یک جلد کتاب به درد بخور لطفاً...

در آشفته بازار کتاب‌های خودیار، چه بخوانیم و چه نخوانیم؟

زهرا بزرگ‌زاده – محمدعلی یزدانیار
خبرنگار 

اینکه بگوییم بازار نشر کتب روانشناسی در ایران یک نمایش بی‌فایده بزرگ است نهایت بی‌انصافی و دروغی است بسیار زشت. اما اگر بخواهیم بگوییم که این بازار سراسر سالم و عاری از آثار درجه چندم است هم خودمان را گول زده‌ایم. در این بازار هم کتاب‌هایی پیدا می‌شوند که می‌توانند زندگی شما را واقعاً بهبود بخشند و هم کتاب‌هایی که اقتدا به آنها می‌تواند جدی جدی سلامت روان شما را تهدید کند. در این میان گفتیم بیاییم برخی از نام‌ها و آثار بزرگ و مشهور در این زمینه را کنار شما مرور و بررسی کنیم شاید به کار شما بیاید و راهنمایی باشد برای انتخاب‌های بعدی شما. با ما همراه باشید.

تئوری انتخاب
و پای تصمیماتت بایست!

ویلیام گلسر نظریه­‌پرداز هم­‌عصر ما محسوب می­‌شود. او نظریه انتخاب و واقعیت‌درمانی را بسط داد و مؤسسه تئوری انتخاب را راه ­اندازی کرد که علی صاحبی، استاد دانشگاه فردوسی مشهد، فارغ‌التحصیل این مؤسسه است. کتاب‌های ویلیام گلسر از جمله کتاب‌های پرفروش حوزه روانشناسی در ایران هستند که اغلب علی صاحبی آن­ها را به زبان فارسی ترجمه کرده­ است.

 

اما واقعاً «واقعیت­ درمانی» چیست؟

اصول کلی نظریه انتخاب همان طور که در ادامه می‌آید به رفتارهای ظاهری و آگاهانه، پذیرش مسئولیت و تأکید بر زمان حال و آینده مبتنی است: 1-رفتارهای ما همان انتخاب‌های ماست و انتخاب‌­های ما موجودیت ما را شکل می‌­دهد. 2- هسته ژنتیکی ما نیازهایی را برایمان به وجود می­‌آورد که عبارتنداز: بقا، عشق، قدرت، آزادی و تفریح. 3- رفتارهای ما شامل: انجام دادن کارها، فکر کردن، احساس کردن و رفتارهای مربوط به جسم ما می‌شود که از این چهار قسم، انجام دادن کارها و فکر کردن، آگاهانه است و ما در قبال آن مسئولیت داریم و باید پای تبعات آن بایستیم.  در واقعیت­ درمانی یا بهتر بگوییم حین خواندن کتاب­‌های ویلیام گلسر چه اتفاقی برای ما رخ می‌دهد؟
در این فرایند با توجه به نیازهای اساسی بررسی می‌­شود که مشکل ما چه طور سر برآورده، بعد با بررسی رفتارهای کنونی، مشخص می­‌شود که چه طور این مشکل را نگه داشته‌­ایم و در نهایت، تصمیم­‌های درست و پایبندی به آن­ها می­‌تواند مشکلات را از سر راه بردارد.

 

