سحر کیانی هستم؛ عضو هیأت علمی پژوهشکده سلولهای بنیادی و مسئول مرکز آموزشهای دانشآموزی پژوهشکده. این مرکز تحت عنوان مرکز «سلولهای بنیادی برای همه» فعالیت میکند که در ذیل آن برنامههای دانشآموزی اجرا میشود. این مرکز از حدود سالهای 1392-1391 با رسالت جالبی پا گرفت. هدف این مرکز این بود که بحث
سلولهای بنیادی را در سطح کشور بهنوعی مطرح کند که همه دانشآموزان بتوانند با این علم آشنا شوند و برایشان ملموس و شناخته شده باشد. از اهداف خیلی مهم این مرکز، این بود که آموزشها را متمرکز در پایتخت نگه ندارد و بتواند دانشآموزان شهرستانها بویژه مناطق محرومتر را هم پوشش داده و آنها را هم با مباحث روز سلولهای بنیادی آشنا کند. شروع فعالیت مرکز با ایدههای ترویجی بود. اینکه بتوانیم دانشآموزان را حتی در جاهایی که دانشآموز ممکن است هیچ موقع در
زندگیاش میکروسکوپ هم ندیده باشد. یعنی یا مدرس فرستاده شود یا به گونهای کمکشان کنیم که دانشآموزانشان را برای آموزش به تهران بیاورند و از فضای پژوهشکده، بازدید داشته باشند و حتی بتوانند در المپیادهای سلولهای بنیادی و زیستشناسی با قدرت بیشتری شرکت کنند. این رسالتی بود که مسئولین پژوهشگاه رویان برای راهاندازی این مرکز داشتند.
چگونه با مدارس ارتباط برقرار میکنید؟
در روزهای آغاز به کار مرکز، چون شناخته شده نبودیم و مدارس نمیدانستند که رویان کار دانشآموزی هم میکند، خودمان سراغ آنها میرفتیم. با مدیر مدرسه تماس میگرفتیم، کار را توضیح میدادیم و با جلب موافقتشان، وسایل و تجهیزات را به داخل مدرسه میبردیم. بچهها جمع میشدند و مدرس مطالب را برایشان تدریس میکرد. برای دانشآموزان، از اینجا بهصورت زنده سلول بنیادی میبردیم و بچهها زیر میکروسکوپ انواع آنها را میدیدند و مباحث برایشان خیلی قابلدرک میشد. اوایل کار، این هماهنگی حملونقل وسایل به مدرسه سختی زیادی برایمان داشت. در ابتدا مدارس تهران و چندین مورد مدارس در شهرستانهای اطراف تهران مانند ورامین و پاکدشت، گرمسار و سمنان جزء مناطقی بودند که تا حدامکان آموزش دادیم. بهمرور که مرکز ما برای مدیران مدارس شناخته شد، آنها تماس میگرفتند و از ما میخواستند که برنامههای آموزشی برایشان بگذاریم.
این برنامههای آموزشی از دو طریق امکان اجرا دارد؛ در حالت اول ما در مدرسه مطلب ارائه میکنیم. در حالت دوم دانشآموزان را به پژوهشگاه میآورند. برای ما این حالت خیلی بهتر است چون میتوانیم یک بازدید هم برای دانشآموزان از فضای پژوهشگاه رویان و بانک خون بندناف و بخشهای دیگر برنامهریزی کنیم. دانشآموزان هم لذت بیشتری میبرند از اینکه برنامه تئوری و عملی را توأمان دارند. الان داریم برنامهای طراحی میکنیم برای استان گیلان که به طور مشترک هم برای دانشآموزان و هم برای معلمها خواهد بود. آنها از ما خواستند که برنامههایی را هم برای معلمها داشته باشیم. از هر استانی که به ما درخواست دهند ما آماده اجرای برنامه هستیم.
