اسرائیل آپارتاید اِعمال میکند زیرا خودم به اجرای آن کمک کردم
ë Rafael Silver
کهنهسرباز ارتش اسرائیل
رافائل سیلور یک یهودی و کهنهسرباز واحد رزمی ارتش اسرائیل است. او در سال 2001 اسرائیل را ترک کرد به این علت که دیگر نمیخواست بخشی از سیستمی باشد که آپارتاید را علیه مردم فلسطین اعمال میکند. او مینویسد: «من از کلمه آپارتاید به سادگی استفاده نمیکنم، اما تصمیم گرفتم از این کلمه برای توصیف واقعیتی استفاده کنم که مردم فلسطین برای نسلها تحمل کردهاند، زیرا آن را با چشمان خود دیدهام. من در طول خدمت سربازی خود در کرانه باختری و نوار غزه آن را اجرا کردم.
من یهودی و شهروند اسرائیل هستم و در یگان رزمی ارتش اسرائیل بودم. در سال 2001 اسرائیل را ترک و به کانادا مهاجرت کردم. شهروند کانادا شدم، چرا که احساس کردم دیگر نمیتوانم بخشی از سیستمی باشم که علیه مردم فلسطین آپارتاید اعمال میکند.
جادههای جداگانهای برای یهودیان وجود دارد که فلسطینیها در کرانه باختری اجازه استفاده از آن را ندارند. اعطای طیف کامل قوانین و حمایتهای دولت اسرائیل که شامل شهرکنشینان در کرانه باختری میشود و با وجود این از فلسطینیهایی که دقیقاً در همسایگی آنها زندگی میکنند سلب میشود. زندگی تحت حکومت نظامی در کرانه باختری تنها برای فلسطینیها اعمال میشود. این امر به این معنی است که محدودیت تردد، دسترسی محدود به آب، دستگیری و بازداشت خودسرانه شهروندان، مصادره زمین، تخریب منازل و اعمال مجازات دستهجمعی تنها برای فلسطینیها انجام میشود، نه یهودیها.
استفاده مکرر از نیروی مرگبار توسط نیروهای امنیتی اسرائیل علیه غیرنظامیان فلسطینی، امری عادی است. حتی موضوعی که در سطح جهان بهعنوان حق اولیه بشر شناخته شده است، یعنی بازگشت پناهجویان خارج از فلسطین به کشورشان سلب شده است.
حتی داخل اسرائیل نیز سیستم آپارتاید در هر جنبهای از زندگی در ساختار دولت گنجانده شده است. با این موضوع آشنا هستم، چرا که در اسرائیل شهروند یهودی از حقوقی برخوردار است که یک فلسطینی در آنجا از آن برخوردار نیست و من خودم از این سیستم آپارتاید بهره بردهام. بهعنوان یهودی متولد خارج از اسرائیل، بر اساس «قانون بازگشت» که تنها به یهودیان اختصاص دارد، در روز ورود به کشور تابعیت دریافت کردم. فلسطینیهایی که طی جنگهای 1948 و 1967 از سرزمینهای خود رانده شدند، چنین حقی برای بازگشت ندارند. حتی شهروندان فلسطینی اسرائیل نمیتوانند به روستاهای خود بازگردند که در نتیجه همین جنگها ویران شده است و باید جای دیگری بهدنبال اسکان بگردند. بهعنوان یهودی، حتی اگر شهروند نیز نباشم، حق خرید مسکن در نقطهای از کشور را دارم؛ هر چند شهروند فلسطینی اسرائیل مجاز نیست زمینی را خریداری کند که تحت کنترل «بنیاد ملی یهودیان» باشد. بهعنوان شهروند یهودی در برابر تبعیض، توسط قانون محافظت میشوم چه در مسکن، شغل یا فرصتهای آموزشی، اما شهروندان فلسطینی اسرائیل از چنین حمایتهایی برخوردار نیستند. بهعنوان عضوی از یهودیان، از حمایت کامل دولت برخوردارم تا حقوق و انتظارات ملی جمعی خود را بیان کنم، اما شهروندان فلسطینی چنین شناخت ملی یا جمعی ندارند. حتی زبان اجدادی من یعنی عبری بهعنوان زبان رسمی در اسرائیل به رسمیت شناخته شده است.
سیستمی که قوانین و رویهها را تنها بر اساس نژاد برای گروهی از مردم اعمال میکند و برای گروهی دیگر انکار میکند، چیزی جز آپارتاید نیست. در گذشته در آفریقای جنوبی چنین بود و امروز در اسرائیل همینطور است. اولین مرحله برای اصلاح اشتباه تاریخی، شناخت واقعیتی است که در برابر ما قرار دارد. هیچ جامعه یا دولتی نمیتواند ادعای پشتیبانی از دموکراسی و حقوق بشر جهانی را در جایی داشته باشد که عدالت از عدهای سلب میشود، در حالی که به دیگران اعطا میشود. اسرائیل نیز از این قاعده مستثنی نیست.
سکوت، همدستی است و اجازه میدهد تبعیض، ظلم و بیعدالتی ادامه یابد. صدای خود را بالا ببرید و تفاوت ایجاد کنید.