احمدینژاد هیچ وقت نمیخواست به رختکن تیم ملی بیاید
کفاشیان: حاج خانوم دیگر اجازه نمیدهد به فوتبال برگردم
علی کفاشیان، مرد خندانی که از دوومیدانی ناگهان به فوتبال آمد و ۸ سال بر صندلی ریاست فدراسیون فوتبال تکیه زد. دوران ۸ ساله او در فوتبال با سختیهایی فراوانی برای او همراه بود. سختیهای که باعث شده دلش هرگز برای فوتبال تنگ نشود و برخلاف خیلیها حضور دوباره در فوتبال او را وسوسه نمیکند. البته به قول خودش اگر بخواهد برگردد هم حاج خانوم و فامیلها نمیگذارند. انگار کفاشیان با همان خندهها و لبخند معروفش فوتبال را اداره میکرد و نمیگذاشت اتفاقاتی مانند پرونده ویلموتس رخ دهد. کفاشیان این روزها دور از فضای فوتبال حرفهای مشغول استعدادیابی و کمک به جوانان و نوجوانان مناطق محروم است. کاری که خودش میگوید خیلی از آن لذت میبرد و زمانی آرزوی انجام آن را داشته است.
ایمان گودرزی
روزنامهنگار
حالا که از فوتبال دور شدهاید احتمالاً خوشحالترین فرد حاج خانم شما هستند قبلاً اعلام کرده بودید که با بودن شما در فوتبال مشکل دارند.
من از سال ۱۳۵۹، حدود ۴۰ سال است که در مدیریت ورزش کشور هستم، این کار هیچ وقت شغل من نبوده و بودن در ورزش را یک خدمت به مردم تلقی میکردم، این روند تلخ و شیرین و پستی و بلندی داشت، تا اینکه به فوتبال رسیدیم که در فوتبال دیگر بیش از حد پستی وبندی داشتیم، تنشها و مشکلات در فوتبال خیلی زیاد بود و استرس زیادی که به خاطر باختها و فشارهایی که به ما وارد میشد به خانه هم راه پیدا کرده بود. برای همین وقتی که از فدراسیون بیرون آمدم، کل خانه نفس راحت کشیدند. این استرس به تمام نزدیکان ما رسیده بود و همیشه این مثال را همه جا زدهام، پدر من ۸ سال پیش فوت کرد و زمانی که زنده بود چیزی از فوتبال نمیدانست، بچهها تعریف میکردند یک بار که بازی مهمی در جام جهانی داشتیم همه در خانه هیجان داشتند و داد میزدند، که وقتی پدرم داد بقیه را میشنید میگفت این دادی که زدید به نفع حاجی بود یا به ضررش؟ هیچ وقت فکر نمیکردم که ۸، ۹ سال آنجا ریاست کنم و دوام بیاورم، با تمام مشکلاتی که داشت بعدها که نشستم و فکر کردم، دیدم بد هم نبوده بالاخره خدمتی کرده بودیم و به مشکلاتش میارزید. وقتی بیرون آمدم بله خانمم گفت بسه دیگر مصاحبه نکن.
پس دیگر نمیگذارند برگردید؟
نه بنده خدا کاری ندارد، من خودم نمیخواهم دیگر برگردم و تمایلی ندارم، حتی برایتان جالب باشد دلم هم تنگ نشده است.
یعنی انقدر سختی کشیدید؟
بله سختی زیادی داشت، حتی پس از دوران فوتبال هم یک سری مسائل بود که ما را اذیت کرد و هنوز هم اذیت میکند، وقتی کسی میخواهد خدمت کند باید دلگرمی هم داشته باشد، حتی حالا خیلی از مردم من را میبینند تشکر میکنند.
دقیقاً حالا با شرایطی که فوتبال ما دارد مردم میگویند کاش آقای کفاشیان بود.
این را مردم با تفکراتی که خودشان دارند میگویند، ما که عادی بودیم اما بعضی اوقات بعدیهایی که میآیند انقدر در مدیریت بد هستند که مردم میگویند خدا پدر مادر قبلی را بیامرزد. فوتبال این تنشها را دارد و خواهد داشت. دل من هیچ وقت تنگ نشده به هر حال سن ما هم بالا رفته و بازنشسته شدهایم.