چه موضوعاتی در کارگاههای آموزشیتان تدریس میشود؟
کارگاههای آموزشی ما موضوعات مختلفی دارد؛ یکی از مباحث ثابت، سلولهای بنیادی است که همیشه بهنوعی نسبت به آن احساس ادای دین داریم. اما سایر زمینههای زیستشناسی هم در قالب کارگاههای متنوع ارائه میشود. به طور مثال مباحث بافتشناسی، آناتومی، انواع تشریح بافتهای پستانداران، آشنایی با مباحث سلولی و مولکولی، آشنایی با حیوانات آزمایشگاهی و مهندسی ژنتیک را بهصورت کارگاه برگزار میکنیم. تستهای مولکولی مثل PCR یا کشت و نگهداری سلول اینجا برای دانشآموزان انجام میشود. علاوه بر این، دورههای جنینشناسی را هم اضافه کردیم. حتی تئوری اینکه چطور IVF انجام میشود را برای دانشآموزان تدریس میکنیم. علاوه بر این، سرفصلهای پیشرفتهتری مثل فیزیولوژی قلب و عروق را برای بچهها بهصورت کارگاه برگزار میکنیم. مدرس بهصورت عملی تشریح قلب انجام میدهد و کشت سلولهای قلبی را به بچهها آموزش میدهد.یک برنامه 3 روزه در زمینه علوم اعصاب داریم که بچهها را با بافت مغز، ساختار مغز، ثبتهای مغزی و سلولهای بنیادی عصبی آشنا میکنیم.
یک دوره آشنایی دانشآموزان با جنین جوجه داریم که در سطوح رشد مختلف است. جنین را دانشآموزان میتوانند ببینند و بهنوعی با نحوه تکوین جنین جوجه آشنا شوند.
مخاطبانتان در چه محدوده سنی هستند؟
تا به امروز از مقطع دبستان متقاضی داشتهایم تا متوسطه دوم. یعنی محدودیتی در مورد گروه سنی نداریم. ما در مرکز، برنامههای خیلی خوبی در تابستان داشتیم. برای بچههای دبستان یک پایگاه تابستانی به مدت دو ماه و نیم برگزار کردیم و بچهها هفتهای یک بار میآمدند و مباحث خیلی ساده را برایشان مطرح میکردیم. به عنوان مثال یک جلسه، آشنایی با آبزیان بود؛ یک جلسه آشنایی با حشرات و امثالهم که بهصورت توأمان کار تئوری و عملی همراه با فیلمهای آموزشی اجرا میشد. این برنامه را بچهها خیلی دوست داشتند و گروههای سنی مختلف مخاطبمان بودند. از دانشآموز کلاس اول داشتیم تا دانشآموز کلاس پنجم و همه بچهها درگیر کار عملی میشدند. اینجا آزمایشهایی انجام میدادند و در عین حال بازی و پخش فیلم هم برای بچهها داشتیم که بازخورد خیلی خوبی از این پایگاه تابستانی گرفتیم.
اثر و نتیجه این کارگاهها چیست؟
به نظرم موفق شدیم زمینه علاقهمندی بچهها را در حوزه زیستشناسی فعالتر کنیم. وقتی انواع سلولها را به بچهها نشان میدهیم از دیدن سلول زیر میکروسکوپ خیلی ذوق میکنند و واکنشهای جالبی دارند. خیلی ذهن بچهها باز میشود و سؤالات خوبی میپرسند و بین علم و مسائل واقعی زندگی برایشان پیوند ایجاد میشود. مثلاً یکی
میگوید مادربزرگ من فلان بیماری را دارد میتوانم از این سلولها در درمانش استفاده کنم؟ یا پروژهای تعریف کنم؟ به نظر من خیلی کمک کردیم به اینکه بچهها دید پیدا کنند و بدانند که دنیای سلولی در آینده چقدر میتواند حوزههای کاربردی داشته باشد. انشاءالله به روزی برسیم که دانشآموز فکر نکند فقط یا باید برود پزشکی بخواند یا باید برود مهندسی. مسلماً
میتواند پژوهشگر شود و در حوزه تحقیقات ورود پیدا کند و این را هم بهعنوان یک گزینه مناسب در اختیار خود ببیند.
