گفتوگوی تفصیلی با حسین علیاکبری، کارشناس ارشد مسائل منطقه پیرامون چرایی دشمنیهای غرب و غربگراها نسبت به «سپاه پاسداران»
بهدلیل شکست نقشههایشان از سپاه کینه دارند
سپاه مهمترین مانع امریکا در تجزیه کشورهای منطقه بود
عملیات موشکی و پهپادی نیروی زمینی سپاه علیه مقر های حزب دمکرات کردستان در سلیمانیه آبان 1401 با آغاز فاز مسلحانه در آشوبهای پاییز 1401 که از سوی نیروهای وابسته به گروهک های تروریستی ساکن در اقلیم شمال عراق صورت گرفت، سپاه پاسداران با پاتک به عقبه و لجستیک تروریست ها عملاً فاز مسلحانه را از بین برد
علی محمدی - ایران
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از بدو تأسیس و سپس گسترش سازمانی و مردمی، همواره در مقاطع حساس کشور توانسته است نقشههای بدخواهان را ناکام بگذارد. چه آنکه این نقشه در جنگ تحمیلی بواسطه تحریک حزب حاکم در کشور همسایه رقم خورده باشد و چه اینکه در هیبت خرابکاریهای امنیتی سرویسهای جاسوسی دربیاید. اما مهمترین شاخصهای که امروز سپاه به آن دست پیدا کرده و غرب را ناچار به واکنش مستقیم میکند، تثبیت و صادرات «گفتمان امنیت» در منطقه بدون حضور نیروهای خارجی است. شکست سنگین امریکا در عراق و افغانستان، زمینگیر و نابود کردن تروریسم تکفیری به عنوان عاملان طرح «خاورمیانه جدید» اما مهمترین نمونههای هماوردی میان سپاه و جریان استکبار بویژه طی یک دهه گذشته بود.
حوادث پاییز 1401 اگرچه در پارادایمی ظاهراً بیربط با سپاه پاسداران آغاز شد اما در آخر نشان داد که غرب همه آنچه تحت شعار «زن، زندگی، آزادی» دنبال میکرد، در نهایت سعی داشت با حمله به سپاه نقد کند. به همین بهانه با دکتر حسین علیاکبری عضو هیأت علمی دانشگاه امام حسین(ره) و کارشناس ارشد مسائل منطقه به گفتوگو نشستیم تا علت کینهتوزیهای سازمان آشوب نسبت به سپاه پاسداران به عنوان یکی از مهمترین ارکان قدرت ایران اسلامی را واکاوی کنیم.
سپاه در ابتدای بروز اغتشاشات دخالتی نداشت، مگر زمانی که اغتشاشات وارد فاز مسلحانه و خشونتهای سنگین، بویژه در برخی شهرهای شمالغربی شده بود، اما با وجود این از ابتدا، شعارها و طراحیها، چه در حوزه داخلی و چه در خارج، همواره سپاه پاسداران را به عنوان یکی از اهداف هجمههای خود انتخاب کرده بود که تروریستی خواندن سپاه پاسداران، آخرین حلقه آن بود. به نظر شما، چرا از ابتدای اغتشاشات، سپاه مورد هجمه قرار گرفت؟
