مروری بر جریان یک جایزه قدیمی

جایزه‌ای به نام کتاب سال جمهوری اسلامی

هانیه شجاعی زند
نویسنده

 

جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی، از جمله رویدادهایی است که پیشینه آن به قبل از انقلاب باز می‌گردد و از این رویداد در دوران پهلوی با عنوان جایزه سلطنتی یاد می‌کردند. این جایزه برای اولین بار با هدف تشویق خادمان دانش و فرهنگ ایران در سال 1334 هجری شمسی اهدا شد و بعد از وقوع انقلاب با چهار سال تعویق، بار دیگر در سال 1361 برگزاری این رویداد ادبی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مطرح شد. این جایزه فرهنگی با تغییر زاویه دید از سال 1363 تا امسال به‌عنوان یکی از پیشامدهای مهم در عرصه فرهنگی محسوب می‌شود، رویدادی که به‌دنبال گزینش بهترین کتاب‌های سال است، کتاب‌هایی که به تأیید  وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی می‌رسد و هر سال از میان کتاب‌های چاپ شده بهترین‌های آن در موضوعات مختلف توسط استادان و صاحب‌نظران علمی و فرهنگی معرفی می‌شوند. جایزه کتاب سال مهم‌ترین جایزه جمهوری اسلامی در عرصه فرهنگ است و به همین دلیل اهدای آن به رئیس‌جمهوری واگذار شده است. با احتساب اولین سال برگزاری این جایزه تاکنون چهل دوره از این رویداد به اجرا درآمده و در هر دوره در بخش‌های مختلفی از جمله گروه علوم اجتماعی، گروه هنر، گروه تاریخ و جغرافیا، گروه علوم کاربردی، گروه فلسفه و روان‌شناسی و گروه علوم خالص برگزیدگان خود را اعلام می‌کنند هرچند در هر گروه، زیرگروه‌هایی در موضوعات مختلف معرفی می‌شوند.

 