دانشآموزان را با دستاوردهای کلی پژوهشکده هم آشنا میکنید؟
سعی میکنیم دستاوردهای پژوهشکده رویان را حتماً برای دانشآموزان ارائه دهیم. به طور مثال در حوزه سلولدرمانی، الان همکاران ما برای بیمارانی که آسیبهای مفصلی دارند، سلولدرمانی انجام میدهند. یا درباره بانک خون بندناف که در حال ذخیرهسازی سلولهای مربوطه است و اینکه این سلولها در آینده میتوانند چه کاربردهای زیادی داشته باشند، برای بچهها توضیح میدهیم. بچهها از نزدیک بانک خون بندناف و تانکهای نیتروژنی مربوط به ذخیره سلولها را مشاهده میکنند و تاحدامکان سعی میکنیم آنچه که دانشآموز در کتاب خوانده است، برایش ملموستر و در ذهنش کاربردیتر شود. متأسفانه معمولاً در کتابهای زیستشناسی مدارس، گزارش دستاوردهای مراکز تحقیقاتی داخلی را ارائه نمیکنند مگر اینکه یک دبیری خودش اهل مطالعه باشد و این را سر کلاس توضیح دهد.
دستاوردهای داخلی خیلی برای بچهها عجیب است. اصلاً تصور نمیکنند که در کشورمان به چنین پیشرفتهایی رسیدیم چون نمیدانند، تصورشان هم این است که خب ما کاری اینجا نمیکنیم. وقتی از بانک خون و تانکهای نیتروژن بزرگ بازدید میکنند یا از توانمندیمان در درمان بیماریهای غضروف و استخوان مطلع میشوند یا محصولاتی را میبینند که در قسمت مهندسی سلول ما تولید شده است، مثل انواع داربستها و ساختارهای پلیمری، متعجب میشوند که ما هم در کشور اینها را داریم و استفاده میکنیم. امثال این بازدیدها این دید را به دانشآموز میدهد که درست است که در سطح جهانی خیلی کارها انجام میشود اما ما هم داریم به موازات پیش میرویم و میتوانیم روزی جایگاهی برای خودمان در سطح جهانی داشته باشیم. کما اینکه همین الان هم ایران به عنوان کشوری که روی سلولهای بنیادی کار میکند و مراکز سلولدرمانی دارد، جزء 10 کشور اول دنیاست و ردهبندیهای جهانی نشاندهنده این است که تا الان خدا را شکر موفق پیش رفتهایم.
شیوه کارتان برای مناطق کمبرخوردار به چه شکل است؟
علاوه بر مدارسی که متقاضی هستند ما یکسری برنامههای ترویجی نیز داریم؛ یعنی از مدارس کمبرخوردار دعوت میکنیم و آنها بالای 200-300 نفر دانشآموز را در یک نیمروز به پژوهشگاه میآورند. ظرفیت بعضی از کارگاههای کاملاً عملی، محدود است معمولاً بین 15 تا 20 نفر است؛ اما برنامههای صرف بازدید محدود نیست و سالن تا 350 نفر هم ظرفیت دارد و امکان استفاده از سخنرانیها فراهم است.
برای دعوت از مدارس کمبرخوردار و تأمین مالی بازدید، تدبیر خاصی داریم. برای این برنامهها به طور خاص پژوهشگاه رویان، یک صندوق خیریه دارد به نام یاران موعود که این صندوق، بودجهای را در اختیار ما گذاشته است تا بتوانیم مدارس کمبرخوردار را صددرصد حمایت کنیم؛ بنابراین این مدارس هزینهای پرداخت نمیکنند و تمام هزینه توسط عزیزان خیر پوشش داده میشود. حتی اگر قرار باشد که دانشآموزانی از شهرستان به تهران تشریف بیاورند، هزینه اتوبوس و هزینه پذیرایی را این خیرین عزیز کاملاً تأمین میکنند.
انجمن یاران موعود زیر نظر معاونت آموزشی و معاونت پشتیبانی پژوهشگاه، سالهاست که در حوزههای معیشتی، فرهنگی و آموزشی فعالیت میکند و تعداد زیادی خانواده را تحت پوشش دارد.