آقای دکتر در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟
به ما بعد از اینکه از فدراسیون آمدیم پیشنهاد تیمداری داده شد. اسپانسر هم یکی از دوستان ما بود اما گفتم نه تیمداری به من نمیخورد و در گروه خونی ما نیست. ولی حاضرم به مکانهایی برویم که در آنجا تشکیلات و امکانات ورزش هست ولی بچهها توانایی مالی ندارند و کمکشان کنیم که بتوانند ورزش کنند. در رده سنی ۷ تا ۱۵ سال هم پسر هم دختر زیر نظر ما هستند. از اسلامشهر شروع کردیم که در اولین فراخوان ۷۰۰ بچه ثبتنام کردند و تمام امکانات را مجانی به آنها دادیم، دیدیم که طرح بسیار خوبی است ادامه دادیم و کار به ۱۶ پایگاه در کل کشور کشیده شده و چیزی حدود ۱۴ هزار نفر جذب کردیم که ۵ هزار نفر دختر هستند. من آرزویم بود یک جاهایی خدمت کنم اما نمیتوانستم، مثلاً به زاهدان یا ایلام و بم و بسیاری از شهرهای دیگر رفتیم، در آنجا به بچهها لباس و توپ مجانی دادیم و ذوق میکردند و ما از دیدن ذوق آنها خوشحال میشدیم.
این کار هدف خاصی مثل رساندن بچههای مستعد به تیم ملی را به همراه دارد؟
اول از همه به خاطر خیر بودن این کار را انجام میدهیم ولی وقتی وارد این ماجرا میشویم قطعاً در کنارش این اتفاق هم رخ میدهد. مثلاً یک تیم فوتسال بانوان بود که کسی مسئولیتش را قبول نمیکرد، ما به آنها کمک کردیم و این تیم از دسته یک به لیگ برتر صعود کرد. تا اینجای فصل هم در رده چهارم لیگ قرار دارند. فعلاً خیریه است اما بهدنبال تشکیل تیمهای استانی هستیم که در حال حاضر در چند شهر هم تشکیل دادهایم. این قضیه به یک سازماندهی نیاز دارد، چون من دوست دارم از این داستان یک الگو بسازم، مثلاً میدانید که یک باشگاه ۶۰۰ میلیارد خرج میکند، این ۶۰۰ میلیارد بین چند نفر تقسیم میشود؟ ۱۰۰ نفر. اما ببینید ما ۱۵ هزار نفر را تحت پوشش خودمان قرار دادهایم اگر بخش خصوصی تقویت بشود و فقط ۱۰ درصد از این پول به کاری مثل کار ما تخصص یابد. نه اینکه یک زمینی بگیرند و توپ بخرند و از بچهها نفری ۲ میلیون بگیرند که این پول باز گردد، من گفتم فقط در این مسیر میروم و باید این کار را الگو کنم، که دولت ببیند و از این تشکیلات حمایت کند. دوست دارم فقط جاهایی که ما امکانات دادهایم را بیایید و ببینید. البته ما خودمان را به فوتبال و فوتسال محدود نکردیم و حالا دوومیدانی هم اضافه کردهایم. شنا و ژیمناستیک هم اضافه کردهایم و با امکانات کم شروع کردهایم. حالا حدود ۳۳۰ مربی را ما حقوق میدهیم. اگر این کار اتاق فکر شود و دولت قوانین حمایتی برای این کار بگذارد این کار جای پیشرفت دارد. باشگاههای بزرگ خیلی راحت میتوانند این کار را انجام دهند. وقتی به بچهها امکانات داده شود دیگر این بچه راه ورزش را ادامه میدهد و بهدنبال فساد نمیرود. ما در حال خدمت به ورزش هستیم و حالا یک جورهایی کارمند آقای تاج هستیم، حالا آخر عمری احساس میکنم که تجربه ورزشیام را باید در اختیار بقیه و نسل جدید بگذارم.
استعدادی هم در این چند سال به ورزش معرفی کرده اید؟ قرارداد بستهاید؟
بله مثلاً در اسلامشهر بچههایی بودند که توانایی بسیار بالایی داشتند. قرارداد نه اما میخواهیم به بخشهای خصوصی این را بفهمانیم که از این کار درآمد هم در میآید تا آنها را به حضور در این کار ترغیب کنیم. حالا بهدنبال این هستیم که در آینده بتوانیم هم قرارداد ببندیم و هم به ادامه کار فراتر از ایران مشغول شویم.