این کتاب‌ها چرا در ایران پرفروش هستند؟

هر جامعه‌­ای در تاریخ خود بنا بر فجایعی که از سر گذرانده، وارد دوره‌­ای می‌­شود که دیگر نمی‌تواند مسئولیت مشکلاتش را بپذیرد و نوعی حواله کردن به قضا و قدر در بین مردم به وجود می‌آید؛ مثلاً مردم کشورما هم پس از حمله مغول­‌ها به ایران به این دست مکانیسم‌ها برای تحمل شرایط دست زده ­اند و نقش قضا و سرنوشت را در وقایع پررنگ‌­تر می‌دیدند تا مسئولیت شخصی. اما، پس از پایین آمدن تب و تاب اتفاقات و بلایا، نسل بعدی که فاجعه را در تاریخ خود می­‌خوانند، بهتر می­‌توانند سهم عوامل مختلف را در پدید آمدن آن بررسی کنند و دوباره تفکر قضا و قدری به حاشیه رانده می­‌شود. گرایش کنونی مردم ایران به واقعیت ­درمانی و رویکردهایی که تمرکزشان بر زمان حال است، نیز در همین منطق، قابل فهم است. مردم ایران با خرید کتاب‌هایی از این دست، این پیام را صادر می‌­کنند که دیگر زمان آن گذشته که مقصر اصلی مشکلات خودمان را طالع بدی بدانیم که دیگران برایمان نوشته‌­اند، بلکه هر کاری که کرده­‌ایم ما را به این­جا
رسانده­ است.
اما انتقاداتی هم به واقعیت ­درمانی وارد است، نظریه­‌پردازان روانشناسی می‌گویند واقعاً هم این طور نیست که بتوانیم مسئولیت تمامی رفتارهایمان را بپذیریم.
بیماری‌های مادرزادی، اخلاقیات ارثی و از آن مهم­تر کشور، شهر و خانواده­‌ای که در آن به دنیا آمده‌ایم همگی به انتخاب ما نبوده ­است و امکان ندارد رفتارهای کنونی ما به هیچ­ کدام از این عوامل وابسته نباشد. در واقع از نظر اکثر روانشناسان، ما نمی‌توانیم پای تمام تصمیماتمان بایستیم!
درنهایت تصمیم با شماست که کتاب‌های گلسر را بخوانید یا خیر اما من پیشنهاد می‌کنم اگر می­‌خواهید مسأله‌­ای را درون خودتان حل کنید و به دنبال کتاب‌های روانشناسی هستید که براساس رویکردی علمی و مشخص نوشته شده­‌اند و البته اگر از آن دست آدم­‌هایی نیستید که همه مشکلات جهان را تقصیر خودشان می­‌دانند، یکی از این کتاب­ ها را امتحان کنید.
کتاب­‌های ویلیام گلسر را انتشارات سایه­ سخن منتشر کرده است: تئوری انتخاب و مدیریت زندگی، معلم مدرسه کیفی، عاشقی از منظر تئوری انتخاب، تئوری انتخاب برای والدین و نوجوانان

 

 

آلن دوباتن
فیلسوفی در طبقه هم­کف برج عاج

دوباتن فیلسوف هم‌عصر ماست و هم­ اکنون 53 سال دارد. او در مقطع کارشناسی، تاریخ خواند و برای کارشناسی ارشد به سمت فلسفه پیچید. دکترای فلسفه‌اش را هم در دانشگاه هاروارد نیمه ­تمام گذاشت تا بیشتر، آماج حملات فیلسوفان دیگر قرار بگیرد.
هرچند که سقراط به عنوان اولین فیلسوف، مدام سعی می‌کرد تا مخاطب مردم عادی قرار گیرد و با آن­ها زندگی کند، اما فلسفه به تدریج راهش را از میان زندگی معمولی و مردم کوچه و بازار جدا کرد و فیلسوفان به جای پرسه‌زنی در شهر تصمیم گرفتند در برج عاج دانشگاهی خود بنشینند و مسائل خیلی بزرگ را که از فرط بزرگی دیگر خیلی دیده نمی‌شوند، حل کنند! از این رو مناقشه­‌ای میان فیلسوفان درگرفته که آیا باید به مسائل خیلی بزرگ فکر کنیم یا مشکلات کوچک و روزمره؟ و در هر عصر عده‌­ای از آن­ها تصمیم می‌گیرند طریق اولی را پیش بگیرند و عده­‌ای طریق ثانی و همیشه آن­ها که مسائل پیچیده نادیدنی را بررسی می‌­کنند، فیلسوفانی را که سراغ مسائل روزمره رفته‌­اند را به سخره می‌گیرند و آن­ها را متهم به سطحی بودن می­‌کنند و از آن طرف هم این گروه، آن فیلسوفان مسائل پیچیده را متهم به بی­‌خبری و دوری از جامعه و نشستن در برج عاج می­ کند و گمانم این دعوا تا ابد ادامه یابد.
دوباتن اما از آن دسته فیلسوفانی است که تصمیم گرفته به فلسفه زندگی بپردازد و برای همین برخلاف بقیه فیلسوفان، نامش بر سر زبان مردم افتاده است. دوباتن تلاش کرده مسائلی مانند عشق، ازدواج، شغل و کار، عزت نفس، خودشناسی و... را از دید فلسفی ببیند و طوری دیدگاه‌هایش را بنویسد تا مخاطب عام متوجه شود. از این رو همان قدر که کتاب‌های او برای کسانی که دوست دارند عمیق‌­تر به زندگی بنگرند خوب است، از دید فیلسوفان ساده­‌انگارانه و سطحی است. او برای توضیح ابعاد مسائل روزمره گاهی گریزی به نظریات روانشناسی هم زده و همین ترکیب شگفت­‌انگیز فلسفه و روان­شناسی کمک می­‌کند پرده از وقایع مبهم بیفتد و مخاطب تجربه­ رضایت‌بخشی از درک کردن عمیق یک مشکل داشته باشد. آلن دوباتن در سال 2008 مؤسسه‌­ای به نام مدرسه زندگی بنا کرد تا در آن خدماتی فلسفی- روانشناختی ارائه کند. این خدمات شامل کمک برای پیدا کردن شغل رضایت­‌بخش، کمک به درک جهان، خدمات روان­‌درمانی و کمک برای بهبود روابط می­ شود. آلن دوباتن کتاب­‌هایش را نیز در قالب همین نام یعنی مدرسه­ زندگی منتشر می‌­کند: تسلی بخشی‌های فلسفه، خودشناسی، سیر عشق، اضطراب موقعیت، اخبار و...
هشدار! اگر به طور تخصصی در رشته فلسفه  یا رشته‌های علوم انسانی تحصیل می­‌کنید  یا در این موضوعات مطالعه دارید، ممکن است نظرات دوباتن برای شما هم تکراری یا سطحی باشد. به هرحال در نظر داشته باشید مخاطب دوباتن، عام است و گاهی مسائل را زیادی به زبان ساده توضیح می­‌دهد.

