاضردر عرصه دانشبنیانها بیشتر شرکتهای فعال در بخشهای IT را میبینیم که محصولات دیجیتالی تولید میکنند.
رشد تولید و افزایش سهم شرکتهای دانشبنیان در اقتصاد زمانی اتفاق میافتدکه قوانین و شرایط به نفع تولید حرکت کند.
موضوعی که باید به آن دقت کنیم که محوریت داشته باشد در تولید، صنعت است.
گاهی اوقات تولید وجود دارد ولی صنعت نمیچرخد و ما این را به عنوان مثال در صنعت کشاورزی میبینیم.
در این صنعت در حال حاضر تولید فرآوردههای کشاورزی وجود دارد و تکنولوژیها در حال پیشرفت است اما تولید به جایی نمیرسد.
بعضاً میبینیم یکسری راهها ایجاد میشود، اما صنایع تبدیلی که رشد تولید را به محصولات با ارزش افزوده بالاتر تبدیل کند وجود ندارد.
یکی دیگر از بحثهای مهمی که حول محور دانشبنیان شکل میگیرد، نظام مهندسی یا نظام صنعت است.
در عرصه کشاورزی، پزشکی، معدن و ساختمان نظام مهندسی وجود دارد و اگر کسی بخواهد در این صنایع کار کند مجوزها و منابع تأمین مالی و سایر تسهیلات برای آنها مشخص است.
اما این یک چالش بسیار بزرگ است که شرکتها برای سرمایهگذاری در بخشهای R&D سرمایهگذاری لازم را انجام نمیدهند و تولید آنها آنطور که باید و شاید بهرهور نیست.
در بحثهای محوری که برای توسعه تولید وجود دارد، اولویت باید به بخشهای R&D اختصاص یابد اما میبینیم در عمل اینطور نیست و در اینجا ورود دانشبنیانها خیلی مهم تلقی میشود.
در مباحث دانشی باید طراحیها به گونهای پیش برود که اجرای طرحها بتواند منجر به افزایش ارزش افزوده شود.
اگر سرمایهگذاری در بخش کشاورزی ما در حدود 10 درصد بازگشت سرمایه داشته باشد، یا مثلاً در بخش خودرو 25 درصد، صنایع پزشکی 57 درصد، سرمایهگذاری در بخشهای R&D بعضاً تا 4 یا 5 هزار درصد بازگشت سرمایه دارد و توسعه این بخش میتواند برای ایجاد ارزش افزوده در صنایع مؤثر باشد، اما متأسفانه سرمایهگذاری در بخشهای R&D در کشور خیلی مورد توجه قرار نمیگیرد.
در این زمینه بزرگترین چالشی که از سمت قوانین وارد میشود، بحث مالکیت فکری است.
هرچند که ما قوانینی در خصوص ثبت اختراع را در کشور توسعه دادهایم اما نظام حقوقی ما ضعفها و خلأهای بسیار زیادی دارد.
مثلاً ایجاد قراردادهایی که متناسب با حوزه فعالیت دانشبنیانها باشد و ادبیات حقوقی که با حوزه فناورانه تناسب داشته باشد و بتواند شرایطی را ایجاد کند که مالکیت شرکتهای دانشبنیان تهدید نشود.
به عنوان مثال ما به ایجاد ادبیات حقوقی نیاز داریم که مخترعین را مطمئن کند که امکان کپی از اختراعشان وجود ندارد و اگر این موضوع اتفاق افتاد، فرد بتواند در دادگاه از حق خود دفاع کند.
به نظر میرسد بخش حقوقی ما در حال حاضر توسعه نیافته و ما قضاتی که بتوانند به صورت تخصصی در حوزه فناوری قضاوت کنند را نمیبینیم.
البته نمیتوان این ضعف را بطور مطلق دانست.
اقدامات مثبتی نیز در این زمینه شکل گرفته اما این اقدامات همچنان کافی نیست و این اطمینان را برای عموم فعالان حوزه دانشبنیان ایجاد نمیکند که اختراعات و ایدههای آنها در امان است.
این شرایط انگیزه فعالیتهای دانشبنیان را کم و آنها را برای ادامه کار دلسرد میکند که باعث میشود سهم آنها از کل اقتصاد کشور بسیار پایین باشد.
به نظر میرسد تا این رویه درست نشود، اتفاق مهمی نیز در افزایش سهم دانشبنیانها بهوقوع نپیوندد و از اینرو ما در حال پیگیری توسعه زیرساختهای قانونی از طریق نهادهای قانونگذار و نهادهای قضایی کشور هستیم.
