سرمایه مایع‌سازی گازطبیعی در دولت سیزدهم هزار برابر رشد کرد

با توجه به وجود مخزن عظیم گاز پارس جنوبی که به صورت مشترک بین ایران و قطر واقع شده و با عنایت به نیاز شدید جهان به گاز ظرف سال‌های آینده و با هدف بهره‌برداری هرچه سریع‌تر و بیشتر از مخزن گازی مشترک پارس جنوبی و به دست آوردن بخشی از بازار جهانی گاز، موضوع اجرای طرح ال ان جی در جلسه شورای اقتصاد سال 1381 مطرح و به شرکت ملی نفت ایران اجازه داده شد تا رأساً یا با مشارکت شرکت‌های معتبر داخلی و خارجی بررسی‌ها را برای اجرای طرح ال ان جی انجام داده و پس از تصویب شورای اقنصاد اقدام کند. مطالعات امکان سنجی طرح از اوایل سال 82 به صورت فعال توسط امور بین‌الملل شرکت ملی نفت ایران آغاز و راهبری این طرح که صد درصد متعلق به شرکت ملی نفت ایران بود از سال 82 به شرکت ملی صادرات گاز ایران واگذار شد.

درسال 1385 شرکتی تحت عنوان شرکت مایع‌سازی گاز طبیعی ایران و با هدف مدیریت و اجرای طرح مربوط به مایع‌سازی گاز طبیعی از مرحله مطالعه تا مرحله تولید، بهره برداری وصادرات محصول تأسیس شد. این طرح به چهار بخش شامل فرآورش ومایع سازی، مخزن ذخیره سازی، اسکه وبارگیری گوگرد و دانش فنی تقسیم شد که بر اساس آخرین مجوز وزارت صمت، ظرفیت طرح تا 10.5 میلیون تن ال ان جی، نیم میلیون تن پروپان، بوتان و گوگرد خواهد بود. اما به دلیل عدم تأمین بموقع منابع نقدی عملیات اجرایی طرح تا نیمه اول سال 92 با تأخیر مواجه شد. از سال 1400 مجدداً فعالیت اجرایی آغاز و در پایان شهریورماه سال‌ گذشته پیشرفت طرح به 43.99 درصد رسید. با وجود فراز و فرود‌های زیادی که بر سر راه این شرکت بوده، گفت‌و‌گویی با هادی امیر شقاقی، مدیرعامل شرکت مایع‌سازی گاز طبیعی صورت گرفته که از نظر می‌گذرد:

با وجود بررسی طرح مایع‌سازی گاز طبیعی از سال 82 در کشور و راه‌اندازی شرکتی با همین هدف در سال 85 چرا هنوز این شرکت به بهره‌برداری کامل نرسیده است؟
تکمیل پروژه­‌های مایع­ سازی گاز در مقیاس Base Load مستلزم دانش فنی مایع­ سازی گاز طبیعی است که این دانش در انحصار کشور‌ها و شرکت­‌های معدود عمدتاً غربی قرار دارد.
اگرچه به تازگی شرکت­‌های چینی و روسی نیز موفقیت­‌هایی در راستای دستیابی به دانش فنی مایع­‌سازی گاز در مقیاس بیش از یک میلیون تن در سال داشته­‌اند.
بنابراین دردهه هشتاد شمسی همواره مشکل اصلی محدود بودن ارائه کنندگان این دانش بوده که تحریم­‌های ظالمانه نیز دسترسی به تکنولوژِی و تجهیزات مرتبط اعم از مبدل­‌های حرارتی اسپیرال ووند (Spiral Wound Heat Exchanger)، کلدباکس (Cold Box) و کمپرسور‌های سیکل تبرید را دشوار ساخته بود. البته باید به مواردی مانند پیشرفت نامتناسب طرح دربخش­‌های مختلف ناشی از عدم استفاده از یک پیمانکار واحد برای اجرای یکپارچه طرح که باعث مغفول ماندن تکمیل واحد مایع­ سازی به­ عنوان قلب مجتمع، شده است را از جمله دلایل ناموفق ماندن طرح قلمداد کرد. اگرچه باید اذعان کرد که تکمیل این طرح با توجه به پیچیدگی­‌های تکنولوژیکی، ابعاد و حجم کار و نیز فقدان تجربه قبلی در احداث کارخانه­‌های مایع­ سازی گاز طبیعی در کشور به خودی خود زمانبر و دشوار است.
 