 

ریچل هالیس باش دختر!

ریچل هالیس، نویسنده دو کتاب پرفروش چند سال اخیر، بلاگر و سخنران موفقیت امریکایی است که هم ­اکنون 40 سال دارد. «خودت باش دختر» و «شرمنده نباش دختر» دو کتابی هستند که او نوشته و پس از ترجمه، در ایران نیز بسیار پرفروش بوده‌اند. نکته جالب راجع به کتاب­‌های هالیس این است که نظرات در مورد آن به دو دسته «خیلی کتاب خوبی بود، زندگی‌ام را متحول کرد!» و «چرت و پرت محض» تقسیم می‌شود که گویا با یک حساب سرانگشتی، نظرات دسته­ دوم غالب است! ریچل هالیس در این کتاب­‌ها سعی می­‌کند با الگو قرار دادن خود به عنوان نمونه‌­ای موفق در اغلب حوزه­‌ها، دیگران را راهنمایی کند تا خودشان را با نقص‌هایشان بپذیرند و از جا بلند شوند و کاری برای خودشان بکنند. تا این جای کار شاید بتوان گفت کتاب‌­های او ممکن است برای افرادی، راه­گشا باشند. اما؛

 

چرا خواندن کتاب­های هالیس به لحاظ روان­شناختی مضر است؟

همه ما نقص‌ها و قوت­‌های خودمان را داریم. در این راستا به کمک روان‌­درمان­گر یا به صورت شخصی می­‌توانیم الگویی برای مواجه شدن با آن­ها و پذیرفتن­‌شان ایجاد کنیم. برای آنکه این الگو و برنامه­ بهبود صفات شخصی، واقعاً بتواند در طولانی مدت کار کند، دقیقاً باید با توجه به خود ما تنظیم شده باشد. کتاب­‌های خودیاری از این دست، الگویی برای پذیرش و تغییر شخصی برای همه صادر می­‌کنند که در بهترین حالت برای خود نویسنده مناسب است. (درست است که چاق هستی و زشت، اما عیبی ندارد. بپذیر و خودت را تغییر بده، درست مثل من که توانستم خوش‌تیپ و پول­دار باشم!) در دنیای این کتاب­‌ها خوش­بختی یک مدل معین دارد: رابطه خوب مشخصی با همسر، فرزندانی با ویژگی‌های مشخص، قیافه‌ای تعیین ­شده، معمولاً قدبلند و لاغر، سفیدپوست و موهای بلوند و در نهایت سطح مالی بالا. علاوه بر اینکه این کتاب­‌ها مدل یکسانی از خوش­بختی را برای همه تجویز می­‌کنند، آن را بسیار نزدیک می‌دانند: «اگر صبح زود بیدار شوی، موفق می­شوی.» آنچه را که کتاب‌­های خودیاری به لحاظ روان­شناختی تهدید می‌­کنند دقیقاً میل به تغییر و امید به ایجاد آن است. شاید چند صباحی را به عشق زندگی تصویر شده در این کتاب­ ها زود بلند شویم و رخت‌خوابمان را مرتب کنیم، اما بعدش چه؟ ناگهان زندگی واقعی خودمان در اتاق را می‌­زند و ما در مقابل آن نمی‌توانیم ریچل هالیس باشیم و این سرخوردگی باعث می‌شود امید به تغییر در ما از بین برود: «تنها راه موفقیت، راه ریچل است! من هم که با او هزار فرسنگ فاصله دارم، پس....» در نظرات مثبت در مورد این کتاب جز اینکه توانسته بود رخوت را در خواننده از بین ببرد نکته دندان­گیر دیگری مشاهده نمی‌­شود، از بین بردن رخوت و ملال خوب است اما به شرطی که موقتی بودنش باعث نشود ملال بیشتری بزاید! در نهایت، اگر دوست داشتید این کتاب­‌ها را تورق کنید و درنهایت کتاب خودیاری خودتان را بنویسید!