اهدای جایزه به برگزیده‌های غایب و معترض

این جایزه در مسیر رشد خود از کتاب‌های ترجمه‌ای عبور کرده، در چهلمین سال برگزاری خود تمام برگزیدگان تألیفی هستند و در این دوره هیچ کتاب ترجمه‌ای نتوانست با کتب تألیفی داخلی رقابت کند و جزو برگزیدگان باشد.
این جایزه طی عمر طولانی خود از حواشی به دور نبوده است. سال 1385 امیرحسین چهلتن نامزد بخش ادبیات داستانی از حضور در این جایزه انصراف داد تا انتقادات خود را به وزارت ارشاد نشان دهد یا انصراف سیدعلی صالحی از حضور در جایزه به علت دولتی بودن این جایزه یا اصغر فرهادی که برای کتاب هفت فیلم‌نامه از اصغر فرهادی در بخش هنر به‌عنوان برگزیده در سال 1394 انتخاب شد اما در مراسم شرکت نکرد یا استاد روئین پاکباز در سال 1395 برای کتاب «دایره المعارف هنر» به‌عنوان برگزیده در بخش هنر انتخاب شد اما در مراسم شرکت نکرد. کاوه لاجوردی نیز از نامزدان بخش فلسفه و روانشناسی است که برای اعتراض به سانسور از حضور در این جایزه انصراف داد. هرچند که برندگان غایب این جوایز در مراسم حضور پیدا نکردند تا بر دولتی بودن آن دهن‌کجی کنند اما به رسم ادب این جوایز که از 50 سکه در گذشته آغاز شده بود و این اواخر به 30 سکه می‌رسید خدمت افراد برگزیده تقدیم شد.
همان‌طور که از متولیان آن مشخص است این رویداد یک جایزه دولتی است و به پاسداشت جمهوری اسلامی هرساله در ایام دهه فجر برگزار می‌شود. جایزه‌ای که با وجود برخی، به‌دلیل حمایت دولتی همواره به‌ جایزه‌ای سیاسی متهم شده است. این رویداد در حالی بر فرمایشی بودن متهم می‌شود که همین ساختار در دوران پهلوی در میان منتقدان به دولتی بودن جایزه کتاب سال مورد تقدیر و تحسین است. در حالی ‌که در دوران پهلوی هم این جایزه توسط محمدرضاشاه اهدا می‌شد اما گویا این تعریف از فرمایشی بودن از نگاه این منتقدان برای آن دوره جایگاهی ندارد. اما مسأله اینجاست این نوع برداشت از جایزه ملی کتاب سال یا هر جایزه دیگری که متولی آن دولتی است یک تلقی اشتباه است که اگر این مقایسه نا‌صواب را کنار بگذاریم بازهم بحث فرهنگی و سیاسی یک کشور از هم جدا نیست و تمام بخش‌های یک حکومت تحت یک چهارچوب ایدئولوژیکی حرکت می‌کند. کتاب جمهوری اسلامی رویداد شایسته‌ای است که خط و خطوط درست حوزه مکتوب فرهنگی را نشان می‌دهد، خط و خطوط فرهنگی که باید هم‌راستا با دولتی حرکت کند که همه زیر پرچم جمهوری اسلامی تعریف می‌شوند اما گویی این تصور که بودجه دولتی برای یک رویداد می‌تواند انگ دولتی بودن را به‌دنبال داشته باشد یک تصور نابجاست که برخی بر آن تأکید می‌کنند اینکه دولت به واسطه میزبانی خود فشار و اظهارنظری راجع به داوری تحمیل می‌کند که در جواب این شائبه‌ها یک مقام ارشد در رویداد کتاب سال می‌گوید: «جریان داوری به‌ دور از هرگونه جبهه‌گرایی سیاسی و ایدئولوژیکی صورت می‌گیرد و منطق انتخاب کتاب‌ها براساس اندیشه محوری است.» اینکه انتخاب کتاب باید بر پایه اندیشه باشد سخنی رواست، اینکه نگاه سلیقه هیچ فرد یا ارگانی بر انتخاب‌های یک جایزه مؤثر نباشد بازهم مورد قبول است اما اینکه داوری کتاب از هرگونه جبهه‌گرایی سیاسی و ایدئولوژیکی به دور است قابل‌پذیرش نیست. کتاب اگر داستانی هم باشد بر پایه ایدئولوژی شکل می‌گیرد و این ایدئولوژی است که محتوا را می‌سازد و به‌دنبال آن بستر اصلی فرهنگ را پی‌ریزی می‌کند بنابراین جدا کردن اندیشه از ایدئولوژی که بستر اصلی آن است جای شبهه است که منظور چیست؟
کانالیزه کردن نگاه‌های حکومتی در انتخاب آثار برگزیده یک مغالطه مشهود است که اگر نگاه سلیقه‌ای و خارج از چهارچوب مدنظر باشد به انصاف و دلایل منطقی رعایت در داوری نزدیک‌تر است وگرنه جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی باید همان باشد که نگاه حکومتی بر آن چهارچوب حرکت می‌کند و این دو مسیر از هم فاصله و تفاوتی ندارند.
اعتراض بر سیاسی بودن یک جایزه از آن‌ جهت که اثر هنری با ساختار ایدئولوژیکی یک جامعه مغایرت دارد جایگاهی ندارد چراکه هر فعل اثرگذاری در جامعه باید در چهارچوب و خط‌مشی آن جامعه حرکت کند و اگر به عامل ضد آن تبدیل شود بجاست که از دایره توجهات خارج شود اما سیاسی بودن یک جایزه را از این منظر ببینیم که تنها عامل ارزش‌گذاری و صحت‌سنجی آن رویداد بر مسائل سیاسی استوار شده و تنها عامل انتخاب مبتنی بر عوامل سیاسی باشد این نوع شاخص‌گذاری حتماً مورد نقد است و از آن به‌عنوان نگاه سلیقه‌ای یاد می‌شود خواه متولیان برگزارکننده دولتی باشند یا خصوصی؛ اگر نگاهی خارج از چهارچوبی که برای انتخاب آثار در گزینش لحاظ شده در روند انتخاب آثار اثرگذار باشد می‌توان به آن خرده گرفت و به نقد کشید و جایزه‌ای که بخواهد تحت سلیقه شخصی یا گروهی مدام اصول خود را تغییر دهد دیگر نه وجاهت ملی دارد نه اعتباری برای برنده شدن و تنها ابزاری برای تحقق اهدافی خاص است که قطعاً این اهداف با اصول اولیه آن جایزه همخوانی نخواهد داشت بنابراین صرف دولتی بودن متولیان یک جایزه نمی‌تواند دلیلی بر به حاشیه بردن جایزه کتاب سال باشد که همواره توسط گروهی خاص که با رسانه‌های خارجی همفکری می‌کنند مورد انتقاد است.
آنچه از روند انتقادات بر جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی برمی‌آید نگاه سطحی این منتقدان بر این جایزه است که سبب شده تا از اظهارنظرهای کارشناسانه و در عین‌ حال راهگشا فاصله بگیرد و در حواشی باقی بمانند. اینکه نویسنده‌ای به‌صرف روشنفکر بودن از سایر رقبای خود برتر است یا اگر کتابی مضمونی متناسب با اهداف انقلاب و اسلامیت داشت انگ دولتی بودن بخورد یک جنگ زرگری است که در رسانه‌های غربی به آن پروبال می‌دهند تا با ایجاد تفرقه میان دو جریان فکری اختلاف بیندازند. اصل داستان در روند داوری در جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی برگزیدن آثاری است که درعین ‌دارا بودن ویژگی‌های یک اثر فاخر بر ضد اعتقادات و ایدئولوژی که بر آن اساس جایزه به پا شده، نباشد خواه خالق این اثر برگزیده روشنفکر باشد یا یک ارزشی پایبند به عقاید مذهبی، مهم حرکت در چهارچوبی است که بر آن اساس جایزه شکل گرفته و خارج از آن اصول، داوری نمی‌کند.

