درباب فصل گلابگیری
بهترین گلاب ایران، گلاب قمصر نیست
عطیه عیار
نویسنده
میدانستید که همه ایرانیها در خانه خود اکسیری دارند به قدمت هزار سال؟ اکسیر در لغت به دارویی مفید میگویند که هر مرضی را درمان میکند و مترادفش میشود «خوشکامساز» و این عبارت بحق بهترین توصیف برای این مایع خوشعطر است؛ گلاب!
گلاب عصارهای خوشبو است از گل سرخ ایرانی که به گل محمدی هم معروف است. سابقه این گل در ایران به ۷۰۰۰ سال میرسد که تا حدود ۴۰۰ سال پیش از این جز در محدوده فلات ایران نمیروییده است. تازه در عصر صفوی و زمان شاه عباس بود که گل سرخ به منطقه ترکیه، سوریه و بلغارستان امروزی صادر میشود. برای همین است که گل سرخ ایران در اروپا به نام گل دمشقی یا بلغاری معروف است. قرنها پیش از این صادرات، ایرانیها روش عصارهگیری از این گل خوشبو را ابداع کرده بودند و آن را به همسایههای خود هم آموختند. برخلاف نام گل سرخ ایرانی که در دنیا به نام دیگری تمام شده، گلاب در دنیا محصولی مختص ایران است و اگر کسی بهترین گلاب دنیا را بخواهد حتماً باید سراغ نوع ایرانی آن برود.
خانه گل سرخ
گل سرخ ایرانی گل ظریف و حساسی است اما در کمال تعجب، بیشتر زمینهای پرورش گل سرخ پای کوهها و در حاشیه مناطق کویری ایران است. در واقع هوای خشک و کویری ایران، بهترین هوا برای این گل زیبای سرخ و صورتی است. با توجه به نوع آب و هوای ایران که در مناطق مختلف کشور، متفاوت است، زمان بلوغ گل سرخ در ایران هم در یک بازه حدوداً دوماهه رخ میدهد. اولین جایی که گلهای سرخش بالغ شده و مناسب عصارهگیری میشوند، منطقه میمند فارس است. میمند در آخرین مناطق پیشرفتگی زاگرس واقع شده و در فصل بهار آب و هوایی خنکتر از بقیه نواحی جنوبی دارد. کشاورزی در میمند به صورت دیم است و از اوایل اردیبهشت، مراسم گلچینی شروع میشود. اگر در این روزها در دشتهای گل میمند باستانی راه بروید چشمتان فقط فرش گل میبیند و مشامتان پر از عطر گل محمدی میشود. بعد از میمند، نوبت داراب است که با 5000 هکتار گلستان، بزرگترین دشت گل سرخ دنیا را به نام خود زده است. تصور کنید اردیبهشت که وارد این شهر میشوید، شمیمی رؤیایی و بهشتی به استقبالتان میآید و بدون راهنما با چشم بسته هم به دشت میرسید. یکی از بهترین مکانهای دیدنی داراب در این مدت همین دشت گل و گلچینانی است که خانههای خود را برای مدتی ترک کردهاند و به کپرهایشان در باغ آمدهاند تا زودتر به داد گلهای این دشت بزرگ برسند.
با اینکه میمند تاریخیترین نقطه ایران در گلابگیری است و سهم بزرگی هم در تولید گلاب کشور دارد، بخشها و روستاهای کوچک اطراف کاشان و استان اصفهان شهرت بیشتری در ایران و حتی جهان دارند. گلاب قمصر کاشان سالهاست که طی قراردادی بین ایران و عربستان سعودی برای شستوشوی خانه کعبه در ایام حج به مکه فرستاده میشود. کاشان شهری است که از یک سو رو به کویر دارد و از سوی دیگر پشت به کوهستان؛ یعنی دقیقاً همان آب و هوای محبوب گل سرخ. قمصر، نیاسر، جوشقان، بَرزُک از جمله توابع کاشان هستند که بخش زیادی از گلاب تولیدی ایران را تأمین میکنند. فقط برزک با حدود 65 درصد تولید گلاب، بزرگترین تولیدکننده گلاب کشور است. توابع کاشان چنان شهرتی برای جشنوارههای گلابگیری پیدا کردهاند که مقصد گردشگران زیادی در اردیبهشت شدهاند. برای همین از مدتی پیش از ایام گلابگیری در نیمه اردیبهشت، همه هتلها و بومگردیها و مراکز اقامتی کاشان و حومه پر است. اگر کسی بخواهد برای دیدن گلابگیری کاشان برود، باید یا از فروردین به فکر محل اقامت باشد یا یک روزه برود و برگردد.
