تــــالابکــیــــاشـــــــــــــــــــــــهر بــهشتـــی دردل جنگــــلهای گیـــــلان
تلفیق تالاب و دریا پل که تمام شد، ساحل پدیدار میشود. دکههایی که صنایعدستی گیلان را در معرض فروش قرار دادهاند، فاصله بین پل و دریا را پر کرده است. در این دکهها عروسکهای بافتنی، پاپوشهای پشمی که به جای هفت رنگ از هفتاد رنگ برای بافتنشان استفاده شده است، کلاههای حصیری، کلوچههای گیلانی و ... به فروش میرسد. مقابل دکهها، جادهای شنی و درختانی با فاصلهای نهچندان زیاد جادهای ساختهاند که شما را مستقیم به ساحل کیاشهر میرساند. جادهای رویایی! اینجا نشستن در ساحل و گوش دادن به امواج دریا، شاید در برابر قایق سواری، موتورسواری و شنا، بهترین تفریح باشد.
مرضیه همایونی
روزنامهنگار
گیلان، استانی با مکانهای گردشگری متنوع، مردم سرزنده و غذاهای خوشمزه، جزو پرطرفدارترین مقاصد سفر میان گردشگران است. در میان جاذبههای گردشگری این استان این بار میخواهیم تالاب «کیاشهر» را پیشنهاد دهیم. تالابی که در 17 کیلومتری آستانه اشرفیه همچون بهشتی پنهان در دل جنگلهای گیلان قرار گرفته است.
کی و چطور به تالاب کیاشهر برویم
سفر به استانی مثل گیلان در هر فصلی زیبایی خودش را دارد. گرچه نباید فراموش کرد که این استان در فصل پاییز بخصوص مهر و آبان هم طنازیهای خود را برای گردشگران دارد اما بهترین فصل سفر به آنجا، بهار، بخصوص اردیبهشت و خرداد است. برای رفتن به کیاشهر، اگر خودروی شخصی ندارید، نگران نباشید، چون میتوانید براحتی خودتان را با اتوبوس به آستانه اشرفیه برسانید. آنجا خودروهای خطی و مطمئن شما را به کیاشهر میبرند. حتی میتوانید این خودروها را بهصورت دربستی کرایه یا از خودروهای اینترنتی یا تاکسی تلفنی استفاده کنید.
اینجا نقاشی نیست
وقتی به تالاب کیاشهر رسیدید، از محل پارک خودرو کافی است دو پله سیمانی را طی کنید تا به پل چوبی برسید. پلی که وصل میشود به ساحل دریای خزر، با مسیری متفاوت. پل یک کیلومتری که نیزارها اطرافش را محاصره کردهاند. تختههای چوبی حدود یک کیلومتر کنار هم قرار گرفته اند و پل کیاشهر را بهنام خود زدهاند. نیمی از مسیر پل با نردههای چوبی احاطه شده است. قدمت پل به نیمه نخست قرن نهم هجری برمیگردد و نامش برگرفته از سازنده آن بهنام «حسن کیاده» است. در لابلای نیزارها، صدای مردان قایقران به گوش میرسد: «قایق اجارهای، قایق...» این قایقها شما را در دل تالاب 200 هکتاری بوجاق به گردش میبرد. اغلب گردشگران دوربینهایشان را به دست گرفتهاند تا در کنار نردههای چوبی، خاطراتشان را از این سفر ثبت کنند. تلفیق زیبای نیزارها با آسمان آبی، محیط را به بهشتی کوچک تبدیل کرده است. بهشتی که هیچ دوربین عکاسی نمیتواند زیباییاش را به تماشا بکشد. زیباییهای منطقه از آن دسته دیدنیهایی است که باید دید و لمس کرد. داخل نیزارها را که نگاه کنید، لاکپشتها را میبینید که بدون توجه به صدای قورباغهها، بازدیدکنندهها و قایقرانها، روی الوارهای کوچک آفتاب میگیرند.