این کار شما بسیار پسندیده است، اما چرا در این سالها وزارت ورزش یا فدراسیون فوتبال چنین کارهایی را انجام ندادند؟
آنها نمیتوانند، کار آنها نیست. فدراسیون فوتبال خیلی هنر کند یک سرمربی برای تیم ملیاش بگذارد. این کار به بخشهای خصوصی و باشگاهها مربوط است، اول باید از این راه بچه رشد کند و در مرحله بعد کمک فدراسیون و وزارت ورزش اضافه شود. این کار آنها نیست. نه بودجه دارند و نه وقتش را.
اتفاق تلخی چند روز گذشته رخ داد و آقای سجادی که ورزشکار شما بود دچار سانحه شدند.
بله متأسفاته، آقای سجادی یکی از ورزشکاران خوب و زحمتکش ما بود و در مسیر ورزشی پیش رفته، او نه آدمی سیاسی است نه آدمی است که دنبال سکو کردن بعضی از مسائل است. امیدوارم که خدا کمک کند و زودتر حالش خوب شود.
نظر شما در مورد عملکرد آقای سجادی که وزیر ورزشی هم بودند چیست؟
من ارزیابی خاصی در مورد عملکردش ندارم اما در سطوح بالای وزارت ورزش کار کردم، این را میدانم که واقعاً آنجا دست بسته است. مثلاً ۱۰۰ طرح عمرانی است اما وقتی هیچ بودجهای نیست ده تای آن هم عملی نمیشود. اگر اتاق فکری تشکیل شود و بخشهای خصوصی را تقویت کند و قوانینی بگذارد نتیجه بهتری در این مورد خواهد گرفت. مثل قضیه مولدسازی که راه افتاده است، اگر استادیومی که فعال نیست را بخش خصوصی با یک سری شرایط بتواند بگیرد و راه بیاندازد برای دو طرف سود آور خواهد بود اما متأسفانه مدیران ما میترسند. بخش خصوصی بهدنبال یک ریال کسب درآمد نیست.
در مورد مولدسازی صحبت کردید نظر شما در این مورد چیست؟
من از این نظر گفتم که مدیران از واگذاری و تبعات آن میترسند و جرأت این کار را ندارند. من نمیدانم خوب است یا بد، ولی اگر درست تصمیمگیری بشود قطعاً میتواند خوب و کارآمد باشد، اما مدیران چون میترسند این کار درست انجام نمیشود.
در جریان هستید که تیم ملی در بلاتکلیفی به سر میبرد، اگر شما جای فدراسیون بودید چه تصمیمی میگرفتید؟
خیلی سخت است. من در این وضعیت بودم خوب میدانم که شرایط خیلی سخت است، هر کسی سلیقه و نظر خودش را دارد و رسانهها موضع دارند و هر کسی را قبول ندارند. حالا هم شرایط به نحوی است که اگر بخواهی سرمربی خارجی بیاوری باید هزینههای زیادی بدهی، مشکلات ارزی هم که هست. اگر ایرانی بخواهی بیاوری که هر کسی موافق و مخالفان خودش را دارد، فقط میتوانم بگویم که خوشحالم در این شرایط نیستم.
خیلیها هم خوشحالند که کی روش به قطر رفت و دیگر گزینه تیم ملی نیست.
آره، کی روش اینجا دیگر چوب خطش پر شده بود و اگر میماند هر روز با یکی درگیری داشت. از نظر من میشود تا جام ملتها با یک سرمربی داخلی حالا هرکسی، پیش برویم، تستش کنیم و ببینیم چه میشود و شرط بگذاریم اگر نتیجه گرفت جام جهانی هم با او قرارداد می بندیم. اگر نه فکر دیگری کنیم.
هنوز با کیروش ارتباط دارید؟
نه فقط در حد اسام اس و تبریکی، چیزی.
عملکرد او در جام جهانی خوب بود؟
یک مقدار فضای کشور در نتایج دخیل بود اما حق اسکوچیچ هم بود که حضور در جام جهانی را تجربه کند.
پس اگر شما بودید اسکوچیچ را نگه میداشتید؟
ببینید نمیتوانم بگویم آره یا نه چون یک فضایی در تیم ملی به وجود آمده بود که نمیتوان به قطع گفت اگر من بودم چه کار میکردم، فضا طوری شده بود که هیچ بازیکنی از اسکوچیچ حساب نمیبرد و شاید اگر من هم بودم چنین کاری میکردم. نمیدانم ولی گناه داشت!
