گزارشی از روند اختلافات میان ساترا و پلتفرمها
ساترا میتواند در سال جدید حرفش را به کرسی بنشاند؟
زینب رازدشت
روزنامهنگار
تا سال ۱۴۰۰ پلتفرم شبکه نمایش خانگی، زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود اما در یک تغییر و تحول ناگهانی این وظیفه به تلویزیون واگذار شد و صداوسیما تلاش کرد با ایجاد سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر، نظارت خود بر
وی.او.دیها(VOD) را گسترش دهد و حالا پس از گذشت این مدت، نظارت بر شبکه نمایش خانگی توسط ساترا انجام میشود که همین موضوع باعث شده تا سختگیریها و ممیزیهایی که بر شبکه نمایش خانگی اعمال میشود، بیش از پیش باشد. اما این موضوع باعث ناراحتی و اعتراض سازندگان و حتی برخی از مخاطبان شد زیرا در کاهش کیفیت آثار تولید شده تأثیرگذار بوده است. این روند ادامه داشت تا جایی که 21 تیرماه سال گذشته طی نامهای در 12 بند با امضای سعید مقیسه خطاب به پیمان جبلی رئیس سازمان صداوسیما، اختلافات میان ساترا و پلتفرمها را بیش از پیش علنیتر کرد؛ اختلافاتی که میتوانست طی جلسات هماندیشی منجر به صلح و آشتی میشود.
«زخم کاری» یکی از سریالهای شبکه نمایش خانگی بود که بهانهای برای بروز این اختلافات شد. انتشار خبر شکایت سازمان سینمایی از ساترا بابت محتوای سریال «زخم کاری» و بعد تکذیب و تأییدش آتش را شعلهورتر کرد.
سازمان سینمایی بهدلیل آنچه عدم رعایت نکات اخلاقی عنوان شده بود، خواستار توقف پخش این سریال شده بود و جالب اینکه مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد ابتدا همهچیز را تکذیب میکردند اما با پیگیری رسانهها مشخص شد سازمان سینمایی به دادسرای فرهنگ و رسانه شکایت کرده است ولی مدیران آن مجموعه سعی در پنهان کردن آن داشتهاند. ساترا در این ماجرا حامی«زخم کاری» در آمد و با انتشار توئیتی از رفتار سازمان سینمایی انتقاد کرد. حالا فضای شبکههای نمایش خانگی و جایگاهشان متفاوت از سال گذشته شده و مدیریت ساترا هم از صادق امامیان به مقیسه رسیده و شاهد تعداد سریالهای تولیدی بیشتری توسط پلتفرمها هستیم.
مقیسه در نامهاش از حدود ۲۰ نهاد رسمی برای همراهی با ساترا برای عملی کردن اقدامات بازدارنده علیه پلتفرمها کمک گرفته است.
واقعیت این است که از سویی شبکههای نمایش خانگی و سریالهایشان جای خود را در سبد فرهنگی خانوادهها باز کردهاند و از سوی دیگر هم بدیهی است که نیاز به نظارت صحیح و شفافیت در محتوا، مسائل مالی و فرایند تولید دارند و بعید است قوه عاقلهای با این دو فرضیه مخالف باشد. اما آنچه باعث ایجاد اختلاف بین ساترا و پلتفرمها شده ریشه در تفاوت نگاه به رسانههای فراگیر و مفهوم نظارت دارد.
همچنین از آنجا که از مجموع 184 رسانه دارای مجوز ساترا، حدود 110 عنوانش وی.او.دیها هستند، حالا و از این 110 وی.او.دی، تنها دو یا سه وی.او.دی سریال و تاکشو تولید میکنند و مابقی یا فعالیت چندانی ندارند یا تازه میخواهند وارد عرصه تولید بشوند. البته براساس آمار موجود «فیلیمو»، «نماوا» و «فیلمنت» سه وی.او.دی پرکار و قویتر هستند.
انحصار این پلتفرمها فارغ از اینکه باعث تولید و توزیع ناعادلانه میشود بلکه این امکان را از پلتفرمهای کوچک و احتمالاً تازهکار هم میگیرد و آنها به همان پخش آثار تولیدشده دیگران اکتفا میکنند و سراغ تولید تازه نمیروند.