 

ایجاد بخش بین‌الملل

این جایزه علاوه بر جوایز داخلی جایزه کتاب سال، بخشی با عنوان جایزه جهانی دارد که با فاصله 10 سال تأخیر، دیرتر از جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران متولد شد تا جدا از بخش داخلی، آثار بین‌المللی را نیز مورد ارزیابی قرار دهند. در این بخش از جایزه بعد گزینش اولیه از میان کتاب‌های شناسایی شده با موضوعات مختلف مطالعات اسلامی و مطالعات ایرانی آثار برگزیده را برای رقابت نهایی انتخاب می‌کنند. نکته قابل‌توجه در میان دبیران این جایزه به حضور طولانی‌مدت محمدعلی مهدوی راد بازمی‌گردد که از سال 1393 تاکنون دبیری این جایزه را برعهده داشته است. این جایزه در تقویم اجرایی خود یک‌ روند یک‌ساله را طی می‌کند تا بتواند در بهمن ماه هر سال برندگان خود را اعلام کند. در این روند اجرایی فروردین ماه هر سال این جایزه اعلام فراخوان می‌کند و تا پایان شهریور همان سال نویسندگان فرصت دارند آثار خود را ارسال کنند و فاصله میان مهر و دی ماه برای داوری در نظر گرفته شده تا برگزیدگان خود را طی مراسمی اعلام کرده و جوایز آنها را اهدا کنند.
این جایزه هر سال با هدف شناسایی و معرفی کتاب‌های برتر، کمک به اعتلای سطح دانش و فرهنگ مکتوب جامعه اسلامی، حفظ استقلال و هویت فرهنگی و حمایت و تشویق پدیدآورندگان متعهد و متخصص برگزار می‌شود. با توجه به اینکه جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی تنها رویداد فرهنگی در زمینه آثار فرهنگی محسوب نمی‌شود بنابراین برای جلوگیری از همپوشانی با سایر جایزه‌ها از جمله «جایزه جلال آل احمد» و «جایزه شعر فجر» کتاب‌های داستان کوتاه، داستان بلند و رمان بزرگسال، پژوهش و نقد ادبی (تألیف)، مستند نگاری، شعر بزرگسال و شعر کودک و نوجوان در جایزه کتاب سال داوری و بررسی نمی‌شود.