این 30 نفر
روزبه چشمی
از اوج تا حضیض
سال پیش در همین روزها او یک جدا افتاده بود که حتی در خواب هم نمیدید جام جهانی را دوباره تجربه کند. در حقیقت این رؤیا به اندازهای دور از دسترس و غیرقابل تعبیر به نظر میرسید که حتی اگر خودش سرمربی تیم ملی بود، هرگز نام خودش را در جمع مسافران قطر 2022 قرار نمیداد! ستارهای که بعد از جام جهانی روسیه آرام آرام از ویترین کنار رفت و دور افتاد. دور افتادن اما از همان روسیه شروع شده بود. بعد از یک 90 دقیقه درخشان در روسیه 2018 در برد شیرین مقابل مراکش در نخستین بازی و عود کردن آن مصدومیت کهنه لعنتی که به او امان نداد تا پایان جام در زمین بماند. مجید حسینی 19 ساله آمد و به اندازهای درخشید که دیگر کسی نام او را به خاطر نیاورد. یک انتخاب غلط و اشتباه و رفتن بهام صلال روزبه را کاملاً از چشمها انداخت. بویژه اینکه دراگان اسکوچیچ اعتقادی به او نداشت. در ابتدای فصل به استقلال آمد اما در یک نیم فصل پرفراز و نشیب حتی ساپینتو هم به او چندان بازی نمیداد اما ناگهان ورق برگشت. در فاصله قریب به 2 ماه مانده به جام جهانی وقتی کارلوس کیروش ناگهان جای اسکوچیچ را روی نیمکت تیم ملی گرفت و او نیز به همان تیمی اعتماد کرد که 4 سال پیش با خود به روسیه برده بود. روزبه چشمی ناگهان مسافر قطر شد در حالی که در استقلال هم فیکس نبود! این شگفتی اما در قطر تکمیل شد زمانی که کی روش 2 مدافع اصلی تیم را که در تمام بازیهای مقدماتی در 4 سال گذشته کنار هم بازی کرده بودند را کنار گذاشت و روزبه را بهعنوان مدافع اصلی در بازی نخست برابر انگلیس مدعی در خط دفاعی 3 نفره به میدان فرستاد. نتیجه کار مطابق انتظار فاجعه بود. آنقدر فاجعه که کی روش در 45 دقیقه نخست بازیکن محبوبش را بیرون کشید و برای بازی دوم با ولز نیز او را کنار دست خود روی نیمکت گذاشت. این اما پایان کار نبود. وقتی احمد نوراللهی هافبک دفاعی اصلی تیم در اواخر بازی بهدلیل مصدومیت از زمین خارج شد و فرد دیگری با تخصص هافبک دفاعی روی نیمکت نبود تا کیروش مجبور شود چشمی را دوباره به زمین بفرستد. روزبه اما در این بازی کاری کرد تا تمامی اتفاقات بد بازی نخست را فراموش کنیم. وقتی در دقیقه 7+90با یک ضربه راه دور از پشت 18 قدم نخستین گل بازی را زد تا استادیوم منفجر شده و ایران به جام بازگردد. صحنه شادی دسته جمعی درون زمین و روی سکوها فارغ از تمامی حاشیههای هفتههای ملتهب منتهی به جام جهانی، بغض فروخورده یک تیم و یک ملت بود که زیر فشاری خردکننده قرار داشت. فشاری که گل روزبه آن را خرد کرد.
