در حافظه موقت ذخیره شد...
بمب یک تنی برای فرمانده
«صلاح شحاده» به همراه «یحیی عیاش» و «محمد الضیف»، از بنیانگذاران شاخه نظامی حماس و از بزرگترین طراحان عملیاتهای شهادتطلبانه بودند.
صلاح در سال 1952 در اردوگاه فلسطینی «الشاطی» به دنیا آمد. خانوادهاش اهل یافا بودند اما پس از اشغال این شهر در سال 1948 مجبور به مهاجرت و آوارگی شدند.
جنبش حماس در سال 1986 به فرماندهی او یک گروه نظامی بهنام «مبارزان فلسطینی» تشکیل داد که در مقطع پیش از آغاز انتفاضه اول و همچنین در جریان این انتفاضه تا سال 1989 عملیاتهای مهمی انجام داد. این عملیاتها موجب شد تا صهیونیستها او را بازداشت کرده و وی مدت 20 سال از عمر خود را در زندانهای اسرائیل تحت شدیدترین شکنجهها بگذراند. صلاح شحاده پس از رهایی از زندان، بار دیگر به فعالیتهای نظامی پرداخت و شروع به ساماندهی تیمهای عملیاتی کرد و آنها را توسعه داد تا اینکه به شکل کنونی (گردانهای قسام) درآمدند.
یکی از تفاوتهای صلاح با دیگر فرماندهان نظامی فلسطین، زندگی آشکار او بود.
ام عبدالرحمن، همسر صلاح میگوید: «او همیشه میگفت شهادتم حتمی است. باید آشکارا فعالیت کنم و نباید در زیرزمین یا در خفا فعالیتی را انجام دهم.»
شیخ صلاح شحاده، نقش بیبدیلی در تجهیز شاخه نظامی حماس به انواع تسلیحات موشکی و انفجاری نوین داشت. از زمانی که از زندانهای صهیونیستی آزاد شد، با توسعه فعالیتهای نظامی خود، خمپاره، راکتها و موشکهای گردانهای قسام را بهروز کرد و ساخت آنها را توسعه داد.
صلاح چند روز قبل از شهادت به همرزمانش در حماس میگوید: «اگر امروز شهید بشوم شما دیگر نیازی به من ندارید، چراکه طرحهای لازم را تدوین کرده و مناطق را آماده کردهام و همه کارها برنامهریزی شده است و این عنایت خداوند است. اگر به شهادت برسم دیگر نگرانی ندارم و خاطرم آسوده است چون در فعالیتهای شما هیچ خللی بهوجود نخواهد آمد.»
فرمان پذیریاش از رهبری حماس طوری بود که باوجود قدرت و اقتدارش، اگر شیخ شهید «احمد یاسین» فرمانی را صادر میکرد، حتی اگر با آن موافق هم نبود، سرپیچی نمیکرد.
برادرزاده او «بلال» (که برایش به اندازه فرزندانش دوستداشتنی بود) درحالی که تنها 19 سال داشت، به دست خودش در 13 مارس 2002 راهی میدان نبرد شد تا با انجام عملیات شهادتطلبانه در شهرک صهیونیستنشین «نتساریم» طعم مرگ را به کام جمعی از اشغالگران بچشاند.
صهیونیستها برای خلاص شدن از کابوس صلاح، در 23 جولای سال 2003، این بار نه با طراحیهای پیچیده اطلاعاتی (مانند آنچه در شکار مهندس عیاش انجام دادند) که با استفاده از یک جنگنده اف-۱۶ و پرتاب یک بمب یک تُنی کار را یکسره کردند.
خانه صلاح در محله پرجمعیت «الدرج» قرار داشت و آن روز او با خانوادهاش در خانه بود.
بمبی که صهیونیستها بر سر آنها انداختند، علاوه بر شیخ صلاح شحاده، همسر او، دخترش و 13 فلسطینی دیگر را هم به شهادت رساند که در میان آنها یک کودک 3 ماهه نیز حضور داشت.
صهیونیستها با وجود هولناک بودن جنایت خود، اعلام کردند که به شهادت رساندن شحاده پیروزی بزرگی به شمار میآید زیرا وی را مسئول تمام عملیات نظامی حماس بر ضد خود میدانستند و تعداد کشتهها را در قبال به شهادت رساندن وی ناچیز توصیف کردند.
صلاح شحاده بعد از یحیی عیاش، بزرگترین فرماندهای بود که شهادتطلبان جنبش حماس به خود میدیدند و امروز از آن جمع 3نفره بنیانگذاران یگانهای شهید عزالدین قسام (شاخه نظامی حماس) تنها یک نفر دیگر به جا مانده است: «محمد الضیف».