 

نشخوار فکری جمعی با
مارک منسن!

مارک منسن، نویسنده امریکایی 38 ساله است که کتاب‌های او هنر ظریف بی‌خیالی و همه­ چیز به فنا رفته از کتاب‌­های پرفروش جهان هستند.
البته باید گفت که نام این کتاب‌­ها در ترجمه به زبان فارسی بسیار لطیف و مؤدبانه شده و همین تغییر نام، به این
کتاب‌­ها وجهه فرهیخته‌­تری داده ­است. کتاب­‌های منسن از دسته روانشناسی عامیانه نیستند، حتی از دسته خودیاری هم نمی‌توانند باشند بلکه نوعی جدید است که در آن نویسنده و ما به عنوان خواننده بالای سر شلختگی­‌های دنیای مدرن، که خودمان آن را به وجود آورده‌­ایم، می‌­ایستیم و به آن بد و بیراه می‌­گوییم و هرازگاهی آب دهانی بر آن می‌­اندازیم. بعد خواننده به نویسنده می­‌گوید: «حالا به نظرت می ­شود این اوضاع نکبتی را درست کرد؟» نویسنده می‌­گوید: «تقریباً نه، شاید هم بله! فقط باید بلند شویم و چرخه را بشکنیم و اینی که هستیم نباشیم!»
آنچه به لحاظ روانشناختی این کتاب­‌ها را خواندنی و در عین حال بی­‌فایده می‌کند همدلی کاذب است. درست مانند دوران نوجوانی که همه دانش‌­آموزان شب امتحان می‌گفتند هیچ درسی نخوانده‌­اند و چه امتحان بدی خواهند داد، به اشتراک گذاشتن این دست اطلاعات، احساس آرامش به فرد می‌دهد. اما در بسیاری مواقع این هم­دلی و نشخوار جمعی، کاذب است و راهی به جلو نمی‌­برد، بلکه فرد را به خوبی ناامید کرده و باعث می‌­شود دست از تلاش بکشد. مارک منسن درست در همین لحظه، راه‌حل­‌هایی ارائه می‌­دهد. در این فرصت طلایی، هرچه به عنوان راه‌حل عنوان شود، مانند طلاست اما به قول یکی از خوانندگان این کتاب، پس از آنکه آن را می‌بندی و چند دقیقه از اتمام کتاب می­‌گذرد نمی‌­توانی بگویی در نهایت چه چیزی از آن دریافته­‌ای! یعنی ممکن است هیچ کدام از خطوطی که خوانده‌­ای را به یاد نیاوری!
پس چرا باید این دست کتاب­‌ها را بخوانیم؟!

 

یالوم، یا من خودم ادعایی ندارم
اگر شما بگذارید!

