درسهایی که سفر به ما میآموزد
پنج نکته و بیشتر در باب سفر کردن
راضیه خوئینی هر بار که چمدان خود را جمع میکنیم و راهی جاده و کوه و کویر میشویم، هر مکان گردشگری و هر مسافرت برای ما کوله باری از خاطرات تلخ و شیرین و درسهای مهم زندگی به ارمغان میآورد؛ درسهایی که در مسیر زندگی راهگشای ما خواهد بود.
هرچه بیشتر سفر کنیم، بیشتر دوست داریم به دل جاده بزنیم!
اگر سفر را یک ویروس بدانیم، به شکل جبران ناپذیری به آن مبتلا شدهایم؛ ویروسی که همه دوست داریم از آن رهایی پیدا نکنیم.
شاید با عبارتی مثبت بتوان گفت که سفر یک داروی شفابخش است؛ چرا که هیچ زمانی به اندازه لحظاتی که در جاده هستیم حس سرزندگی و نشاط نمیکنیم!
دویدن فایدهای ندارد
برای بهره بردن از سفر و اکتشافات جالب در هر محل، باید واقعاً وقت بگذارید. اجازه دهید شانس برخوردها، دیدارهای جدید، لذت بردن از شگفتیها و ایجاد فرصتهای طلایی برای شما فراهم شود. در سفر دائم به دنبال برنامههای فشرده و باعجله نباشید.
شاید ایدهای که اخیراً باب شده است برایتان جالب باشد. اینکه اگر میخواهید به دوردستها سفر کنید، باید آهسته و پیوسته پیش بروید؛ پس چه چیزی بهتر از یک خودروی نوستالژیک؟
همهچیز بهخوبی خاتمه مییابد
این یک جمله معروف است: «همه چیز در پایان درست خواهد شد. اگر همه چیز خوب نیست، یعنی آخر کار نیست» اگر هنگام سفر و برخورد با اتفاقات ناگوار در جادهها به این جملات فکر کنیم باعث میشود که به همه چیز لبخند بزنیم و بدانیم که همه وقایع در آینده به خاطراتی جذاب و شنیدنی تبدیل خواهند شد.
بله، لحظاتی وجود دارند که ناخوشایند و حتی دشوارند؛ اما با نگاهی به گذشته، میبینیم که میتوان به همهچیز خندید.
در سفر بیتوجه نمانید
لازم است که درباره شوک فرهنگی، هنگام رفتن به مناطق متفاوت یا کشوری دیگر دقت کنید. به خطر تابلو شدن با موها یا تیپی بسیار متفاوت در میان انبوه مردمی که از پوششی متفاوت یا بافتی سنتی برخوردارند، بیتوجه نباشید. چرا که ممکن است مانند مویی در بشقاب سوپ توی ذوق بزنید. پس بهتر است حتی الامکان به رنگ لباس و موهای خود و هماهنگی با محیط توجه کنید. هرچند تفاوتها فرصتی است برای ملاقات با مردمی جدید، که حس کنجکاوی آنها نسبت به کشور یا شهر شما برانگیخته خواهد شد و مشتاق کسب اطلاعات بیشتر درباره محل زندگی و آداب و رسوم شما هستند. این روند کنجکاوی قطعاً درون شما هم وجود خواهد داشت. اما باید توجه کنید که باید به عرف و فرهنگ جامعه میزبان احترام بگذارید و آن را رعایت کنید.
دنیا زیباست!
احتمالاً این جمله ساده را آنقدر شنیدهاید که برایتان پیش پا افتاده، تکراری و حتی بدیهی به نظر میرسد، اما واقعاً «جهان زیباست»: طبیعت، مناظر، تضادها، رنگها همچنین تاریخ و آثار تاریخی، فرهنگها، آداب و رسوم و مردم گوناگون، همگی جزئی از این زیبایی به شمار میآید.
با زندگی در یک جامعه تثبیت شده با روند روزمره اتوبوس و مترو و ترافیک و کار و خواب و تکرار مکررات مواجه هستیم و البته مشکلات و عوارض شهرنشینی مثل آلودگی هوا، آلودگی صوتی، استرس و دوندگی و دوندگی و دوندگی.
اگر از همه اینها یک قدم عقبنشینی کنیم، خواهیم دید که چقدر هوا خوب و پاک است! سفر به یافتن خود در «جایگاه واقعی خودمان» در جهان هستی کمک میکند - نه به عنوان یکی مثل بقیه و نه به عنوان مرکز جهان؛ بلکه به عنوان یک عنصر در میان سایرین که همه به هم پیوسته و مرتبط هستیم.
استقبال از سفر به منظور «زیباتر» دیدن مکانها و جاهای دیگر نیست. سفر جستوجویی برای یافتن «بهترینها» نیست، بلکه بیشتر برای کشف «تفاوتها»ست.
در کل سفر باعث میشود که پیش فرضهای خود در مورد جهان و مردم را «پاکسازی» کنید. دیدارهایی خوب داشته باشید و باور کنید که خوبی در وجود و ذات همه انسانها ریشه دارد، دنیا ارزش دیدن دارد و زندگی ارزش زیستن همه لحظهها و نه فقط گذراندن تکراری روزها.
دل را به دریا بزنید
اگر این همه درس مهم باعث نمیشود که دل از خانه و زندگی راحت خود بکنید و راهی جاده شوید، باز هم مطالبی هست که شما را خاطر جمع کند. بعضیها میگویند باید خوش شانس یا شجاع حتی بیخیال باشید که جرأت رفتن به چهارگوشه جهان را پیدا کنید.
جرات یافتن برای ترک منطقه آسایش خود را میتوان آموخت. هیچ چیز مانع شما نیست؛ فقط از کارهای کوچک شروع کنید و دایره اعتماد خود را بتدریج گسترش بدهید.
البته، شما قبل از حرکت، هزاران احساس مختلف را پشت سر خواهید گذاشت تا راه بیفتید، این همان چیزی است که به آن جذابیت ماجراجویی میگویند. درواقع مسافران به دل جاده میزنند تا «احساسات» را «واقعی» تجربه کنند. مسافر تردید میکند، میترسد و لبریز از هیجان و خوشی میشود تا بتواند در آینده اطرافیان خود را با صحبت کردن درباره این خاطرات سرگرم کند و به این تجربیات خود ببالد.
سفر و تغییر فلسفه زندگی
سفر باعث میشود که به روشهای مختلفی تکامل پیدا کنیم؛ طوری که سفر را دیگر یک تعطیلات ساده نبینیم و فراتر از تصور ما به یک ارزش و فلسفه زندگی تبدیل شود.
سفر میتواند بسیار بیشتر از یک تعطیلات و خوشگذرانی در محیطهای جدید باشد. سفر دارای فضیلتهای اخلاقی و درمانی برای ماست و بتدریج به ما میآموزد که جسم و روح خود را دوست داشته باشیم و حتی این توانایی را دارد که ما را باهوشتر و با نشاطتر کند!