میزگرد با حضور ابراهیم متقی(استاد روابط بین‌الملل دانشگاه تهران) و حسین سلیمی(استاد روابط بین‌الملل دانشگاه علامه طباطبایی) درباره تحولات نظام جهانی و فرصت ایران

نظم بین‏الملل امریکایی، چینی، روسی یا جهانی؟

امیر راقب
پژوهشگر  علوم سیاسی
     گفت‌وگوی ما دربارۀ روندهای تحولی جاری در نظام بین‏الملل است. می‏خواهیم ببینیم که اولاً جهت این تحولات به کدام‏سو است و ثانیاً جایگاه ایران در این نظمِ در حال ظهور را چگونه ارزیابی می‏کنید؛ به‌عبارت روشن‏تر، به نظر شما چه فرصت‏ها و تهدیدهایی در جهانِ آینده برای ایران وجود دارد؟ وقتی از روندهای تحولی صحبت می‏کنیم به‌طور مشخص مجموعه رخدادهایی را در نظر داریم که از بحران مالی 2008 آغاز شد، با بحران جهانی کرونا به نقطۀ بی‏سابقه‏ای رسید و هم‏اکنون در چند جهتِ متعارض - از جنگ اوکراین تا مناقشۀ تایوان و ابتکار راه ابریشم نوین و در مقابل، ابتکار «گروه 7» برای سرمایه‏گذاری 600میلیارددلاری در کشورهای آسیب‏پذیر- در جریان است. به نظرم مناسب است که در ابتدا مروری به نظرات شما دربارۀ مفهوم قدرت در روابط بین‏الملل داشته باشیم.
حسین سلیمی: ما دست‌کم روی چند موضوع با دکتر متقی، تفاوت دیدگاه نداریم. یکی در اینکه وضع حاکم بر روابط بین‏الملل، وضع آنارشیک است و هایرارشیک و سلسله‏مراتبی نیست، اما زاویه دید و پاسخ من به این پرسش که آنارشی چیست، تا حدی با دیدگاه دکتر متقی متفاوت است، ولی در اینکه روابط جهانی، منطق آنارشیک دارد و نمی‏تواند هم جز این باشد، تفاوت نظری نداریم. دیگر اینکه روابط بین‏الملل یک منطق سیستماتیک دارد. اهالی دانشِ روابط بین‏الملل – البته کنشگران معمولاً این‌گونه نیستند- مجموعۀ سیاستِ جهانی را به‌منزلۀ یک «سیستم» می‌فهمند نه روابط و کنش دوبه‌دوی کشورها.

     ظاهراً بین آنارشیک بودن و سیستماتیک بودن سیاست جهانی تعارضی در کار است!
حسین سلیمی: نه، به‌هیچ‌وجه. سیستماتیک بودن یعنی در روابط بین‏ دولت‏ها اقتدار مرکزی وجود ندارد، اما نظمی برقرار است و در عرصۀ عمومی ساختارهایی کار میکند. در عرصۀ بین‌المللی وضعیتِ درهم‏ریختگی و هرج‌ومرج هم حاکم نیست. در واقع قدرتِ فائقه‏ای وجود ندارد، اما هرج‌ومرج هم نیست. آنارشی، یکی از ساختارهای سیستمِ بین‏المللی است، مثل موازنۀ قوا که یکی دیگر از ساختارهای این سیستم است.
 یعنی دنیای روابط بین‌الملل آنارشیک است، ولی به‌هم‌ریخته و هرج‌ومرج نیست. کسی که سیاستِ جهانی را یک سیستم می‏بیند، می‏داند که دنیای سیاست، دنیای روابط دوبه‌دو نیست، بلکه یک کلیت به هم پیوسته است. بعضی از سیاست‌مداران - در همه‌جای دنیا - دقیقاً چون از تحولات جهانی ادراک سیستمی ندارند، گمان می‏کنند سیاست، معرکۀ یکی‌به‌دو کردن میان چند کشور است! این در حالی است که ما در درون یک «سیستم» زندگی می‏کنیم، با همۀ قواعدی که یک سیستم دارد. هر سیستم قواعد تنظیم‌کننده، قواعد تعدیل‌کننده و قواعد پایایی دارد. درون‌داد و برون‌داد دارد. اصلاً اینکه رشته‌ای به نام روابط بین‌الملل وجود دارد به‌دلیل وجود همین سیستم بین‌المللی معنا پیدا کرده است؛ بنابراین تا جایی که از دکتر متقی شناخت دارم، فکر می‌کنم در این دو زمینه اختلاف‌نظری نیست. حالا اینکه ماهیت آنارشی چیست و چه برداشتی می‌توان کرد و قواعد اصلی‌ این سیستم چیست، آن نقطۀ اصلی و کلیدی است که برای سیاست‌گذار شناخت آن لازم است و اگر ما این را ندانیم سیاستمان به انحراف می‌رود. مشکل اینجاست که برخی آنارشی را یک وضعیت مادی گریزناپذیر می‌دانند نه یک ساختار ذهنی. این مشکلِ فهم ماتریالیستی از روابط بین‌الملل و آنارشی است که تصور می‌کند آنارشی یک امر مادی است مثل روابطی که در فیزیک بین اشیا وجود دارد، درحالی‌که آنارشی به‌دلیل نوع فهم و ادراک کنشگران بین‌المللی به وجود می‌آید؛ چون آن‌ها جهان را آنارشیک می‌فهمند، جهان آنارشیک می‌شود، اما اگر وضعیت تاریخی موجب تحول نگرش بازیگران بین‌المللی شود، نظام بین‌الملل نیز تغییر می‌کند.

     اما ظاهراً دربارۀ مفهوم قدرت در روابط بین‏الملل اختلاف آشکاری هست تا جایی که هریک از شما در یک مشرب متفاوت در روابط‏بین‏الملل قرار می‏گیرید.

 

برای کسانی که به ادبیات روابط بین‌الملل و همچنین مسائل جهانی آشنایی دارند مناظره دو دیدگاه جریان اصلی همواره از جذاب‌ترین موضوعات بوده است. اتفاقی که تا حدودی می‌توان بازتاب آن را در میزگردی دید که با حضور دو استاد برجسته حوزه روابط بین‌الملل، ابراهیم متقی و حسین سلیمی برگزار شده است.
در این مناظره تلاش شده تا دو دیدگاه، نظرات خود در خصوص تحولات جهانی و به خصوص زیربنای این تحولات به بررسی بگذارند. در ادامه این مباحث رویکرد نگاه به شرق و الزامات آن نیز به بحث گذاشته شد. اینکه روابط ایران و کشورهای شرقی ناشی از یک اجبار ناشی از شرایط بین‌المللی است  یا به لحاظ ژئوپولیتیک و تاریخی منافع کشورمان را تأمین می‌کند در همین چارچوب مورد توجه بود.
همچنین چگونگی روابط این کشورها در شرایط تحریم و جنگ اوکراین از دیگر موضوعات مورد بررسی در این میزگرد بوده است. دو طرف ایده‌های خود در خصوص کنش‌های ایران در دوران گذار نظم جهانی و استفاده از ظرفیت انرژی و ظرفیت‌های ترانزیتی را مطرح کردند. موضوعی که یک طرف در خصوص آن به زنجیره ارزش جهانی و لزوم پیوستن به آن اشاره داشت و طرف دیگر در خصوص آن از عقلانیت معطوف به قدرت و منافع برای رابطه با کشورها سخن می‌گفت.

ادامه در صفحه 8