از همان ابتدا و امروز به صورت کاملاً روشن و واضح مشخص شد که اغتشاشات منشأ خارجی دارد، کما اینکه دیدیم که جریانات غربی برنامهریزی و هزینه سنگینی کردند تا آن را به سمت منافع خودشان هدایت کرده و مقصود خود را از آن برداشت کنند. بنابراین، اداره، هدایت و مدیریت اغتشاشات از سوی غرب و دشمنان غربی کاملاً مشخص است. در این میان، به طور مستقیم از طریق عوامل سرسپرده مانند منافقین، جریان سلطنتطلبها و برخی چهرهها هم استفاده کردند. بنابراین همه اینها را باید یک مجموعه هماهنگ و همراستا با هم دید. اما درباره نسبت میان سپاه و اغتشاشات و اینکه چه تحولاتی در این راستا، بویژه در حوزه داخلی رخ داد، باید این واقعیت مسلم را در نظر گرفت که سپاه در داخل کشور و آنچه مربوط به حوزه داخلی است، جز ارائه خدمات به مردم نقاط مختلف کشور، محرومیتزدایی و رفع نواقص و کاستیها کار دیگری نکرده است. اما از آنجایی که نظام سلطه جهانی و کشورهای غربی و جریانهای تکفیری در بیرون از مرزهای ما، ضربات سنگینی از سپاه خوردند، چه در حوزه مقاومت و چه در مقابله با داعش، یا حین مقاوم ساختن و مقاومت مبارزان فلسطینی و حتی در سوریه و دیگر بخشها، به دلیل شکستهای مسلم این جریانات از سپاه پاسداران در سراسر منطقه و ضربات سنگینی که از ناحیه تلاشها و راهبردهای این نیروی انقلابی متحمل شدند، سپاه پاسداران را دشمن اصلی خودشان میدانند. در همین راستا از فرصت اغتشاشاتی که خودشان زمینههای بروز آن را فراهم کردند، استفاده کرده و روی هدف اصلی و دشمن اصلی خودشان، یعنی سپاه پاسداران تمرکز کردند. در این میان برخی تحرکات عناصر ضدانقلاب را رصد کرده و در محاسبات خود این جریانها را هم لحاظ میکنند.
واقعیت این است که چه جریانات اغتشاشات داخلی و چه عناصر سرسپرده غرب که ما از آنها با عنوان ضدانقلاب یاد میکنیم، بر اساس قاعده و طبیعت این جور اقدامات، باید منافع غربیها را تأمین کنند، زیرا این جریانها یا عناصر، استقلال و هویت مستقلی از خود ندارند که بگوییم قدرتی محسوب شده یا توانایی جریانسازی داخلی یا خارجی را دارند، بلکه کاملاً وابسته و طفیلی قدرتهای غربی بوده و به همین دلیل هم تماماً منافع یا خط مشیهای ترسیم شده از سوی این کشورها را دنبال میکنند. بنابراین، طبیعی است که ما شاهد مطالبهگری خاصی از آنها نباشیم. از سوی دیگر، همصدایی، همنوایی و هماهنگی که میان جریان اغتشاشگر داخلی و جریان وابسته به آنها مانند منافقین یا برخی عناصر سرسپرده نسبت به غرب مشاهد میکنیم و سروصداهایی که میشنویم، همه ناشی از این وضعیت وابستگی است. این همصدایی و همنوایی، نشان دهنده این است که این جریانها نیز همچون غرب، ضربات سنگینی از سپاه خوردهاند و به همین دلیل دنبال این هستند که موضوع را به اینجا بکشانند که به قول خودشان، مانع اصلی یعنی سپاه پاسداران را هدف قرار داده و سپاه و مردم را مقابل هم قرار دهند.