بخشی از مدیران ترجیح میدهند نیازهای خود را از بازارهای خارجی تأمین کنند تا از شرکتهای دانشبنیان داخلی، بهنظر شما ریشه این نگاه در کجاست؟
بالطبع این نگاه در صنایع و از جمله صنعت نفت هم وجود دارد که بخشی از آن به رفتار نادرست افرادی بازمیگردد که در چهارچوب شرکتهای دانشبنیان به شرکتهای بزرگ نفتی معرفی شدند.
با این حال نمیتوان تنها به دلیل شکستهای گذشته از شرکتهای دانشبنیان چشمپوشی کرد و لازم است حتی اگر بارها شکست میخوریم باز هم سرمایهگذاری خود را از طریق شرکتهای دانشبنیان ادامه دهیم.
از طرفی نیز لازم است تا عرضهکننده خدمات یا محصولات که اینجا شرکتهای دانشبنیان هستند، نیز اعتمادسازی لازم را برای شرکتهای بزرگ انجام دهند و دیدگاه مدیران در خصوص فعالیتها و تواناییهای خود را مثبت کنند.
در این زمینه، در پارک نیز توجه داشتیم تا شرکتهایی را وارد کنیم که توانمند باشند و بتوان به دانش و ظرفیت آنها اعتماد کرد.
حتی در برخی موارد، شرکتها تأییدیهها و مجوزهایی را از جاهای مختلفی مثل پژوهشکده وزارت نفت و غیره ارائه دادند اما در بررسیهای ما توانایی آنها تأیید نشد که آنها را کنار گذاشتیم.
در مجموع میتوان گفت یک بخشی که نگاه منفی مدیران به شرکتهای دانشبنیان را ایجاد کرده بهخاطر این بوده که در گذشته، شرکتهایی با این عنوان معرفی شدند که واقعاً دانشبنیان نبودند و به انگیزه سوداگری در واردات از این مسیر وارد شدند و از مزایای شرکتهای دانشبنیان سوءاستفاده کردند.
بحث دیگری که باعث رویگردانی مدیران از دانشبنیانها شده بود، این است که در مجموع تکنولوژیها و دانش فنی داخلی نیز در برخی موارد همچنان به حدی نرسیده که بتواند نیازها را برطرف کند.
در صنعت نفت در حال حاضر 85 درصد از نیازها در داخل تأمین میشود و تولیدات به این میزان خودکفا شده است و در 15 سال گذشته، بطور خیرهکنندهای توانمندیهای داخلی افزایش یافت اما انتظار داریم درصد خودکفایی صنعت بیش از این افزایش یابد و بتوانیم میزان بسیار بالاتری از نیازها را در داخل تأمین کنیم.
در کنار این موارد، در بخشی از تقاضای موجود نیز مشاهده میشود که واردات از تولید داخلی بسیار بهصرفهتر است و با وجود اینکه دانش فنی آن در داخل وجود دارد، در حال حاضر میتوانیم از طریق واردات رفع نیاز کنیم و در آینده اگر ضرورتی وجود داشت به تولید داخلی بپردازیم.
با این حال، لازم است که مدیران بنا به ضرورت اقدام به واردات کنند نه اینکه اصل را بر واردات بگذارند و استفاده از توان داخلی را در اولویت دوم قرار دهند.
نیاز است تا نگاه حمایتگرایانه از بخش دانشبنیان در مدیران تقویت شود و فرهنگ واردات در بین مدیران کمرنگ شود.
در کنار این موارد، نیاز است که از طریق نهادهای بالادستی نیز استفاده از تولیدات دانشبنیان الزامآور شود.
خوشبختانه این موضوع در بخش نفت وجود دارد و براساس بخشنامهها و ابلاغیههای صادرشده، مدیران موظف به تأمین نیازها از داخل شدهاند و وارداتی که در حال انجام است، تنها بنا به ضرورت و اجبار صورت میگیرد.
به جرأت میتوان گفت در بخش نفت اگر توانمندی وجود داشته باشد، از طرف شرکتها مورد تقاضا قرار میگیرد.
این موضوع در دولت سیزدهم شدت گرفته و تعداد شرکتهایی که توانایی تولید محصولات مورد نیاز صنعت را دارند افزایش یافته است درحالی که شرکتهای دانشبنیان قبل از این در حدود 150 شرکت بود، در حال حاضر بیش از 500 شرکت دانشبنیان وجود دارد که میتواند قرارداد ببندد و برای تولید محصولات توانایی و ظرفیت کافی داشته باشد.
این پیشرفتها در سال گذشته بسیار مشهود بود.
به عنوان مثال در سال گذشته توانستیم کاتالیست به کشور روسیه صادر کنیم و این صادرات عامل سیاسی نداشت و شرکتهای خارجی نمونهها را از شرکتهای ایرانی گرفتند و با نمونه سایر کشورها مقایسه کردند.
پس از آنکه مشخص شد نمونههای ایرانی بهتر است، قرارداد واردات را با ما منعقد کردند.
