حواشی و سؤالات بیجواب درباره فیلم بـــــــــــــــرادران لیــــــــــــــــــــــــلا
هانیه شجاعی زند
نویسنده
فیلم برادران لیلا در شرایطی بهصورت غیرمجاز روی صفحه وب قرار گرفت که هیچکس انتظار نداشت این اکران یک اتفاق خودخواسته بوده باشد و عوامل فیلم با رضایت، لینک دانلود آن را در فضای مجازی دستبهدست کنند.
شائبه اکران خودخواسته فیلم برادران لیلا از آنجا آغاز شد که سعید روستایی کارگردان فیلم در صفحه اینستاگرامش نوشت: «امیدوارم بزودی شرایطی فراهم شود تا نسخه کاملتر فیلم را در دسترس شما عزیزان قرار دهیم.» چند روز بعد تهیهکننده فیلم نیز پس از انتشار گسترده نسخه غیرقانونی این فیلم در فضای مجازی گفت: ««طبق صحبتهای وزیر ارشاد، دوستان سازمان سینمایی تصمیم به تنبیه ما گرفتند و این تنبیه علاوه بر ما، شامل حال مخاطبان سینمای ایران هم شد که امکان تماشای یک فیلم خوب در شرایط مناسب را از دست دادند.» او در ادامه اظهار نظرهای خود در مصاحبهای تأکید میکند که ما تمام تلاش خود را انجام دادیم تا فیلم اکران شود ولی متأسفانه دائم به سدی محکمی خوردیم و آنچه حاصل شد، پخش و دیده شدن نسخه قاچاق فیلم بود. نوروزبیگی در ادامه میگوید: «با مردمی که فیلم را دیدند مشکلی نداریم و حتماً در زمان اکران یا نمایش در پلتفرم جبران خواهند کرد با تمام این اتفاقها، همینالان هم دیر نشده و درخواست میکنم که مسئولان سازمان سینمایی اجازه پخش فیلم «برادران لیلا» را چه در اکران و چه در پلتفرم بدهند، چون حتماً با فروش خیرهکننده آن مواجه خواهند شد که این، هم برای سینماداران خوب است و هم بخشی از ضرر سرمایهگذار فیلم را جبران میکند.» در حقیقت با این صحبتها نشان میدهد که عوامل از پخش فیلم خود نه تنها ناراحت نیستند بلکه با اکران فیلم هر چند بهصورت غیرمجاز، حسی از انجام رسالتی را نشان میهند که فعلش در نمایش عمومی فیلم به اثبات میرسید. بنابراین بمب اصلی حواشی فیلم برادران لیلا زمانی منفجر شد که هیچکس گمان نمیکرد که سرمایهگذار فیلم از دارایی خود بگذرد و تنها برای دیده شدن و انجام رسالت انتقال پیام خود از مسیرهای غیرقانونی، مقابل سازمان نظارت و ارزشیابی قرار گیرد.
در حالیکه اغلب رسانهها تلاش میکردند تا چرایی این تصمیم را در مصاحبه با سعید روستایی و تهیهکننده فیلم پرسوجو کنند مهمترین عامل کلیدی این داستان ازنظرها پنهان ماند. بر اساس اطلاعات ثبت شده از عوامل فیلم نشان میدهد که تهیهکننده فیلم خود سرمایهگذار اصلی نیست و گویی تمام عوامل بخشی از پروژه ساخت فیلمیاند که تصمیم اصلی و اولیه آن در بنیاد اخباراتی بنا شده است. به گفته فرحبخش، نوروز بیگی صرفاً حقالعمل گرفته و فیلم را ساخته است. پول و سرمایه فیلم متعلق به شخص دیگری است. فرحبخش در ادامه صحبتهایش یک سؤال با علامت تعجبی بزرگ برای مخاطبانش ایجاد میکند، اینکه شما نمیتوانید پولی را که برای به دست آوردنش زحمتکشیدهاید اینقدر بیقاعده خرج کنید و خیلی راحت از آن بگذرید.
یک سرمایهگذار در سایه با ابعادی مجهول
برای عبور از حواشی و سؤالهای بیجوابی که در این زمینه به وجود آمد سراغ امید اخباراتی رفتیم کسی که جدایی از نسب خانوادگیاش در امر تولید، تجارت بینالملل و مؤسسات مختلف، نام و نشانی به هم زده اما برخلاف انتظار، یافتن امید اخباراتی همچون پیدا کردن سوزنی در انبار کاه بود. گمشدنی که حتی مؤسسات وابسته به او هم حضورش را انکار میکردند. مؤسساتی همچون بنیاد فرهنگی امید که چند سالی است در کنار تجارت، وارد عرصه فرهنگی شده تا با شعار ارتقا و پویایی ارزشمند انسانی جامعه هنری را متحول کند اما تنها مؤسسات وابسته به او نبودند که امید اخباراتی را انکار کردند حتی بیمارستانی که با مدیریت او اداره میشود هم با جوابهای سردرگم حضور او را نفی میکند و همین پنهانکاریها بر شائبههای ایجادشده پیرامون فیلم بیشتر دامن میزند. بنبستی که نه تنها راه مصاحبه با سرمایهگذار را میبندد بلکه تهیهکننده هم از انجام مصاحبه سرباز میزند و علت این عقبنشینی را محدودیتهایی بیان میکند که عوامل فیلم در نظر گرفتهاند. عوامل یعنی صاحبان اصلی فیلم کسانی که قصد کردهاند تا با مصاحبه نکردن بر حواشی پیرامون فیلم پایان دهند اما گویی این بیخبری و عدم پاسخگویی بر شبهات و ابهامات پیرامونی فیلم افزوده، ابهاماتی با این مضمون که مؤسسه غیردولتی بنیاد امید اخباراتی که قرار بود با اهداف ارتقا بخشیدن به فرهنگ پویا و ارزشمند انسانی وارد عمل شود گویا محفلی برای عبور از خط قرمزهایی است که بعد از حواشی پیش آمده هیچکس پاسخگوی آن نیست و انکار و دورماندن از توجهات، بهترین حربه برای کسانی است که مسئولیت کار خود را نمیپذیرند و پاسخگو نیستند.