اروین یالوم بدون شک عجیب‌ترین مورد در بین تمام موارد مرتبط در بازار نشر ایران است. یک درمانگر خوب و یک نویسنده شیرین قلم که تا جای ممکن درباره نقشش در روانشناسی اغراق شده. کم نیستند ایرانی‌هایی که او را بنیانگذار روان‌درمانی اگزیستانسیال می‌دانند و با این صحبت تن و بدن رولو می‌و کارل راجرز را در گور به لرزه می‌اندازند. کم نیستند افرادی که «وقتی نیچه گریست» را به عنوان یک کتاب حقیقی باور دارند و خیلی خوشحالند که یالوم توانسته ملاقات فروید و نیچه را از اعماق تاریخ بیرون کشیده و مستندش کند. کوچکترین گفته از یالوم در حکم بزرگترین حقایق روانشناسی محسوب می‌شوند و اصلاً کسی جرأت دارد به ایشان بگوید بالای چشمت ابرو است؟ بله جرأت دارم و می‌گویم! اروین یالوم روانپزشک و درمانگر وجودی امریکایی، از درمانگران نسل دوم روانشناسی وجودی است که به خاطر قلم شیرین و جذابش در سطح جهان شناخته شده است. او آن غول بزرگی که وصفش می‌رود نیست. او نه نظریه‌پرداز روانشناسی وجودی است و نه حتی از بزرگان در این رشته محسوب می‌شود. تخصص او درمان گروهی است و جدی‌ترین کتاب آکادمیکش را در همین زمینه نوشته است. او در «روان‌درمانی اگزیستانسیال» به گفته خوش قصد داشته که نظراتش در مورد «ترس بنیادین» و «معنای زندگی» را به زبانی همه‌فهم و آسان بیان کند و انصافاً در این زمینه موفق هم بوده است. در کنار این آثار او دسته‌ای کتاب رمان و داستان کوتاه دارد که با اهداف درمانی و روانشناختی نوشته شده‌اند. تا این جای امر هیچ مشکلی بین ما و ایشان وجود ندارد. مشکل را هواداران این مرد، من جمله در ایران به وجود آورده‌اند، به چه شکل؟ خواهم گفت!

 

یالوم را چگونه بخوانیم؟

اروین یالوم هیچگاه داعیه نظریه‌پرداز بودن نداشته است، هرگز نگفته من بنیانگذار روان درمانی اگزیستانسیال هستم و هیچ‌گاه به دنبال قله‌ای رفیع و جایگاهی بلند نبوده است. این حواشی و شایعات را طرفدارانش، نیمی از سر هیجان و الباقی با نیت کاسبی‌های بعدی در مورد او جا  انداخته‌اند. یالوم را باید با حذف تمام این تعاریف بخوانید. در جریان باشید که «وقتی نیچه گریست» یک داستان تخیلی با اهداف درمانی است، «روان درمانی اگزیستانسیال» اثری آنچنان سنگین نیست و دیگر آثار او قرار نیست همگی درجه یک و سطح بالا باشند. اتفاقاً پرونده یالوم به دلیل پرکاری آکنده است از آثار متوسط. همچنین او به عنوان یک نویسنده آثار داستانی هم نهایتاً جزو دسته خوشخوان‌نویس‌ها قرار می‌گیرد. با این حال مطالعه یالوم از مطالعه نود درصد دیگر آثار بازار بهتر است، فقط حواستان باشد که درگیر تعاریف قلمبه و سلمبه‌ای که از استاد می‌شود نشوید.

 

ساده‌نویسی‌های
یک نوفرویدی مارکسیست!

گزافه نیست اگر بگوییم اریک فروم اولین روانشناس بزرگ تاریخ بود که تصمیم گرفت به زبانی بنویسد مناسب فهم و احوالات عامه مردم. او از نسل روانکاوان نوفرویدی است که سعی داشتند تمرکز روانکاوی را از خشونت و جنسیت به سمت عوامل اجتماعی برگردانند. فروم به زبانی ساده‌فهم می‌نویسد و همچنین روی مسائلی دست می‌گذارد که برای عامه مردم جذاب و خواندنی هستند. معروف‌ترین اثر او در بین مردم کتاب «هنر عشق ورزیدن» است که بر خلاف نام درجه چندمش کتابی است خوب و خواندنی. او در این کتاب عشق را از ابعاد مختلفی بررسی می‌کند. ابتدا به تعریف عشق می‌پردازد، سپس به توقعات و دیدگاه‌های مختلف در این زمینه ورود کرده و نهایتاً با واکاوی آنها مسیری را پیش روی خواننده قرار می‌دهد که بتواند به وسیله آن تجربه مناسبی از عشق ورزیدن را به دست بیاورد.

