ریکاردو ساپینتو؛ آنچه بود، آنچه هست....

بدون جام، تشنه جام

حمیدرضا عرب
روزنامه نگار

ریکاردو ساپینتو کیست؟ این اولین سؤالی بود که بعد از رونمایی مصطفی آجورلو از این مربی پرتغالی در گوشه ذهن نشست. آیا استقلال با مربی موفقی قرارداد جدید امضا کرده است؟! پاسخ، با نگاهی به کارنامه سرمربی جدید آبی‌ها قابل دسترس بود. ساپینتو در دوران مربیگری هرگز چهره‌ای موفق به شمار نمی‌رود. او در طول سالیان متمادی کار و فعالیت در فوتبال جهان جام‌های قابل توجهی به دست نیاورده است و از این حیث به‌شدت احساس ضعف می‌کند.
با این حال ساپینتو وقتی در نشست معارفه خود رخ در رخ حاضران قرار گرفت و خودش را معرفی کرد، این جمله را به زبان آورد: به ایران آمده‌‌ام تا چهار جام قهرمانی را به دست آورم! جمله‌ای سنگین و پرطمطراق که ذهن را قلقلک می‌داد. آیا ساپینتو می‌تواند چنین پروژه بزرگی را در استقلال به سرانجام برساند؟
پیدا بود که این جمله را مدیران سابق باشگاه استقلال کاملاً دستوری به ساپینتو القا کرده‌اند تا انتخاب مدیران پرجاذبه جلوه داده شود. مدیران سابق استقلال که با یک عملیات پلیسی و کاملاً مخفیانه با ساپینتو قرارداد منعقد کرده بودند و در پنهان‌کاری عجیبی پرده از گزینه خود برداشتند، سعی داشتند که گزینه مربیگری خود در استقلال را بسیار متفاوت جلوه دهند، در حالی که کارنامه ساپینتو در طول دوران مربیگری، آن‌چنان پربار نیست.
 با این حال بسیاری از هواداران استقلال حضور مرد پرتغالی را در تیم خود به فال نیک گرفتند؛ مردی که بعد از عقد قرارداد با استقلال به جای آنکه صحنه‌های جام‌گیری‌اش با تیم‌های تحت فرمانش وایرال شود، صحنه‌های درگیری‌اش با داور و تیم حریف دست به دست می‌‌شد تا مشخص شود استقلال دست همکاری با مردی فشرده که از نظر رفتاری بسیار هیجانی
است.
چهره ساپینتو اما به گونه‌ای نبود که نتوان با او ارتباط برقرار کرد. او با وجود این سوابق آرام، آرام در دل هواداران استقلال جای خاصی باز کرد و با‌ وجود آنکه به‌دلیل همان تنش‌هایی که سابق در لیگ‌های اروپایی به پا کرده بود، بارها از حضور روی نیمکت استقلال نیز محروم شد و کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال به دفعات او را تنبیه کرد، اما به آن درجه از محبوبیت رسید که حتی در روزهای محرومیت نیز با حمایت صددرصدی هواداران استقلال همراه شد و استقلالی‌ها او را به هر بهانه‌ای مورد ستایش قرار می‌دهند.
قهرمانی با استقلال در سوپرجام، بعد از کسب پیروزی مقابل تیم نساجی که فصل پیش قهرمان جام حذفی شده بود، به نوعی هم در افزایش محبوبیت مرد عصبی اما دوست‌داشتنی باشگاه استقلال اثرگذار شد و هم او را به اولین هدفش در فوتبال ایران رساند.
او حالا باید سه جام دیگر بگیرد تا به آن هدفگذاری که ابتدای فصل ترسیم کرد، دست یابد؛ هدفی که البته با روی کار آمدن مدیران جدید دیگر از زبان ساپینتو شنیده نشد و مرد پرتغالی ظاهراً خودش هم به این باور رسیده بود که نباید زیر بار چنین قول تعهدآور سنگینی می‌رفت.
با وجود این اما سرمربی استقلال بعد از جدایی مدیرانی که اسباب حضورش در استقلال را فراهم کردند، همواره در این فکر خواهد بود آن هدفی که ابتدای حضورش در استقلال ترسیم کرده بود را عملی کند تا شاید مطابق با وعده‌ها صاحب چهار جام قهرمانی شود.
ساپینتو می‌داند که اگر در لیگ برتر نیز به قهرمانی برسد، برای هواداران استقلال کفایت می‌کند و هیچ لازم نیست به سوی جام‌های بعدی یورش ببرد و در واقع همین اندازه موفقیت هم از نگاه هواداران این باشگاه کفایت می‌کند که سرمربی‌شان که ابتدای فصل قول دستیابی به چهار جام قهرمانی داده بود، تیم‌شان را بر بام فوتبال ایران بنشاند و دست‌کم برای اولین بار در طول تاریخ حیات این باشگاه در یک فصل دو جام قهرمانی به کارنامه این باشگاه افزوده شود و رکورد ناکامی در رسیدن به دو جام قهرمانی در یک فصل به کلی از ذهن هواداران این باشگاه پاک شود.
در واقع همین جام قهرمانی لیگ برتر ساپینتو را به تمام اهدافش در استقلال خواهد رساند. او تبدیل به اولین مربی خارجی تاریخ باشگاه در لیگ برتر خواهد شد که توانسته این باشگاه را به جام قهرمانی برساند. علاوه برآن اولین مربی خواهد بود که رکورد دو جام قهرمانی پی درپی در لیگ برتر را عملی خواهد کرد؛ هدفی که هیچ یک از مربیان لیگ برتری تاریخ استقلال به آن نرسیدند. شاید استقلال به نوعی پایانی بر تمام ناکامی‌های دوران مربیگری مرد پرتغالی باشد و باشگاه استقلال تبدیل شود به پرعنوان‌ترین باشگاهی که ریکاردو در آن فعالیت مربیگری انجام داده
است.