در مصاحبههای مختلفی شاهد بودیم که برخی از صاحبان وی.او.دیهای غیرمشهور گفتند فعالیت در حوزه شبکه نمایش خانگی یا همین وی.او.دیها بدون حمایتهای دولتی کار سختی است. اشاره صاحبان وی.او.دیها به توزیع ناهمگون این حمایتهای دولتی بود که نتیجهاش این شد که در دهه 90 از بین بیش از 100 وی.او.دی، تنها سه پلتفرم توانستند قد علم کنند.
سعید مقیسه در گفتوگویش با روزنامه جام جم درباره نحوه و شیوه نظارت بر وی.او.دیها اینطور صحبت کرد: «خط اصلی ممیزی ما برای ویاو.دیها و فضای مجازی فراگیر، رویه شبکههای سراسری سیماست. آنچه عموماً در شبکهها دیده میشود، میتواند به فضای مجازی تعمیم پیدا کند.» او ادامه داد که خطوط قرمز بویژه خطوط اخلاقی و دینی و فرهنگی در فضای مجازی از خطوط قرمز در شبکههای صداوسیما بازتر نیست. مقیسه همچنین از وجود یک چهارچوب کلی برای صداوسیما با وجود هدف و مخاطب مختلف برای شبکههای گوناگون به اقتضای جامعه گفت. جملات شفافی که حاوی پیام روشنی برای پلتفرمها بود؛ قرار نیست دست آنها بازتر از سریالهای تلویزیونی باشد و امتیاز ویژهای برای این پلتفرمها در نظر گرفته نشده است.
همچنین علی اصغر پورمحمدی رئیس شورای انتشار محتوای حرفهای ساترا در مصاحبهای با رسانهها عنوان کرد:« وی.او.دیها براین باورند که موازین پوشش لباس در سریالسازی باید متفاوت از شبکههای تلویزیونی باشد؛ چراکه معیار آنها پوشش اصطلاحاً «کف خیابانی» است. خب این دغدغه قابلتوجه است و در فرایند نظارت ساترا به این مهم توجه میشود، ولی این بدان معنا نیست که کف خیابان مورد نظر عزیزان، فقط خیابانهای شمال شهر تهران باشد یا کوچه پسکوچههای حلبی آباد و نمایش بدبختیهای حاشیهنشینی.» و بعد نتیجه میگیرد که بنابراین همین تئوری کفخیابانی تنظیمگری لازم دارد و چیزی که برای ساترا مهم است حداقل نمایش همه واقعیتهای جامعه است، نه فقط بدحجابی یا سیاهنمایی.
این واقعیت را باید پذیرفت که «ساترا» بر اساس ماده (7) قانون صدا و سیما، اصل (44) و اصل (175) قانون اساسی و نظریه تفسیری شورای نگهبان به شماره 79/21/979 مورخ 10/07/1379 تأسیس شده است؛ بنابراین نه تنها در قانونی بودن تأسیس آن شکی وجود ندارد، بلکه سازمان صداوسیما خیلی پیش از این، باید «ساترا» را تأسیس میکرد. متأسفانه در روزهای اخیر، برخی سودجویان، سازمان صداوسیما را به عدم تمکین از قانون متهم میکنند. این در حالی است که چنین اتهامی ناروا و ناشی از عدم اطلاع از قوانین و مقررات میباشد.
البته سعید مقیسه یکم اسفندماه بود که در نشست خبری که ویژه نمایشگاه رصتا برگزار شده بود، در پاسخ به سؤالی درباره پیگیریها نسبت به فیلیمو و قرار منع تعقیب که صادر شد و چرایی این موارد گفت: ما به خاطر ترک فعل مورد سؤال قرار میگیریم و اینکه چرا وظایف بهصورت کامل انجام نشده است. ساترا و بسیاری از نهادها ضابط قضایی نیستند و وظیفه ما کشف تخلف، اعلام و پیگیری آن است تا از کسانی که حق دیگر همکاران را ضایع میکنند، جلوگیری کنیم.
مقیسه همچنین درباره محتواها و نظارت بر آنها تصریح کرد: همه محتوایی که در رسانههای صوت و تصویر فراگیر منتشر میشود، ممیزی پیشینی ندارد مثل صداوسیما که همه محتوایش ممیزی پیشینی دارد، رسانهها و فضای مجازی بهدلیل حجم محتوا ممیزی پیشینی ندارد بلکه ابتدا بارگذاری میشود سپس به واسطه رصدهایی که ما داریم در اولویت بازبینی قرار میگیرد که حضور شبکههای مردمی نیز به این فضا کمک میکند.