افسانه حسامیفرد
رام کردن کوه وحشی
در میان تمامی ستارههای انگشت شمار سال یک شیرزن چهره ویژه بود. یک کوهنورد تاریخساز که از دل طبابت به دنیای کوهنوردی زده و قلهها را یکی یکی فتح میکند. افسانه حسامیفرد پزشکی که در دل کوهها چهره شد. او در سال کهنه سودای فتح قله K2 را کرد، قلهای که پای هیچ زن ایرانی تا به امروز به آن نرسیده. قلهای بس خطرناک و وحشی که سالانه قربانیان زیادی میگیرد. کی ۲ (K2) قلهای است در پاکستان، با ارتفاع 8/611 متر، که پس از اورست، دومین قله مرتفع جهان به حساب میآید. قله K2 در بین کوهنوردان به پادشاه کوهها یا کوه وحشی شهرت دارد. افسانه حسامی فرد اما این طلسم را شکست و در بهار امسال موفق شد بهعنوان نخستین زن ایرانی قله K2 را فتح کند. باشگاه کوهنوردی آلپان پاکستان رسماً اعلام کرد که افسانه ایرانی بهعنوان اولین زن ایرانی موفق به فتح قله K2 شده. پیش از این فتح بزرگ و چند هفته قبلتر او استارت تاریخسازی را با فتح اورست زده بود. حسامی فر ابتدا عزم فتح بلندترین قله جهان یعنی اورست را کرد و موفق شد این قله را فتح کند تا چهارمین زن تاریخ ساز ایران لقب بگیرد که توانسته بر بام جهان قدم بگذارد. بعد از صعود به اورست به فاصله چند هفته K2 فتح شد و چند هفته بعدتر نیز بام ایران یعنی قله دماوند زیر پاهای شیرزن ایرانی قرار گرفت تا او یک سال باشکوه و رؤیایی را با فتح 3 قله مرتفع و مهم رقم زده باشد. افسانه حسامی فرد حالا نام خود را به تاریخ سنجاق کرده. شیرزنی که قلهها زیر پایش احساس حقارت میکنند.
مهدی طارمی
سولوئیست درخشان
او سردار یک نفره است. یک سولوئیست در ارکستر یوزها. ارکستری که چندان گوشنواز و دلنشین نمینواخت و خروجی اش باب میل کسی نبود اما سولوئیست این ارکستر همه را مبهوت خود کرد. ستارهای که یکتنه همه معادلات را تغییر داده و همه رقبا را بهبند کشیده. حتی در روزهای تلخ و تاریک ناکامی و تحقیر او باز هم مأموریت خود را بدرستی انجام میدهد. تک ستارهای در آسمان تاریک دوحه، آنجا که تنها ناکامی و تلخی را تجربه کردیم اما در پهنه این سیاهی باز هم مهدی طارمی یک ستاره بیهمتا بود که برق تلألواش در سیاهی این ناکامی حسابی به چشم آمد. طارمی درخشانترین بازیکن ایران در جام جهانی بود که در بازی نخست برابر انگلیسیهای مغرور و در همان شب شکست کابوسوار زهر خود را به حریف ریخت و دبل کرد. او در برابر ولز هم زمینه ساز اخراج گلر حریف شد و پاس گل دوم را داد اما با وجود همه این درخشش باز هم نتوانست برای صعود ایران کار خاصی کند. نمایش طارمی در جام جهانی و در ترکیب تیم ملی اگرچه تحسین برانگیز بود اما وقتی آن را با پرفورمنس ستاره ایرانی در پورتو مقایسه میکنیم، حتی میتوانیم نتیجهگیری کنیم که طارمی در جام جهانی برای تیم ملی کار خاصی نکرده! طارمی در پورتو و در ترکیب اژدهای پرتغال همچون یک اژدها همه حریفان را نابود میکند. درخشش سحرانگیز او در پورتو به اندازه ایست که میتوان او را مهمترین ستاره دراگائو دانست. ستارهای که برای تیمش همه کار میکند؛ از گل زدن تا گلسازی و البته ربودن جام ها. همین درخشش او را در پایان سال کهنه میلادی در کنار برترین ستارههای فوتبال جهان قرار داد و در پایان سال 2022 همردیف با مسی، امباپه و لواندوفسکی در جمع مؤثرترین بازیکنان اروپا معرفی شد. طارمی فصل گذشته در لیگ پرتغال بهترین گلساز شناخته شد و پس از داروین نونیز دومین گلزن برتر این رقابت نام گرفت. او در سالی که گذشت، در مجموع ۴۸ بازی، ۲۶ گل و ۱۷ پاس گل بهنام خودش ثبت کرد تا در ۴۳ گل پورتو سهیم باشد. قیاس این آمار رشک انگیز با آنچه طارمی در تیم ملی ایران در جام جهانی رقم زده، خود گویای همه چیز است؛ ستارهای که در همه جا ستاره است؛ از ترکیب ایران در جام جهانی تا ترکیب پورتو در اروپا اما این کجا و آن کجا!