 

من روی شما حساب می‌کنم
آن روز که ساپینتو رسماً سرمربی استقلال شد، جمله مهم دیگری را هم به زبان آورد. او گفت: «می‌دانم کجا آمده‌ام. اینجا استقلال است. تیمی با 40 میلیون هوادار. من روی این هواداران حساب کرده‌ام.»
او اکنون در مسیری است که بیش از هر زمان دیگری با هواداران تیمش احساس قرابت و نزدیکی می‌کند. ساپینتو پذیرفته شده و استقلالی‌ها او را در دل‌های خود جای داده‌اند. وینفرد شفر با اینکه با استقلال صاحب یک جام قهرمانی در حذفی شد، هرگز به این نقطه از محبوبیت نرسید. ساپینتو اما از این منظر از پیرمرد آلمانی پیشی گرفته است. حتی می‌توان ادعا کرد هواداران استقلال او را بیش از استراماچونی در دل‌ها جای داده‌اند. ساپینتو شاید مانند استراماچونی منشأ تحولات آنی تاکتیکی نبود اما او بواسطه حس تیم‌دوستی‌اش تبدیل به یک خارجی پرحرارت و متعصب شده‌ است و حتی اگر روزی از پیکره باشگاه استقلال جدا شود، همواره نامش به‌عنوان چهره‌ای متعصب در کتاب تاریخ این باشگاه به یادگار خواهد ماند.

 

دوران مربیگری
اسپورتینگ لیسبون، ستاره‌سرخ بلگراد، او.اف.آی یونان، آرتیموتوس یونان، بلننزس پرتغال، الفاتح عربستان، آرتیموتوس یونان، استانداردلیژ بلژیک، لژیاورشو، براگای پرتغال، واسکودوگاما برزیل، غازی‌عینتاب ترکیه و موریرنسه پرتغال تیم‌هایی بودند که او هدایتش را در این سال‌ها به عهده داشته است. موریرنسه آخرین تیم ساپینتو بود که به همراه آن به دسته یک پرتغال سقوط کرد. تنها افتخار ساپینتو در دوران مربیگری قهرمانی در جام حذفی بلژیک است. ساپینتو که مربیگری را از سال 2012 به طور رسمی شروع کرده مجموعاً در 8 کشور سابقه کار دارد و از این حیث مربی باتجربه‌ای محسوب می‌شود؛ هرچند که افتخارات او هرگز قابل بیان نیست و ساپینتو عملاً یک مربی کم جام محسوب می‌شود.

 

بیوگرافی و آغاز دوران حرفه‌ای
نام کامل سرمربی استقلال ریکاردو مانوئل سیلوا ساپینتو است اما او در فوتبال ایران به ریکاردو ساپینتو شهره شد و نامش در کنار مربیان خارجی مهم فوتبال ایران و باشگاه استقلال قرار گرفت.
ساپینتو در دهم اکتبر سال 1972میلادی در شهر پورتوی پرتغال متولد شد. سرمربی استقلال اولین بازی رسمی خود را با پوشیدن پیراهن سالگیروش، انجام داد و توانست خیلی زود به تیم زیر ۲۱ سال پرتغال راه یابد و همراه این تیم، نایب قهرمان مسابقات جام ملت‌های اروپا در سال ۱۹۹۴ شود. نخستین بازی رسمی ساپینتو در لیگ برتر پرتغال، در تاریخ 30 اوت سال ۱۹۹۲ میلادی به‌عنوان یار تعویضی در نیمه دوم مقابل فارنسی ثبت شد که نتیجه آن باخت دو بر صفر خارج از خانه بود.
ساپینتو در فصل ۹۵–۱۹۹۴ به تیم اسپورتینگ لسیبون پرتغال پیوست و پس از درخشش در این تیم مورد توجه رئال سوسیداد در لالیگا قرار گرفت و در ژوئیه سال 1997 میلادی قراردادی چهار ساله به ارزش ۴۰۰ میلیون پزوتا با این باشگاه امضا کرد. ساپینتو پس از ۷۰ بازی و به ثمر رساندن شش گل در اسپانیا، به اسپورتینگ بازگشت و برای ۶ سال در این تیم بازی کرد؛ ساپینتو در این باشگاه به قدری ریشه کرد که بازوبند کاپیتانی را هم به دست بست. جوان پرتغالی آن روزها سرانجام در ۳۵ سالگی از بازی در مستطیل سبز خداحافظی کرد. او در این ایام 230 بازی رسمی باشگاهی به‌نام خود ثبت کرد و 51 گل رسمی نیز در کارنامه‌اش دیده می‌شود. در رده ملی نیز او 45 بار پیراهن تیم ملی بزرگسالان پرتغال را پوشید و 10 گل هم از او در این رده به ثبت رسیده است. کسب عنوان سومی در یورو 2000 مهم‌ترین عنوان ملی مرد پرتغالی با تیم ملی کشورش محسوب می‌شود.