چه اتفاقی بر سر نیمکت تیم ملی آمده که قبلاً مربیان داخلی سر نیمکت جنگ داشتند و حالا سر نخواستنش دعواست؟
دلیلش این است که مربی که در باشگاهش دستمزد بالایی میگیرد حاضر نیست با مبلغ کمتر به تیم ملی بیاید. از همه مهمتر اگر نتیجه نگیرد خواهد سوخت و همه کارهایی که قبلاً کرده از بین خواهد رفت و این فکرهایی هست که میکنند. اما تیم ملی یک خدمت بزرگ هست که خیلیها این فکر را ندارند. از نظر من روحیههای خدمت و ایثار از بین رفته به جای اینکه از خدای آنها باشد حالا از زیرش در میروند.
اگر شما رئیس بودید دنبال کدام مربی ایرانی میرفتید؟
سخت است نمیدانم اما اگر بودم یکی از مربیان داخلی که خوب نتیجه گرفته بود را تا جام ملتها انتخاب میکردم و بعد از آن از روی عملکردش تصمیم میگرفتیم، کلا مربی داخلی و خارجی بسیار فرق دارند، خارجی وقتی میبازد هم مشکلی نیست اما ایرانی با یک باخت زیر سؤال میرود. ضمن اینکه مربی باید به کارش عرق داشته باشد.
کی روش داشت؟
بله کی روش داشت و هیچ وقت جا نمیزد و محکم بود
کار کردن با او سخت بود نه؟
سخت نبود اما چون آن امکاناتی که قول داده بودیم را نمیتوانستیم تهیه کنیم او هم غر میزد. اگر ما حقوقش را بموقع میدادم زمین و هتلی که میخواست را برایش میگرفتم اینطور نمیشد، کی روش به نظر من خدمت کرد و چیزی که از او بهعنوان یک مدیر یاد گرفتم این بود که اگر میگفت شغل من سرمربی این تیم است تمام تمرکزش روی تیم بود و هیچ جای دیگر حواسش پرت نمیشد. ۱۰۰درصد تمرکزش روی کار بود و سعی میکرد افرادی را بیاورد که آنها تیر تمام تمرکزشان روی کار باشد. یک حرفهای تمام عیار بود.
شما هم خیلی در مقابل کی روش صبور بودید و خنده خنده کار را پیش میبردید.
بله به هر حال من که نمیتوانستم در کار او دخالت کنم. اگر بازیکنی را بیرون میانداخت چیزی نمیتوانستم بگویم. به همین خاطر بود که من باید صبوری میکردم و او هم وقتی رفتار من را میدید خیلی جاها کوتاه میآمد.
کلا لبخند معروفی هم دارید، وقتی زمان گذشت مشخص شد که مثل اینکه با همان لبخند فوتبال مدیریت میشد اما حالا این خبرها نیست.
باید اینطور جلو برویم، چون سلیقهها و نظرات مختلف است، هر تشکیلاتی با هر تفکری یک چیز میگوید، همه این چیزها توان مدیریت شما را کم میکند و به شما اجازه نمیدهد بخوبی مدیریت کنید. همه فقط نظر خودشان را میگویند و کسی به شما کمک نمیکند.
به نظر شما چی شد که مهدی تاج به فدراسیون فوتبال برگشت. پس از آن پرونده مارک ویلموتس که بدهی سنگینی به بار آورد. اصلاً این بدهی مربوط به تاج میشود یا نه؟
به نظر من آقای تاج یک مربی آورد، ما هم زمان خودمان یک مربی آوردیم. خود آقای تاج هم بود که کیروش را آوردیم. کیروش خوب بود و جواب داد. ویلموتس خورد به بحران و پولش را نتوانستند بدهند. خب به نظر من نیت ایشان این نبود که چنین چیزی شود.
نوع قرارداد و رقمی که بستند مشکل نداشت؟ قراردادی که بستند از نظر حقوقی مشکلات جدی داشت و حتی فیفا و CAS هم مدتها درگیر رأی این پرونده بودند!
کسانی که این قرارداد را نوشتند باید دید. ما در قرارداد نوشتن ضعیف هستیم. مگر فدراسیون فوتبال چه تشکیلات حقوقی دارد؟ من خودم را جای او میگذارم. خب واقعاً چه تشکلات حقوقی وجود دارد. از بالا هر کسی میگفت یکی مربی شود. وزیر ورزش میگفت فلان مربی باشد. بعد هم چهارتا آدم قرارداد را مینویسند و میبینیم بد درآمد. به نظر من زیاد چیزی نبود که اینجوری فضای علیه او شود و بخواهند او را مقصر جلوه بدهند.
