خشونت با اسلحه بحران منحصر به فرد امریکا
ë German Lopez
خبرنگار
پس از تیراندازیهای جمعی، امریکاییها مجبور هستند با مسأله منحصر به فرد کشور خود در زمینه استفاده از سلاح مواجه شوند. امریکا قطعاً در زمینه استفاده از سلاح گرم، کشوری منحصر به فرد است. این کشور یکی از معدود کشورهایی است که در آن حق حمل سلاح در قانون اساسی مورد حمایت قرار گرفته است. اما این رابطه از جنبه مهم دیگری نیز منحصر به فرد است و آن این که ایالات متحده در میان کشورهای توسعهیافته بیشترین آمار مرتبط با قتل را دارد که این امر تا حد زیادی به سهولت دسترسی امریکاییها به سلاح گرم ارتباط دارد. این نقشهها و نمودارها نشان میدهد که خشونت در مقایسه با سایر نقاط جهان چگونه به نظر میرسد، چرا رخ میدهد و چرا رفع آن چنین مشکل است.
قتل با سلاح گرم در امریکا 6 برابر کانادا و تقریباً 16 برابر آلمان
در مورد قتلهای مرتبط با اسلحه، امریکا پیشتاز کشورهای توسعه یافته است. چرا؟ بررسیهای گسترده تحقیقی که توسط «مرکز تحقیقات کنترل آسیبهای دانشکده بهداشت عمومی هاروارد» گردآوری شده، نشان میدهد پاسخ بسیار ساده است: میزان خشونت با اسلحه در امریکا بسیار بیشتر است چرا که این کشور بیش از سایر کشورهای توسعه یافته اسلحه دارد.
تعداد اسلحه در امریکا بیشتر از انسانها
بر اساس دادههای سال 2018 مربوط به «بررسی سلاحهای کوچک»، امریکاییها با وجود اینکه کمتر از 5 درصد از جمعیت جهان را تشکیل میدهند، تقریباً 45 درصد از کل سلاحهای گرم خصوصی جهان را در اختیار دارند.
2500 کشتار جمعی پس از فاجعه «سندی هوک»
در دسامبر 2012، مرد مسلحی وارد مدرسه ابتدایی سندی هوک شد و 20 کودک، 6 بزرگسال و خودش را کشت. از آن زمان تاکنون، بیش از 2 هزار و 500 تیراندازی جمعی تا ژوئیه 2020 رخ داده است. این آمار از «آرشیو خشونت با اسلحه» گرفته شده که میزبان پایگاه دادهای است که تیراندازیهای جمعی را از سال 2013 ردیابی کرده است. اما به این دلیل که بعضی از تیراندازیها گزارش نشده، این پایگاه داده احتمالاً بعضی از آنها و همچنین جزئیات برخی از رویدادها را از دست داده است. باید خاطرنشان کرد که تیراندازیهای گسترده کمتر از 2 درصد مرگ و میر بر اثر استفاده از سلاح گرم را در امریکا تشکیل میدهند که «تنها در سال 2017 تقریباً شامل 40 هزار نفر بوده است.»
به طور میانگین هر روز یک کشتارجمعی در امریکا
هر زمانی که تیراندازی دسته جمعی رخ میدهد، طرفداران حقوق اسلحه اغلب استدلال میکنند که مطرح کردن بحثهای سیاسی در مورد کنترل سلاح پس از وقوع تراژدی نامناسب است.
اما همانطور که «کریستوفر اینگراهام در سال 2015 در واشنگتن پست» اشاره کرد تقریباً هرگز زمان مناسبی برای بحث در مورد کنترل سلاح وجود نخواهد داشت. یعنی تقریباً هر روز یک تیراندازی جمعی در امریکا رخ میدهد. بنابراین اگر قانونگذاران مجبور باشند منتظر زمانی بمانند که تیراندازی جمعی رخ ندهد تا در مورد کنترل سلاح صحبت کنند، ممکن است مجبور شوند برای مدت طولانی منتظر بمانند.
مرگ و میر بیشتر در ایالتهای با اسلحه
«مادر جونز» با استفاده از دادههای «بررسی سال 2016» در زمینه پیشگیری از آسیب و «مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری»، نمودار فوق را جمعآوری کرد که نشان میدهد در ایالتهایی که اسلحه بیشتری دارند، مرگهای ناشی از اسلحه از جمله قتل و خودکشی بسیار بیشتر است. این موضوع در تحقیقات تجربی نیز تأیید شده است. مدیر مرکز تحقیقات کنترل آسیبهای هاروارد در نشریه «سلاحهای خصوصی، سلامت عمومی» چنین نوشت: «مجموعه وسیعی از شواهد تجربی در امریکا نشان میدهد که تعداد زیاد اسلحه در یک جامعه به قتل بیشتر منجر میشود.»