هانیه رستمیان
اولین المپین پاریس
ستارههای تیراندازی در خط آتش مدال از تعداد انگشتان یک دست فراتر رفته. هانیه رستمیان یکی از آنهاست. ستاره نوظهوری که هنوز از راه نرسیده یک چمدان مدال و افتخار دارد. او پلههای پیشرفت و صعود را بسرعت همان گلولههای آتشین که از خان تپانچهاش شلیک میشود، طی کرد. بعد از قهرمانی در ردههای نوجوانان و جوانان در آسیا، در بازیهای کشورهای اسلامی و یونیورسیاد، در عنفوان جوانی ملی پوش شد و بلافاصله به المپیک رسید. توکیو 2020 اگرچه هانیه بواسطه کم تجربگی توفیقی در کسب مدال نداشت اما برای همیشه نام خود را به تاریخ سنجاق کرد. چرا که یکی از دو پرچمدار ایران در افتتاحیه بود که افتخار حمل پرچم را داشت تا یک برگ زرین در دوران ورزشیاش رقم بخورد.
حضور در المپیک و این افتخار بزرگ به اندازهای زیر زبانش مزه کرد، که زودتر از همه ورزشکاران ایران بلیت المپیک پاریس 2024 را برای خود رزرو کرد تا نخستین ورزشکار المپیکی ایران برای جشنواره پنج حلقهای پیش رو لقب بگیرد. در رقابتهای تیراندازی قهرمانی جهان در مصر او در ماده تپانچه 25 متر به فینال رسید و سهمیه المپیک را گرفت تا نخستین المپین ایرانی 2024 باشد. المپیکی که هانیه در آن فقط یک هدف را نشانه گرفته؛ سیبل مدال المپیک.
علیرضا یوسفی
لاشا من اینجام!
دسته فوقسنگین وزنهبرداری بهعنوان مهمترین دسته وزنهبرداری همیشه جولانگاه ستارگان ایرانی بوده. از حسین رضازاده که نزدیک به 3 دهه خودش و رکوردهایش دست نیافتنی بود تا بعد از او که شمایل قهرمانی را به بهداد سلیمی و سجاد انوشیروانی داد و در ادامه سعید علیحسینی پرچمدار شد و حالا نوبت به علی داوودی رسیده. با وجود این ظهور یک افسانه زنده و یک غول گرجی بهنام لاشا تالاخادزه سبب شده تا فعلاً پرچم وزنهبرداری فوق سنگین در سیطره رقیب باشد اما وزنهبرداری ایران برای پایان دادن به سیطره غول گرجی و شکستن هیمنهاش، چشم به یک ستاره تازه از گرد راه رسیده دارد. ستارهای که از همان دوران کودکی و نوجوانی یک استعداد ناب بود؛ زمانی که در 15 سالگی در المپیک نوجوانان 2018 در آرژانتین موفق شد مدال طلای فوق سنگین را با اقتدار به سینه بزند. علیرضا یوسفی حالا و در عنفوان جوانی بیشتر از همیشه به لاشا نزدیک شده، چه از منظر کیفی و چه از نظر چهره! او ستارهایست که رسانههای خارجی اعتقاد دارند یک ژن پنهان اسکاندیناوی دارد چرا که چهرهاش این باور را ایجاد کرده. او سال گذشته و در رقابتهای جهانی ازبکستان در حضور افسانه گرجستانی وزنه 245 کیلو را بالای سر برد تا موی دماغ لاشا شود و ثابت کند که از رگ گردن به او نزدیکتر است. ستاره تازه از گرد راه رسیده در ابتدای سال کهنه این انگاره را دوباره ثابت کرد؛ در یونان و در رقابتهای وزنهبرداری جوانان قهرمانی جهان. علیرضا با رکورد ۱۷۷ یک ضرب، ۲۳۹ دوضرب و مجموع ۴۱۶ کیلوگرم، علاوه بر کسب 3 مدال طلا ناب، رکورد دوضرب جوانان جهان را یک کیلوگرم ارتقا داد و دوباره برای لاشا از راه دور خط و نشان کشید. او مسابقات جهانی کلمبیا را بواسطه مصدومیت کمر و کتف از دست داد اما صدای پایش بیخ گوش ابرستاره وزنهبرداری جهان به گوش میرسد. صدای پایی که هر روز نزدیکتر میشود تا خیلی زود به سلطه تالاخادزه پایان دهد. خیلی زودتر از حد تصور، شاید در پاریس 2024.