همانطور که اشاره کردید، طراحیها علیه سپاه در حوزه داخلی موفق نبود و بهرغم برخی شعارهای هتاکانه از سوی اغتشاشگران، اما قاطبه مردم رویکرد دیگری نسبت به این نهاد انقلابی دارند. شما علت این امر را در چه میبینید؟
به این دلیل که مردم دارند با سپاه زندگی میکنند و سالها است که مردم در هر صحنه و شرایطی فعالیتها و تکاپوهای سپاه را میبینند؛ خواه این رویدادها و حوادث زلزله باشد یا سیل و حتی در دوران کرونا، مردم میبینند که سپاه پاسداران چطور همهجانبه فعال است. یا در زمینه محرومیتزدایی و حل مشکلات جاری بخشهای محروم کشور یا حتی طرحهای آبرسانی نیز به همین ترتیب. بنابراین مردم بخشهای مختلف کشور با چشم خود دارند خدمات و اقدامات سپاه را مشاهده میکنند و از آنجایی که اینها را بیواسطه میبینند، به خوبی هم قضاوت میکنند و اینها چیزی نیست که دور از ذهن مردم باشد. جایی که دشمنان بتوانند مردم را اغفال کنند یا تبلیغات گمراهکننده آنان موفق باشد، طبیعتاً جایی است که مردم نتوانند این مسائل را ببینند یا آن را لمس کنند. اما چون به صورت مستقیم و بیواسطه مردم خدمات سپاه را میبینند، میبینیم که سپاه در دل مردم جای دارد و مردم میبینند که آنچه سپاه خوانده میشود، چیز عجیبی نیست و همین پاسداران و درجهداران سپاه دارند با آنان زندگی میکنند و با هم معاشرت دارند. البته نه صرفاً در این دوره، بلکه در گذشتههای دور نیز طراحیهای دشمنان علیه انقلاب اسلامی، نظام جمهوری اسلامی و حتی سپاه پاسداران هیچگاه موفق نبوده است، به این علت روشن که مردم و سپاه دارند با هم زندگی میکنند و از نزدیک با هم در تعامل و تماس بوده و فاصلهای میان خود احساس نمیکنند.
پس تلاششان برای فشار به سپاه، ناشی از چیست؟
وقتی نتوانستند در داخل کاری از پیش ببرند و خودشان دیدند که زورشان به مردم و سپاه نمیرسد و نمیتوانند میان این دو شکاف و نقار ایجاد بکنند، تلاش کردند اقدامات ایذایی انجام داده و بهزعم خودشان سپاه را در فهرست گروههای تروریستی قرار بدهند. البته دیدیم که بسیاری از این کشورها، علیرغم فشار امریکا، حاضر نشدند که این کار را بکنند.
به نظر شما اساساً طرح مسأله تروریستی خواندن سپاه پاسداران نفع عینی و عملی برای آنان خواهد داشت؟
هرچند این اتفاق نیفتاد و بسیاری از کشورها در نهایت حاضر نشدند چنین خطای استراتژیکی را مرتکب شوند، اما در صورت تحریم سپاه یا در قرار دادن آن در فهرست سازمانهای تروریستی، عملاً کاری از پیش نخواهد برد و هیچ یک از مقاصد و اهداف آنان را محقق نخواهد کرد. زیرا اینطور نیست که مثلاً پاسداران پولی داشته باشند و دشمنان بخواهند این پولها را در بانکهای کشورهای غربی بلوکه بکنند! قریب به اتفاق کادر سپاه پاسداران هم مانند مردم عادی هستند و مانند مردم عادی، با مردم و در سطح مردم و مثل مردم دارند زندگی میکنند. ضمن اینکه اساساً مردم ما مردم فهیمی هستند و اینطور نیستند که گول امریکا یا تبلیغات دیگر کشورها را بخورند، مرعوب آنان شوند و احیاناً نتوانند درست تصمیم بگیرند. ببینید که در همه لحظات سخت انقلاب ما، علیرغم فشارهای اقتصادی و مشکلاتی که وجود داشته، هرگاه مردم نسبت به ارزشهای اعتقادی خود احساس خطر کردند، حضورشان قویتر شده است. به نظر من بارزترین نمونه قویتر شدن این حضور بعد از اغتشاشات اخیر، حضور میلیونی مردم در راهپیمایی 22 بهمن بوده. به نظر من این راهپیمایی و حضور و مشارکت گسترده مردم در آن سبب خواهد شد دشمن هم در نهایت محاسبه و تجزیه و تحلیل دقیق کرده و دریابد همه هزینههایی که کردند و همه اعتبار خود را در ضدیت با ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی مصرف کردند، در نهایت چیزی برای آنان نماند و حاصلی دربر نداشت. دلیل بیثمر و بیحاصل بودن همه این تلاشها و هزینههای سنگین، این بود که مردم ما روشن، آگاه، زمانشناس و دشمنشناس هستند و تا زمانی که مردم ما چنین ویژگیهایی داشته باشند، قطعاً انقلاب ما دچار آسیب نخواهد شد.