یعنی تاج در ماجرای ویلموتس مقصر نبود؟
ببینید نمیشود گفت. من هم که ۸ سال رئیس فدراسیون فوتبال هنوز یک سری پرونده هست که میگویند این اتفاق افتاده و شما مقصری. حالا من مقصر نیستم ولی گردنم میاندازند. مربی هم مثل هندوانه دربسته است که میآوری و میبینی کال درآمد.
یکی از سؤالاتی که مخاطبان ما فرستادند این بود که آیا پول ویلموتس را تاج و هیأت رئیسه باید از جیب بدهند؟ آیا این شدنی است؟
نه نمیشود. هیأت رئیسه امضا کرده و طبق اساسنامه وظیفه داشتند یک مربی انتخاب کنند. این مربی را انتخاب کردند و جواب نداده. خب یک سری تعهد هم بوده است. ممکن است بگویند شما تخلفی کردهاید ولی اینکه از جیب بدهند نه. اگر اینطوری باشد خب در قراردادهای بزرگ نفتی هم ممکن است ضرر کنیم. خب این چند میلیارد را بگیرند یا مثلاً طرف را اعدام کنند! نمیتوانیم این پول را بگیریم ولی ممکن است بگویند که مثلاً تو را دیگر هیچوقت نمیگذاریم مدیریت کنی و پست بگیری. اینکه از جیب خودش بدهد که خب نه چنین مبلغی را دارد و نه میتواند بدهد.
زمانی که میخواستید کیروش را بیاورید از پرتغال و امارات در خصوص او به شما هشدار دادند؟ که این بداخلاق است و فوتبال ایران را به هم میریزد.
من زمانی که میخواستم کیروش را بیاورم یک سری تحقیقات هم انجام دادم. یک کنگره بعد از جام جهانی بود که با رئیس فدراسیون پرتغال صحبت کردم. در آن زمان کیروش را کنار گذاشته بودند و یک سری درگیری هم در کمیته انضباطی فیفا وجود داشت. من به او گفتم میخواهیم کیروش را بیاوریم. به من گفت کیروش از نظر فنی خیلی خوب است ولی اخلاق تندی دارد که باید تحمل کنید. با امارات هم صحبت کردم که گفتند چهار ماه هم نتوانستیم با او کار کنیم چون خیلی تند بود و انتظاراتی داشت که زود با او قطع همکاری کردیم. من گفتم اخلاق تندش را به جان میخرم ولی همین که فنیاش خوب باشد بیاید.
آمدن کیروش به فوتبال ما واقعاً باورنکردنی بود. ما در هتل المپیک بودیم که آقای ترابیان فکر کنم از دهانش پرید که کیروش قطعی شده است. کسی باور نمیکرد کیروش بیاید. یک بار هم اصلاً حضورش لغو شد و دوباره گفتند راضی شده است.
یک صحبتی کردیم و گفت باشد ولی بعد گفت نمیآیم. بعد ما دنبال مربی دیگری بودیم که ایجنتش زنگ زد که کیروش میخواهد بیاید و امکانات شما را ببیند و بعد تصمیم بگیرد. آمد و امکانات را دید و در نهایت قبول کرد.
به جز کیروش چه کسانی گزینه شما بودند؟
خیلی خاطرم نیست چون اینها را آقای ترابیان بهتر میداند. یادم است آقای سعیدلو مأموریت داده بود مربی بیاوریم که در جام جهانی حضور داشته و الآن بدون تیم است. دقیقاً کیروش چنین شرایطی داشت و در نهایت او را انتخاب کردیم. من خیلی در اسم حافظه خوبی ندارم ولی چند گزینه داشتیم.
کلا پرتغالیها خیلی بیاعصاب هستند. الآن ساپینتو هم خیلی زود عصبانی میشود و دست کیروش را از پشت بسته است.
البته مورایس که سپاهان است اخلاق خوبی دارد ولی کلا نمیدانم چرا اکثرا اینطوری هستند.
یکی از مشکلات فوتبال ما داوریها است. همه هم میگویند VAR را بیاورید ولی آقای تاج نمیآورد!
این نیست که تاج نتواند بیاورد. مشکل داوری را راست میگویید ولی توقعات الان بالاتر رفته است. مردم میبینند در تمام کشورها و مسابقات مهم VAR هست و تا اتفاقی میافتد سریع از آن کمک میگیرند.