وی افزود: در این روند ممکن است برخی رسانهها فرایند قانونی را طی نکنند. راهکار قانونی این است که ابتدا به مراجع ذیربط اعلام کنیم. بخشی از این تخلفات مربوط به رعایت نشدن فرایندها، یا حقوق مخاطب یا رعایت نکردن موارد دیگر است. احکام صادره فرایندی دارد که در مرحله اول تصمیمی گرفته میشود و فرصت اعتراض وجود دارد تا بعد همه مراحل دادستانی طی شود که اکنون همه مراحل طی نشده است. در نهایت باید به صورت خلاصه گفت که یک نهاد تنظیمگر وظیفهاش اعمال قانون نیست.
مقیسه در پایان در پاسخ به سؤالی درباره مشکلات سریال «سقوط» و اینکه مشکلات آن محتوایی بوده است یا خیر، عنوان کرد: اول این که تخلف ابعاد مختلف محتوایی و فرایندی دارد. در این حوزه درباره ابعاد مختلف آن نکاتی داریم و دوم اینکه آنچه باعث بازبینی و ارزیابی میشود لزوماً متن و زیرمتن نیست بلکه فرامتن هم وجود دارد و خلاصهاش این است که زیرمتن به تولیدکنندگان محتوا مربوط است و فرامتن به مخاطب و شرایط انتشار و مباحث جانبی زمان پخش مربوط است. ابعاد تنظیمگری منحصر در محتوا و عوامل تولید، طی کردن فرایندهای مربوطه نیست.
همچنین پیمان جبلی رئیس سازمان صداوسیما، درباره جایگاه قانونی ساترا گفت: اصل ۱۷۵ قانون اساسی، سازمان صداوسیما را بهعنوان مسئول انحصاری صوت و تصویر فراگیر در کشور مشخص کرده است. تفسیر شورای نگهبان به منزله قانون اساسی است و به همان اندازه اعتبار دارد که در سال ۱۳۷۹ دستورالعملها را بهصورت مطلق تفسیر کرده و در واقع حکمرانی در آنجا هم به عهده صداوسیما است.
وی با اشاره به خلأ قوانین موجود بیان کرد: به لحاظ قانونی، نقیصهای برای انجام این وظیفه قانونی صداوسیما در کنار اسناد قانونی فراوانی که وجود دارد، نیست. البته دستور مقام معظم رهبری به رئیس جمهور سابق در راستای همان قانون اساسی صادر شده است و تکلیف را مشخص میکند. آنجایی که ما دچار نقص بودیم و نیاز به قانون داریم، تخلفاتی است که اگر در این حوزه اتفاق بیفتد باید باشد تا دستگاه قضایی بداند به چه شکل با آن برخورد کند.
رئیس سازمان صداوسیما اضافه کرد: حکمی برای آییننامه تخلفات در کمیسیون تلفیق داشتهایم و امیدواریم با کمک مجلس شورای اسلامی بتوانیم از این نقیصه هم عبور کنیم. آییننامه تخلفات باید مشخص شود و به تصویب برسد اما بهاین معنی نیست که اصل تنظیمگری سازمان صداوسیما و ساترا در حوزه تصویر فراگیر در فضای مجازی نیاز به قانون دارد. این نیاز به قانون اگر هم باشد در قانون اساسی و تفسیر قانون اساسی تکلیفش مشخص شده مگر اینکه قانون اساسی بخواهد تغییر کند.
جبلی در بخش دیگر گفت: حکمرانی فرهنگی در صوت و تصویر فراگیر به عهده سازمان صداوسیما است. نکتهای هم گاهی اوقات گفته میشود مبنی براینکه شما رقیب فعالان شبکه نمایش خانگی هستید. به این بعد هم توجه کنیم که در واقع فعالیت حوزههای خصوصی در صوت و تصویر فراگیر به نوعی به نیابت از صداوسیما اتفاق میافتد یعنی این حوزه منحصراً به صداوسیما سپرده شده است.