ما توانستیم در این سالها که مورد تحریم قرار گرفتیم، تکنولوژی را بومیسازی کنیم که برخی مواقع سفیران و مدیران دیگر کشورها وقتی به ایران میآیند میزان پیشرفتها را میبینند برایشان باور کردنی نیست.
روند پیشرفتها به گونهای بوده که میتوان پیشبینی کرد که اگر با همین سرعت ادامه یابد، در سال آینده به عنوان یکی از کشورهای اصلی صادرکننده تکنولوژی در دنیا شناخته شویم.
پارک نیز در حال ایجاد شرایطی است که توسعه با سرعت بیشتری ادامه یابد و اهداف کلان در کنار اهداف خرد در زمان کمتری به دست آید.
چرا بانکها تسهیلات را بموقع و یا به اندازه به شرکتهای دانشبنیان تخصیص نمیدهند؟
متأسفانه بیشتر برنامههای حمایتی و تسهیلاتدهی در بخشهای خدمات تعریف و برنامهریزی شده و همچنان توجه کافی به بخش دانشبنیان وجود ندارد، البته با توجه به شرایطی که به آنها اشاره شد، درحال حاضر فعالیتهای این شرکتها ریسک بالایی دارد و ساختار مالی آنها نیز مناسب نبوده است.
البته باید توجه داشت که سودهای تعیین شده برای تسهیلات پرداختی نیز بسیار بالا است و شرکتها را برای استفاده از تسهیلات، دلسرد میکند.
همچنین برخی مواقع میزانی که بانکها ادعا میکنند که برای فعالیتهای دانشبنیان تخصیص دادهاند، محقق نمیشود و ارقام اعلام شده صرفاً جنبه تبلیغات داشته است.
لازم است میزان بهره تسهیلات دانشبنیان به زیر 3 یا 4 درصد کاهش یابد چون اگر سود تسهیلات بالاتر از 10 درصد باشد، شرکتها برای پوشش ریسک خود، بخشی از تسهیلات را به سایر بخشها انتقال میدهند.
رشد تعدادی شرکتهای دانشبنیان در صنعت نفت بیشتر از سایر صنایع بوده چرا؟
مهمترین آن را شاید بتوان این دانست که نفت، صنعت اول کشور است و بخش دیگر آن نیز مربوط به تحریمها میشود.
در حال حاضر ما در صنعت نفت یک جنگ تمامعیار با کشورهای غربی را شاهد هستیم، به نظر میرسد آن چیزی که باعث شد توجه بیشتر به سمت حوزه نفت باشد این است که بعد از جنگ، توجه به این حوزه افزایش یافت.
از بعد انسانی نیز طی سالهای گذشته تلاش کشورهای غربی این بود که صنعت نفت ایران زمینگیر شود.
اما توانستیم از طریق سرمایهگذاریها در نیروی انسانی نیز به خود کفایی برسیم.
در بخش دانشبنیان نیز بیشترین توجه از همان ابتدا در حوزه نفت بود و به دلیل بسترهای اقتصادی این حوزه، بیشترین توانمندیها به این بخش منتقل شده است.
آیا پارک نوآوری و فناوری نفت و گاز و پژوهشگاه صنعت نفت دارای فعالیت موازی هستند یا بیشتر فعالیتهای یکدیگر را تکمیل میکنند؟
خوشبختانه کارهای مشترکی بین پژوهشگاه و پارک تعریف شده و ما در زمینههای مختلفی با یکدیگر همکاری داشتهایم.
نگاه پارک بیشتر به سمت توسعه توانمندی داخلی بوده و در مجموع قرار نیست بین کارهای ما و پژوهشگاه تداخلی صورت گیرد و موازیکاری شود.
ضمن اینکه شرح وظایف پارک نیز با پژوهشگاه متفاوت است و پژوهشگاه به عنوان یک مجموعه توانمند قرار است دانش فنی را ارتقا دهد و ظرفیتهای علمی را بهبود ببخشد.
پارک نوآوری و فناوری نفت و گاز نیز وظیفه دارد در زمینه تجاریسازی دانش فنی عمل کند.
مهمترین ویژگی پارک این است که یک نهاد سیال و فوق تعاملی است.
پارک سعی دارد شرکتها را رشد دهد، در زمینههای مختلف به آنها مشاوره دهد و شرکتهای کوچک را در کنار شرکتهای بزرگ قرار میدهد و بههمرسانی میکند.
در واقع شرکتهای نوپا مانند نهالی هستند که ریشههای آنها محکم نشده است.
از اینرو شرکتهای نوپا را در کنار شرکتهای بزرگتر قرار میدهیم که شرکتهای بزرگتر یا از آنها پروژه بگیرند و یا ظرفیتهای مالی خود را در اختیار آنها قرار دهند.