اشاره کردید به ضربههایی که غرب و امریکا از سپاه پاسداران خوردهاند. این ضربهها چه بود؟
ببینید! این کشورها داعش را به وجود آورده بودند تا برای سالها، جهان اسلام را درگیر خود کرده و مسلمانان را به جان هم بیندازند، به همین دلیل هزینههای سنگینی برای تأسیس و تجهیز داعش انجام دادند، اما دیدیم که سپاه پاسداران ایستاد، مقاومت و جریان بسیج بینالملل مقابل داعش ایستاد و این ایستادگی و مقاومت همه جانبه باعث شد همه آن هزینههای سنگین، درنهایت بدون هیچ دستاوردی برای این کشورها به پایان قطعی خود برسد، یعنی شاهد پایان داعش باشیم، بدون اینکه مقاصد این کشورها به سرانجام برسد. از سوی دیگر، در جنگ سوریه و عراق نیز دیدند آنکه در میدان است و ایفای نقش میکند، سپاه است و سپاه نیز به نوبه خود به دلیل مأموریتی که دارد، در کنار حشدالشعبی درعراق یا در کنار جریانهای ارتش سوریه ایستاد و مقاومت کرد و در این زمینه نیز همه توطئهها و برنامهریزیهای گسترده آنها برای منطقه شکست خورد. باید به این واقعیت توجه کرد که اینها شکست کمی برای غرب نبود. در کنار اینها، این کشورها امروز احساس میکنند که سپاه به لحاظ توانمندی موشکی، به یک بازدارندگی بسیار بالایی دست یافته. البته این را هم اضافه بکنیم که وقتی از بازدارندگی دفاعی صحبت میکنیم، منظور ما همه نیروهای نظامی ما هستند و ما نمیخواهیم میان نیروهای نظامی خود تفکیک ایجاد کرده و آنان را جدا از هم فرض کنیم، زیرا دشمن اقتدار دریایی ارتش ما را هم میبیند، قدرت نیروی زمینی ارتش ما و توانمندی نیروی هوایی و قدرت موشکی سپاه را در کنار هم میبیند و همه اینها در کنار حضور میدانی جبهه مقاومت، ظرفیت عظیمی را ایجاد کرده است. دشمن همه اینها را باهم میبیند. به همین دلیل هم بسیار زخمی هستند و شکست سنگینی را احساس میکنند، زیرا میبینند نه تنها در جنگ، بلکه در سایر طراحیهای خود هم شکست سختی را متحمل شدهاند.
ایدهای که در این دوره از اغتشاشات، آشکارا و علنی بویژه از سوی شبکههای وابسته به غرب مانند اینترنشنال ترویج میشد، ایده تجزیه ایران بود. برخی بر این باورند که یک علت دشمنی با سپاه، برهم زدن نقشههای آنها و ایستادگی مقابل ایده تجزیه ایران است.