 

چرا باید فروم بخوانیم؟

اریک فروم برخلاف خیلی از مشهورهای بازار ایران یک روانکاو بزرگ و از نظریه‌پردازان مشهور روانشناسی است که نظریاتش هنوز در سراسر دنیا تدریس می‌شود. او برخلاف خیلی از نام‌های دیگر، از نقطه نظر یک متخصص با ما صحبت می‌کند. برای او هدف خوشحال و راضی نگه داشتن مخاطب نیست. او کتاب‌هایش را با این رویکرد به رشته تحریر درآورده که به مخاطب کمک کند تا با واقعیت روبه‌رو شود، معایب خودش را بپذیرد و برای بهبودی این معایب تلاش بکند. در کتاب‌های او قرار نیست حق همیشه با مخاطب باشد و برای بهروزی و موفقیت هم یک فرمول ساده و مشخص یافت نمی‌شود. در بازاری که همگان به مخاطب القا می‌کنند که پیروزی بزرگ در یک قدمی آنها قرار دارد وجود کتاب‌هایی که در این دام گرفتار نشده باشند غنیمت است و «هنر عشق ورزیدن» و دیگر آثار فروم گرچه بسیار قدیمی، اما هنوز از بهترین آثار ترجمه شده در بازار ایران هستند.

 

جفری یانگ
پرچمدار موج دومی‌ها...

ترجمه و معرفی جفری یانگ از اتفاقات خوب بازار نشر روانشناسی در ایران بود. جفری یانگ از درمانگران موج دوم درمان‌هاس شناختی رفتاری است که با نام «درمان شناختی رفتار» یا CBT شناخته می‌شوند. بعدها موج سومی‌ها با «درمان مبتنی بر تعهد و پایبندی» یا ACT این مسیر را ادامه دادند که در شماره‌ای دیگر به آنها خواهیم پرداخت. درمان شناختی رفتاری با این فرض جلو می‌رود که رفتارهای فرد براساس طرح‌واره‌هایی که در سراسر زندگی برای خود شکل می‌دهد بروز و ظهور خواهند داشت. طرح‌واره‌ها تجارب و باورهای عمیقی هستند که در سراسر زندگی – طبیعتاً بیشتر در کودکی – در روان فرد شکل می‌گیرند و خود را به تجارب بعدی زندگی تحمیل می‌کنند. به عنوان مثال کودکی را فرض بگیرید که در کودکی توسط والدین خودش رها شده، محبت کافی ندیده یا با او به شکلی ناامن رفتار شده. این کودک برخورد پدر و مادر و نزدیکانش را به شکل طرح‌واره‌هایی رشد می‌دهد که در آینده الگوی عمل او خواهند بود، بنابراین به احتمال زیاد او در دیگر روابط نزدیک و صمیمانه خود به احتمال زیاد از طرح‌واره‌های طردشدگی و رهاشدگی استفاده خواهد کرد که رفتار عادی او را تحت تأثیر قرار خواهند داد. یانگ در معروف‌ترین اثرش «زندگی خود را دوباره بیافرینید» به معرفی انواع طرح‌واره‌های معیوب پرداخته و تمرین‌ها و تکنیک‌هایی را برای مقابله با هر کدام در اختیار خواننده قرار می‌دهد. «زندگی خود را دوباره بیافرینید» بدون شک یکی از بهترین کتاب‌های خودیار منتشر شده در تاریخ نشر ایران است.

 

یانگ را چطور بخوانیم که ناامید نشویم؟

ایرادی که به یانگ وارد است در واقعی ایرادی است که از کل درمان‌های نسل دوم شناختی رفتاری گرفته می‌شود. این درمان‌ها مبتنی هستند بر تغییر بینش و تغییر طرح‌واره‌ها و ساختارهای شناختی منفی و تبدیل آنها به افکاری سالم. منتقدین بر این باورند که این مبارزه بی‌پایان است و اساساً امکان ندارد که روزی تمام این منفی‌ها به مثبت تبدیل شوند، اصلاً این نکته‌ای بود که باعث رشد درمان‌های موج سوم شد. این نقد، نقد واردی است اما شما حواستان باشد که آنقدری از یانگ بیاموزید که به کارتان می‌آید، نکند که همین یانگ برای شما یک تله ذهنی جدید بشود.
اینجا خط پایان مطلب روانشناسی این شماره است، به امید اینکه بزودی مطالب بهتری برایتان آماده کنیم!

ویژه نامه جمعه ۲۵
 - شماره  - ۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۲