آیا مشکل ما را حل میکند؟
بله حتما. توقع مردم هم رفته بالا و میگویند وقتی VAR هست چرا نمیتوانند بیاورند. یکی از چیزهایی است که فدراسیون بابت آن تحت فشار است. اینطوری نیست به آقای تاج بگویند بیاور و فردا بیاورد. زمان عزیزی خادم با یک کمپانی صحبت کرد و کلی گفتند اسرائیلی است و... خب مدیر میترسد. وقتی میبیند فردا میگویند چیزی که آورده اینطوری شده و اسرائیلی است و فلان شده. ما رفتیم یک قرارداد بستیم و ۲.۴ هم برای حق پخش گرفتیم. یکیاش نشد ما را کشاندند و محروم کردند عکس ما را همه جا زدند که ۵ سال محروم شده است. همه گفتند ببینید طرف چقدر خورده! وقتی مدیر بخواهد چنین ریسکهایی کند با او این برخورد میشود خب تقصیری ندارد. من به او حق میدهم که بترسد. عزیزی خادم رفت قرارداد بست گفتند با صهیونیستها کار کرده است.
الآن مشکل چیست که نمیتوانند VAR را بیاورند؟
من نپرسیدم که مشکل چیست ولی قطعاً همین مسائل است. کسی هم نیست که روی آن سرمایهگذاری کند.
یعنی مشکل مالی هم مطرح است؟
بله اولین مشکل مالی است. کمپانی میگوید برویم سرمایهگذاری کنیم و تبلیغات کنیم که این اتفاق نمیافتد. خیلی از شرکتها هم اصلاً به ایران نمیآیند. خود فدراسیون هم پول ندارد. الآن بخواهد مربی خارجی بیاورد قیمت دلار هر روز افزایش مییابد.
شما خودتان در کار ارز بودید. قیمت دلار تا کجا بالا میرود؟
شرایط کشور و تحریمها و مصاحبهها تأثیر میگذارد دیگر.
درباره عزیزی خادم گفتید. در این سالها رئیسی نداشتیم که عزل شود. نظرتان در خصوص اتفاقاتی که برای او افتاد چیست؟ آیا حقش بود که عزل شود؟
یک مجمعی بود که ایشان را انتخاب کرد و جلو رفتند. شاید آن تجربه کامل را نداشت. من خودم هم از اساسنامه تعجب کردم که به هیأت رئیسه اختیار را داده که رئیس را عزل کند. این به نظرم اشتباه است. رئیس فدراسیونی که مجمع آن را انتخاب کرده باید مثل بقیه فدراسیونها در همان مجمع در خصوص او تصمیم بگیرند. این بند اساسنامه باید اصلاح شود. حالا اینکه عملکردش چطور بود را خیلی ورود نمیکنم.
زمان عزیزی خادم خیلی از جادوگری صحبت میشد. این مسائل در فوتبال ما هست؟
در یک سری باشگاهها خب افراد و مربیان و مدیرانی که ضعف دارند به این مسائل متوسل میشوند. در خود فدراسیون فوتبال هم ۳-۴ بار یک سری افراد با من تماس گرفتند که اگر میخواهی تیم به جام جهانی برود با ما کار کن وگرنه میبازی. من گفتم بگذارید ببازیم چون اصلاً به این مسائل اعتقادی نداشتم. آخر جادوگری چه کاری میتواند انجام دهد. من نمیدانم زمان عزیزی خادم این مسائل بوده یا نه ولی کلا هر کسی باشد این افکار اشتباه است.
حالا آن بازی را بردید یا باختید؟
ما اتفاقاً همان بازی که میگفتند را بردیم ولی یک سری بازی دیگر را باختیم!
کیروش هم که سرمربی قطر شد و جالب اینکه در مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۴ شایعه بود که او با قطر تبانی کرده است. این شایعه از کجا درآمد؟
حدسی بود که یک سری زدند چون مثلاً رحمتی را کنار گذاشته بود و میگفتند پس با قطر بسته که ببازد. بعد رفتیم و قطر را بردیم و دیدیم حرف بیهودهای بوده است.
از آقای گودرزی که وزیر ورزش بود هم خیلی شاکی بودید!
ایشان کلا خیلی به فوتبال و ما بیوفایی میکرد.
یک بار هم گفتید اگر یک اتفاقاتی بیفتد افشاگری میکنم. وقت افشاگری نشده؟
یک سری مسائلی بود که گفتم اگر اتفاق بیفتد افشاگری میکنم. حالا فعلاً اتفاقی نیفتاده و شاید حالا بیفتد.