رتبه یک امریکا در زمینه مرگ و میر ناشی از سلاح
اگر میزان کل جرایم در امریکا بیشتر از سایر کشورها بود، تحلیل دیگری میطلبید، اما دادههای موجود نشان میدهد که اینچنین نیست. بر اساس دادههای جفری سوانسون از دانشگاه دوک در سال 2000، امریکا فقط در مورد قتل، بویژه خشونت با اسلحه چنین وضعیتی دارد.
تحلیل موفقیتآمیز فرانکلین زیمرینگ و گوردون هاوکینگ از دانشگاه برکلی نشان داد که برخلاف باور مرسوم و قدیمی، میزان کل جرایم در امریکا بالاتر از سایر کشورهای غربی و صنعتی نیست. در عوض، به نظر میرسد امریکا خشونت کشندهتری دارد و این امر تا حد زیادی به دلیل رواج اسلحه است.
زیمرینگ و هاوکینگ در این زمینه نوشتند: «مجموعهای از مقایسههای خاص از میزان مرگ و میر ناشی از جنایات و تجاوزات در نیویورک و لندن نشان میدهد حتی در حالی که الگوها مشابه هستند، چگونه میتوان تفاوتهای چشمگیر را در مورد خطر مرگ توضیح داد. اگر جرایمی را در نظر بگیریم که با نیروی شخصی و با اشتیاق و توانایی برای استفاده از اسلحه در سرقت رخ میدهند، چنین جرایمی در نیویورک نسبت به لندن 54 برابر کشندهتر هستند.»
این امر از بسیاری جنبهها شهودی است؛ مردم هر کشوری با دوستان، خانواده و همسالان خود وارد بحث و دعوا میشوند اما در امریکا احتمال بیشتری دارد که فرد هنگام بحث عصبانی شود و اسلحه خود را درآورد و دیگری را بکشد.
مرگ و میر کمتر در ایالتهای با قوانین سختگیرانهتر
وقتی اقتصاددانی به نام «ریچارد فلوریدا» در سال 2011 آمار مرگ و میر ناشی از سلاح و سایر شاخصهای اجتماعی را بررسی کرد، متوجه شد جمعیت بالاتر، استرس زیادتر، مهاجران فراوانتر و بیماریهای روانی بیشتر، ارتباطی با مرگ و میر بیشتر ناشی از سلاح ندارد. اما او نوعی همبستگی معنادار را یافت و آن این که ایالتهایی که قوانین سختگیرانهتری در مورد کنترل سلاح دارند، مرگ و میر کمتری در زمینه استفاده از سلاح دارند. این موضوع توسط تحقیق دیگری نیز تقویت میشود. بررسی سال 2016 از 130 مطالعه در 10 ایالت نشان داد محدودیتهای قانونی جدید برای مالکیت و خرید اسلحه با کاهش خشونت ناشی از سلاح همراه بود؛ شاخص مهمی که با محدودیت در دسترسی به سلاح میتواند جان انسانها را نجات دهد.
بیشتر مرگهای ناشی از اسلحه بر اثر خودکشی است
اگرچه بحث سیاسی در امریکا در مورد اسلحه بر تیراندازی و قتل وحشیانه دسته جمعی متمرکز است، اما بیشتر مرگهای ناشی از اسلحه در امریکا بر اثر خودکشی است. این امر در واقع یکی از قانعکنندهترین دلایل برای کاهش دسترسی به اسلحه است؛ «تحقیقات زیادی» وجود دارد که نشان میدهد دسترسی بیشتر به اسلحه بشدت احتمال خودکشی را افزایش میدهد.
دسترسی آسان به اسلحه یعنی خودکشی سریع
شاید دلیل اصلی این امر که دسترسی به سلاح بشدت به خودکشی کمک میکند، این باشد که سلاح بسیار کشندهتر از جایگزینهایی همچون بریدن یا سم است.
جیل هارکاوی فریدمن معاون تحقیقات «بنیاد امریکایی پیشگیری از خودکشی»، پیشتر توضیح داد که به همین دلیل است که کاهش دسترسی به اسلحه میتواند برای جلوگیری از خودکشی بسیار مهم باشد. تنها متوقف کردن یک تلاش برای خودکشی یا کاهش دادن میزان خودکشی با اسلحه که منجر به مرگ کمتری خواهد شد، میتواند تفاوت عظیمی ایجاد کند.
هارکاوی فریدمن اظهار داشت: «زمان برای جلوگیری از خودکشی در فردی متمایل به خودکشی امری واقعاً حیاتی است. اولاً بحران ادامه نخواهد یافت، بنابراین با گذشت زمان از وخامت بحران کاسته خواهد شد، ثانیاً فرصتی ایجاد میشود تا دیگران کمک کنند یا فرد متمایل به خودکشی از دیگران کمک بخواهد. به همین دلیل است که محدود کردن دسترسی به وسایل کشنده امری بسیار حیاتی است.»