البته در حوزه آموزش، جدیداً ورود پیدا کرده است. جریان ازاین قرار بود که در جلسهای از خیرین دعوت کردیم و آنجا هدف و رسالت مرکز را ارائه دادیم و گفتیم هدف ما ارائه خدمات برای مدارس کمبرخوردار است چون ما قبلاً مدارسی میرفتیم که واقعاً دانشآموز حتی میکروسکوپ ندیده بود. یعنی شرایط اصلاً برای دانشآموز فعال در زمینه علومتجربی فوقالعاده نامساعد بود و حتی هزینه ایابوذهاب هم نمیتوانستند پرداخت کنند. اینها را با خیرین مطرح کردیم و خدا را شکر استقبال کردند و اقدامات لازم انجام شد. اما برای سایر برنامههای مرکز، بهتناسب نوع کارگاه، مبالغ متفاوتی دریافت میشود؛ از مبلغ 50 هزار تومان تا حدود 350 هزار تومان به ازای هر دانشآموز برای کارگاههای یک روزه. فقط کارگاه کشت سلول، چون مواد فوقالعاده پرهزینهای در آن استفاده میشود، برای هر دانشآموز قیمت حدود 650 هزار تومان دریافت میشود.
به فکر برگزاری دورههای آنلاین نیستید؟
در دوران شیوع بیماری کرونا و محدودیتهایی که برای حضور بود، اغلب برنامههایمان را بهصورت وبینار برگزار کردیم. بهعنوانمثال وبینار کشت سلول یا وبینار حیوانات آزمایشگاهی. الان هم یک وبینار در مبحث مهندسی ژنتیک داریم که هر هفته روزهای چهارشنبه در حال برگزاری است. اما در کل وبینارهایمان یک مقداری کمتر است؛ چون دانشآموزها بیشتر دوست دارند که حضور داشته باشند و کار را از نزدیک ببینند. مخاطب برنامههای وبینار، غالباً معلمها و دانشجوها هستند و حضور دانشآموزان خیلی محدودتر است. در نتیجه ما هم کمتر وارد برنامههای وبینار شدیم؛ اما فضایش فراهم است. تا الان چندین تجربه خوب در این زمینه داشتیم. بهعنوانمثال سال گذشته ما یک وبینار 4ساعته روش تحقیق و مقالهنویسی برای معلمها برگزار کردیم که چیزی حدود 1000 معلم در آن شرکت کردند. بازخوردهای خیلی خوبی هم از آن برنامه داشتیم.
از طرف نهادها و سازمانها حمایت شدهاید؟ اصلاً نیازی به آنها دارید؟
تا زمانی که آموزشوپرورش و شهرداری در کنار ما قرار نگیرند، یک مقداری حرکت ما کند است. بارهاوبارها از این دو سازمان تقاضا و دعوت کردیم که همراهی بیشتری داشته باشند. البته شهرداری سال گذشته چندبار به ما غرفههایی دادند و در برنامههای تبلیغاتیشان شرکت کردیم. مثلاً شهرداری ناحیه 4 یک برنامهای داشتند در میدان مشق که به ما هم یک غرفه دادند. ما در آن غرفه تجهیزات و کاتالوگهای سلول درمانی و مرکز را بردیم، هم بچهها و هم والدینشان میآمدند و فعالانه در غرفه شرکت میکردند و سؤال میپرسیدند.
نمونههای بافتی را برایشان زیر میکروسکوپ میگذاشتیم میدیدند. خیلی خوب بود.
یا یک بار در پارک حدیدچی که ویژه بانوان است غرفهای به ما اختصاص دادند. ما هم در حد توانمان سعی کردیم که جامعه را نسبت به مبحث سلول درمانی و سلولهای بنیادی آگاه کنیم ولی خب به نظر من بیشتر از این باید از طرف شهرداری و آموزش و پرورش همراهی باشد چون بههرحال وقتی آموزشوپرورش چیزی را به مدارس منتقل میکند، خیلی متفاوت است تا اینکه ما خودمان بخواهیم دانهدانه این مدارس را پیدا و با آنها رایزنی کنیم. شاید در حد یک نامه در اتوماسیون که هزینه خاصی هم برای آموزشوپرورش ندارد، کمک بزرگی به ما باشد. یکی از اهدافمان این است که مردم عزیزمان بدانند که پژوهشگاه رویان برای دانشآموز هم جایگاه قائل است و بستری برای آموزششان فراهم نموده است.
خود خانوادهها هم میتوانند تماس بگیرند و بچههایشان را بیاورند. حتی این امکان هم وجود دارد. نیازی نیست حتماً مدرسه هماهنگ کند. تلاشمان این است که جامعه را بیشتر با خودمان آشنا کنیم.