هادی چوپان
زوزه گرگ قهرمان
زوزه گرگ پارسی این بار هولناکتر از همیشه بود. آنچنانکه در ینگه دنیا رقبای تا بن دندان مسلح را بهبند کشید تا همه به احترامش کلاه از سر بردارند تا گرگ پارسی نامش به تاریخ سنجاق شود. بعد از دو مدال برنز مستر المپیا، هادی چوپان این بار برای قهرمانی کمین کرده بود. مسیری که درست از 4 سال پیش آغاز شده بود و سرانجام بعد از 4 سال مرارت و رنج به نتیجه رسید تا آخرین زوزه گرگ پارسی، نعره قهرمانی باشد. چوپان برای چنگ زدن به «مجسمه ساندو» در لاسوگاس مثل همیشه موانع بسیاری را پیش روی خود داشت؛ از معطلی 6 ماهه برای دریافت ویزا تا عدم حمایت داخلی اما برای یک ایرانی، هیچ سدی مانع موفقیت نیست. او در خاک امریکا پرچم ایران را بالا برد و کنایهآمیز اینکه دو برند امریکایی پشت سر او ایستادند تا شکست ابرقدرت دنیا مقابل ایران این بار در صحنه ورزش به تصویر کشیده شود.
چهلوهفتمین دوره مسابقات معتبر پرورشاندام موسوم به «مستر المپیا»، روز ۲۷ آذر، به میزبانی شهر لاسوگاس امریکا برگزار شد که در مهمترین بخش مسابقه و در دسته آزاد، هادی چوپان ابرستاره ایرانی با پشت سر گذاشتن رقبای مطرح خود بر بام دنیا ایستاد. چوپان پس از کسب دو عنوان سومی و یک مقام چهارمی مستر المپیا در سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۱، امسال در بازیهای مستر المپیا ۲۰۲۲ در لاس وگاس موفق شد با عبور از فوق ستارههای بزرگ و نامداری همچون بیگ رامی قهرمان دو دوره گذشته این رویداد معتبر و برندون کوری نایب قهرمان دو دوره قبل و تعداد زیادی از برندهای عنواندار این رشته ورزشی، برای نخستین بار در تاریخ ایران و قاره آسیا عنوان قهرمانی دسته آزاد رقابتهای پرورش اندام «مستر المپیا» را تصاحب کرده و صاحب جایزه ۴۰۰ هزار دلاری شود.درک لانسفورد همتیمی چوپان و یکی دیگر از شاگردان جوان و قدرتمند هانی رامبد (مربی مشترک او و چوپان) نیز بعد از هادی توانست مدال نقره مستر المپیای ۲۰۲۲ و جایزه ۲۰۰ هزار دلاری را کسب کند. نیک واکر امریکایی نیز با کسب جایزه ۱۰۰ هزار دلاری بهعنوان سوم رسید.
چوپان حالا نخستین قهرمان پرورش اندام و بدنسازی سنگینوزن تاریخ ایران و قاره آسیا است که موفق شده ارزشمندترین و مرغوبترین عنوان معتبرترین تورنمنت جهانی پرورش اندام را کسب کند تا نماد این بازیها یعنی «مجسمه ساندو» را را در آغوش کشیده و نام خود را به تاریخ سنجاق کرده باشد.
ستاره تکرار نشدنی پرورش اندام و بدنسازی ایران حالا با کسب این عنوان ارزشمند و غرورآفرین قهرمانی در مسترالمپیا پا جای پای اسطورههای ماندگار این رشته ورزشی همچون آرنولد شوارتزینگر، رونی کلمن، لی هنی، جی کاتلر، دورین یتس و… گذاشته و تبدیل به برند درجه یک حال حاضر پرورش اندام و بدنسازی جهان. افتخاری بزرگ و قابل تقدیر برای ورزش ایران و خانواده پرورش اندام و بدنسازی که قطعاً تا ابد در تاریخ ورزش جهان ثبت و جاودانه خواهد ماند.