میخواهید کتابش کنید؟
نه کتابش نمیکنم. با شما مصاحبه میکنم و میگویم.
بلاژویچ هم فوت کرد.
ایشان هم خدمات زیادی به فوتبال ما کرد که البته زمان ما نبود.
او هم وعده داده بود بعد مرگش کتابی منتشر میکند و خیلی ناگفته از فوتبال ایران دارد.
حالا شاید ما هم وقت نکنیم اینها را بگوییم!
الآن تیم ملی جام ملتهای آسیا را در پیش دارد و سرمربی هم هنوز انتخاب نشده است. به نظر شما نقشه راه ما برای موفقیت در این مسابقات باید چه باشد؟ الان کره، ژاپن و عربستان خیلی پیشرفت کردهاند و به آنها نمیرسیم.
من خودم اعتقاد دارم که ما میتوانیم به آنها برسیم چون بچههای ما خیلی باغیرت هستند و خیلی توانایی دارند. درست است عربستان با دلارهای نفتی خیلی هزینه میکند یا ژاپن با سیستم منظم خود جلو میرود. کره هم سعی میکند ادای ژاپن را در بیاورد ولی آن نظم خاص را ندارد. امکانات آنها از ما خیلی بیشتر است و آنها در کاخ زندگی میکنند و ما در کوخ. با این حال بچههای کوخنشین ما غیرت دارند و توانمند هستند.
تا کی باید روی غیرت و این چیزها حساب کنیم و جلو برویم؟!
الآن کدام مسأله ما درست جلو میرود که این درست بچرخد. بالاخره ما مشکلات زیادی داریم که فوتبال قسمت آخر آن است. همین الآن شما بگو برای VAR پول میدهید؟ میگویند برو بابا انقدر مشکلات داریم که VAR بیاوریم. اینها در کشور ما هست ولی به نظرم عقب هم نیستیم. اگر الآن یک مربی خوب بیاوریم که پولکی نباشد، خدمت را ببیند و فعالیت و تلاش کند میتوانیم جلوی آنها بایستیم.
به جز VAR یکی دیگر از مشکلات تاریخی ما حق پخش تلویزیونی است که هیچوقت حل نمیشود.
این هم یکی از بدبختیهاست. من زمان خودم دو هفته جلوی پخش بازیها را گرفتم و کلی مسألهساز شد و هنوز هست. تا وقتی باشگاههای ما از یک سری درآمدها و رانتها خرج میکنند خب باشگاهداری شکل نمیگیرد. یک سریال تلویزیونی چند ده میلیارد خرج دارد و ببینید چقدر آدم تماشا میکند ولی فوتبال را همه میبینند. بیننده فوتبال همه هستند. باید حمایت شود و قانون آن باشد. صداوسیما اینجا سرمایهگذاری نکرده و این مسابقات هر هفته با کلی بیننده انجام میشود و درآمد دارد خب حق آن را باید بدهید.
با این وضع هیچوقت حق پخش درست نخواهد شد. گره کار کجاست و چکار باید کرد؟
گره کار این است که یک نفر شجاع باید جلوی پخش مسابقات را بگیرد و نگذارد نشان دهند. یا اینکه پخش را به فدراسیون بدهند و بگویند خودت پخش کن و درآمد کسب کن.
یک زمان میخواستید بازیها را به شبکه نمایش خانگی بدهید و سیدی بفروشید.
بله خیلی کارها میخواستیم کنیم ولی نگذاشتند.
آقای آجورلو هم خیلی پیگیر این داستان بود ولی نشد. حتی شبکه استقلال را هم زد.
نمیشود چون موانعی است که یک سری از دستگاهها منافعی دارند و اجازه نمیدهند.
شاید چون صداوسیما دولتی است به نتیجه نمیرسد.
دولتی هم باشد باید این منطق را ببیند. الآن آقای زنوزی میگفت ما کلا ۵ درصد از هزینههایمان را درآمد داریم. حالا در استقلال و پرسپولیس بگوییم ۲۰ درصد است. فقط تبلیغ لباس است. خب ۸۰ درصد هزینه را از کجا بیاورند. همین بورس که درست کردند هم کار خطرناکی است که از مردم پول گرفتند خب مردم بعداً پولشان را میخواهند.
الآن ۱۰ درصد باشگاه استقلال را خوردند و تبدیل به یک باشگاه نود درصدی شده است!