سال گذشته در هفته پژوهش، بانک مرکزی فضایی را در اختیار ما قرار داد و با همکاری موزه علم به مدت یک هفته برای دانشآموزان نمایشگاه برپا کردیم. مدارس خیلی زیادی برای بازدید آمدند، اما پوشش خبری خوبی نداشتیم. یعنی خوب نتوانستند تبلیغ کنند و آن تعدادی که انتظار داشتیم، برای بازدید نیامدند.
غرفههای مختلفی داشتیم. غرفه زیست مولکولی و مهندسی ژنتیک، حیوانات مدل، غرفه سلولی که مدرسین آنجا حضور داشتند. میکروسکوپ، سلول، همه ابزار را برای بچهها نمونه برده بودیم و به نظر من برنامه خیلی خوب و پرباری بود.
یک فعالیتی تحت عنوان برنامههای ایستگاهی داریم که برای مدارسی است که برای اولینبار میخواهند به رویان بیایند و نمیدانند بچهها کدام کارگاه را میخواهند. ما یک برنامه ایستگاهی برایشان میگذاریم و 4، 5 ایستگاه آماده میکنیم و در هر کدام یک نمای کلی از کار و عملکردهای رویان را معرفی میکنیم. دانشآموزان با تعداد زیاد میآیند و در هر ایستگاه به مدت نیم ساعت مینشینند و با آن حوزه خیلی خاص آشنا میشوند و بهصورت چرخشی این ایستگاهها را تجربه میکنند. بعد از آن، مدرسه به ما اعلام میکند که مثلاً بچهها از ایستگاه مهندسی ژنتیک خیلی خوششان آمده است و حالا کارگاه مهندسی ژنتیک را از ما تقاضا میکند.
از ایدههای خلاقانهتان برایمان بگویید. چه کارهایی انجام دادید تا این آموزش در سطح وسیعتر یا باکیفیتتر به مخاطب برسد؟
مرکز، مدتی یک آزمایشگاه سیار در قالب یک اتوبوس داشت خیلی هم زیبا تجهیز شد و چند مدرسه هم بهصورت آزمایشی رفت. یک آزمایشگاه کامل بود. تجهیزات کشت سلول، میکروسکوپ و مولکولی همه بودند. بچهها کامل میتوانستند کار کشت سلول را مشابه کارگاه مرکز، داخل اتوبوس انجام بدهند.
اما متأسفانه اتوبوس چندین ایراد داشت. از جمله اینکه یک مقداری از رده خارج و خراب شده بود و هزینههای خیلی سنگینی برای تعمیر اتوبوس باید فراهم شود که متأسفانه تأمین نشده است. از طرفی این اتوبوس، نوع شهری بود و از تهران نمیتوانست خارج شود. یعنی نیت ما را برای اینکه اتوبوس را بتوانیم خارج از تهران و به شهرستانهای محروم ببریم، برآورده نمیکرد. حتی در کوچههای باریک خود تهران هم نمیتوانست حرکت کند. اگر شهرداری، آموزشوپرورش یا خیرین عزیز مساعدت کنند برای تعمیر یا خرید اتوبوس جدید یا حتی ون که رفت و آمدش هم راحتتر باشد، ما میتوانیم مجدد این آزمایشگاه سیار را فعال کنیم چون تجهیزات را کامل داریم و نیاز به خرید هیچچیز نیست.
چالشهایتان در مسیر پیشرو چیست؟
ما در فعالیتهایمان با چالشهای مختلفی روبهرو هستیم. چالش اول در رابطه با همکاری مدارس است. تا حدی به آنها حق میدهم؛ شاید کمتر ما را میشناسند. واقعاً نیاز داریم که خود آموزشوپرورش برایمان تبلیغات کند. چالش دوم بحث مسائل مالی است. نمیخواهم بگویم صرفاً از مجموعه ما حمایت شود. هر مجموعهای که دارد برای دانشآموز فعالیت میکند، مسلماً نیتش خیر است و دید بلندمدت برای کشور دارد و باید حمایت شود.