قطب دیگر گلابگیری ایران روستای گرهبان از توابع هرسین کرمانشاه است. به خاطر خاک حاصلخیز منطقه، کشاورزی بسیار فعالی دارد. اصلیترین محصولش هم گلاب است که به طریق سنتی حاصل میشود و جزو مرغوبترین گلابهای ایران است. گرهبانیها در صادرات هم بسیار فعالند و گلاب عصاره معطر گل سرخ گرهبان به اروپا و بخصوص فرانسه برای تولید عطر صادر میشود. این روستای کوچک، معماری خاص و متفاوتی دارد. ساختمانهای آن به سبک روسی است و به طور بینظیری تمیز و مرتب است. این روستا از شهر دور و اطراف آن حصار است. ورودیاش هم نگهبانی دارد. البته گرهبان بیشتر یک محل زیارتی برای فرقهای مذهبی است. برای همین ایامی از سال کاملاً بسته است و مسافری را راه نمیدهند. متأسفانه چند سالی است که کلاً بسته است و هنوز خبری از بازگشایی آن نیست.
آخرین محل برداشت گل سرخ و گلابگیری لالهزار کرمان است. زمانی که گل سرخهای میمند و کاشان چیده و عصارهگیری شدهاند، تازه موقع شکوفایی بهشت لالهزار بردسیر از نقاط بسیار خوش آب و هوای استان کرمان است. لالهزار در زمینه پرورش گل سرخ سابقه چندان زیادی نسبت به میمند و کاشان ندارد. در واقع زمانی این منطقه مزرعه کشت خشخاش و تولید تریاک بوده است. اما سال 56 مرحوم همایون صنعتیزاده به همراه همسرش شهیندخت سرلتی به این منطقه میروند و باوجود همه سختیهایی که داشتند، این مزارع را تبدیل به دشتهای گل سرخ میکنند. این حرکت آنها باعث تغییرات بزرگی در زندگی اهالی بومی شد. مردمی که ابتدای کار باور نمیکردند بشود آنجا گل سرخ کاشت و این زن و شوهر را مسخره میکردند به مرور با آنها همراه شدند. کار به جایی رسید که از سال 82، در دشت لالهزار هم مثل بقیه دشتهای گل ایران، جشنواره گلابگیری برگزار میشود و سال 98 هم در میراث معنوی کشور ثبت شده است. اسانس گلهای دشت لالهزار از سایر دشتهای گل سرخ ایران بیشتر است که به خاطر ارتفاع 3 هزار متری از سطح دریاست. پس اگر از مراسم گلابگیری اردیبهشت جا ماندید، با کمی برنامهریزی میتوانید خرداد راهی کرمان شوید و زمانی که بیشتر شهرهای ایران از جمله همین استان با گرمای خرداد دست و پنج نرم میکنند، شما در ییلاقی خنک مشامتان را به باد معطر رد شده از میان گلها بسپارید.
گلابگیری در محل
تماشا و استشمام زیباییهای طبیعت در این دشتهای گل هیچ جایگزینی ندارد مخصوصاً که در کنار این دشت گلها شهر و روستایی متفاوت و شاید جدید را ببینید و با هموطنان خود از خردهفرهنگی دیگر آشنا شوید. خرامیدن در این دشتها، تماشای گلچینی پیش از طلوع آفتاب، دیدن مراحل تقطیر در کارگاههای محلی و خانگی و خرید بطریهای گلاب تازه تجربهای منحصر به فرد است. اما اگر به هر دلیلی نمیتوانید برای سفر به این مناطق برنامهریزی کنید، اکثر شهرهای ایران به طور نمادین مراسم گلابگیری را در فرهنگسراهای بزرگ برگزار میکنند. اگرچه دور از دشتهاست ولی فرصت خوبی است که نمایشی از این آیین و جشن میراث اجدادمان از هزاران سال قبل را ببینیم و به هوش و نبوغ آنها افتخار کنیم.