در طول دورههای گذشته که ما به مراتب ضعیفتر بودیم، یعنی زمانی که هنوز اوایل انقلاب بود، صدام به ما حمله کرده و همه دنیا پشت سر او قرار گرفت و کشور را مورد هجوم قرار دادند، یا در زمانی که هنوز انقلاب تثبیت نشده بود، این گروهکها که از پشتوانه برخی قدرتها هم برخوردار بودند، نتوانستند هدف تجزیه را محقق کرده و در این راستا کاری از پیش ببرند. امروز که به لطف خدا، انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی تثبیت شده و اساساً قدرت جمهوری اسلامی قابل مقایسه با سالهای نخست پس از پیروزی انقلاب نیست، اساساً ایده و فکر تجزیه نمیتواند محلی از اعراب داشته باشد. ضمن اینکه گروهکهای تجزیه طلب هم نسبت به سالهای نخست انقلاب، بشدت ضعیفتر شدهاند و امروز اساساً کومله و دموکرات دیگر در جایگاهی نیستند که بتوانند چنین ادعاهایی را مطرح کنند مگر در همان تلویزیونها و...؛ به همین دلیل هم بود که دیدیم تلاش کردند هرچه را در چنته دارند به میدان بیاورند تا به اصطلاح عرض اندامی کرده باشند یا از فرصت اغتشاشات استفاده کرده و بگویند که ما زنده هستیم، اما دیدیم که این تحرکات ایذایی هم فایدهای برایشان نداشت. البته باید این نکته را هم اضافه کرد که این گروهکها، تلاش کردند برخلاف قوانین بینالمللی از محیط عراق به عنوان یک نقطه امن علیه ما استفاده کنند که در پاسخ به این تحرکات، سپاه پاسداران هم مقرهای آنان را هدف قرار داد. طبیعتاً آنان هم شاکی هستند، زیرا از سپاه ضربه خورده و زخمی هستند، باوجود این، تجزیه، صرفاً یک خیال برای آنان است، زیرا در زمانی که این گروهکها یا کشور حامی آنان یعنی رژیم بعث عراق در اوج قدرت بود هم نتوانستند کاری از پیش ببرند. البته در این میان، باید به این واقعیت هم توجه کرد که مردم کردستان ما بسیار آگاه و در صحنه و در میدان هستند، کما اینکه در 22 بهمن دیدید که واقعاً عدد کومله و دموکرات چقدر است و عدد مردمی که 22 بهمن در شهرهای غربی کشور به راهپیمایی آمدند چقدر بوده.
چقدر این گروهکها یا کشورهای حامی آنان، سپاه را سدی محکم مقابل ایده تجزیه کشور میبینند؟
آنان سپاه را مانع میبینند، چون میبینند که سپاه در لبه برخورد با آنان قرار دارد و هرگونه ایده تجزیه طلبانهای اگر بخواهد اجرا شود، به سد محکم سپاه پاسداران برخورد خواهد کرد، همانطور که سپاه در ابتدای انقلاب هم در برخورد با این گروهکهای تجزیه طلب، اجازه نداد حتی یک وجب از خاک کشور به هر بهانهای جدا شود یا خیالات گروهکها و کشورهای حامی آنان تعبیر شود. امروز هم این مسأله صادق است و حتی ما دیدیم که چه در سوریه و چه در عراق، سپاه پاسداران همواره در مسیر حفظ کلیت این کشورها حرکت کرده و اجازه نداده سوداهای تجزیه طلبانه در این بخشها نیز محقق شود. بنابراین، در حوزه مسأله مورد اشاره شما، سپاه پاسداران مأموریت دارد با این گروهکها برخورد کند، هرچند در مقابل، این گروهکها نیز با استفاده از ظرفیتهای رسانهای کشورهای ضد ایرانی حامی خود علیه سپاه دست به جوسازی میزنند. ضمن اینکه با لطف و کمک خداوند و حمایت مردم، در هر حوزهای که سپاه تاکنون وارد شده، توانسته پیروز شود و دشمنان و گروهکها نیز از این مسأله ناراحت هستند، زیرا میبینند که برای سپاه هیچ راه یا در بستهای وجود ندارد و همه مشکلات را با نیروی ایمان برطرف میکند.
