شهید رجایی در سالگرد درگذشت دکتر مصدق بررسی کرد:
علل شکست مصدق
متن پیش رو بخشی از سخنرانی شهید رجایی، نخستوزیر وقت، در تاریخ 14 اسفند 1359 است، که به نقل از روزنامه اطلاعات تقدیم حضورتان میشود.
انگیزه اصلی مردم
در دوره مبارزه ملی مردم زیادی به دنبال حرکت مبارزاتی آن زمان، رهبری سران ملی را پذیرفتند به امید اینکه آرمانهای خود را در این حرکت بیابند؛ انگیزه اصلی مردم در آن زمان همان ملی کردن صنعت نفت بود و تمام در و دیوار شهرها با این شعار که «صنعت نفت ملی باید گردد» پر شده بود و این یک انگیزه اقتصادی در مبارزه بود و مردم به دنبال تحقق این آرمان در اجتماعات شرکت میکردند و شعار میدادند، تا اینکه مسأله ملی شدن نفت کم کم به صورت یک شعار مبارزاتی میان مردم در آمد و مردم برای تحقق آرمان خود شعار «مصدق پیروز است» را سر میدادند.
نتیجه اعتقاد به تعدد رهبر
در دوران مبارزه ملی اولاً شعارها تنها به ملی شدن صنعت نفت محدود میشد و ثانیاً مردم فکر میکردند تنها دشمن ما انگلیس است و این بینش تا حدود زیادی از نقص در تشخیص دشمن و خواستههای مردم برخوردار بود، زیرا مردم ما خواستههای بیشتری و دشمنان بیشتری داشتند و اشکالی که در آن زمان وجود داشت، این بود که رهبران[سران ملی] ما در آن زمان پیوندی را که میبایست با مردم داشته باشند نداشتند، زیرا عدهای فکر میکردند مصدق رهبر سیاسی و کاشانی رهبر مذهبی است و این اعتقاد به تعدد رهبر، حکایت از جدایى مذهب از سیاست در بینش رهبران آن زمان داشت و این در حالی بود که رهبری سیاسی، به تنهایی قادر نبود تمامی مردم کشور ما را به حرکت وادارد.
لزوم توجه به بعد مذهبی
مردم ما وقتی در زمان مصدق کم کم رهبران سیاسی را شناختند و دیدند که آنها قادر نیستند بُعد مذهبی خواستههایشان را برآورده کنند، کم کم از آنها سرد شدند و ما امروز باید در تحلیل حرکت مردم و نهضت ملی در آن زمان چگونگی مسأله رهبر و رهبری را مدنظر قرار دهیم؛ ما دیدیم که رهبران[سیاسی] در آن زمان قادر نبودند رودرروی طاغوت قرار گرفته و با او مبارزه کنند. امروز هم اگر ما دچار یک چنین مشکلی شویم و نتوانیم به بعد مذهبی خواستههای مردم پاسخ گوییم هرگز نخواهیم توانست انقلاب را پیش ببریم.
اتحاد و یکپارچگی میان ملت
یکی از دلایل شکست نهضت ملی، عدم اتحاد لازم و یکپارچگی میان ملت بود و ما دیدیم که چگونه بعضی از گروهها[افراد وابسته به حزب توده] کوشیدند تا کارخانجات را به اعتصاب بکشانند و مدارس را تعطیل کنند؛ این گروهها سعی داشتند مردم ما را از زیر یوغ انگلیس درآورده و به زیر یوغ شوروی بکشانند.
خیانتهای افراد متخصص بیایمان
زمینه دیگری که موجب شکست دکتر مصدق شد، این بود که او از افراد خائن و طاغوتی در کارها استفاده میکرد و وقتی به او گفتند فلانی خائن است، مصدق به عنوان اینکه تخصص دارد وی را بر سر کار قرار میداد و ما در آن زمان شاهد خیانتهای افراد متخصص بیایمان بودیم و به همین منظور امروز ما میگوییم کسانی که در مصدر کارهای کلیدی قرار میگیرند ابتدا باید فردی معتقد و مؤمن و مکتبی باشند، آنگاه متخصص.
حاصل توجه بیش از حد به مجامع بینالمللی
توجه بیش از حد دکتر مصدق به مجامع بینالمللی و قراردادهای بینالمللی، عامل دیگری از شکست وی بود. از مجامع بینالمللی چیزی عاید ما نمیشود و وقتی من برای شرکت در سازمان ملل عازم بودم و خدمت امام رفتم و کسب تکلیف کردم، امام فرمودند از این مجامع چیزی عاید ما نمیشود.