آیادولت قبلی در راه‌اندازی این طرح انگیزه لازم را نداشته یا اینکه تأخیر مذکور، دلایل دیگری دارد؟
 LNG در مقیاس Base Load عموماً در قالب قرارداد‌های بلندمدت به فروش می­‌رسد که در قرارداد‌های مذکور قیمت­ گذاری عمدتاً بر مبنای قیمت نفت خام صورت می­ پذیرد که افت قیمت نفت خام در مقطع توقف طرح، سؤالاتی را در خصوص توجیه­ پذیری تکمیل طرح و تولید LNG ایجاد کرد.
اگرچه تنوع بخشی روش­‌های تجارت و صادرات گاز، بسیار کلیدی بوده و تکمیل طرح­‌های LNG انعطاف­ پذیری کشور در صادرات گاز و امکان چانه­ زنی بهتر با مشتریان گاز از طریق خط لوله را فراهم می‌کند.  نقش تحریم­‌ها را نیز نباید نادیده گرفت، اگرچه فرصت­‌ها و روزنه­‌های مناسبی برای تکمیل طرح در مقطع مذکور نیز وجود داشت که متأسفانه مورد استفاده قرار نگرفت.

با توجه به وضعیت کنونی شرکت، اکنون مراحل فرآورش، مایع سازی، ساخت مخازن ذخیره‌سازی در چه مرحله‌ای از بهره‌برداری قراردارند؟  
پیشرفت کارخانه شیرین­ سازی در محدوده 68 درصد قرار دارد که به حول و قوه الهی در سال 1403 فاز نخست آن آماده راه­‌اندازی خواهد بود. دربخش مخازن ذخیره­‌سازی LNG و LPG پیشرفت کار به حدود 96 درصد رسیده و در سال 1402 آماده بهره­‌برداری خواهد بود. درخصوص بخش مایع­‌سازی پیمانکار EPC تکمیل این بخش انتخاب و کار آغازشده و مطابق برنامه زمانبندی به حول و قوه الهی تکمیل فاز نخست طرح و تولید LNG در دولت سیزدهم تحقق خواهد یافت.
از زمان حضور در این شرکت، با هدف سرعت بخشی به اجرای سریع‌تر و بهره برداری، چه تدابیری را مدنظر قرارداده‌اید؟
دریکسال و نیم گذشته به منظور امکان پیشبرد کار، مذاکرات مبسوط قراردادی به منظور رفع تعلیق، تعیین تکلیف قرارداد‌ها و مدیریت ادعا‌های پیمانکارانی که عمدتاً 8 سال بلاتکلیف مانده بودند، انجام شد که بخش کلیدی و البته دشوار کار بود.
همچنین اقدامات مهمی از قبیل اصلاح ساختار مالی شرکت با افزایش 1000 برابری سرمایه از محل آورده سهامداران شرکت، تخصیص و تأمین خوراک فاز اول طرح، انتخاب پیمانکار معتبر و واجد صلاحیت داخلی برای تکمیل واحد مایع­‌سازی گاز طبیعی و نیز تأمین مالی طرح با بهره­‌گیری از فاینانس صورت پذیرفته است.
به­‌علاوه با توجه به تداوم تحریم­‌های ظالمانه، اقدامات مؤثری برای جایگزینی دانش فنی مایع­‌سازی گاز طبیعی که پیش­تر در انحصار شرکت­‌های غربی بود، صورت پذیرفته است.