میدانیم که هر کاری میخواهیم برای آینده کشور بکنیم باید از مدارس شروع کنیم. اگر این حمایتها در حوزه آموزش بیشتر شود، گام مؤثری در حوزه ترویج علم برخواهیم داشت چون علاوه بر اینکه دانشآموزان ما نیاز دارند که با دنیای کار آزمایشگاهی و عملیاتی بیشتر آشنا شوند، دبیران و معلمهای ما هم این نیاز را دارند. اگر معلم مسلط به علم روز باشد و بداند که در کشور خودش هر سازمانی دارد چه میکند خب مسلماً میتواند در خلال تدریسش، از همه اینها استفاده کند. مسلماً معلم هر چه آگاهتر باشد، دانشآموز هم به تبع آن آگاهتر خواهد شد.
مردم از چه طریق میتوانند با مرکز شما ارتباط بگیرند؟
در حال حاضر اولین درگاه تبلیغاتی ما سایت معاونت آموزشی پژوهشگاه رویان است. اگر عزیزان به این سایت مراجعه کنند یک قسمت دانشآموزی دارد. تمام کارگاهها و برنامهها در این سایت بارگذاری شده است و فضایی وجود دارد که
میتوانند ثبتنام کنند، پرداخت انجام دهند و سپس تشریف بیاورند در کارگاههای ما شرکت کنند. علاوه بر این در اینستاگرام هم صفحهای داریم به اسم
for all stem cells یا «سلولهای بنیادی برای همه». در ضمن پژوهشگاه یک حالت بازدید عمومی هم دارد؛ مثلاً سازمانها، اصناف، اصلاً خانمهای خانهدار میخواهند بیایند از پژوهشگاه بازدید کنند، میتوانند یک نامه به ریاست پژوهشگاه رویان بزنند و با ارجاع نامه به روابطعمومی، سریعاً برای تعیین وقت بازدید، با آنها تماس گرفته خواهد شد. اما بخش بازدیدهای دانشآموزی مستقیماً به عهده مرکز ماست. مرکز «سلولهای بنیادی برای همه».
کشورهای دیگر چه فعالیتهایی در زمینه ترویج علم دارند؟
فعالیتهای ترویج علم در دنیا زیاد هستند. جالب است که اغلب دانشگاهها در خارج از کشور بخش دانشآموزی دارند و بعضی از دانشگاهها هم یک روزی به نام روز باز دارند. در این روز، درهای همه دانشگاهها باز است. البته در بعضی کشورها دانشگاهها مثل پارکهای ما هستند که اصلاً درب ندارد و از همه مسیر میتوانید وارد پارک بشوید. هر کسی میتواند راحت بیاید و برود از کتابخانه دانشگاه استفاده کند و فضاها را ببیند. اما در آن روز خاص، درهای ساختمانها و حتی آزمایشگاهها هم به روی مردم و دانشآموزان باز است و همه میتوانند بیایند و فضا را ببینند و آشنا بشوند. در نتیجه مردم نسبت به حوزههای تحقیقاتی کشورشان خیلی آگاهتر هستند.
ما متأسفانه یک فاصلهای با مردم داریم که از پیشرفتهای داخل کشور، آگاه نمیشوند. اینکه در حوزههای مختلف علمی چه اتفاقاتی دارد رخ میدهد؛ شاید تنها کسانی اطلاع دارند که خودشان بهنوعی درگیر هستند ولی مردم عادی در جریان نیستند. حتی در همین محله خودمان، مردم غالباً نمیدانند که پژوهشگاه رویان چه میکند. همه اسم پژوهشگاه رویان را میشنوند و میگویند خب همان جایی است که مرکز نازایی و ناباروری دارد. درحالیکه خب مرکز نازایی و ناباروری فقط یک بازوی رویان است. رویان در ابعاد مختلف دارد خدمترسانی میکند که متأسفانه خیلی از مردم از این توانمندیها مطلع نیستند.
در پایان اگر نکتهای دارید بفرمایید.
در آخر باز مایلم مجدد تکرار کنم و از خیرین بهخصوص از خیرین مدرسهساز که فراوان در کشور داریم دعوت کنم که با دید متفاوتی بحث آموزش را پوشش بدهند. بهخصوص آموزش در شهرستانها و مدارس کمبرخوردار که معمولاً استعدادهای خیلی خوبی در این مدارس دیده میشود. حیف است که این استعدادها و خلاقیتها بهخاطر نبود امکانات نادیده گرفته شود.