فردا خب پولشان را بخواهند نمیشود گفت نداریم. مردم میگویند سهام بالا که نرفته هیچی، پولمان را هم خوردید؟
شما موافق واگذاری استقلال و پرسپولیس در بورس بودید؟
اصلا. حساب دودوتا چهارتا است. تشکیلاتی که میخواهد وارد بورس شود باید هزینه و درآمدش بخواند و حداقل مساوی باشد. وقتی رئیس باشگاه میگوید ۵ درصد درآمد دارد و ۹۵ درصد از جیب میدهد آیا توجیه دارد که وارد بورس شود؟
چه کسی روی این سرمایهگذاری میکند؟
هیچکس. ولی اگر بگویند حق پخش میدهیم خب طرف بازیکن خارجی میآورد یا به قول آقای فتحاللهزاده مسی را هم میآورد. بازیکن خوب میآورد که طرفدار و بیننده پیدا کند و حق پخش بیشتری بگیرد.
الآن رونالدو رفت عربستان و محور تمام اتفاقات آنجا شده است.
توجه کل جهان به آنجا رفته است.
ولی در فوتبال ایران چنین اتفاقاتی نمیافتد و حتی قهرمانی با دهم شدن فرقی ندارد!
دقیقا.
در ماههای اخیر اتفاقاتی که در ورزش ایران برای علی دایی رخ داده و این برخوردها درست نبوده است.
این چیزها هست دیگر. چون خیلی به ورزش برنمیگردد نمیتوانم زیاد اظهار نظر کنم.
علی دایی در مورد حضورش در تیم ملی زمان ریاست شما هم یک جمله تاریخی داشت که میگفت من را نه فدراسیون فوتبال آورد و نه فدراسیون فوتبال برکنار کرد. واقعاً اینطوری بود؟
استنباط ایشان اینطوری بود و خب ما هم تحت فشارها و نفوذهایی بودیم. شاید دست خودمان بود او را نمیآوردیم. توصیه و پیشنهاد شد.
از کجا؟
از آقای علیآبادی در سازمان تربیت بدنی که گفت رئیس جمهور نظرش این است.
و خود آقای احمدینژاد هم رأی به برکناریاش داد؟
نه. بعد از باخت به عربستان پیشنهاد کردند او را برداریم. ما جلسه تشکیل دادیم و نظر من شاید مثبت نبود ولی در نهایت تصمیم بر این شد که برداریم. شاید کاری شبیه به حرکات کشورهای عربی کردیم.
هنوز از شما دلخور است؟
زیاد با او برخوردی نداشتم.
چند وقت است که ارتباطی ندارید؟
از اول هم نداشتیم.
اینکه محمود احمدینژاد را به رختکن راه نداد در برکناریاش تأثیری داشت؟
نه ببینید اصلاً این نبود. آقای احمدینژاد انقدر فوتبالی بود که چنین درخواستی نکند. ایشان به استادیوم آمد و بین دو نیمه یک ربع بیشتر وقت نیست و اگر میخواست از آن بالا تا پایین برود وقت نمیشد و خدایی چنین چیزی نگفت. بعد از بازی هم یک ساعتی نشست که خلوت شود و بتواند برود. همان زمان به ما دلداری داد که مسألهای نیست و تیم حالا یک بار میبازد و دفعه بعد میبرد و باید تلاش کنید که تیم به جام جهانی برود. فردای آن بازی آقای علیآبادی گفت بهتر است علی دایی دیگر نباشد.
پس این صحبت درباره راه ندادن به رختکن از کجا درآمد؟
نمیدانم از کجا آمده است. اصلاً هم نمیخواست به رختکن برود. آقای احمدینژاد خیلی فوتبالی بود و زمان ما خیلی به فوتبال کمک کرد.
استقلالی بود؟
نمیدانم ولی به نظرم گرایش او به استقلال بد نبود.
شما خودتان طرفدار تیم خاصی بودید؟
من اصلاً فوتبالی نبودم. دوومیدانیکار بودم. با آقای سجادی در دوومیدانی بودیم و دونده ما بود.
بــــرش
شما موافق واگذاری استقلال و پرسپولیس در بورس بودید؟
اصلا. حساب دودوتا چهارتا است. تشکیلاتی که میخواهد وارد بورس شود باید هزینه و درآمدش بخواند و حداقل مساوی باشد. وقتی رئیس باشگاه میگوید ۵ درصد درآمد دارد و ۹۵ درصد از جیب میدهد آیا توجیه دارد که وارد بورس شود؟