گفته می‌شود که بر اساس مجوز وزارت صمت به آن شرکت، ظرفیت بهره‌برداری به 10.5 میلیون تن خواهد رسید این رقم تا چه میزان قدرت رقابت را در قیاس با سایر رقبا مهیا خواهد کرد؟
مطابق گزارش مؤسسه وودمکنزی تولید LNG در جهان بیش از 350 میلیون تن در سال بوده که در این میان سهم قطر حدود 75 میلیون تن در سال بوده که برنامه افزایش این مقدار به 120 میلیون تن تا سال 2027 وجود دارد، لذا با راه­‌اندازی طرح Iran LNG همچنان سهم کشورمان از تولید این محصول، چشمگیر نخواهد بود.
بنابراین نباید از این حقیقت غافل بود که کشورمان از ظرفیت خطوط لوله گاز برای صادرات بهره‌مند است که طبعاً در مقابل رقیبی مانند قطر، یک نقطه قوت برای کشورمان است.
همچنین باید توجه داشت که تکمیل و راه­ اندازی طرح Iran LNG برای تولید حتی به میزان 10 میلیون تن در سال نیز هم نقطه آغاز ورود کشورمان به این عرصه بوده و هم همان­گونه که پیشتر گفته شد، منجر به تنوع­ بخشی به سبد صادرات انرژی کشور و اهرم مناسبی در چانه­ زنی با خریداران گاز از طریق خط لوله خواهد بود.
با توجه به تأخیردر بهره‌برداری و اجرای این طرح، عدم النفع این تأخیر در بهره‌برداری سالانه حدود 5 میلیارد دلار برآورد شده، میزان کل عدم النفع تأخیر دراین سال‌ها چقدر بوده و چرا این تأخیر درسال‌های قبل رخ داده است؟
عدد اشاره شده توسط شما حاصل یک حساب سرانگشتی است، قیمت LNG که در حال حاضر برای قرارداد‌های بلند مدت حدود 500 دلار در هر تن است ضربدر ظرفیت کارخانه. طبعاً به ازای تمام سال­‌های تأخیردرتکمیل و راه­ اندازی این عدم­‌النفع را تجربه خواهیم کرد.
اما ­باید نگاه­مان به­‌جلو باشد، از ناکامی­‌های گذشته درس بگیریم و تلاش کنیم با همت بلند، کار شبانه­‌روزی و تشریک مساعی در بخش­‌های مختلف درگیر، طرح را به ثمر برسانیم و تلخی این عدم­‌النفع را به شیرینی موفقیت در تکمیل طرح و تولید محصول LNG در میهن عزیزمان، تبدیل کنیم.

با وجود داشتن ذخایر بالای گاز در ایران اما سهم ایران از تجارت گاز ال ان جی عدد زیادی نیست، چه روش‌هایی را برای افزایش این سهم از بازار مفید می‌دانید؟
یک مسأله کلیدی در خصوص بالانس تولید و مصرف گاز طبیعی درکشور، مصرف بسیار بالای گاز طبیعی به خصوص دربخش خانگی و سهم بسیار بالای گاز طبیعی از سبد مصرف انرژی در کشور است. درنتیجه از بیش از 900 میلیون مترمکعب تولید روزانه گاز درکشور، در اوج سرما حدود 700 میلیون مترمکعب در بخش خانگی مصرف می‌شود.
حتی اگر متوسط مصرف روزانه گاز طبیعی در کشور را 300 میلیون مترمکعب فرض کنیم، این میزان معادل با بیش از 73 میلیون تن LNG در سال است، یعنی به اندازه کل صادرات LNG قطر.
مدیریت مصرف در بخش خانگی، طبعاً راه را برای مصرف این گاز به عنوان خوراک واحد‌های پتروشیمی، فولادی، نیروگاهی و صادرات گاز طبیعی چه از طریق خط لوله و چه از طریق LNG که ارزش افزوده بالا، درآمد ارزی و البته اشتغال­زایی به­‌همراه خواهد داشت را فراهم می­‌سازد. حوزه­‌هایی ازقبیل بانکرینگ، پیک­سایی با انبارش LNG و مصرف آن در پیک مصرف، فناوری FLNG، تولید LNG با استفاده از گاز‌های مشعل نیز از حوزه‌های قابل تأمل برای فعالیت و سرمایه­‌گذاری است.