وی با اشاره به ملاحظات تولیدکنندگان محتوا تصریح کرد: هیچ خانوادهای اجازه نمیدهد سریالی در مجموعه نمایش خانگی استفاده از مواد مخدر را نشان دهد، رابطه آزاد جنسی یا رذایل اخلاقی را ترویج دهد. هیچ خانوادهای اجازه نمیدهد با مجوز یک نهاد جمهوری اسلامی این موارد ترویج شود.
رئیس صداوسیما با اشاره به پخش آثار شبکه خانگی از تلویزیون اضافه کرد: اگر رسانههای صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی بپذیرند که این استانداردها و معیارهای فرهنگی را رعایت کنند نه تنها آنها را قبول میکنیم بلکه در آنتن صداوسیما هم تبلیغشان خواهیم کرد یعنی کارشان را میخریم و پخش هم میکنیم.
دراین میان مجلس هم سکوت نکرده است تا جایی که سید نظامالدین موسوی نماینده مردم تهران و عضو هیأت رئیسه مجلس شورای اسلامی مطرح کرد: کاری که مجموعه ساترا انجام میدهد، این است که برخلاف برخی تبلیغاتی که توسط چند رسانه خاص صورت میگیرد، ساترا آمده تا انحصار را بشکند، یعنی اجازه ندهند تولید و انتشار محتوا در نمایش خانگی در ذیل چند مجموعه خاص محدود شود.
وی تأکید کرد: همه بخشهای کوچک و متوسط باید این فرصت را داشته باشند که در زیست بوم صوت و تصویر فراگیر فعالیت کنند و این کار با رویکرد حمایتیای که ساترا دارد، انجام خواهد شد و ما در مجلس فکر میکنیم در آینده بتوانیم انشاءالله شاهد ارتقای سطح کمی و کیفی تولیدات نمایش خانگی باشیم.
وی در پایان با اشاره به تلاشهای مجلس شورای اسلامی برای حمایت از حرکتهای ساترا، تأکید کرد: ما در مجلس شورای اسلامی تلاشمان براین است به این حضور کمک کنیم و بتوانیم به لحاظ قانونی و حقوقی بستری را فراهم کنیم که مجموعه ساترا در این زمینه بتواند فعالیتها، سیاستها و در حقیقت مسئولیتهایی را که برعهده دارد بهصورت مشخص، محکم و موفق جلو ببرد.
در این میان شورای عالی انقلاب فرهنگی هم موافق تدابیر ساتراست تا جایی که عبدالحسین خسروپناه دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در اختتامیه نخستین نمایشگاه رصتا گفت: خوشبختانه مسئولیت صدور مجوز صوت و تصویر فراگیر به صداوسیما واگذار شده است. شبکه نمایشخانگی و بویژه تولید سریال و محتوا در رسانههای صوت و تصویر فراگیر با مجوز و نظارت سازمان ساترا انجام میشود و جا دارد از ساترا تشکر ویژهای داشته باشیم.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی ضمن تشکر از وزارت ارشاد به خاطر همکاری با ساترا با اشاره به ضرورت هماهنگی با ساترا در راستای هدایتگری و نظارت درست بر رسانههای صوت و تصویر فراگیر، خاطرنشان کرد: همه دستگاههای حاکمیتی باید با صداوسیما هماهنگ باشند چون تعدد حاکمیتی آسیب میزند و بایستی وحدت رویه حفظ شود.
البته در این میان چند سریال همچون بیگناه و زخم کاری بهدلیل عدم رعایت قوانین ساترا با مشکلاتی روبهرو شد و خبرنگار روزنامه ایران برای تبیین جزئیات این چالش قصد داشت گفتوگویی با مهران احمدی کارگردان این سریال و محسن کیایی سرپرست نویسندگان داشته باشد که متأسفانه از گفتوگو امتناع کردند.
همچنین سعید مقیسه دیگر شخصیتی بود که روزنامه ایران برای تکمیل این گزارش قصد داشت گفتوگویی با او داشته باشد تا بیشتر جزئیات چالش میان ساترا و پلتفرمها تبیین شود که او موضوع مصاحبه را نپسندید و گفتوگو را انجام نداد.
به هرحال باید دید که اختلافات میان ساترا و پلتفرمها به کجا میرسد و سریالهای نمایش خانگی تا چه اندازه اسب خود را میتازند؛ گرچه بخشی از ساماندهی این وضعیت به مجلس و قانونگذار مربوط میشود که با وضع قوانین مناسب، ساترا را در اجرای احکامش یاری دهند.