مشکات الزهرا صفی
جک و لوبیای سحرآمیز
تنیس ایران سالهاست که با خاطرات شیرین روزهای پیش از انقلاب زندگی میکند. اما با او تاریخ برای تنیس از نو ورق خورد. در رشتهای که مردانش نیز هیچ جایگاهی از اعراب نداشتهاند، یک دختر بدل به ستارهای شده که تلألوش چشمها را خیره کرده. ستارهای تازه از گرد راه رسید که پلههای موفقیت را چنان با سرعت طی کرده و به جایی رسیده که تنیس ایران در خواب و رؤیا نیز آن را باور نداشت. مشکاتالزهرا صفی ستاره تازه تنیس است، دختری که حالا میتوان تاریخ تنیس ایران را به قبل و بعد از او تقسیم کرد. ستارهای که با شکستن تابوها، در گرنداسلم تنیس دست به راکت شد تا تنیس ایران برای نخستین بار در معتبرترین رویداد تنیس جهان نماینده داشته باشد. مشکات پس از قهرمانیهای سریالی در مسابقات داخلی به تور جهانی رفت و پس از موفقیت در دو تور جهانی برزیل و تایلند در جمع 100 تنیسور برتر دنیا قرار گرفت و به رنکینگ 74 دنیا رسید که تا پیش از آن، هیچیک از تنیسورهای ایرانی به آن نرسیده بود. همین رنگ رؤیایی پای او را به گرنداسم تنیس باز کرد. ابتدا در استرالیا که صفی یک پیروزی تاریخی در دور نخست برابر تنیسور میزبان کسب کرد و پس از آن مقابل حریف بلژیکی که رنک 16 جهان را داشت و در این گرنداسلم به فینال رسید، شکست خورد. پس از آن نوبت به مسابقات معتبر رولانگاروس در فرانسه رسید تا مشکات یک رؤیا دیگر را هم آنلاک کند! او در نخستین دیدار برابر تنیسور لیتوانی شکست خورد و کنار رفت. گرنداسلم سوم مسابقات معتبر ویمبلدون بود که مشکات مجوز آن را یافت اما با کارشکنی انگلیسیها از حضور در آن بازماند تا ماجراجویی او به گرنداسلم سوم نرسد. مشکلات الزهرا صفی در یک سال رؤیایی ثابت کرد در تنیس هم میتوان ستاره بینالمللی شد و به رویاها هاشور زد. ستارهای که حالا در ادامه راه به جایگاههای مهمتر و رویاهای بزرگتر میاندیشد.
مبینا نعمتزاده
دختر طلایی
آن روز تاریخی در ریو وقتی نخستین مدال تاریخ ورزش زنان ایران در ادوار المپیک ثبت شد، مبینا چند سال بیشتر نداشت. او پای جعبه جادویی میخکوب ضربات کوبندهای بود که روی شیاپچانگ میان نماینده ایران و حریفان رد و بدل میشد و دست آخر مدال برنز از آن ما شد تا پرچم ایران در برزیل بالا برود. یک لحظه تاریخی که مبینا را عاشق تکواندو کرد تا این مسیر را او دنبال کند. مسیری که البته هدف نهایی و غایی آن نه برنز المپیک، بلکه طلای جشنواره پنج حلقهایست. مبینا نعمتزاده درخشش در شیپاچانگ تکواندو را با طلای نوجوانان قهرمانی جهان در ازبکستان آغاز کرد و از همانجا نام خود را بر سر زبانها انداخت. ستاره نوظهوری که آمده تا تمامی مدالهای تکواندو را درو کند. سال کهنه برای او تعبیر عینی این انگاره بود. او در حالی که تازگی به رده سنی نوجوانان رسیده، با اعتماد فدراسیون در قالب تیم ملی به بیست و پنجمین دوره مسابقات تکواندو قهرمانی آسیا در کره جنوبی اعزام شد و با رقبایی مصاف داد که جملگی چند سال از او بزرگتر، درشتتر و باتجربهتر بودند. مبینا در هوبان کره جنوبی اما گل کاشت و در نخستین تجربه خود در رده بزرگسالان و بهعنوان جوانترین تکواندوکار تیم اعزامی با شکست تکواندوکارانی از تیمور شرقی، تایلند، کره جنوبی و شکست مقابل حریف چینی در فینال، مدال نقره آسیا را به سینه زد.
چند ماه بعد او در تکواندو نوجوانان قهرمانی جهان در بلغارستان گل کاشت و با شکست حریفانی از کره جنوبی، مصر، استرالیا، اوکراین و تایلند با اقتدار قهرمان شد تا طلای ناب را دشت کند. حسن ختام سال رؤیایی مبینا قهرمانی در تورنمنت آزاد فجیره در امارات بود که با شکست دو حریف ایتالیایی، مراکشی و در نهایت کرهای موفق شد مدال طلا را بر گردن بیاویزد.
مسیر نعمتزاده در تکواندو تازه آغاز شده، او در جاده موفقیت و قهرمانی شلتاق میکند تا روزی او پرچم ایران را در المپیک بالا ببرد؛ شاید همین نزدیکیها، در پاریس 2024.
ادامه در صفحه 95