حاشیهسازی برای فرار از پاسخگویی
و اکنون جامعه هنری جوابی برای سؤالات خود ندارد، اینکه امید اخباراتی کیست که در این چند سال اخیر سرمایهگذار فیلمهای سینمایی شده و با صرف هزینههای گزاف ستارههای سینمایی را گرد هم میآورد تا خالق فیلمهای پر هزینه شود، بریز و بپاشی که در آخرین اثر خود زیان چندین میلیاردی را به جان خرید. اگر از بحث اقتصادی این فیلم خارج شویم سؤال اصلی در باب محتوای آن مطرح است اینکه چه کسی مسئولیت محتوای فیلم را میپذیرد؟ آیا کسی که تیمی را گرد هم آورده و هزینه آن را تقبل کرده و یا کسی که در پستوی خانه آن را نگاشته و در کنار اینها مهمترین سؤالی که ایجاد میشود در نحویه دست به دست شدن آن است اینکه داستان قاچاق فیلم چه بود؟ و سؤالهای بسیاری دیگر که بیجواب است و مهمترین افرادی که باید نسبت به آنها پاسخگو باشند خود را کنار کشیدهاند و حاضر به پاسخگویی نیستند. جوابهایی که بلکه بتواند به دور از اظهار نظرهایی از روی علت و معلولی؛ چرایی اصلی ماجرا را آشکار کند. جستوجوی جوابی روشن برای یافتن دلایل خوشحالی عوامل، پس از اکران قاچاق فیلم برادران لیلا و ابراز احساساتی که برای همه، هم موافقانش و هم مخالفان این فیلم جای بحث و تعجب داشت. یا کنجکاوی برای یافتن پاسخ برای این سؤال که چرا تهیهکننده فیلم به ایجاد حواشی پیرامونی در فضای مجازی دامن میزند و فیلم را به حاشیه میکشاند، چرا این اثر به گفته سازندگانش فاخر و وزین از روز اول اکرانش در کن تا به امروز که به صورت قاچاق پخش شده، در حاشیه به سر میبرد و یا چرا سینمای ایران در عبور از خط قرمزها با این فیلم اولینهای جدیدی را تجربه کرده است و یا چرا فیلم با تمام حواشی، خود را به کن رساند اما از تهیهکننده و عوامل اصلی فیلم روی فرش قرمز خبری نبود و اینکه چرا با توجه به نقد و اعتراضات گسترده مردم نسبت به مضمون فیلم که خانواده ایرانی را تحقیر میکند پاسخ روشنی وجود ندارد و اگر از میان این همه سؤال بیجواب، دهانی برای پاسخ باز میشود تنها برای پاک کردن صورت مسأله است.آنجایی که تهیه کننده در پاسخ به محتوای ضد خانوده فیلم مدعی میشود که هر کس فیلم را بدون اجازه دیده، حق الناس به گردن دارد و رعایت شرع را نکرده و بدترین اتهام را به کارگردان فیلم نسبت داده است. این جواب تهیه کننده، علاوه بر اینکه توجهات را از عوامل اصلی فیلم پرت میکند درعین حال پاسخی ساده لوحانه است. چرا که محتوای اصلی فیلم همان برداشتی است که مخاطب از فیلم درک میکند نه آن فهمی که فیلمساز در تصوراتش پردازش میکند. اینکه مضمون و پیام فیلمساز از ساخت برادران لیلا با درک مخاطبان از پیام فیلم متفاوت است یک ادعای بیاساس است که به شعور مخاطب توهین میکند. در هر حال سؤالهای بیجواب زیادی باقی است که تهیه کننده و سرمایهگذار فیلم برای روشن شدن آنها، امروز حاضر به پاسخگویی نیستند. با تمام این شبهات و سؤالاتی که پیرامون برادران لیلا ایجاد شده نشان میدهد که فرار از پاسخگویی تنها ابهامات و حساسیتهای مسئولان، مردم و اهالی فرهنگ و هنر را بر چرخه سینمایی که در حال جریان است بیشتر میکند و شاید این تلنگر برای جامعه سینمایی کشور ضروری باشد تا نسبت به عملکرد هنرمندان خود هوشمندانهتر عمل کند تا مدام از جانب این صنف غافلگیر نشود.