او افزود: «اگر ما ابزار خودکشی را از فرد متمایل به خودکشی دور نگه داریم، او در آن لحظه به ابزار دیگری روی نخواهد آورد، البته این به این معنی نیست که هرگز چنین نخواهد کرد. اما در آن لحظه تفکر او بسیار صُلب و انعطافناپذیر است. بنابراین چنین نیست که او بگوید این ابزار کار نمیکند، پس ابزار دیگری را امتحان میکنم. او معمولاً نمیتواند افکار خود را تنظیم کند و ابزار خود را تغییر نمیدهد.»
محدودیت دسترسی به اسلحه، خودکشی را کاهش داده است
زمانی که کشورها دسترسی به اسلحه را کاهش دادند، شاهد کاهش میزان خودکشی با سلاح گرم بودند. دادههای محققان استرالیایی در سال 2010 نشان میدهد پس از اینکه دولت استرالیا برنامه اجباری بازخرید اسلحه را اجرا کرد و تعداد اسلحه گرم در این کشور را به یک پنجم کاهش داد، میزان خودکشی در این کشور به طرز چشمگیری کاهش یافت.
بررسی محققان استرالیایی نشان داد بازخرید 3 هزار و 500 اسلحه به ازای هر 100 هزار نفر با کاهش 50 درصدی در زمینه قتل با سلاح گرم و کاهش 74 درصدی در زمینه خودکشی توسط اسلحه ارتباط دارد. کاهش آمار قتل از نظر آماری قابل توجه نبود (تا حد زیادی به این علت که آمار قتل در استرالیا قبلاً هم بسیار کم بود) اما کاهش در میزان خودکشی قطعاً وجود داشت و نتایج نیز قابل
توجه بود.
در ایالتهایی که اسلحه بیشتری دارند، افسران پلیس بیشتری نیز حین انجام وظیفه کشته میشوند
با توجه به اینکه ایالتهای با اسلحه بیشتر، تمایل زیادتری به قتل دارند، این امر تعجبآور نیست، همانطور که «بررسی» سال 2015 در «مجله سلامت عمومی امریکا» نشان داد، ایالتهایی که اسلحه بیشتری دارند، پلیسهای بیشتری در آنها حین انجام وظیفه کشته میشوند.
محققان دادههای فدرال مربوط به مالکیت سلاح گرم و قتل افسران در امریکا را طی 15 سال بررسی کردند که مشخص شد ایالتهایی که مالکیت اسلحه در آنها بیشتر است، افسران پلیس کشته شده بیشتری دارند. بنابراین هر 10 درصد افزایش در مالکیت سلاح گرم با 10 افسر به قتل رسیده طی دوره بررسی 15 ساله ارتباط دارد.
این یافتهها میتواند به توضیح این موضوع کمک کند که چرا افسران پلیس در امریکا - به نظر میرسد - نسبت به افسران پلیس در سایر کشورهای توسعه یافته افراد بیشتری را میکشند. برای افسران پلیس ایالات متحده، نرخ بالاتر اسلحه و خشونت ناشی از سلاح در امریکا- حتی علیه آنها- به این معنی است که آنها نه تنها با اسلحه و خشونت بیشتری مواجه هستند، بلکه میتوانند انتظار داشته باشند با سلاح و خشونت مرگبار بیشتری مواجه شوند که این امر باعث میشود آنها خطر را بیشتر پیشبینی و درک کرده و در نتیجه از نیروی مرگبار استفاده کنند.
حمایت از مالکیت اسلحه از اوایل اولین دهه از قرن جدید بشدت افزایش داشته است
بر اساس تحلیل «مرکز تحقیقاتی پیو» در سال 2017، امریکاییها در دو دهه گذشته حمایت بیشتر خود را از مفهوم کنترل اسلحه به حمایت بیشتر از «حق امریکاییها برای داشتن اسلحه» تغییر دادهاند. این تغییر حتی زمانی اتفاق افتاد که تیراندازیهای دسته جمعی بزرگ همچون حمله به دبیرستان کلمباین و مدرسه ابتدایی سندی هوک، توجه رسانهای زیادی را جلب کرده است.
سیاستهای کنترل سلاح نسبتاً محبوب هستند
بر اساس بررسیهای «مرکز تحقیقاتی پیو»، اگرچه اکثر امریکاییها از حق داشتن اسلحه گرم حمایت میکنند،اما بسیاری از آنها نیز از پیشنهادات کنترل اسلحه - همچون بررسیهای دقیقتر در مورد پیشینه افراد، وجود پایگاه دادهای برای ردیابی فروش سلاح و ممنوعیت در مورد سلاحهای تهاجمی- حمایت میکنند.
به طور کلی امریکاییها از سیاستهایی حمایت میکنند که دسترسی به سلاح را کاهش میدهد. اما زمانی که این سیاستها پیشنهاد میشود، توسط سیاستمداران و صاحبنظران چنان تغییر میکند که گویی قرار است برای گرفتن سلاح از افراد تلاش شود. بنابراین هیچ اتفاقی نمیافتد و مرگهای قابل پیشگیری همچنان رخ میدهد.