در حافظه موقت ذخیره شد...
سارقان اجـــــاره ای مجسمـــــــــه های قلابی را دزدیدند
احمد با شنیدن حرفهای من چند عکس از مجسمهها گرفت و رفت. ساعت حدود ۵ صبح بود که ناگهان چهار مرد نقابدار، در حالی که بیسیم و شوکر به همراه داشتند از دیوار خانه ما بالا آمدند. مردان نقابدار مدعی بودند پلیس هستند و به آنها گزارش شده که ما در کار عتیقه و زیرخاکی هستیم. آنها دست و پای ما را بستند و مجسمههای برنزی را داخل گونی ریخته و فرار کردند. ما تصور میکنیم که طراح این سرقت احمد باشد، چرا که او تصور میکرد مجسمههای برنزی اصل است و ارزش زیادی دارد.
در تحقیقات میدانی نیز یکی از همسایهها گفت: ساعت ۵ صبح در حال رفتن به محل کارم بودم که 4 مرد را دیدم با بیسیم و شوکر از دیوار خانه همسایه بالا رفتند. آنها وقتی دیدند با تعجب نگاهشان میکنم، گفتند پلیس هستند و داخل خانه یک سارق است و برای دستگیری آمدهاند.
با شکایت مرد جوان، تحقیقات به دستور بازپرس محمد ولدیبیرانوند آغاز شد. در نخستین گام، کارآگاهان اداره آگاهی به سراغ احمد رفته و مرد جوان را بازداشت کردند. او ابتدا منکر سرقت بود اما در نهایت هویت سارقان را فاش کرد و گفت: فکر میکردم مجسمهها اصل است، میخواستم با سرقت آنها یکشبه پولدار شوم. عکس و محل مخفی کردن مجسمهها را برای 2 نفر از دوستانم به نام امیر و جمشید فرستادم. آنها هم 2 نفر دیگر را اجیر کردند و 4 نفری وارد خانه شده و نقشه سرقت را اجرا کردند.
به دنبال اظهارات احمد، کارآگاهان، امیر و جمشید را بازداشت کردند. 2 مرد جوان به سرقت مجسمههای قلابی اعتراف کردند، اما مدعی شدند مجسمهها را 2همدست دیگرشان برده و خبری از آنها ندارند. به دستور بازپرس شعبه هفتم دادسرای ویژه سرقت، تحقیقات برای دستگیری 2 سارق دیگر این پرونده ادامه دارد.