جدال با طبیعت
روی شن و ماسهها که زیر نور خورشید خودنمایی میکنند، هر چند متر به چند متر، مقداری زباله جمع شده؛ مانند لکه سیاه روی پیراهنی سفید که زیبایی ساحل و دریا را زیر سوال میبرد. زبالههایی که دوستداران محیط زیست از دیدنشان هراس دارند که نکند با بالا رفتن آب دریا و در اولین جزر، با اولین موج وارد دریا شوند. هراس آلودگی محیط زیست برای «طبیعتگردان» بسیار زیاد است اما گردشگران بسیاری هستند که بدون توجه به تمام هراسها، بعد یک تفریح دلچسب، بازمانده خوراکیهایشان را به دل ساحل میسپارند و به فریاد زبالهها گوش نمیسپارند. در کنار تپههای کوچکی از زباله ها، رد لاستیکها هم روی ساحل به چشم میخورد و چند قدم آن طرف تر، ماشینها کنار هم پارک شدهاند. این خودروها زیستگاه و محل تخمریزی زیستمندان دریا را به مخاطره میاندازند. شنها، ماسهها و صخرههایی که محل زندگی حیواناتی ازجمله خرچنگها و گل خورکها هستند و لاستیکهای خودروها بدون توجه، خانههایشان را ویران میکنند. خودروها نهتنها زیستگاهها را تخریب میکنند بلکه جان موجودات را هم میگیرند و امنیت برای تخمگذاری را از بین میبرند. نوزادان لاک پشتها، زمانی که از تخمها بیرون می آیند، به صورت غریزی و ناخودآگاه مسیر ساحل به دریا را طی میکنند اما این خودروها مخصوصا در شب با نورشان موجب می شوند دریا را گم کنند. حکایت این خودروها، حکایت طوفان سنجاقکهاست، سنجاقکی در بیابان بال میزند و سونامی در اقیانوس رخ میدهد. راه حل این مساله ساده است؛ گردشگران قبل از ورود به شن و ماسههای ساحل، خودروهایشان را پارک کنند!
با این وسایل بروید
قبل از اینکه راهی کیاشهر یا هر شهر ساحلی دیگری شوید، بهتر است یک سری وسایل را در چمدانتان بگذارید. وسایلی که نه قیمت بالایی دارد و نه وزن زیادی، در بازارهای محلی هر شهری یا کنار جاده ها هم میتوانید به راحتی آنها را تهیه کنید. صندلهای ساحلی جزو لاینفک وسایلی است که باید به همراه داشته باشید. از همان زمان که پل چوبی تمام میشود و شنهای ساحل نمایان میشود، آنها را پا کنید تا به راحتی روی ماسه و شنهای ساحل قدم بزنید. حتی میتوانید با آنها به دریا بزنید. وقتی هم گشت و گذارتان تمام شد، به پل چوبی که نزدیک شدید، درست دست راستتان، چند شیر آب قرار داده شده است که میتوانید شن و ماسهها را از پاهایتان بشویید و با خیال راحت کفشهایتان را بپوشید. اینطوری دیگر شن و ماسهای را به داخل خودرو نمیبرید. کلاه حصیری یکی دیگر از وسایلی است که داشتنش در این سفر خیلی به شما کمک میکند. جدا از رنگهای زیبا و متنوعی که هم حالتان را خوب میکند و هم به عکسهایتان رنگ میدهد، فایده این کلاههای حصیری، این است که دور تا دور سرتان را میپوشاند و سایه ساز خوبی برایتان میشود و شما را از آفتاب سوختگی نجات میدهد.
خاطره پایانی سفر و تفریح گردشگران درتالاب
هنگام بازگشت و عبور از پل چوبی، صدای مردی با کت و شلوار سفید به گوش می رسد که میخواند گل پونهها نامهربانی ... او قسمتی از این آهنگ ایرج بسطامی و چند خواننده دیگر را که از آنها هم قسمتی از آهنگهایشان را به یاد دارد میخواند. مرد سفیدپوش برای اهالی استان گیلان آشناست و اگر شما هم از آن دسته بازدیدکنندههایی باشید که برای چندمین بار به پل کیاشهر آمده باشید، بی شک او را میشناسید. زیباییهای کیاشهر به پل چوبی ختم نمیشود، مقاصد زیادی وجود دارد ازجمله پارک جنگلی کیاشهر، پارک ملی بوجاق و مزارع چای که پیشنهاد می کنیم دیدنشان را در برنامه سفرتان بگنجانید.