در دورهای از اغتشاشات خشونتها خیلی بالا گرفت و در برخی شهرهای کردنشین، سپاه ناچار شد برای مقابله با گروهکهای تجزیه طلب که عامل اصلی ناامنیهای این مناطق بودند وارد شود. کارنامه سپاه در ضربه به گروهکهای خارجنشین را چطور ارزیابی میکنید؟
در موشک باران مقر گروهکها، این اتفاق به خاطر حضور کومله و دموکرات در کردستان عراق و نقش آنان در اغتشاشات، روی داد. ضمن اینکه حتی در زمانهایی که اغتشاش هم نبوده به دلیل تحرکات و حضور گروهکهای ضدانقلاب در کردستان عراق، سپاه ناچار شد وارد صحنه شده و از کشور دفاع کند تا مانع انجام عملیاتهای تروریستی آنان شود. از این رو میتوان گفت بخشی از این اقدامات اساساً ربطی به اغتشاشات ندارد. سالهای طولانی است که سپاه در غرب کشور پایگاه و قرارگاه دارد و به این طریق از مرز و شهرهای غربی کشور دفاع میکند. البته هجمه و حضور گروهکهای تروریستی و تجزیه طلب در ایام اغتشاشات بیشتر شد، در جاها و شهرهای مختلفی آمدند و خواستند با جریانهای غربی و غربگرا همصدایی نشان بدهند. طبیعتاً به دلیل همین تحرکات، بیشتر با سپاه مواجه شدند و درگیریها بیشتر از گذشته خودش را نشان داد که سپاه در راستای مأموریت ذاتی خود این مأموریت را هم انجام داد. ضمن اینکه باید اضافه کنم که بسیاری از پاسداران ما در بخشهای غربی کشور، جزو برادران اهل سنت ما هستند و اینطور نیست که برای مقابله با این تحرکات، پاسداران از تهران یا جاهای دیگر رفته باشند، بلکه این نیروهای مدافع امنیت مردم و کشور از خود این منطقه هستند و دارند برای منطقه خودشان کار میکنند.
منافقین تلاش کردند پارلمان اروپا سپاه را تروریستی اعلام کند، اما این برنامه، باوجود حمایت برخی کشورهای غربی شکست خورد. علت این شکست را ناشی از ناهماهنگی و نیازهای خود غرب میدانید یا وزن سیاسی جمهوری اسلامی ایران، یا اینکه وزن ژئوپلیتیک سپاه مانع این تصمیم شده است؟
به طور کلی، غربیها هم میدانند که این جریانها مانند منافقین اصلاً محلی از اعراب ندارند، زیرا پشتوانه مردمی ندارند و بیشتر سروصدا میکنند و از شلوغی فضا استفاده میکنند تا اینکه بخواهند امکان قدرت نمایی یا فعالیتی داشته باشند.
بــــرش
سپاه در داخل کشور و آنچه مربوط به حوزه داخلی است، جز ارائه خدمات به مردم نقاط مختلف کشور، محرومیتزدایی و رفع نواقص و کاستیها کار دیگری نکرده است. اما از آنجایی که نظام سلطه جهانی و کشورهای غربی و جریانهای تکفیری در بیرون از مرزهای ما، ضربات سنگینی از سپاه خوردند، چه در حوزه مقاومت و چه در مقابله با داعش، یا حین مقاوم ساختن و مقاومت مبارزان فلسطینی و حتی در سوریه و دیگر بخشها، به دلیل شکستهای مسلم این جریانات از سپاه پاسداران در سراسر منطقه و ضربات سنگینی که از ناحیه تلاشها و راهبردهای این نیروی انقلابی متحمل شدند، سپاه پاسداران را دشمن اصلی خودشان میدانند
هرگونه ایده تجزیه طلبانهای اگر بخواهد اجرا شود، به سد محکم سپاه پاسداران برخورد خواهد کرد، همانطور که سپاه در ابتدای انقلاب هم در برخورد با این گروهکهای تجزیه طلب، اجازه نداد حتی یک وجب از خاک کشور به هر بهانهای جدا شود یا خیالات گروهکها و کشورهای حامی آنان تعبیر شود. امروز هم این مسأله صادق است و حتی ما دیدیم که چه در سوریه و چه در عراق، سپاه پاسداران همواره در مسیر حفظ کلیت این کشورها حرکت کرده و اجازه نداده سوداهای تجزیه طلبانه در این بخشها نیز محقق شود